صراط: محمد ایمانی امروز در کیهان نوشت:
1-فقط عمروعاصها میتوانند بگویند «وقتی زخمی پیدا کنم، آن قدر میخراشم تا به خون بیفتد»! افراد باوجدان و صاحبمنصبان دیندار، برای زخم و رنج مردم چارهجویی میکنند. مگس است که دنبال زخم و عفونت برای تغذیه میگردد وگرنه طبیعت انسان، از عفونت منزجر است و برای افراد زخم دیده و رنج کشیده، چارهجویی میکند. متاسفانه برخی سیاسیون یا از رنجهای مردم غفلت میکنند که فرصت غواصی دشمن میشود و یا بدتر، به جای معالجه، زخمهای موجود را سرمایه اصلی سوداهای سیاسی خود قرار میدهند.
2- رهبر انقلاب اخیرا ضمن تبیین مبسوط نقش دشمن در اغتشاش اخیر فرمودند «یک خطابی دارم من به مسئولان حکومتی خودمان -که البتّه این، شامل خود حقیر هم میشود- و عناصر سیاسی، عناصری که در کار سیاست فعّالند، فکر میکنند، مینویسند، میگویند، اقدام میکنند؛ ما از دشمن خارجی گفتیم، اینهایی که گفتیم تحلیل نبود، واقعی بود، خبر بود، اطّلاع بود؛ دشمن خارجی هست، امّا این موجب نشود که از ضعفهای خودمان غافل بشویم. ما هم یک جاهاییاشکال و نارسایی و نابسامانی در کارمان هست؛ اینجوری نیست که ما هیچ اشکالی نداریم، هیچ مشکلی در کار ماها نیست، فقط دشمن خارجی است؛ نه، مگس روی زخم مینشیند؛ زخم را خوب کنید، زخم را نگذارید به وجود بیاید. ما اگر مشکل داخلی نداشته باشیم، نه این شبکهها میتوانند اثر بگذارند، نه آمریکا میتواند هیچ غلطی بکند... دفاع از حقوق مظلومین وظیفه همه ما است؛ بخصوص طبقات ضعیف ملّت؛ همه بایستی مراقب باشیم... باید همه همّت ما این باشد که اینها را از زیر فشار خارج کنیم؛ تلاشمان باید این باشد».
3- یکی از تهدیدهای مهم برای کشور و نظام، به رسمیت نشناختن مشکلات معیشتی مردم از جانب برخی مدیران است. طبق نظرسنجی دستگاههای مختلف دولتی، «اشتغال (درآمد)، ازدواج و مسکن»، 3 نیاز و اولویت اکثریت جوانان است. اما مدیرانی را سراغ داریم که دوست دارند برای مردم صرفا «جشن تلگرام یا برجام» بگیرند. هروقت هم از مسئولیت تامین اولویتهای مردم بپرسید، اول چند فحش آبدار به دولت سابقی که حالا خودشان هستند میدهند و سپس میگویند «اتوبوس اقتصاد هنوز ته دره است و معلوم است که مردم بهبود وضعیت اقتصادی را حس نکنند»! سیاهنمایی، ناامید سازی و کمک به دشمن برای سربازگیری، بدتر از این؟!
4- چرا حاضر نیستند رنجهای مردم را به رسمیت بشناسند؟ شاید به این دلیل که نپذیرند رویکرد «برجام و تلگرام و دیگرهیچ» عقیم بوده و هشدار کارشناسان مبنی بر اینکه دست روی دست نگذارید و معطل معجزه شیطان بزرگ نمانید، درست از آب درآمده است. تصور میکنند انکار و پاک کردن صورت مسئله، بیزحمتترین راهحل است. اما در واقع مشغول ناامید و ناراضی کردن مردم هستند. آیا هدیهای بزرگتر ازاین میشود به دشمن داد؟ دود این وضعیت در چشم مردم و نظام میرود؛ چرا که لبه دوم قیچی نفوذ، فرصت پیدا میکنند روی موج نارضایتی سوار شوند و ایران قدرتمند و باثبات را درگیر بیثباتی کنند.
5 - هفته نامه صدا ارگان حزباشرافی کارگزاران، مرداد 1395 در صفحه اول خود پرسید «روحانی چگونه دوباره رئیسجمهور میشود؟». و در پاسخ تیتر زد « با برجام و تلگرام». همین نشریه در صفحات داخلی و در گزارش «وضعیت بیکاری و تأثیر آن در انتخابات»، ضمن ابراز نگرانی نوشته بود «بیکاران انتقام میگیرند؟... بیکاری یک سونامی خطرناک است». 17 ماه بعد، یک روزنامه حامی دولت (هفت صبح) درباره اغتشاشات مینویسد «بیکاری، متهم اول». همین روزنامه 14 دی ماه به نقل از روزنامه دولتی ایران تصریح کرد «بررسیهای آماری از وضعیت اشتغال در سال 95 نشان میدهد در بعضی از شهرهایی که اعتراضات اخیر در آنها جدی بوده، نرخ بیکاری بالاتر از کل کشور داشتهاند. از جمله برخی شهرهای استان کرمانشاه و ایذه و دورود.این هشدار برای مسئولان است که برای رکود اقتصادی چارهاندیشی کنند». اما درهمین حیص وبیص، فلان دولتمرد همچنان مایل است مردم را با تلگرام و برجام یا بحثهایی مانند جواز انتقاد به پیغمبر(ص) و امام معصوم (ع) سرگرم کند.
