صراط:
اطلاعات چند شرکت پخش نشریات نشان میدهد که تیراژ روزنامهها در ایران در
چهار سال گذشته با کاهشی محسوس، از یک میلیون و ۲۰۰ هزار نسخه به کمتر از
۸۰۰ هزار نسخه رسیده است.
به گزارش مهر، در حالی که در برخی کشورهای دنیا روزنامههایی با تیراژ روزانه ۲۰ میلیون نسخه منتشر میشوند، اطلاعات میدانی موزعین و چند شرکت پخش نشریات، نشان میدهد که تیراژ روزنامهها در کشور در ۴ سال گذشته به طور تقریباً چشمگیری (حدود ۲۰ درصد) کاهش پیدا کرده است.
حسین انتظامی معاون امور مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در ماههای آغازین دولت یازدهم و استقرارش در این معاونت (آبانماه ۱۳۹۲) گفته بود: «بنده به عنوان معاون مطبوعاتی وزیر ارشاد اعلام میکنم که تیراژ روزنامههای کشور کمتر از یک میلیون و دویست هزار نسخه است. متاسفانه بدون توجه به طرح آمایشی سرزمینی مجوز نشریات صادر میشده که نهایتاً ما با این مساله روبرو شدهایم که برخی روزنامهها امروز بهصورت تکبرگی منتشر میشوند که در مقیاس حرفهای نمیتوان اسم آنها را روزنامه گذاشت».
این مقام مسئول اما چندی پیش (تیرماه ۹۶) و در ماههای آغازین دولت دوازدهم، در جملهای کوتاه که البته به تیتر بسیاری از رسانهها هم تبدیل شد، بر اُفت همان میزان تیراژ قبلی هم صحّه گذاشت و اذعان کرد: «ما در حدود ۲۰۰ روزنامه در کشور داریم که مجموع شمارگان آنها کمتر از ۹۰۰ هزار نسخه در روز است»؛ اطلاعاتی که البته در چهار ماه گذشته باز هم دستخوش تغییر و به عبارت دقیقتر، کاهش شده که در گزارش زیر به آن خواهیم پرداخت.
موانع شفافیت در اعلام تیراژ واقعی
اعلام رقم «واقعی» تیراژ مطبوعات از طرف مدیران مطبوعات همواره یک چالش اساسی و در واقع یک ابهام بزرگ برای خبرنگارانی بوده که به دنبال این اطلاعات هستند، و مدیران مطبوعات - حتی به فرض اینکه آمادگی خود را برای پاسخ به این پرسش اعلام کنند - همواره ترجیح میدهند اعدادی را به عنوان تیراژ اعلام کنند که اولاً خللی در واریز مبلغ یارانه مطبوعات به حساب آنها وارد نکند، دوماً آنها کماکان بتوانند از مزایای جذب آگهی برای مطبوعه خود برخوردار باشند و سوماً لطمهای به برَند مطبوعهشان در افکار عمومی وارد نشود. ضمن اینکه مطابق بندی از قرارداد میان مطبوعات و اکثر شرکتهای پخش نشریات، این شرکتها اجازه اعلام تیراژ واقعی و میزان نسخههای برگشتی مطبوعات، را ندارند.
با مد نظر قرار دادن نکات فوق، گزارش زیر تلاش میکند تا ضمن بررسی عوامل کاهش تیراژ روزنامههای کشور در سالهای اخیر، اطلاعاتی کمتر گفته شده از تیراژ واقعی و میزان نسخههای برگشتی روزنامهها را ارائه کند. اما بد نیست پیش از ارائه این اطلاعات، کمی با وضعیت تیراژ سه روزنامه پرتیراژ اول کشور یعنی همشهری، جام جم و ایران، در چهار سال قبل (سال ۱۳۹۲) آشنا شویم که در جدول زیر این اطلاعات ارائه شده است.
مقایسه تیراژ واقعی و برگشتی سه روزنامه پرتیراژ کشور در سال ۱۳۹۲
یک مرور کوتاه؛ داستان رسانه کاغذی
از انتشار نخستین روزنامه در جهان بیش از ۴۰۰ سال میگذرد. نخستین روزنامهها از جمله «گزت» فرانسوی در سال ۱۶۳۱ میلادی و روزنامه «لندن گزت» در سال ۱۶۶۵ انتشار یافتند و از آن زمان تا به حال این مطبوعه فراز و نشیب بسیاری را پشت سر گذاشته است.
