صراط: مشاور فرمانده کل قوا در امور دفاعی گفت: اگرچه توان ساخت موشک در بردهای مختلف با قدرت تخریب کنندگی بالا و دقت بسیار زیاد را داریم اما برد موشکهایمان را در حدود تهدیدات احتمالی نگه داشتهایم.
به گزارش مهر، «سردار سرتیپ پاسدار حسین دهقان» در سال ۱۳۳۵ در روستای پوده از توابع شهرضای اصفهان دیده به جهان گشود. دهقان در مقام فرماندهی سپاه تهران در سالهای دهه ۶۰ نقش تعیین کننده ای در ایجاد امنیت پایدار در تهران ایفا کرد.
وی با فرماندهی سپاه یکم و قرارگاه عملیاتی ثارالله (ع) در سالهای دفاع مقدس، فرماندهی عالی مجموعه یگانهای رزمی استان تهران را عهده دار شد. فرمانده سپاه سوریه و لبنان در سال های ۶۱ تا ۶۳ (بعد از تهاجم نیروهای رژیم اشغالگری صهیونیستی به لبنان) موجب حضور او در بیرون از مرزها و کسب تجارب بسیار ارزشمند در عرصه جبهه مقاومت شد.
قائم مقام فرمانده نیروی هوایی سپاه در سالهای ۶۹ - ۶۵ و پس از آن فرماندهی نیروی هوایی سپاه در سالهای ۷۱- ۶۹، جانشینی ستاد مشترک سپاه، بنیاد تعاون سپاه، جانشین وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح در سالهای ۸۲- ۷۶، معاون رئیس جمهور و رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران در سالهای ۸۸-۸۳، جانشین رئیس و دبیر کل مرکز مطالعات راهبردی دفاعی در سالهای ۸۹-۸۸، دبیر کمیسیون سیاسی– دفاعی و امنیتی مجمع تشخیص مصلحت نظام و رئیس کمیسیون سیاسی- دفاعی و امنیتی مجمع تشخیص، همچنین مشاور رئیس مجلس شورای اسلامی، مشاور رئیس ستاد اجرائی فرمان حضرت امام (ره) و ریاست هیئت مدیره هلدینگ ICT ستاد اجرائی فرمان حضرت امام (ره) از جمله مسئولیت های سردار دهقان در ۳ دهه گذشته بوده است.
وی در دولت یازدهم بعنوان وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح انتخاب شد و در سالهای پرتنش منطقه غرب آسیا، این جایگاه کلیدی را برعهده داشت.
در دولت دوازدهم و با انتخاب جانشین وی بعنوان وزیر جدید دفاع از سوی رئیس جمهور، دهقان از سوی رهبر معظم انقلاب به عنوان مشاور فرماندهی کل قوا در حوزه صنایع دفاعی، منصوب شد.
تحولات داخلی، منطقه ای، برنامه دفاعی و موشکی ایران و نیز تجربیات سردار از سالها فعالیت در حوزه نظامی و امنیتی محور گفتگوی خبرنگاران مهر با «سردار حسین دهقان» است.
متن کامل این گفتگو به شرح زیر است:
سردار؛ شما ریشه اعتراضات و اغتشاشات چند هفته قبل را در چه مسائلی می بینید؟
واقعیت امروز جامعه ما این است که قشر عظیمی از مردم در سختی و دچار مسائل معیشتی هستند و فشارهای اقتصادی که بر آنها وارد می آید بیش از طاقت آنهاست. لذا از همین بابت و بعضی اتفاقات دیگر که در جامعه رخ می دهد مردم نسبت به خواسته هایشان به خیابان آمدند که آنها را به گوش مسئولان برسانند. اما همانطور که ملت ما خوب می داند ضد انقلاب سعی کرد از این شرایط استفاده کند. ضد انقلاب حتی اگر یک اعتراض و راهپیمایی مسالمت آمیز و محدودی هم باشد بسیار سریع به دنبال سوء استفاده از آن است، به همین دلیل تلاش می کنند بر آن جریان سوار شوند تا منافع خود را تامین کنند.
به طور طبیعی زمان زیادی طول نمی کشد تا صف اعتراض و اغتشاش از هم جدا شود. مردم کنار می روند و آن عده ای هم که به دنبال آشوب، بلوا، ناامنی و ایجاد بی ثباتی هستند در صحنه می مانند.