6- چنین رویکردی، طفره از مسئولیت تامین اشتغال و ازدواج و مسکن جوانان است. چرا به جای کمک به خنثی کردن چالش بیکاری، به رهاشدگی فضای مجازی که دالان نفوذ دشمن در بسترسازی اغتشاش اخیر و آدمکشی و خرابکاری و ایجاد بیثباتی در کشور شد، اهتمام دارند؟! عدم رسیدگی به اولویتهای جوانان و در مقابل، تامین فضای مورد نیاز دشمن در شبیخونی که 25 کشته برجا گذاشت، 180 درجه خلاف مسئولیت برخی مدیران است. آنها به جای درمان، عامل تشدید بر آشفتگی را گسترش میدهند. و به جای رفع نارضایتی، فضای رسانهای تهییج به آشوب و آدم کشی و تخریب و ایجاد بیثباتی را فربه میکنند. انسان بیکار و بیمسکن و بیهمسر، چند روز یا چند ماه میتواند با مخدر «برجام» و «تلگرام» سرخوش شود؟ 100 روز اول؟ 4 ماه؟ یا 4 سال؟ ثم ماذا؟
7- خداوند در آیه 32 سوره مائده میفرماید«هرکس، انسانی را - بدون اینکه مرتکب قتل یافساد درروی زمین شده باشد- بکشد، گویا همه مردم را کشته و هرکس، انسانی را زنده کند گویا همه مردم را زنده کرده است». امام صادق علیهالسلام در تفسیر این آیه فرمود «هر کس فردی را از گمراهی به هدایت رهنمون شود، گویا او را زنده کرده و هر کس فردی را از هدایت به گمراهی بکشاند در حقیقت او را کشته است». لازم نبود به واسطه تحریکات دشمن در فضای مجازی و غبارآلود شدن فضا، 25 نفر (اغلب بیگناه) قربانی شوند، تا مانند همه کشورها، نسبت به تهدید پنهان در فضای مجازی و حضور اتاق مدیریت آن در خارج از کشور نگران شویم. همین پارسال که ستایش قریشی کودک خردسال به شکلی بیرحمانه توسط فردی تهییج شده در فضای مجازی به قتل رسید، باید دولت و مجلس و دستگاه قضایی و مردم همگی عزادار میشدیم و میگفتیم اینچنین با قساوت کشته شدن یک کودک، کشتن یک جامعه است و باید برای سگ هار پنهان در فضای مجازی که جنگ فرهنگی دشمن را پیش میبرد، جاره جویی کنیم. آن کوتاهی و سپس بیتفاوتی درباره خودکشی چند دختر نوجوان، به قربانی شدن 25 نفر در اغتشاشی انجامید که تدارک ذهنی و رسانهای آن از سوی دشمن فراهم شده بود. البته حکایت ترویج لاابالیگری و انبوه آسیبهای اجتماعی (فحشا و طلاق و مواد مخدر و...) که در همین بازار مکاره مجازی عمل میآید، صورت حساب جداگانهای، خارج از حوصله این نوشتار دارد.
8- برخورداری از «شبکه ملی اطلاعات» سالم و قانونمند، حق مردم ماست. این حق چرا از مردم دریغ میشود و بحث را به مجادله برسر فیلترینگ یا عدم فیلترینگ منحرف میکنند؟ تاوان زندگی و آینده و استعداد انبوه انسانهایی که در اثر بیدروپیکری فضای مجازی از بین میرود، به گردن مدیران مسئولیت نشناس سنگینی میکند. خدای نکرده حتما باید مصیبت ستایش قریشی و... برای اعضای خانواده فلان یا بهمان مدیراتفاق بیفتد تا همدردی و علاجاندیشی کنند؟ آیا نهیب رهبر حکیم انقلاب را نشنیدند که فرمود: «ما مسئولین باید مردم را عائله خودمان بدانیم... این ملت، این کشور، این مرزها، این فضای زندگی، عائله ما است. به مسئله آسیبهای اجتماعی در سطح کشور جوری نگاه کنیم که اگر این آسیب در داخل خانواده خود ما بود، آن جور نگاه میکردیم. اگر بنده یک بچه معتاد داشته باشم چه حالی دارم؟ اگر کسی در خانه یک دختر فراری از خانه داشته باشد چه حالی دارد؟ تصورش را بکنید، اگر این دختر از خانه دیگری هم فرار کرد، ما باید همان احساس را به خودمان تلقین کنیم ... ما در واقع اهتماممان به وضعیت مردم مثل اهتمام مان به داخل خانواده خودمان باشد».