نخستین روزنامه چاپی ایران نیز در دوره سلطنت محمدشاه قاجار به دست میرزا صالح شیرازی کازرونی در تهران تاسیس شد. نخستین شماره این نشریه ماهیانه که در دوشنبه ۲۵ محرم ۱۲۵۳ قمری مصادف با اول می۱۸۳۷ میلادی منتشر شد، فاقد نام بخصوصی بود و به ترجمه از واژه فرنگی Newspaper، «کاغذ اخبار» نامیده شد.
همچنان که تولد روزنامهها در غرب زودتر از تولد آنها در سایر ممالک بود، پیشرفت و بهکارگیری تکنولوژی در انتشار آن نیز با سرعت بیشتری انجام شد و همراه با دلایل دیگر، باعث ظهور روزنامههایی با تیراژ میلیونی از جمله نیویورک تایمز، یو اس ای تودی، گاردین، بیلد، اشپیگل، لس آنجلس تایمز، واشنگتن پست و... شد.
البته روزنامههای با تیراژ بالا فقط خاص کشورهای اروپایی یا آمریکایی نیست و نمونه موفق آن در کشورهای هند، پاکستان، چین و ژاپن به عنوان کشورهای آسیایی قابل مشاهده است، از جمله روزنامه ژاپنی «آساهی شیمبون» که به عنوان پرتیراژترین روزنامه جهان به قدمت ۱۲۳ ساله خود میبالد. «آساهی شیمبون» همزمان در ۵ شهر ژاپن منتشر میشود و ۵۱ نمایندگی خارجی دارد. این روزنامه به همراه روزنامههای «یومیوری شیمبون» و «ماینیچی شیمبون» ۳ روزنامه پرتیراژ ژاپن هستند که جمعاً بیش از ۲۲ میلیون نسخه تیراژ صبحگاهی دارند. روزنامه «جنگ» با حدود ۲۰ میلیون روزانه در پاکستان نیز از این نمونههاست.
اما در کشور ما با قدمت حدود ۱۳۰ ساله انتشار روزنامهها و جمعیت ۷۷ میلیونی، هنوز روزنامهای با تیراژ میلیونی متولد نشده و اطلاعاتی که در اختیار ما قرار گرفته، نشان میدهد تیراژ روزنامههای سراسر کشور به زحمت به ۸۰۰ هزار نسخه میرسد.
عدهای دسترسی به سایتهای خبری و فضای مجازی را دلیل روی گرداندن از نسخه کاغذی روزنامهها بیان میکنند اما این سوال پیش میآید که آیا سرعت پیشرفت و استفاده از فضای مجازی برای دریافت خبر در کشورهای غربی سریعتر از کشور ما نبوده، پس چرا در آن کشورها تیراژ روزنامهها متاثر از فضای مجازی کاهش نیافته است؟
علل کاهش تیراژ روزنامهها چیست؟
در بررسی علل کاهش تیراژ روزنامهها، به طور کلی میتوان به عوامل اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و ... و نیز مشکلاتی از قبیل کُندی تحویل و توزیع روزنامهها و به عبارت دقیقتر مشکل مربوط به دسترسی مردم به آنها، کاهش انگیزه مطالعاتی مردم و نیز گرایش روزافزون آنها به استفاده از رسانههای مجازی و شبکههای اجتماعی، اشاره کرد. این علل را به صورت جزئیتر میتوان در موارد زیر برشمرد:
۱- سیستم ضعیف توزیع باعث میشود روزنامه به موقع به دست مخاطب نرسد.
۲- با توجه به پیشرفت اینترنت، دنیای وب و دیجیتال، رسانههای مکتوب بخشی از مشتریان خود را از دست میدهند؛ چرا که مخاطبان روزنامهخوان نوعاً به فضای مجازی دسترسی دارند و بخش زیادی از اطلاعات خود را از این طریق و با یک کلیک کسب میکنند. میتوان گفت که به طور خاص در دو سال گذشته (۱۳۹۴ تا ۱۳۹۶) اتفاقات زیادی در فضای مجازی کشور رخ داده که در اُفت تیراژ مطبوعات بسیار تاثیرگذار بوده است.
۳- همچنین نکته دیگری که استقبال از روزنامهها را کم کرده و به تبع در تیراژ آنها تاثیر منفی دارد، محدودیت در انتشار مطالب و خودسانسوری روزنامههاست که مخاطب را راضی نمیکند و باعث میشود این اطلاعات را از طریق اینترنت، سایتها و وبلاگها کسب کند، چرا که آنها با آزادی عمل بیشتری مطالب را منتشر میکنند.
