صراط: شاید در نگاه اول این موضوع به این باور بینجامد که ایرانیها افراد وابستهای هستند و همیشه دوست دارند تا کار آنان را فرد دیگری انجام دهد و بهعبارتی همواره بهدنبال کسی هستند که از راه برسد و تمام مشکلات را برای آنان رتقوفتق کند، پاسخ این گمانهزنی میتواند هم مثبت باشد هم منفی.
به گزارش تسنیم ممکن است عدهای دست روی دست بگذارند و بنشینند تا یک ناجی بیاید و تمام گرهها را باز کند و از این رو دست از تلاش و تفکر برای حل مسائل و معضلات بردارند و در انجام امور خاص همواره بر طبل ناامیدی بکوبند و خود را با کشورهای پیشرفته مقایسه و در برابر آنان احساس عجز کنند. شاهد این ادعا همین بس که در سخنان هر روزه در تاکسی و اتوبوس از زبان برخی میشنویم که «ای آقا، آنها پیشرفتهاند ما به آنها نمیرسیم».
اما عدهای دیگر جور دیگری میبینند. آنها معتقدند انسانها دارای تواناییهای فراوانی هستند و چنانچه کشورهای پیشرفته، امروز در زمینههای مختلف از کشورهای دیگر جلوترند، این موضوع را مدیون تلاش مردم و نخبگان خود هستند. آنها انسانند و چون به این میزان پیشرفت دست یافتهاند برای انسانهایی چون ما هم این دسترسی محال نیست.
آن وقت بر اساس این ایده «تهرانیمقدمها» پا به عرصه میگذارند و کاری میکنند کارستان. نام آنان بر تارک تاریخ سرزمینشان میدرخشد و پیشرفتهای پس از آنان نیز به نام آنان سند میخورد. نمونه این افراد در سرزمین سربلند ایران کم نیست و خوشبختانه در طول تاریخ از داشتن امیرکبیرها متنعم شدهایم اما باورش سخت است که امروز بهرغم همه پیشرفتهایی که از ابتدای انقلاب داشتهایم، درگیر مسائل اقتصادی و اجتماعی شدهایم که راه برونرفتی برای آنان متصور نباشد.
واقعیت این است که ایران و ایرانی نباید بهخاطر مشکلات اقتصادی و اجتماعی سردرگریبان باشد، باید پر پرواز داشته باشد تا همیشه نقطه اوج را تجربه کند نه اینکه بلندپروازی کند، بلکه باید همواره در اوج که حق اوست باشد. باور نگارنده این است که اقتصاد فعلی ایران که بر اثر برخی ندانمکاریهای گذشته و سیستم بانکی مبتلابهش به مشکلات عدیده مبتلا شده، نیازمند یک فردی شبیه سردار سلیمانی است.
فردی که با تدبیر، شجاعت و تکیه بر توان داخلی دست به اقداماتی بزند که همگان تغییرات شیرین را روز به روز احساس کنند و همواره به آینده امیدوارتر شوند در این صورت مردم راحتتر سختیها را تحمل خواهند کرد چرا که ایمان دارند فردی سکان را در اختیار گرفته که کاربلد میدان است.
آری! اقتصاد ایران نیازمند یک سردار سلیمانی است تا طعم شیرین اقتصاد اسلامی را به همگان بچشاند و مردم را از شر ربای بانکها و اقتصاد ناکارآمد و تورم و بنگاههای فربه بیخاصیت نجات داده و امنیت سرمایهگذاری را به کشور بازگرداند. نگارنده همچنین معتقد است که ایران اسلامی خالی از سردار سلیمانی اقتصادی هم نیست فقط باید چشمها را شست و جور دیگر باید دید.