9- یک حلقه سیاسی- رسانهای آلوده، مدتی است مطالبات معیشتی مردم را انکار میکند و «تحریک رقبای سیاسی» مینامد اما همزمان، سعی در رسمیت دادن به آشوبگری ضدانقلاب دارد و میخواهد اوباش اجارهای را «مردم» جا بزند. آنها با دشمنان هماهنگاند و انسداد در مطالبات مشروع مردم را لازمه «آشوب نیابتی» میدانند. مردم پای کار انقلاب را «کوچکنمایی» و آشوبگران را «بزرگنمایی» میکنند تا ابزار «چانهزنی» در برابر نظام و مردم باشد؛ با این پیام سربسته و نانوشته که اگر روی حق مردم دست بگذارید، ما هم با مهره ضد انقلاب (بلکه در زمین آنها) بازی میکنیم و کشور به کام بیثباتی و ناآرامی میرود؛ حال خود دانید! آنها دولت را رحم اجارهای خواندهاند و ابا نداشتند که حتی اعتباردولت در ماجرای اخیر زیر سؤال رود و پروژه صهیونیسم مسیحی اجرا شود.
10- پس فردا 27 دی ماه، دومین سالروز اجرای برجام است. سه دولت اروپایی در این 24ماه با استفاده از تهدیدهای دولت و کنگره آمریکا (دموکراتها و جمهوریخواهان)، پروژه نُرمالیزاسیون (فشار برای خلع قدرت و توانمندیهای انقلاب) را پیگرفتند. در همین شرایط، دشمن مشغول بازگرداندن تحریمها با بهانههای مختلف و در حمایت از فتنهگران بود. برجام بماند و اجرا نشود، با برجامی که رسما لغو و ابطال شود، توفیری نمیکند. آقای ظریف شهریور امسال در نشست وزرای خارجه طرف برجام گفت: «بعد از 20 ماه هنوز حتی نمیتوانیم یک حساب بانکی در انگلیس باز کنیم». دشمن سرگرم نقشه خویش است و این طرف کسانی، برای هر 4ماه تمدید تعلیق برخی تحریمها و بازگشت آن با بهانههای دیگر جشن میگیرند! تهدیدهای جدید ناشی از چیدمان برجام را هم نمیخواهند ببینند.
11- هر چهار ماه یک بار، این هیجان بیمایه را راه میاندازند که آیا دولت آمریکا «تمدید تعلیق برخی تحریمها»! را امضا میکند یا نه؟ و تمدید که شد، پیروزی کذایی را جشن میگیرند! چگونه توافق کردند همه امتیازات را ظرف کمتر از 2 ماه واگذار کنند اما به آمریکا اجازه دهند به جای لغو یا تعلیق بلندمدت همه تحریمها، تنها بخش کوچکی از آن را در دورههای 4ماهه تعلیق نماید و در پایان هر فصل، چشم به اخم و لبخند او بدوزند؟! بدتر اینکه کنگره و دولت آمریکا، بخش مهمی از تحریمها را باز گرداندهاند و به همین دلیل، سرمایهگذاران و شرکای خارجی با وجود علاقه به همکاری با ایران، ریسک این کار را نمیپذیرند و فعالان اقتصادی داخلی هم تکلیف خود را نمیدانند. این یعنی دمیدن روح تعلیق و رکود به کلیت اقتصاد. اگر یک دهم انرژی و وقتی را که برخی مدیران برای برجام هزینه کردند، صرف تدابیر درونزا میشد، اقتصاد پرظرفیت ما قطعا رونق گرفته بود.
12- رهبر انقلاب 12 آبان 95فرمودند؛ «روحیه انقلابیگری به معنای داشتنِ شجاعت در اقدام و عمل، ابتکار ورزی برای بنبست شکنی، نترسیدن از دشمن و تسلیم نشدن در برابر او، امید به آینده و ایمان به وعده الهی است. متأسفانه برخیها به جای ترویج روحیه انقلابیگری، به گونهای سخن میگویند و مدیریت میکنند که نسل جوان به آینده و انقلاب بیاعتماد و از راه امام دور میشود و سپس همین افراد از زمانه شکوه و گلایه میکنند. زمانه را ما میسازیم و اگر میگویید زمانه بد است باید ببینیم چگونه عمل کردهایم که تصور میکنیم زمانه بد شده است؟ هنگامی که ما گامهایمان را محکم برنداریم، به توصیههای امام عزیز در وصیت نامه عمل نکنیم و به نام آزادیگری، مردم و جوانان را به سمت لا ابالیگری سوق دهیم و به اسم نگاه عقلانی، سازش و تسلیم را در برابر دشمن القاء کنیم، معلوم است که زمانه بد میشود».