جمعیت ژاپن 127 میلیون نفر است و متراکمترین کشور در جهان (340 نفر در هر کیلومتر) به شمار میرود. در حالی که بیشترین تراکم در اطراف توکیو است. این کشورِ مستعد زلزله، پیشگام در مدیریت بحران، طرح جامعی را به منظور آماده شدن در برابر بحرانها دارد در نتیجه این طرح، مردم، مقامات و دپارتمانهای نجات دقیقا میدانند در مواقع بحران چه کارهایی انجام دهند.
این سیستم پس از زلزله کوبه در سال 1995 در ژاپن ایجاد شد. به دنبال تصویب این طرح، دولت یک سیستم GIS و یک شبکه عمومی کامپیوتری را راه اندازی کرد. این سیستم شامل زیرمجموعههای متفاوتی بود که تمام اعمال مربوط به بحران اعم از جلوگیری از بحران تا ارزیابی خسارات و تلفات وارده پس از بحران را برعهده داشت.
بیشتر سیستمهای هشداردهنده زود هنگام بحران در سونامی و زلزلههای اتفاق افتاده در اقصی نقاط دنیا، محصول طرح مدیریت بحران تصویبی در سالهای 2007-2003 است. این سیستم بخش مهمی از مدیریت بحران بود و نقش قابل توجهی در کاهش خسارات و تلفات جانی در مورد زلزله ۲۰۱۱ توکیو داشت.
در ساعات نخست زلزله چندین کانال ارتباطی در ژاپن شامل کانال NHK و شبکه تلفنهای همراه مسئولیت ارائه اخبار سیستم هشداردهنده زودهنگام را برعهده داشتند.
در مدیریت بحران ژاپن در سال ۲۰۱۱، یکی از فاکتورهای مهم، مدیریت مناسب رفتار مردم بود تا دستورات را محتاطانه دنبال کنند. سرمایه اجتماعی در این کشور، نقش مهمی در بازسازی ویرانیهای پس از زلزله داشت. احترام زیاد مردم به قوانین و ارزشهای اخلاقی و همبستگی آنها سبب شد تا از هجوم برای کمک یا غارت جلوگیری شود و به آنها انگیزه داده شود که منافع ملی را به منافع خود ترجیح دهند.
پاسخ به بحران
بیدرنگ پس از حادثه، دولت ژاپن کمیته ملی GOJ را با مدیریت نخست وزیر
برگزار کرد. دولت یک فوریت در مناطق تحت تاثیر حادثه اعلام کرد و نیروهای
دفاعی برای اجرای آن به این مناطق اعزام شدند. همه وزارتخانهها و
دپارتمانها مانند وزارت خارجه، حمل و نقل و بهداشت در این پاسخ نقش
داشتند.
دفاتر محلی در همه ادارات در پاسخ به بحران شرکت کردند. وظایف هر کدام از
وزارتخانهها از قبل مشخص بود. وزارتخانه بهداشت، مسئولیت تامین تجهیزات
مناسب برای تامین آب و ارزیابی بیمارستانها برای درمان آسیبدیدگان و
افرادی که در معرض رادیواکتیو قرار گرفته بودند، را داشت. وزارت کشاورزی،
جنگلبانی و شیلات به همراه وزارتخانه دارایی، مسئول تامین غذا، سرویسهای
بهداشتی سیار، رادیو، گازوئیل، پتو، چراغ قوه، یخ خشک و ضروریات دیگر
بودند.
به دستور دولت، همه شاهراههای اصلی در شمال کشور به طور کامل برای اجرای
فعالیتهای مربوط به پاسخ اورژانسی در نظر گرفته شدند. علاوه بر این،
سیستمهای حملونقل مانند مترو، کشتی و قطار، فعالیت خود را در سندایی و
توکیو متوقف کردند. با این حال، در روز حادثه دولت ژاپن خطر تشعشعات
هستهای مربوط به راکتورهای دو نیروگاه هستهای را اعلام کرد که جان 140
هزار نفر در محدوده 20 کیلومتری را تهدید میکرد.
