صراط: درباره شهید آنقدر از اسلام و اولیاء اسلام روایات وارد شده است بر فضل شهید که انسان متحیّر میشود. در روایتی از رسول اکرم(ص) نقل شده است که برای شهید هفت خصلت است که اولی آن عبارتست از اینکه اولین قطرهای که از خون او بر زمین برزید، تمام گناهی که کرده است، آمرزیده میشود.
به گزارش تسنیم جامعه قرآنی کشور با هدف تجلیل از مقام شامخ و وارسته شهیدان گرانقدر اسلام، هر هفته چهارشنبهها به دیدار خانواده معظم شهیدان میروند، تا طبق آیه «مِنَ المُؤمِنینَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَیهِ ۖ فَمِنهُم مَن قَضىٰ نَحبَهُ وَمِنهُم مَن یَنتَظِرُ ۖ وَما بَدَّلوا تَبدیلًا» با مومنانی که با خداوند وعده کردند و صادقانه ایستادند، بیعت کنند.
عباس سلیمی در سال 1344 پای به عرصه وجود گذاشت از همان کودکی معلوم بود که فردی باهوش، منظم و پرکار است، این موضوع را پدر شهید عباس سلیمی میگوید و عنوان میکند: عباس بسیار منظم بود و به نظم بسیار اهمیت میداد و با این اوصاف، دوران کودکی را پشت سر گذاشت و وارد مدرسه شد. در زمان پیروزی انقلاب اسلامی در مدرسه بر علیه رژیم طاغوت اقداماتی را انجام میداد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی در دبیرستان فنی و حرفهای عضو انجمن اسلامی شد و علاوه بر فعالیت در انجمن اسلامی مدرسه، به همراه هم سن و سالهایش، انجمن اسلامی شاخه نوجوانان را تشکیل داد و به واسطه این انجمن، به کارهای فرهنگی از جمله حضور در نماز جمعه، جلسات قرآن و غیره میپرداخت.
سال 60 برای آموزش نظامی به پادگان امام حسین(ع) رفت تا برای اعزام به جبهه آماده شود؛ آن زمان، والدین برای اعزام فرزندانشان به جبهه جلوگیری نمیکردند. دوره که تموم شد به جبهه اعزام شد و دو ماه متوالی در مناطق مرزی قصر شیرین حضور یافت و مجدداً برگشت. چندبار اعزام ایشان به مناطق جنگی ادامه داشت. خاطرم هست سال 61 در ماه مبارک رمضان، شبها پای روضه شیخ حسین انصاریان میرفت و سحر به خانه میآمد، کمی استراحت میکرد و پس از نماز به درس و بحث در مدرسه میپرداخت. یک روز صبح دیدم لباس خاکی پوشیده و آماده است تا به منطقه برود. کمی اصرار کردم نرود امّا اعتنا نکرد و با اشتیاق خداحافظی کرد و رفت... و نهایتاً در عملیات مسلم بن عقیل (ع) جبهه غرب در حالیکه میخواست به همرزمان مجروحش خدمات بدهد، بر اثر اصابت گلوله به فیض شهادت رسید.
پدر شهید عباس سلیمی در ادامه با اشاره به فعالیتهای قرآنی شهید میگوید: آن زمان در منطقه قیام تهران سکونت داشتیم و جلسات منبر و روضهای در محل برپا بود و عباس نیز همواره در این جلسات حضور داشت. یک روز که رفته بودم بر سر مزارش، دیدم فردی آمد و فاتحه خواند. از من پرسید شما چه نسبتی با شهید دارید؟ گفتم پدرش هستم. بدون مقدمه مرا در آغوش گرفت و شروع کرد به تعریف کردن از عباس. فهمیدم هم رزم عباس است. لب به سخن گشود و گفت: عباس هر وقت در منطقه زمانی را برای استراحت پیدا میکرد، قرآن میخواند و پیش از شهادتش داشت سوره «یاسین» را حفظ میکرد.
شهیدانی که از جلسه قرآن پرکشیدند
حمید عراقی جانباز هشت سال دفاع مقدس و همرزم عباس سلیمی درباره او میگوید: من با جواد و عباس همرزم بودم امّا بیشتر از عباس میخواهم سخن بگویم. 17 یا 18 سالهمان بود که در مسجد قناتآباد محله مولوی بر علیه رژیم پهلوی فعالیت میکردیم. عباس، بچه جگرداری بود و از هیچ تهدید و درگیری هراس نداشت و یکی، دوبار هم توسط ساواک دستگیر شده بود که به دلیل کم سن و سال بودنش، آزادش کرده بودند.
