به گزارش جام جم راخوی روز جمعه 27 اکتبر ( 5 آبان) با اشاره به سقوط تمام شاخصهای
اقتصادی اسپانیا و پیامدهای امنیتی مخرب استقلالطلبی در این کشور از سنا
خواست مجوز برکناری رئیس منطقه کاتالونیا را صادر کند.
سنای اسپانیا هم به دولت دستور داد تا با توسل به قوه قهریه، رئیس منطقه کاتالونیا و وزیران او را از سمتهای خود برکنار کند.
ماریانا راخوی در نخستین گام «کارلوس پوجدمون»، رئیس منطقه خودمختار کاتالونیا و «جوزپه لوئیس تراپرو» رئیس پلیس این منطقه را برکنار کرد، و «ثریا سانز دوسانتاماریا»، معاون نخست وزیر اسپانیا را به عنوان مسئول اداره امور کاتالونیا تا زمان برگزاری انتخابات زودهنگام در این ایالت منصوب کرد. راخوی همچنین ۲۱ دسامبر (۳۰ آذر) را به عنوان زمان برگزاری انتخابات زودهنگام در ایالت کاتالونیا اعلام کرد.
دولت مادرید پیش از این هشدار داده بود که در صورت اعلام جدایی کاتالونیا از اسپانیا، دولت محلی این منطقه خودمختار را منحل و یک انتخابات جدید تا 6 ماه آینده برگزار خواهد کرد.
دولت خودمختار کاتالونیا روز نهم مهرماه گذشته به رغم تهدید و مخالفت شدید مادرید، همه پرسی استقلال را برگزار کرد. در این همه پرسی ۴۳ درصد از واجدان شرایط رای دادن شرکت کردند و بیش از ۹۰ درصد رایدهندگان به استقلال رای دادند.
درخواست مقاومت در کاتالونیا
در پی اقدام نخست وزیر اسپانیا در برکناری رئیس دولت و رئیس پلیس کاتالونیا، رئیس منطقه کاتالونیا اعلام کرد که انحلال دولت کاتالونیا را نمیپذیرد و از مردم این منطقه میخواهد در برابر فشار دولت اسپانیا به مقاومت دیپلماتیک روی بیاورند.
دعوت «کارلوس پوجدمون» از مردم کاتالونیا به مقاومت در برابر دولت اسپانیا درحالی است که در کاتالونیا وحدت نظری در این خصوص وجود ندارد، و شماری از جمعیت 7 میلیون و 500 هزار نفری این منطقه با جریان جدایی طلب همراه نیستند.
مشارکت کمتر از 43 درصدی کاتالانها در همه پرسی استقلال و رای شکننده 70 نماینده از 135 نماینده پارلمان این منطقه به استقلال کاتالونیا از جمله آمارهایی است که نشان از وجود تردیدهای جدی درباره استقلال در این منطقه دارد.
این درحالی است که پلیس منطقه کاتالونیا هم با اعلام موضع بیطرف در قبال تصمیمات سیاسی نشان داد که تمایلی به استفاده از زور و خشونت برای تحقق استقلال ندارد، ضمن اینکه در بدنه پلیس کاتالونیا هم شمار قابل توجهی از نیروها مخالف استقلال به شمار میآیند.
جدایی طلبان در انزوا
همانگونه که استقلال طلبان در اقلیم کردستان عراق با مخالفت گسترده جامعه جهانی و همه کشورهای جهان مواجه شدند، جریان جدایی طلبی در کاتالونیای اسپانیا هم به دلیل مخالفت جامعه جهانی در انزوا قرار گرفته است.
وزارت امور خارجه آمریکا در واکنش به تصمیم سنای اسپانیا برای لغو خودمختاری کاتالونیا اعلام کرد این منطقه بخش جدایی ناپذیر از اسپانیاست، و واشنگتن از اقدامات دولت اسپانیا برای حفظ یکپارچگی این کشور حمایت میکند.
رئیس کمیسیون اروپا هم بر لزوم احترام دولت خودمختار کاتالونیا به قانون اساسی اسپانیا تاکید کرد.
ژان کلود یونکر در واکنش به اعلام یکجانبه پارلمان کاتالونیا در تایید همه پرسی استقلال این منطقه گفت: اتحادیه اروپا هم اکنون نیز با شکافهایی روبرو است و مایل به توسعه آن به نحوی که فردا 95 کشور عضو داشته باشد نیست.
دولتهای آلمان، فرانسه و انگلیس هم به تصمیم پارلمان منطقه کاتالونیا
در اعلام استقلال این ایالت اعتراض کرده و اعلام کردهاند کاتالونیا را به
عنوان کشور مستقل به رسمیت نمیشناسند.