صلیب سرخ ژاپن که در اسکان موقت و انجام عملیات اولیه امداد نقش داشت،
بیدرنگ تیم خود را فراخواند. صلیب سرخ مردم را در مدارس، ساختمانهای
عمومی و جانپناهها اسکان داد. همچنین اقدامات خود را با همه نیروهای نجات
و NGO ها هماهنگ کرد.
ساخت اسکان موقت هشت روز پس از زلزله آغاز و اولین مجموعه خانههای
ساختهشده در طی یک ماه آماده شد. علاوه بر کمکهای پزشکی، درمانگران و
مددکاران اجتماعی از طرف وزارت بهداشت به نقاط آسیبدیده فرستاده شدند و
سپس در روزهای بعد، تمرکزشان را از بیماریهای جسمی به روحی تغییر دادند.
همچنین این وزارتخانه، اقدامات لازم را به منظور کنترل و جلوگیری از
بیماریهای عفونی و تشویق مردم برای استفاده از ماسک انجام دادند.
آتشسوزی در هشت کارخانه پس از زلزله گزارش شد. مهار آتشسوزی مربوط به خط
لوله گاز چند روز طول کشید. تعداد آتشسوزی در طی یک هفته از ۴۴ مورد به
۳۲۵ مورد افزایش یافت. همه آتشسوزیهای آغاز شده پس از زلزله توسط پلیس
ژاپن مهار شد، در نتیجه این آتشسوزیها سوخت در منطقه کاهش یافت. ترمیم
خط لوله گاز پیشرفت کندی داشت؛ بنابراین تقریبا یک میلیون لیتر گازوئیل در
لیتر به مناطق آسیبدیده با تانکر حمل شد و فقدان سوخت را تا حدودی جبران
کرد. میزان پایین نفت و ذغال سنگ سبب تاخیر در انتقال آنها شد، دولت برای
جبران اقدام به واردات مواد سوختی از روسیه و کره جنوبی کرد.
کارخانههای بزرگی مانند تویوتا و سونی، فعالیتهای تولیدی خود را متوقف
کردند و بیشتر شهرها در kanto مصرف سوخت خود را به منظور کوتاهتر کردن
زمان خاموشکردن آتشسوزی کاهش دادند.
۱۴۰ هزار نفر در منطقه حادثهدیده در سونامی تخلیه شدند و از توزیع مواد
غذایی و آب آلوده جلوگیری شد. انفجار نیروگاههای هستهای در اثر سونامی
سبب ایجاد نگرانی در میان مردم شد. بنابراین، دولت ژاپن دستور داد تا تمام
نیروگاههایی که به زلزلههای بالای هشت ریشتر مقاوم نیستند، فعالیت خود را
متوقف کنند. همچنین از ایجاد نیروگاههای دیگر به منظور تامین انرژی
جلوگیری شد.
زلزله ۲۰۱۱، اثرات محیطی بدی را به همراه داشت و به زمان طولانی برای جبران
خسارتها نیاز داشت. مردم به مشکلات روانی و بیماریهای ریوی و قلبی مبتلا
شدند. چند ماه پس از زلزله، سازمان صلیب سرخ تمرکز خود را بر مسائل مربوط
به سلامت روان معطوف کرد. همچنین این زلزله سبب آسیب به کشاورزی در منطقه
شد که بازسازی آن دو تا سه سال زمان نیاز داشت. به علاوه، صنعت ماهیگیری
نیز با مشکلات بسیاری مواجه شد. بیشتر گزارشات واصله حاکی از آن بود که
بیشتر صادرات غذایی به چین محدود شده بود و ذخایر غذایی کاهش یافته بود.
همچنین نگرانی از سلامت غذا و آب به علت تشعشعات هستهای ایجاد شده بود که
نیاز به واردات غذا را در آینده افزایش میداد.