او در کنار فعالیتهای ضد رژیمی به فعالیتهای فرهنگی هم اهتمام داشت. تیم ورزشی را در مسجد راهاندازی کرده بود و از طریق عمویش که چاپخانه داشت، کارتهای عضویت برای بچهها صادر کرد و از طریق ورزش، نوجوانان را جذب قرآن کرده بود.
استاد جواهریان از قاریان برجسته قرآن در آن زمان جلسهای را تشکیل داده بودند و نوجوانان را در کنار هم جمع کرده بودند. بچهها به دور رحلهای قرآن مینشستند و به آموزش قرآن میپرداختند. بیشتر آن عزیزانی که در آن جلسه حضور داشتند، مسیر قرآن را طی کردند و به فیض شهادت رسیدند.
استاد جهانبخش فرجی قاری بینالمللی کشورمان که خود از ایثارگران جنگ تحمیلی است، میگوید: این دو شهید عزیز دو ویژگی داشتند؛ یکی قرآنی که همیشه همراهشان بود و با آن مأنوس بودند و دیگر دفترچه یادداشتی که آن را هم همیشه به همراه داشتند و در آن ذکر اهل بیت(ع) نوشته شده بود. شاید در جامعه عوامل زیادی باشد که سبب شود یک جوان به درجه شهادت برسد اما عامل اصلی که میتواند یک انسان را به مقامی برساند که خداوند درجه شهادت نصیب او کند لقمه حلال و تربیت پدر و مادر است و اگر شهدا به این مقام رسیدهاند قطعا به همین دلیل است. متأسفانه این موضوع در جامعه ما مغفول مانده در حالی که پدران و مادران شهدا بهترین الگوهای تربیتی برای خانوادهها هستند و میتوان با معرفی این عزیزان به جامعه بسیاری از آسیبها را مرتفع کرد.
در پایان این مراسم، هدایایی از سوی معاونت قرآن و عترت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، شورای توسعه فرهنگ قرآنی و دارالقرآن بسیج کشور به خانواده شهیدان سلیمی اعطا شد.
به گزارش تسنیم جامعه قرآنی کشور با هدف تجلیل از مقام شامخ و وارسته شهیدان گرانقدر اسلام، هر هفته چهارشنبهها به دیدار خانواده معظم شهیدان میروند، تا طبق آیه «مِنَ المُؤمِنینَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَیهِ ۖ فَمِنهُم مَن قَضىٰ نَحبَهُ وَمِنهُم مَن یَنتَظِرُ ۖ وَما بَدَّلوا تَبدیلًا» با مومنانی که با خداوند وعده کردند و صادقانه ایستادند، بیعت کنند.
عباس سلیمی در سال 1344 پای به عرصه وجود گذاشت از همان کودکی معلوم بود که فردی باهوش، منظم و پرکار است، این موضوع را پدر شهید عباس سلیمی میگوید و عنوان میکند: عباس بسیار منظم بود و به نظم بسیار اهمیت میداد و با این اوصاف، دوران کودکی را پشت سر گذاشت و وارد مدرسه شد. در زمان پیروزی انقلاب اسلامی در مدرسه بر علیه رژیم طاغوت اقداماتی را انجام میداد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی در دبیرستان فنی و حرفهای عضو انجمن اسلامی شد و علاوه بر فعالیت در انجمن اسلامی مدرسه، به همراه هم سن و سالهایش، انجمن اسلامی شاخه نوجوانان را تشکیل داد و به واسطه این انجمن، به کارهای فرهنگی از جمله حضور در نماز جمعه، جلسات قرآن و غیره میپرداخت.