۴- یکی دیگر از مشکلاتی که در این حوزه وجود دارد، سیستم توزیع روزنامهها و نشریات است که بسیار ضعیف است. به طور مثال با سیستم ضعیف اشتراک در بسیاری موارد یک نشریه به دست مخاطب نمیرسد.
۵- بررسی مشکلات مردم در روزنامهها دیده نمیشود؛ یکی از دلایل تیراژ پایین روزنامهها به فضای حاکم بر مطبوعات بازمیگردد که بیشتر به سوی مسائل سیاسی کشیده شده و بررسی مشکلات مردم کمتر در آنها دیده میشود و همین موضوع اقبال عمومی به روزنامهها را کم میکند، چرا که مردم پاسخ به نیازهای خود را در آن نمیبینند.
۶- از سوی دیگر مخاطب روزنامهها بیشتر قشر نُخبه و تحصیلکرده هستند که به دلیل همان فضای سیاسی کمتر به روزنامه و مطبوعات اعتماد میکنند.
۷- مسئله دیگر مخاطب، تبلیغات کم و اقتصاد ضعیف مطبوعات است که ریسک سرمایهگذاری در این حوزه را کم میکند.
برخی راهکارها برای افزایش تیراژ روزنامهها
۱- یکی از راهکارها برای بالا بردن تیراژ روزنامهها و برون رفت آنها از وضعیت فعلی، میتواند افزایش ارتباطات فرهنگی در سطح کشورهای منطقه باشد که به طور مثال روزنامه و مطبوعات به عنوان یک کالای فرهنگی به آن کشورها صادر شود که این مورد خود در درآمدزایی روزنامهها و افزایش تیراژ است.
۲- روزنامهها، اعتماد مردم را جلب نکردهاند تا مردم برای کسب اطلاعات بیشتر به خرید روزنامه روی بیاورند، یا حتی با به کارگیری برخی ابداعات (به عنوان مثال افزودن «واقعیت افزوده» به روزنامه که با همشهری باب شد و چند روزنامه دیگر هم متعاقب آن، به این سرویس روی آوردند)، میتوان نیاز به نسخه کاغذی روزنامه را حفظ کرد و میتواند عاملی در افزایش تقاضا و به تبع افزایش نسخه کاغذی روزنامه باشد.
۳- در نهایت و با توجه به تعطیلی چند روزنامه به دلایل مالی از ابتدای امسال، نمیتوان از نقش معاونت امور مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان تاثیرگذارترین نهاد در صنف روزنامه و روزنامهنگاری گذشت و باید دید آیا راهکاری در راستای حفظ و حمایت از این مطبوعه سنتی و بالا بردن تیراژ روزنامه دارد یا خیر؟
نکته بسیار مهم در کاهش تیراژ روزنامهها، کاهش بسیار زیاد قیمت کاغذ باطله را هم مورد تاکید قرار داد؛ به این معنا که تا ۴ سال پیش قیمت کاغذ باطله کیلویی بین ۱۵۰۰ تا ۱۸۰۰ تومان بود (در نقاط مختلف کشور قیمت متفاوت بود) ولی در حال حاضر کاغذ باطله کیلویی حدود ۴۰۰ تا ۵۰۰ تومان است. به همین دلیل، بسیاری از موزعین در گذشته روزنامهها را توزیع نمیکردند و در واقع در همان ابتدا به خاطر قیمت کاغذ باطله، روزنامهها خمیر میشد.
اطلاعاتی که از چند شرکت پخش روزنامه در کیوسکها و سازمانها و توزیع میان مشتریان به دست آمده، نشان میدهد که رقم واقعی تیراژ اکثر روزنامههای سراسری منتشره در ایران، در مجموع کمتر از ۲۰۰۰ نسخه در روز (به طور میانگین و برای هر کدام) است. چند عنوان روزنامه نیز تیراژی حدود ۵۰۰۰ هزار نسخه در روز دارند؛ نظیر کیهان و اطلاعات که آن هم عمدتاً به خاطر اشتراک سازمانها و دستگاههای رسمی است.