ژاپن در طی زلزله با افزایش تعداد بیکاران مواجه شد. تعداد زیاد
زلزلهزدگان که خانههایشان را از دست داده بودند، به شهرهای دیگر مهاجرت
کردند. همچنین، کارگران کارخانههای الکترونیک و ماشینسازی با بسته شدن
کارخانهها بیکار و مجبور به مهاجرت شدند. دولت ژاپن 20 هزار شغل ایجاد کرد
تا با اثرات افزایش بیکاری در طی یک ماه مبارزه کند.
اما تعداد بیکاران بسیار بیشتر از کارهای ایجاد شده بود. زنان مخصوصا در
مناطق روستایی که مشغول به کشاورزی و ماهیگیری بودند، پس از بحران در
بخشهای دیگر کار کردند تا با این کار به اقتصاد خانواده کمک کنند. به نظر
میرسد که زلزله سیکل زندگی زنان را تغییر داده و اکنون آنها نقش مهمی در
اقتصاد خانواده دارند. این رویداد یک تغییر بزرگ در کشوری ایجاد کرد که
قبلا غالبا مردها کار میکردند.
به دنبال خاموش کردن نیروگاه اتمی، کمیته ارتباط با خارج، قانونی تصویب کرد
که مطابق با آن تمام تجهیزات هستهای به ویتنام و جوردن برود. همچنین
کمپانیهای ژاپن توافقنامههایی با هند، بنگلادش و ترکیه در مورد ساخت و
مدیریت نیروگاههای هستهای در این کشورها امضا کردند.
نتیجهگیری
در زلزله اتفاق افتاده در توکیو، به رغم مقیاس غیرقابل پیشبینی آن،
بیشتر زیرساختها و ساختمانها سالم ماندند. بنابراین ژاپن قانونی را برای
در نظر گرفتن تکنولوژیهای ضد زلزله در ساختمانها تصویب کرد. اگر تنها
زلزله اتفاق افتاده بود، کشور ژاپن میتوانست ادعای عملکرد موفق این کشور
در برابر زلزلههایی با قدرت بالا را عنوان کند.
دلیل ناکارآمد بودن طرحهای مربوط به مدیریت بحران، مقیاس بزرگ سونامی بود
که طرحهایی برای مقابله با امواج بلند آن در نظر گرفته نشده بود. به علاوه
مسئولان ژاپن منافع اقتصادی را بیشتر از فاکتورهای ایمنی و اخلاقی در نظر
گرفته بودند. حتی پس از بحران، این کشور تنها به منافع اقتصادی دقت
میکردند و هدفشان صادرات تکنولوژی به کشورهای دیگر بود. اما این بحران یک
انگیزه برای مردم و دولت ایجاد کرد تا از سوختهای پاک به جای مواد خطرناک
استفاده شود.
به همین علت دولت مجبور به طراحی راه حلهای گران و طولانی مدت به منظور
جایگزینی انرژی هستهای با انرژیهای پاک مطابق با ضوابط و ارزشهای اخلاقی
شد.
اگرچه مدیریت بحران هستهای به عنوان یک لکه پنهان در مدیریت بحران توکیو
بود، اخلاق اجتماعی ژاپن و شیوه آنها در مواجهه با مشکلات یک نقطه قوت است.
نظم، حفظ آرامش و اعتماد مردم به مدیران و مدیریت علمی به حل سریعتر مشکل
کمک کرد. صفوف منظم مردم برای دریافت غذا و تسهیلات به جای آشوب، یک نشانه
خوب برای کشورهای دیگر است. زیرا نشان میدهد که چگونه مردم میتوانند در
برابر بحران به طور موثر و کارآمد عمل کنند.
زلزله ۱۱ مارس ۲۰۱۱ ژاپن یک زنگ خطر برای همه جهان مخصوصا ایران است تا
متدهای خود را تقویت کنند و به تخمین دقیق زمان و بزرگی زلزله بپردازند و
دقیقتر و محتاطانهتر درباره خطرات زلزله آگاه شوند.
