جعفر تكبيري|روزهايي كه گذشت حاصل تكاپوي شديد آمركيا براي عملياتي ساختن يك سناريوي چند وجهي عليه ايران بود،سناريويي كه ثمره شكست نظام سرمايه داري ايالات متحده و به بار نشستن بيداري اسلامي است.
موضوع شايد در ظاهر مربوط به ادعاي واهي و ناشيانه ايالات متحده در خصوص تلاش ايران براي ترور سفير عربستان در آمريكا توسط نيروهاي وابسته به ايران باشد، اما واقعيت چيز ديگري است كه در پشت غبار اين ادعاها پنهان شده است؛ واقعيتي كه در چهار هدف خلاصه ميشود.
هدف اول: افكار عمومي را از معضلات دنياي غرب و سرمايهداري منحرف كند؛
هدف دوم: اسرائيل را از تهديد اول منطقه خارج كند؛
هدف سوم: جمهوري اسلامي را از محوريت تحولات منطقه خارج كند؛
و هدف چهارم: توان الگوسازي را از ايران بگيرد.
فشارهاي خارجي
در همين حال امريكا براي تحقق اهدافش در خصوص ايران محور فعاليتهاي خود را بر دو موضوع داخلي و خارجي متمركز كرده است تا با ايجاد فشارها بر اين دو محور، جمهوري اسلامي را وادار به پذيرش خواستههاي استكباري ايالات متحده كنند.
در بحث فشارهاي خارجي ايالات متحده ميكوشد با طرح ۳ محور حقوق بشر، پرونده هستهاي كشورمان و همچنين حمايت ايران از تروريسم نظر جامعه جهاني را به سمت ايران جلب كند و كشورهاي مختلف جهان را وادار كند و از طريق اين اتهامات فشارهاي خود را كه شامل تحريمها و مسدود كردن اموال است شدت ببخشد. در خصوص اين سناريو ميتوان به گزارش يك سويه احمد شهيد از وضعيت حقوق بشر در ايران و همچنين گزارش بان كيمون از وضعيت حقوق بشر در ايران در اين مدت برجسته شده است. علاوه بر اين فعاليت هستهاي ايران هر چند كه موضوع ديرينه چالشي ايران و دنياي غرب با محوريت نهادهاي بينالمللي مانند شوراي امنيت، آژانس بينالملل انرژي اتمي بوده است، ولي تاكنون آژانس به صورت رسمي فعاليت هستهاي ايران را نظامي اعلام نكرده بود اما رسانههاي خبري معارض ايران از انتشار گزارش تازه آژانس انرژي اتمي در چند روز آينده خبر دادند كه به صراحت اعلام ميكند برنامه هستهاي ايران جنبه نظامي دارد!
در كنار اين ادعا، تلاش ايران براي ترور سفير عربستان در ايالات متحده و مصر نيز بخش ديگري از اين فعاليتها عليه جمهوري اسلامي است؛ ماجرايي كه تاكنون بيسابقه بوده و ايران هرگز متهم به عمل ترور نشده بود.
فشارهاي داخلي
به موازات اين تلاشهاي خارجي، امريكا به دنبال تقويت مخالفان داخلي براي گسترش فشارها به جمهوري اسلامي است. در همين خصوص سناريو نهايي ايالات متحده در حوزه داخلي، تقويت برخي جريانات خاص داخلي و از ديگر سو سياه نمايي عليه نظام و تلقين وجود اختلاف بين مسئولان نظام است.
در همين خصوص نگاهي به اوضاع سياسي كشور در چند روز گذشته، حكايت از اجرايي شدن اين سناريوي امريكايي در حوزه داخلي كشور است. نامه ۱۴۳ نفر از فعالان اصلاح طلب به محمد خاتمي در خصوص عدم سلامت انتخابات پيش رو و تهديد به تحريم اين انتخابات، همچنين تلاش براي القاي وجود اختلاف ميان نفرات حكومت و در كنار آن بزرگ نمايي اختلاس اخير در راستاي ناكارآمد نشان دادن دستگاههاي اجرايي كشور، تنها بخشي از اين سناريو است.
