یک مالباخته به ما گفت: واقعا ورشکستگی موسسههای مالی و اعتباری جای تقدیر و تشکر دارد.
من ۱۲۰ کیلو بودم که یکی از این موسسات پولم را خورد. الان ۵۷ کیلو شدهام چون هر روز دارم تظاهرات میکنم و برای گرفتن پولم از این ور به آن ور میروم. هم کبدم چرب نیست و هم کیسهصفرایم درست کار میکند. در خلال این تظاهرات با یک خانم هم آشنا شدهام که او هم مالباخته است اما دستپخت خوبی دارد و قرار است بعد از گرفتن حقمان با هم ازدواج هم بکنیم.
یک پدر به خبرنگار ما گفت: دخترم چند روز پیش رفت نان بخرد اما وقتی برگشت خانه اعتراف کرد که در صف نان با یک پسر بیادب مجرد بیخانواده درباره این که ماشین شاسیبلند بهتر است یا شاسی کوتاه حرف زده و آیدی تلگرام رد و بدل کرده است. امروز اما به لطف مسئولان هوا آلوده است و دختر من در خانه مشغول خیاطی است.
یک پیرزن نیز ضمن اعتراف به عملکرد خوب مسئولان در زمینه آلودگی هوا گفت: قبلا پوکی استخوان داشتم اما حالا چون دائم به علت آلودگی هوا شیر میخورم استخوانهایم سفت سفت شده است و حتی خواستگار هم پیدا کردهام.
یک دزد نیز خودش را به خبرنگار ما رساند و توضیح داد: پدرم نیز دزد بود. ما خانوادگی چند پشت است که دزدی میکنیم. سابق البته رویمان نمیشد بگوییم دزد هستیم چون مردم ما را پس میزدند اما امروزه ما را به عنوان دزدهای شریف میشناسند و از ما تقدیر میکنند چون میدانند ما چشم و دل سیر هستیم و با اصول و عقاید دزدی میکنیم؛ مثلا هرگز به صندوق ذخیره فرهنگیان که جزو اقشار زحمتکش جامعه هستند دستبرد نمیزنیم و قدر زحمات معلمان را میدانیم و دوست داریم آنها با خیال راحت به بچهها درس بدهند تا شاید فرزندان ما در آینده دست از دزدی بردارند.
باقی بقایتان
منبع : ایسنا / رضا ساکی