شنبه ۰۳ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۰۸ آذر ۱۳۹۶ - ۱۱:۱۰

داستان پیرمرد استرالیایی که در ملبورن گفت خدای شما کجاست؟

باور کنید هنوز مردم خیلی از فوتبالیست‌های امروز را درست و حسابی نمی‌شناسند اما حتی هنوز یادشان است که در بازی با استرالیا چه تعویض‌هایی شد. بعضی‌ها هم هستند که گزارش آن بازی را هم حفظ کرده‌اند.
کد خبر : ۳۹۰۷۷۱
صراط: هرچه از هشتم آذرماه می‌گذرد نه‌تنها این روز تاریخی برای ما ایرانی‌ها کهنه نمی‌شود بلکه با میل و اشتیاق بیشتری به خاطرات آن روزها رجوع می‌کنیم. در متن این خاطرات خداداد عزیزی را می‌بینیم.

به گزارش فرهیختگان، مردی که چهره ویژه بازی با استرالیا بود. خداداد گرچه دوست ندارد دیگر درباره آن بازی حرفی بزند اما سیل درخواست‌ها در این‌باره به حدی زیاد است که او هم دیگر تاب نمی‌آورد و مجبور می‌شود بار دیگر به آن روز تاریخی برود...


فوتبال خداداد عزیزی تنها در همان یک گل خلاصه نمی‌شود اما خیلی‌ها تو را با آن گل می‌شناسند. با این برداشت‌ها چطور سر می‌کنی؟
حقیقت این است که من اصلا دوست ندارم دیگر درباره آن گلی که 20سال پیش به استرالیا زدم حرف بزنم. اما مگر می‌شود؟ از10روز پیش که به هشتم آذرماه نزدیک شدیم مدام تلفن من زنگ می‌خورد. دوستان شما به من لطف دارند که تماس می‌گیرند اما خودم زیاد دوست ندارم درباره آن بازی حرف بزنم. مگر چقدر حرف درباره آن بازی دارم؟ وضعیت طوری شده که همه من را با آن گل می‌شناسند اما خداوکیلی خداداد فقط گل به استرالیا نیست. من بازی‌های زیادی برای تیم ملی انجام دادم. بازیکن منتخب آسیا شدم. در لیگ‌های بسیاری بازی کرده‌ام، افتخارات بسیاری داشته‌ام اما هرکسی من را می‌بیند هنوز می‌گوید گلت به استرالیا چیز دیگری بود.

حق دارند، آن گل تاریخ فوتبال ایران را عوض کرد.
بله، آن گل برای خودم هم چیز دیگری است. هروقت به آن گل فکر می‌کنم برایم تازگی دارد. آن گل برای من یک دنیا ارزش دارد اما این‌طور هم نیست که همه دوران فوتبال من نادیده گرفته شود. بعضی‌ها هستند که با حرف‌هایشان من را آزار می‌دهند. وقتی انتقادی از فدراسیون یا تیم ملی می‌کنم می‌گویند فلانی یک گل به استرالیا زده مدام دارد انتقاد می‌کند. خب، سوال من از آقایون این است که اگر خداداد عزیزی انتقاد نکند چه کسی باید انتقاد کند؟ من آدم رکی هستم. دوست ندارم حرفی که توی دلم هست را نگویم. حرف‌هایی که می‌دانم به درد فوتبال این مملکت می‌خورد. اما بعضی‌ها برنمی‌تابند.

برای حفظ همین حس استقلال دوست نداری درباره گلت به استرالیا حرف بزنی؟
یکی از دلایلش همین است، چون همه فکر می‌کنند خداداد یعنی فقط همان یک گل به استرالیا.

وجه تمایز آن تیمی که در حدفاصل سال 1996تا 1998ظهور کرد با تیم‌های ملی ادوارهای دیگر تاریخ فوتبال ایران چیست؟
آن تیم فراموش‌نشدنی است، این را نمی‌توانیم کتمان کنیم. باور کنید هنوز مردم خیلی از فوتبالیست‌های امروز را درست و حسابی نمی‌شناسند اما حتی هنوز یادشان است که در بازی با استرالیا چه تعویض‌هایی شد. بعضی‌ها هم هستند که گزارش آن بازی را هم حفظ کرده‌اند. شما نمی‌توانید آن تیم را با تیم‌های دیگر تاریخ فوتبال ایران مقایسه کنید. فوتبالیست‌های آن دوران هنوز هم ستاره‌های فوتبال ایران هستند. حتی در این زمانه که فوتبالیست‌های خوبی هم آمده‌اند. من منکر توانایی‌های فوتبالیست‌های امروز نمی‌شوم. دست‌شان درد نکند. دارند زحمت می‌کشند. در تیم ملی هم کارهای خوبی شده که قابل تقدیر است اما قطعا آن تیم 20سال پیش چیزهایی داشته که الان دیگر در فوتبال ایران نیست. نمی‌دانم اسمش را چی بگذارم. شاید یک صمیمیت خاصی میان بازیکنان آن دوران با مردم برقرار بود.

دوست داریم صادقانه بگویی که چرا اینقدر بین مردم محبوبی در حالی که سال‌هاست کفش‌ها را آویخته‌ای و دیگر فوتبال بازی نمی‌کنی؟
سوال سختی است. این سوال را مردم باید جواب بدهند نه من.

یکی از دلایلش رک‌گویی‌ات است که مردم این اخلاقت را خیلی دوست دارند.

نمی‌دانم شاید. من نمی‌توانم درباره اینکه در جامعه چطور دیده می‌شوم حرفی بزنم. فقط می‌خواهم از همه مردم که حمایتم کردند و هنوز هم به من لطف دارند تشکر کنم. هرچه در این دنیا دارم اول خدا، بعد خانواده به‌خصوص پدرم و بعد هم مردم.

داستان آن پیرمردی که می‌گفتند در بازی ایران مقابل استرالیا بعد از اینکه ایران با دو گل عقب افتاده بود به خاکپور گفته بود خدای شما کجاست، چیست؟

داستان خاصی نداشت. این داستان را آقای حاج‌رضایی تعریف کردند که درست هم بود. در آن بازی یکی از تماشاگران استرالیایی که سن وسال زیادی داشت وقتی خاکپور برای پرتاب کردن اوت به کنار زمین رفته بود فریاد زد که خدای شما الان کجاست؟ این حرف ازسوی آن تماشاگر زده شد اما ما بعد ازبازی دیگرآن تماشاگر را ندیدیم. فکر می‌کنم تازه فهمیده بود خدای ما کجاست. به هر حال آن بازی یک درس بزرگ بود. چه برای ما چه برای استرالیایی‌ها اما نباید فوتبال ما غرق در خاطرات آن برد تاریخی بماند. فوتبال ما باید سازماندهی مناسبی داشته باشد. سال‌هاست فریاد می‌زنم که امکانات می‌خواهیم. این حرف‌ها برای خودم نیست. من دلم برای این سرزمین می‌سوزد. می‌دانم که استعدادهای بسیاری در این مملکت داریم که اگر امکانات خوبی در اختیارشان قرار بگیرد می‌توانند پیشرفت کنند. برای همین است که اعتراض می‌کنم.