صراط: خداوند متعال به زیادشدن پول از طریق نزول خواری وعده به محاق رفتن و جنگ مستقیم با خودش را داده است. در سیستم بانکی و مالی اسلامی، تاکنون آنچه راجع به ربا گفتهشده است، عمدتا معطوف به معرفی دو گونه ربای معاملی و ربای قرضی میشده است. اما با توجه به گستردگی و پیچیدگی سیستمهای مالی کنونی دنیا و نظام بانکی بین الملل، پدیده ای به نام خلق پول به وجود آمده است؛ این پدیده با ویژگی های خاص خود، مصداق ربای کلان است که در پس پرده نظام بانکی و مالی کشور ما نیز در حال گسترش است.
به گزارش تسنیم خلق پول، در حقیقت پول بدون پشتوانهای است که هیچ معادلی در بخش حقیقی و متن اقتصاد ندارد و چرا که کالاها و خدمات به هیچ وجه نمیتوانند با این سرعت پول خلق شده تولید شوند. همانگونه که گفته شد نتیجهی این اتفاق چیزی جز تورم نیست.
*خلق پول همان ربا است
خلق پول بدون پشتوانه در نگاه دقیقتر ربا است؛ چرا که خلق از عدم است و برای خلق هر یک واحد پول که با یک واحد از کالاها و خدمات با یکدیگر در اقتصاد ارزش همسان دارند، هیچ زحمتی کشیده نمیشود. در ذهن ما مثلا یک واحد پول مساوی یک واحد کالاست و در مقابل کالاها و خدمات در اقتصاد با زحمت تولید شدهاند و دارای ارزش ذاتی و واقعیاند ولی در فرآیند خلق پول با یک دکمه بدون هیچ تلاش و ارزش افزوده ای پول بدون پشتوانه به وجود می آید.
درست مانند آنچه که در ربای ساده، اضافه بر پول قرض داده شده گرفته میشود.هر چند در ربای قرضی، دستهکم پولی قرض داده شده است! اما در اینجا بدون اینکه حتی پولی قرض داده شود، از اقتصاد بهره اخذ میشود، بهرهای که نرخ ماهانهی آن معادل کل پول چاپ شده توسط بانک مرکزی در هر ماه است!
متأسفانه عدم توانایی دانشگاه در فهم صحیح ماهیت و عملکرد بانک، باعث شده است که تبیین اشتباهی از ماهیت و عملکرد این نهاد اقتصادی در جامعه شکل بگیرد. فقها نیز بالطبع به عنوان بخشی از جامعه از این سوء فهم در امان نبودهاند. اصولا فقه خود را متکفل شناخت موضوعات نمیداند. از نظر حوزه علمیه شناخت و تبیین موضوعات، وظیفهی بدنهی کارشناسی جامعه است و فقه تنها وظیفه دارد حکم اسلام را بنا به تبیینی که بدنهی کارشناسی از موضوع ارائه میدهند استنباط و ارائه کند.
بانک در عالم واقع، هیچ شباهتی با بانکی که موضوع احکام فقهی است ندارد. احکامی که مجتهدین در مورد بانک صادر کردهاند همگی در مورد یک نهاد واسطهگر مالی است، در صورتی که بانک در عالم واقع خالق پول است نه واسطهی آن به نحو حقیقی و حتی همین واسطه گری نیز به نوعی همان قرض و بهره ربوی است و ظاهرش با عقود اسلامی پوشش یافته است.
بعضی از حوزویان می گویند اگر بانک مالی را از فردی بگیرد و به وکالت از وی مال را به فرد دیگری بدهد که با آن کار کند، بنا به شرایطی می تواند بخشی از سود حاصل از کار را به عنوان وکیل سپردهگذار از وام گیرنده دریافت کند. اما آیا بانک در عالم واقع پول فردی دیگر را به وام گیرنده میدهد؟ خیر! بانک هنگامی که وام میدهد پول را از هیچ خلق میکند و پول هیچ فردی را به وام گیرنده نمی دهد. لذا احکام صادر شده توسط فقها اصلا در مورد بانک نیست.
*ربای مدرن در پوشش تکنولوژی بازارهای پولی-مالی
علما و فقها اگر بخواهند در مورد بانک واقعی حکم شرعی صادر کنند، باید به این سوال پاسخ دهند، که آیا اصلا یک نهاد خصوصی حق دارد که با فشردن چند کلید کیبورد از هیچ پول خلق کند و به فردی وام بدهد؟سپس به این پرسش برسیم که آیا خالق پول از هیچ میتواند با وامدهی این پول به تولیدکنندگان با آنها مشارکت کند؟ این چه مشارکتی است که بانک می تواند به واسطهی زحمتی معادل فشردن کلیدهای کیبورد در حاصل زحمت تولیدکنندگان شریک شود؟
این حالت تزریق پول بدون پشتوانه در جامعه به نوعی همان ربای مدرن و جدید است که با شکل گیری بازارهای پولی-مالی پیشرفته و گسترش تکنولوژی صنعت بانکداری، خلق پول ربوی به شکل مجازی و سیستماتیک به عرصه زندگی مردم نفوذ پیدا کرده است.