پلیس و بسیجیان از اغتشاش گران کتک خوردند ولی عکس العملی از خود نشان نداداز اتفاقات اخیر باید درسهای جدی و عبرت آمیزی بگیریم. در مرحله اول باید از نیروهای انتظامی که از لحظه اول در صحنه بودند و توانستند به خوبی آن را مدیریت کنند و اجازه به خشونت کشیده شدن آن را به کسی ندادند، تشکر کنیم. پلیس و بسیجیان کتک خوردند ولی عکس العملی از خود نشان ندادند که این نوع رفتار، انگیزه را از طرف مقابل گرفت، زیرا آنها به دنبال کشته سازی و آسیب به افراد بودند تا از آن به عنوان ابزاری برای ادامه اغتشاشات استفاده کنند.
نکته دیگری که وجود دارد، این است که در شهرهای بزرگ و مراکز استان ها اعتراضات و اغتشاشات مانند برخی شهرهای کوچک نبود، اما واقعیت این است که این وضعیت به وجود آمد، اما مدیریت و کنترل شد. انشالله که مسئولین با توجه به مقدوراتی که دارند به دنبال حل مسائل مردم باشند.
در بررسی این اغتشاشات و اعتراضات باید چند نکته را مد نظر قرار دهیم؛ اول اینکه مسائل اقتصادی و معیشتی یک روزه و یک شبه به وجود نیامده است. در طول این سالها دولت های مختلف اقداماتی را انجام داده اند که پیامدهای آن امروز بروز پیدا کرده است. امروز بیکاری در سطح جامعه ما بسیار بالاست و این بیکاری در فارغ التحصیلان دانشگاه نمود بیشتری دارد. بیکاری فارغ التحصیلان بحثی است که باید زمانی که آنها دانشجو بودند برنامه ای برای آن می داشتیم.
مسئله دیگری که وجود دارد این است که منابع دولت بسیار محدود است و نمی توان با سرعت یک سری اقدامات تهاجمی برای مقابله با این معضلات انجام دهد، اما امیدواریم با یکسری راهکارهای درست و تخصیص منابع، راهکاری را برای بهبود شرایط اشتغال در کشور به وجود بیاوریم.
مردم نشان دادند با نظام و رهبری هیچ مشکلی ندارند و انتظارات به حقی را دنبال می کنندمردم ما نشان داده اند با نظام، انقلاب و رهبری زاویه ای ندارند و انتظارات به حقی را دنبال می کنند و توقع آنها این است که مسئولین امر پاسخ این مطالبات را به درستی بدهند.
مسئولین باید با صراحت مشکلات و مسائل را با مردم در میان بگذارند و خود را پاسخگوی نارسایی ها بدانند تا مردم صداقت و راستی را در رفتار و کردار آنها ببینند.
مردم قدر انقلاب و نظام اسلامی را می دانند زیرا این انقلاب از خود آنهاست. شما هر خانواده ای را که نگاه کنید حتماً شهید، جانباز و آزاده ای در آن وجود دارد، لذا همه مردم ما برای نظام و انقلاب هزینه داده اند و حاضر نیستند به راحتی اجازه دهند تا دیگران بیایند و آن را به تاراج ببرند و یا آسیبی به آن برسانند.
مسئولین پیام به حق مردم را دریافت کرده و تلاش بیشتری برای رفع مشکلات مردم انجام دهنداگر بخواهیم به صورت مختصر درباره اتفاقات اخیر صحبت کنیم، باید بگوییم در وهله اول مردم اعتراضات و خواسته های به حقی داشتند که سعی کردند آن را به صورت مسالمت آمیز اعلام کنند اما ضد انقلاب در داخل و خارج فعال شدند تا از این حضور مردم در خیابان ها برای رسیدن به اهدافشان استفاده کنند. به همین دلیل به وسیله های مختلف فضا را متشنج و سعی کردند تا این اعتراضات را سراسری کنند، به عبارت دیگر به بهانه های مختلف مردم را در صحنه نگه دارند تا مدیران را از انجام فعالیت درست مستاصل کنند. ان شاالله مسئولین پیام به حق مردم را دریافت کرده باشند و تلاش بیشتری برای رفع مشکلات مردم به ویژه جوانان انجام دهند.
به اعتقاد من یک بخشی از این اتفاقات برمی گردد به دشمنان ما به خصوص آمریکا، اسرائیل و عربستان سعودی که با زمینه سازی به دنبال بهره برداری از شرایط موجود بودند. ما امروز مشاهده می کنیم که آنها هم جشن گرفتند و هم عزا. جشن آنها به خاطر این است که توانستند عده ای را به خیابان ها بیاورند که خوشبختانه با شکست روبرو شد و نتوانستند کاری را پیش ببرند. جالب است ترامپ که در سخنانش می گوید همه مردم ایران تروریست هستند، امروز به دنبال دفاع از حقوق مردم و ایستادگی در مقابل نظام است.
