صراط: با تحقق وعده سردار قاسم سلیمانی در مورد به پایان رساندن
کار داعش در دو کشور عراق و سوریه که با تصرف شهر استراتژیک «ابوکمال» با
فرماندهی میدانی سردار قاسم سلیمانی اتفاق افتاد اینک سردار سلیمانی بیش از
گذشته در رسانهها مطرح و در باره او سخن گفته میشود.
روزنامه اصلاح طلب شرق در گزارشی به نگاه رسانههای بیگانه به سردار قاسم سلیمانی پرداخته است. در بخشی از این گزارش میخوانیم: «رسانههای غربی هم در مورد شخصیت او مطالب جالبی گفتهاند. روزنامه انگلیسی گاردین در مورد قاسم سلیمانی نوشته: «حتی کسانی که سلیمانی را دوست ندارند، او را فردی باهوش میدانند. بسیاری از مقامات آمریکا که این چندساله را صرف متوقفکردن کار افراد وفادار به سلیمانی کردهاند، میگویند مایل هستند او را ببینند و معتقدند مبهوت کارهای او شدهاند.»
روزنامه اصلاح طلب شرق در گزارشی به نگاه رسانههای بیگانه به سردار قاسم سلیمانی پرداخته است. در بخشی از این گزارش میخوانیم: «رسانههای غربی هم در مورد شخصیت او مطالب جالبی گفتهاند. روزنامه انگلیسی گاردین در مورد قاسم سلیمانی نوشته: «حتی کسانی که سلیمانی را دوست ندارند، او را فردی باهوش میدانند. بسیاری از مقامات آمریکا که این چندساله را صرف متوقفکردن کار افراد وفادار به سلیمانی کردهاند، میگویند مایل هستند او را ببینند و معتقدند مبهوت کارهای او شدهاند.»
شرق در ادامه نوشته است: «روزنامه آمریکایی «مککلتی» هم در گزارشی نوشت: «سلیمانی برای توقف درگیریها میان نیروهای امنیتی عراق که بیشترشان شیعه هستند و نیروهای رادیکال مقتدی صدر در شهر بصره، پادرمیانی کرده است. یکی از نخستین و مهمترین پیروزیهای سلیمانی بر آمریکا در عراق، ایجاد برتری سیاسی بود، نه نظامی. او در ژانویه سال ۲۰۰۵، زمانی به عراق آمد که عراقیها برای نخستینبار پس از سقوط صدام حسین، به پای صندوقهای رأی میرفتند. در حالی که آمریکا حمایت شدیدی از نخستوزیرشدن ایاد علاوی میکرد، سلیمانی فعالیت خود را در حمایت از شیعیان طرفدار ایران آغاز کرد و بهشدت به راهنمایی آنان برای پیروزی در انتخابات پرداخت. پس از انتخابات، بوش انگشتهای رنگی مردم عراق را پیروزی بزرگی برای دموکراسی دانست، اما علاوی و متحدانش شکست خوردند»
این روزنامه در گزارش خود با اشاره به بهت نظامیان آمریکایی از نبوغ سردار سلیمانی نوشته است: «شاید از سر همین بهت است که یکی از مقامات بلندپایه ارتش آمریکا عاجزانه میگوید: من اگر او را ببینم، خیلی ساده از او خواهم پرسید که از ما چه میخواهد؟!»