احياي جريانهاي گوشهگير
اگر بخواهيم تحليلي عميقتر از اين وقايع ارائه دهيم، ميتوانيم به رشد و نيروگيري مجدد جريان فتنه كه پس از وقايع سال ۸۸ به گوشهاي خزيده بودند اشاره كنيم. به بياني دقيقتر، طرح موضوع تنش ميان ايران و عربستان از سوي امريكا باعث خواهد شد كه جرياني كه اتفاقاً ليدر اين جريان ارتباطات دوستانهاي نيز با شاهزادگان سعودي دارند، روي كار بيايند تا به حل اين تنش بپردازند. اين ادعا در سخنان اخير ليدر اين جريان نيز مشخص است؛ سخناني كه بارديگر در آن از آشتي ملي صحبت شده است و باعث شده كه شوراي هماهنگي راه سبز اميد نيز كه مسئول ارائه گزارش به ايالات متحده در خصوص وضعيت ايران است، در بيانيه خود روي آن تأكيد كرده است.
با روي كار آمدن اين جريان، جريان فتنه نيز كه به گونهاي تلاش ميكند ارتباط خود را با اين دسته برقرار نگه دارد و مدام از سوي وابستگان به جريان منتقد حمايت شدهاند، قدرتي تازه ميگيرد و ميتواند بارديگر پيگير اهداف ايالات متحده در داخل ايران باشد.
تلاشي براي تضعيف سپاه
اما در اين ميان، جريان فتنه كه معتقد است بيشترين ضربه را در فتنه ۸۸ از بصيرت و بهنگامي سپاه و بسيج دريافت كرده نياز به زمينگير كردن سپاه براي توسعه تحركات خود دارد. بنابراين امريكا نقش تضعيف سپاه را به عهده گرفته تا با مشغول كردن سپاه به بازيهاي ساخته شده از سوي خود، فضا را براي جريان فتنه بازتر نگه دارد. اين سناريو نيز هم اكنون از سوي ايالات متحده با ايجاد اتهام عليه سپاه درباره نقشش در آنچه كه طرح ترور سفير عربستان در امريكا عنوان ميشود، در حال پيگيري است. اين موضوع را به ديگر اتهامات غربِيها در خصوص كمك سپاه براي كنترل ناآراميهاي اخير سوريه و همچنين تحريمهاي مكرر سپاه پاسداران و فرماندهانش بايد اضافه كرد؛ ماجرايي كه از ديد امريكا ميتواند سپاه پاسداران را زمينگير كند.
كمك به اپوزيسيون خارجي
اما ريزش شديد پايگاه اجتماعي فتنهگران داخلي، در كنار كاهش قواي اين جريان در داخل كشور با از دست دادن اعضاي اصلي خود، اين جريان را به مهرهاي بيخاصيت تبديل كرده كه شايد نتواند تمام سناريوهاي امريكا در داخل كشور را پيگيري كند. بنابراين اين جريان براي پاگيري مجدد نيازمند كمكهايي از خارج كشور است. بنابراين ايالات متحده با بسيج كردن تمامي اپوزيسيون خارج اعم از سلطنت طلب و ماركسيست و سنجاق كردن آنها به فتنهگران داخلي، عملا ميكوشد تا قدرت اجرايي آنها را بالا ببرد.
در مجموع آنچه كه ميتوان گفت، طراحي سناريويي چند وجهي در داخل و خارج از سوي ايالات متحده است كه با جمع كردن تمامي نيروهاي مخالف نظام و همچنين تلاش براي تضعيف اركانهاي اصلي نظام، در كنار به خدمت گرفتن، كمكهاي خارجي به دنبال ضربه زدن و زمين گير كردن جمهوري اسلامي است.