سال 60 برای آموزش نظامی به پادگان امام حسین(ع) رفت تا برای اعزام به جبهه آماده شود؛ آن زمان، والدین برای اعزام فرزندانشان به جبهه جلوگیری نمیکردند. دوره که تموم شد به جبهه اعزام شد و دو ماه متوالی در مناطق مرزی قصر شیرین حضور یافت و مجدداً برگشت. چندبار اعزام ایشان به مناطق جنگی ادامه داشت. خاطرم هست سال 61 در ماه مبارک رمضان، شبها پای روضه شیخ حسین انصاریان میرفت و سحر به خانه میآمد، کمی استراحت میکرد و پس از نماز به درس و بحث در مدرسه میپرداخت. یک روز صبح دیدم لباس خاکی پوشیده و آماده است تا به منطقه برود. کمی اصرار کردم نرود امّا اعتنا نکرد و با اشتیاق خداحافظی کرد و رفت... و نهایتاً در عملیات مسلم بن عقیل (ع) جبهه غرب در حالیکه میخواست به همرزمان مجروحش خدمات بدهد، بر اثر اصابت گلوله به فیض شهادت رسید.
پدر شهید عباس سلیمی در ادامه با اشاره به فعالیتهای قرآنی شهید میگوید: آن زمان در منطقه قیام تهران سکونت داشتیم و جلسات منبر و روضهای در محل برپا بود و عباس نیز همواره در این جلسات حضور داشت. یک روز که رفته بودم بر سر مزارش، دیدم فردی آمد و فاتحه خواند. از من پرسید شما چه نسبتی با شهید دارید؟ گفتم پدرش هستم. بدون مقدمه مرا در آغوش گرفت و شروع کرد به تعریف کردن از عباس. فهمیدم هم رزم عباس است. لب به سخن گشود و گفت: عباس هر وقت در منطقه زمانی را برای استراحت پیدا میکرد، قرآن میخواند و پیش از شهادتش داشت سوره «یاسین» را حفظ میکرد.
شهیدانی که از جلسه قرآن پرکشیدند
حمید عراقی جانباز هشت سال دفاع مقدس و همرزم عباس سلیمی درباره او میگوید: من با جواد و عباس همرزم بودم امّا بیشتر از عباس میخواهم سخن بگویم. 17 یا 18 سالهمان بود که در مسجد قناتآباد محله مولوی بر علیه رژیم پهلوی فعالیت میکردیم. عباس، بچه جگرداری بود و از هیچ تهدید و درگیری هراس نداشت و یکی، دوبار هم توسط ساواک دستگیر شده بود که به دلیل کم سن و سال بودنش، آزادش کرده بودند.
او در کنار فعالیتهای ضد رژیمی به فعالیتهای فرهنگی هم اهتمام داشت. تیم ورزشی را در مسجد راهاندازی کرده بود و از طریق عمویش که چاپخانه داشت، کارتهای عضویت برای بچهها صادر کرد و از طریق ورزش، نوجوانان را جذب قرآن کرده بود.
استاد جواهریان از قاریان برجسته قرآن در آن زمان جلسهای را تشکیل داده بودند و نوجوانان را در کنار هم جمع کرده بودند. بچهها به دور رحلهای قرآن مینشستند و به آموزش قرآن میپرداختند. بیشتر آن عزیزانی که در آن جلسه حضور داشتند، مسیر قرآن را طی کردند و به فیض شهادت رسیدند.
استاد جهانبخش فرجی قاری بینالمللی کشورمان که خود از ایثارگران جنگ تحمیلی است، میگوید: این دو شهید عزیز دو ویژگی داشتند؛ یکی قرآنی که همیشه همراهشان بود و با آن مأنوس بودند و دیگر دفترچه یادداشتی که آن را هم همیشه به همراه داشتند و در آن ذکر اهل بیت(ع) نوشته شده بود. شاید در جامعه عوامل زیادی باشد که سبب شود یک جوان به درجه شهادت برسد اما عامل اصلی که میتواند یک انسان را به مقامی برساند که خداوند درجه شهادت نصیب او کند لقمه حلال و تربیت پدر و مادر است و اگر شهدا به این مقام رسیدهاند قطعا به همین دلیل است. متأسفانه این موضوع در جامعه ما مغفول مانده در حالی که پدران و مادران شهدا بهترین الگوهای تربیتی برای خانوادهها هستند و میتوان با معرفی این عزیزان به جامعه بسیاری از آسیبها را مرتفع کرد.
در پایان این مراسم، هدایایی از سوی معاونت قرآن و عترت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، شورای توسعه فرهنگ قرآنی و دارالقرآن بسیج کشور به خانواده شهیدان سلیمی اعطا شد.