سازمانهای منطقهای و بینالمللی مهم جهان نظیر سازمان ملل متحد، اتحادیه
اروپا و سازمان آتلانتیک شمالی (ناتو) نیز رسما با استقلالطلبی کاتالونیا
مخالفت کردهاند.
جنبش جداییطلبی در کاتالونیا
جنبش جداییطلبی در کاتالونیا در اوایل قرن بیستم میلادی در این منطقه شکل گرفت، و تاریخی پر فراز و نشیب در مقابله با تمرکز گرایی در کشور اسپانیا دارد.
تاریخنگاران اروپایی جنبشهای ناسیونالیستی کاتالانها و باسک را از مردمیترین و با سابقهترین جنبشهای جدایی طلب در اروپای معاصر میدانند، و معتقدند که مطالبه استقلال در این دو منطقه به دلیل ریشههای تاریخی با سرکوب و برخوردهای حذفی چه در داخل اسپانیا و چه از سوی جامعه جهانی از بین نخواهد رفت.
مردم کاتالونیا معتقدند که اصلی ترین سهم را در اقتصاد اسپانیا دارند، اما به اندازه سهم خود جایگاه شایستهای در ساختار سیاسی و اقتصادی اسپانیا ندارند.
توجه به آمارهای اقتصادی اسپانیا نیز تا حدود زیادی این باور کاتالانها را تایید میکند. نکته اصلی در سهم برتر کاتالونیا در میان سایر ایالتهای اسپانیا، موقعیت ژئوپلتیک و ممتاز این ایالت در کرانه شرقی دریای مدیترانه و در مرزهای جنوبی فرانسه است. به همین مقیاس، کاتالونیا به تنهایی ۲۷ درصد از صادرات اسپانیا را در اختیار دارد، از صنعتیترین ایالتهای اسپانیا به شمار میآید و ۲۵ درصد از کل توریستهای اسپانیا، کاتالونیا را به عنوان مقصد خود برمیگزینند.
جمعبندی
تجربه استقلالطلبی در کاتالونیا، تجربه مشترکی است که دولت خودمختار این منطقه در شرایط زمانی برابر با اقلیم کردستان عراق در پیش گرفته است، و در داخل و خارج نیز واکنشهای تقریبا مشابهی را به دنبال داشته است.
مراجعه به بندها و مفاد مختلف حقوق بینالملل درباره حاکمیت کشورها نشان میدهد که اصل حاکمیت و تمامیت ارضی کشورها بر اصل حق تعیین سرنوشت به معنای حق تجزیه و استقلال گروههای قومی و فرقهای برتری دارد، و اولویت کنوانسیونها بینالمللی و منشور سازمان ملل متحد، حفظ حق حاکمیت و یکپارچگی واحدهای سیاسی موجود در سراسر جهان است.
بعلاوه اگرچه رابطه یک ایالت یا استان با دولت مرکزی یک موضوع داخلی تلقی میشود اما مساله جدا شدن یک بخش از یک واحد سیاسی و ایجاد کشور جدید مستقیما با امور بینالملل در ارتباط است، و پیامدهای منطقهای و بین المللی زیادی به همراه دارد.
همچنین وجود اقلیتهای قومی و فرقهای ذیل یک واحد سیاسی در جهان امری طبیعی است، و قریب به اتفاق کشورها چنین وضعیتی دارند. به همین دلیل تقریبا همه کشورهای جهان در برابر موضوع جدایی طلبی موضع واحدی دارند، و با آن مخالفند.
و نکته پایانی اینکه دستیابی یک منطقه به استقلال از یک واحد سیاسی در گرو الزاماتی است که منطقه خودمختار کاتالونیا مانند کردستان عراق فاقد این شرایط و الزامات است.
به عنوان مثال استقلال سودان جنوبی از دولت خارطوم به عنوان یکی از معدود جنبشهای موفق استقلال طلبانه در دهه های اخیر از یک سو ریشه در جنگ و خونریزی طولانی داشت، و از سوی دیگر متاثر از اراده جدی برخی از قدرتهای جهانی بود، که اهداف سلطه جویانه و استعماری خود را در ماجرای تجزیه سودان دنبال کردند.
اما در منطقه کاتالونیا نه تنها شرایط این گونه نیست بلکه جامعه جهانی در مخالفت با خواسته کاتلانها وحدت نظر دارد، هیچ بارقه امیدی برای مردم این منطقه جهت رسیدن به آرمان تاریخی استقلال وجود ندارد.