روزنامه «همشهری» که همچنان عنوان پرتیراژترین روزنامه سراسری ایران را یدک میکشد، تا چند سال پیش روزانه حدود ۳۶۰ هزار نسخه در روز تیراژِ بدون برگشتی داشت که از این تعداد، حدود ۲۶۰ هزار نسخه آن در تهران و حدود ۱۰۰ هزار نسخه هم در شهرستانها توزیع میشد. البته یک دلیل مهم برای این تیراژ نسبتاً بالا، حجم زیاد آگهیهای لایی این روزنامه (راهنمای همشهری) است.
با رشد آگهیهای مجازی در فروشگاههای آنلاین، تیراژ بالای همشهری هم در دو سال اخیر اُفت زیادی پیدا کرده است و این روزنامه در حال حاضر، در شهرستانها حدود ۸۰ هزار نسخه (بدون برگشتی) و در تهران به طور متوسط حدود ۲۰۰ هزار نسخه (بدون برگشتی) تیراژ دارد. با وجود این، در مجموع میتوان گفت شرایط روزنامه همشهری در بین روزنامههای کشور یک استثناست.
بر اساس همین اطلاعات، روزنامههای «جام جم» و «ایران»، از نظر تیراژ در مراتب بعدی قرار دارند که البته آنها هم به خاطر گسترش و نفوذ شگفت و روزافزون رسانههای مجازی دچار ریزش تیراژ شدهاند؛ به طوری که روزنامه جام جم (با ۲۰ درصد برگشتی) در تهران کمتر از ۱۰ هزار نسخه و در شهرستانها هم حدود ۹۰ هزار نسخه، تیراژ دارد.
در مورد روزنامه ایران هم که از حمایت آگهیهای دولتی و فروش ثابت به مشترکان دولتی برخوردار است، اطلاعات مذکور نشان میدهد که در مجموع تیراژ فعلی آن (در تهران و شهرستانها) از ۵۰ هزار نسخه در روز فراتر نمیرود.
همچنین مطابق اطلاعاتی که به آنها دسترسی پیدا کردیم، آخرین آمار مربوط به تیراژ روزنامههای ورزشی کشور از این قرار است:
روزنامه خبر ورزشی بین ۴۵ تا ۵۰ هزار نسخه و روزهای بعد از بازیهای استقلال و پرسپولیس با سایر تیمها، حداکثر ۵۲ هزار نسخه تیراژ دارد. رتبه بعدیِ پرتیراژترین روزنامههای ورزشی کشور با حدود ۱۲ هزار نسخه در اختیار روزنامه ایران ورزشی و رتبه سوم این رده نیز با حدود ۱۰ هزار نسخه در اختیار روزنامه پیروزی است. مابقی روزنامههای ورزشی مجموعاً کمتر از ۸ هزار نسخه تیراژ دارند.
«همشهری ورزشی» هم که در چند صفحه (معمولاً ۸ صفحه) و به صورت لایی به همراه روزنامه همشهری توزیع میشود - و از این جهت نمیتوان آن را روزنامه مستقلی به حساب آورد - تیراژی تقریباً برابر با روزنامه همشهری دارد؛ همشهری ورزشی در تهران حدود ۲۲۰ هزار نسخه و در شهرستانها هم حدود ۸۰ هزار نسخه تیراژ دارد.
نکته مهم درباره پرتیراژترین روزنامه مستقل ورزشی یعنی خبر ورزشی هم این است که این روزنامه که تا سه سال پیش تیراژی کمتر از ۱۰۰ هزار نسخه را به خود ندیده بود، در پایان تا سال ۹۴ به حدود ۸۰ هزار نسخه تیراژ رسید و بعد از همشهری، پرتیراژترین روزنامه برای یکی از شرکتهای پخش نشریات، به شمار میآمد.
نشریات غیردولتی نیز که از نظر تامین هزینههای اقتصادی، حق التحریر روزنامهنگارانشان و هزینههای مربط به چاپ و توزیع در مضیقه و فشار هستند، شرایطی به مراتب بدتر از روزنامههای سراسریِ پیشگفته دارند.
نکته مهم در زمینه تیراژ مطبوعات - که البته در سطور ابتدایی این گزارش هم به آن اشاره شده و لازم است مجدداً یادآوری شود - این است که آمارهای رسمی که از سوی مدیران مطبوعات بیان میشود، معمولاً تیراژ غیرواقعی و بالاتر از وضعیت موجود را نشان میدهد اما آنچه در این گزارش درج شدهاست، حاصل جستجوی میدانی و استعلام از فعالان حوزه توزیع و پخش نشریات است که طبیعتا با آمار واقعی قرابت بیشتری میتواند داشته باشد.