به گزارش تسنیم خلق پول، در حقیقت پول بدون پشتوانهای است که هیچ معادلی در بخش حقیقی و متن اقتصاد ندارد و چرا که کالاها و خدمات به هیچ وجه نمیتوانند با این سرعت پول خلق شده تولید شوند. همانگونه که گفته شد نتیجهی این اتفاق چیزی جز تورم نیست.
*خلق پول همان ربا است
خلق پول بدون پشتوانه در نگاه دقیقتر ربا است؛ چرا که خلق از عدم است و برای خلق هر یک واحد پول که با یک واحد از کالاها و خدمات با یکدیگر در اقتصاد ارزش همسان دارند، هیچ زحمتی کشیده نمیشود. در ذهن ما مثلا یک واحد پول مساوی یک واحد کالاست و در مقابل کالاها و خدمات در اقتصاد با زحمت تولید شدهاند و دارای ارزش ذاتی و واقعیاند ولی در فرآیند خلق پول با یک دکمه بدون هیچ تلاش و ارزش افزوده ای پول بدون پشتوانه به وجود می آید.
درست مانند آنچه که در ربای ساده، اضافه بر پول قرض داده شده گرفته میشود.هر چند در ربای قرضی، دستهکم پولی قرض داده شده است! اما در اینجا بدون اینکه حتی پولی قرض داده شود، از اقتصاد بهره اخذ میشود، بهرهای که نرخ ماهانهی آن معادل کل پول چاپ شده توسط بانک مرکزی در هر ماه است!
متأسفانه عدم توانایی دانشگاه در فهم صحیح ماهیت و عملکرد بانک، باعث شده است که تبیین اشتباهی از ماهیت و عملکرد این نهاد اقتصادی در جامعه شکل بگیرد. فقها نیز بالطبع به عنوان بخشی از جامعه از این سوء فهم در امان نبودهاند. اصولا فقه خود را متکفل شناخت موضوعات نمیداند. از نظر حوزه علمیه شناخت و تبیین موضوعات، وظیفهی بدنهی کارشناسی جامعه است و فقه تنها وظیفه دارد حکم اسلام را بنا به تبیینی که بدنهی کارشناسی از موضوع ارائه میدهند استنباط و ارائه کند.
بانک در عالم واقع، هیچ شباهتی با بانکی که موضوع احکام فقهی است ندارد. احکامی که مجتهدین در مورد بانک صادر کردهاند همگی در مورد یک نهاد واسطهگر مالی است، در صورتی که بانک در عالم واقع خالق پول است نه واسطهی آن به نحو حقیقی و حتی همین واسطه گری نیز به نوعی همان قرض و بهره ربوی است و ظاهرش با عقود اسلامی پوشش یافته است.
بعضی از حوزویان می گویند اگر بانک مالی را از فردی بگیرد و به وکالت از وی مال را به فرد دیگری بدهد که با آن کار کند، بنا به شرایطی می تواند بخشی از سود حاصل از کار را به عنوان وکیل سپردهگذار از وام گیرنده دریافت کند. اما آیا بانک در عالم واقع پول فردی دیگر را به وام گیرنده میدهد؟ خیر! بانک هنگامی که وام میدهد پول را از هیچ خلق میکند و پول هیچ فردی را به وام گیرنده نمی دهد. لذا احکام صادر شده توسط فقها اصلا در مورد بانک نیست.
*ربای مدرن در پوشش تکنولوژی بازارهای پولی-مالی
علما و فقها اگر بخواهند در مورد بانک واقعی حکم شرعی صادر کنند، باید به این سوال پاسخ دهند، که آیا اصلا یک نهاد خصوصی حق دارد که با فشردن چند کلید کیبورد از هیچ پول خلق کند و به فردی وام بدهد؟سپس به این پرسش برسیم که آیا خالق پول از هیچ میتواند با وامدهی این پول به تولیدکنندگان با آنها مشارکت کند؟ این چه مشارکتی است که بانک می تواند به واسطهی زحمتی معادل فشردن کلیدهای کیبورد در حاصل زحمت تولیدکنندگان شریک شود؟
این حالت تزریق پول بدون پشتوانه در جامعه به نوعی همان ربای مدرن و جدید است که با شکل گیری بازارهای پولی-مالی پیشرفته و گسترش تکنولوژی صنعت بانکداری، خلق پول ربوی به شکل مجازی و سیستماتیک به عرصه زندگی مردم نفوذ پیدا کرده است.