اکنون باید این سوال را از خود بپرسیم که ایران به عنوان یک کشور
زلزلهخیز تا چه میزان در برابر زلزله آماده شده است؟ در زلزلهای که در
آبان ۱۳۹۶ در کرمانشاه اتفاق افتاد، عملکرد سازمانهای متولی در برابر این
بحران نشان از آمادگی کم کشور داد. هرچند ستاد مدیریت بحران تشکیل شد و
نیروهای ارتش، سپاه و بسیج به منطقه فرستاده شدند و بسیاری از این نیروها
مخصوصا ارتش، به بهترین شکل ممکن به کمکرسانی پرداختند؛ اما به نظر میرسد
که بدون در نظر گرفتن کمکهای غیرقابل وصف مردم در کمک به هموطنانشان،
مدیریت بحران به درستی عمل نکرده است.
نرسیدن غذا، آب، دارو و امکانات گرمایشی تا نزدیک به یک ماه پس از زلزله،
زلزلهزدگان را با مشکلاتی مواجه کرده است. هوای سرد و گسترده بودن مناطق
زلزلهزده نیز مواجهه با چنین بحرانی را دشوارتر کرده است. از طرفی به نظر
میرسد که مردم اعتماد خود را به کمیته مدیریت بحران و کانالهای اطلاع
رسانی از دست دادهاند و بیشتر اخبار مربوط به زلزله را از طریق شبکههای
اجتماعی دریافت کردهاند و ترجیح میدادند تا کمکهای خود را از طریق افراد
مورد اعتماد خودشان به زلزلهزدگان برسانند. این عامل سبب بینظمی در روند
کمکرسانی شد.
همچنین با وجود گذشت قریب به یک ماه از رویداد زلزله، هنوز اسکان موقت
انجام نشده است و اقدامات در این باره، کارآمد نبوده است؛ درحالی که مردم
با کمکهای خود، تعدادی از زلزلهزدگان را با فرستادن کانکس از این مشکل
نجات دادند که جای تقدیر دارد. اما مدیریت بحران باید بکوشد تا نقش اصلی
خود در اسکان موقت را به بهترین نحو انجام دهد.
با توجه به عملکردهای این کمیته در ماههای بعد از زلزله، به نظر میرسد که
مدیریت بحران یک عملکرد چند ماهه تا چند ساله و دنباله دار را باید در نظر
بگیرد و مشکلات مربوط به سلامت روان را در اولویت قرار دهد. رها کردن مردم
زلزلهزده پس از مدت کوتاهی به حال خود از نقصهای این کمیته به شمار
میرود که انتظار میرود در مورد این زلزله، این نقص جبران شود.
دولت باید تلاش کند تا برای ساکنان مناطق آسیبدیده شغل ایجاد کند و
کمکرسانی اعم از مالی و معنوی تا زمانی که مردم زلزلهزده به زندگی عادی
خود بازگردند، حفظ شود. بازسازی شهرها و روستاها در اولویت قرار گیرد و
کمبودهای مشاهده شده در مسیر کمکرسانی رفع شود.
متاسفانه هیچ دولتی در ایران نمره قبولی مناسبی در زمینه مدیریت بحران در
زلزله نمیگیرد. مخصوصا زلزلههایی که در سالهای اخیر اتفاق افتاده، این
کمیته با عملکرد خوبی که نمره قابل قبول دریافت کند، در صحنه حضور نداشته
است. هرچند کارهای انجام شده قابل تقدیر است، اما ضعفهای موجود، سبب پایین
آمدن بازدهی در اعمال این کمیته شده است. امیدواریم که در آینده با حل
ضعفهای موجود در سیستم مدیریت بحران، اطلاعرسانی و کمکرسانی مواجه
باشیم؛ و گرنه ما باید هر روز منتظر شوکه شدن خودمان با حوادث غیرمترقبه
باشیم و تعدادی از مردم کشورمان جان خودشان را از دست بدهند.
منبع:
M Zaré and S Ghaychi Afrouz, Crisis Management of Tohoku; Japan Earthquake and Tsunami, 11 March 2011, PMC3469005