طبیعی است که دشمنان با برنامه ریزی های مختلف اقداماتی را برای آسیب رساندن به امنیت ایران انجام دهند. اما همواره با هوشیاری ملت فهیم ایران نقشه های آنها با شکست مواجه می شود.
آقای دکتر در ایام دومین سالگرد اجرای برجام قرار داریم. یکی از مسائل مهمی که در مذاکرات هسته ای وجود داشت، بحث توان موشکی و دفاعی کشور بود که جمهوری اسلامی ایران هیچگونه محدودیتی را در این حوزه نپذیرفت اما بعد از آن شاهد فشار و تحریم های متعدد در حوزه موشکی هستیم. شما فکر می کردید که بعد از برجام چالش ما با غرب در حوزه موشکی باشد؟
موضوعی که الان بحث محوری ماست و روشنفکران و اندیشمندان باید به آن توجه کنند این است که نظام سلطه از آغازین روزهای پیروزی انقلاب اسلامی تا امروز و همچنین در آینده که جمهوری اسلامی بر اصول ارزشی خود تاکید کند و بر آن پایبند باشد، یقیناً همواره دشمنی خواهد کرد و برای اینکه بتواند به اهدافش دست پیدا کند تلاش اصلی خود را بر این بگذارد که عناصر اصلی قدرت ملی در کشور ما شکل نگیرد.
عناصر قدرت جنبه های مختلف دارد که یک جنبه آن فنی یا فناوری است که غربی ها از ابتدا سعی کردند دسترسی ما به دانش روز را محدود کنند و در این حوزه تلاش های بسیاری کرده اند.
مسئله دوم اقتصاد و فضایی است که کشور بتواند در سطح جهان تعامل داشته باشد. جنگ اقتصادی و موضوع ایران هراسی مسائلی است که از سوی دشمنان انقلاب به صورت جدی دنبال می شود. آنها می خواهند ایران را به عنوان یک عامل بی ثباتی در منطقه و جهان مطرح کنند و طبیعتاً قدرت دفاعی ما به عنوان یک عنصر بازدارنده و تامین کننده امنیت کشور یکی از مسائلی است که غربی ها به شدت به دنبال محدود کردن آن هستند.
غربی ها در زمان جنگ و بعد از آن در حوزه های فنی، دفاعی و نظامی هیچگونه تعامل و تبادلی با ما نداشتند و آنچه که امروز در حوزه دفاعی و امنیتی داریم حاصل تلاش دانشمندان، مهندسان و متخصصان داخلی است. به عبارت دیگر آنچه در بخش دفاعی و نظامی داریم محصول اتکا به توانایی های داخلی و تلاشی است که دست اندرکاران این حوزه داشتند برای اینکه به سمتی برویم تا کمترین نیاز را به فرامرزها داشته باشیم و آنها نتوانند به این وسیله بر ما فشاری را تحمیل کنند.
قدرت موشکی ایران عنصر اصلی بازدارندگی کشور است و مسئولین نظام بارها و بارها اعلام کرده اند که اگرچه توان ساخت موشک در بردهای مختلف با قدرت تخریب کنندگی بالا و با دقت اصابت بسیار دقیق را داریم، اما برد موشک هایمان را در حدود تهدیدهایی که احتمالش برای کشور وجود دارد نگهداشته ایم، این به معنای آن نیست که ما نمی توانیم موشکی با برد بیشتر تولید کنیم بلکه در سیاست های ما وجود ندارد و تهدیدی را برای افزایش برد موشک ها نمی بینیم.
باید دید چه کسانی به دنبال زیرسوال بردن توان موشکی ایران هستند و یا اینکه می خواهند که این توان دفاعی را محدود کنند؟ آمریکا، عربستان، اسرائیل و هم پیمانان منطقه ای آنها به دنبال محدود کردن توان دفاعی ایران هستند و در این راه تلاش می کنند تا اروپا را نیز با خود همراه کنند و قدرت موشکی ایران را به عنوان یک عنصر تهدیدکننده معرفی کنند، اما آنها باید بدانند سیاست دفاعی جمهوری اسلامی ایران بر مبنای بازدارندگی موثر شکل گرفته و در میان سلاح ها و امکانات دفاعی که داریم، توان موشکی در حوزه زمین به زمین و زمین به هوا، از اولویت های جدی کشور است. ما روی آنها تا حد نیاز برای مقابله و مواجهه باید تهدیدات احتمالی کار می کنیم و تلاش برای دفاع از کشور خود و افزایش قدرت دفاعی را یک حق مشروع برای خود می دانیم زیرا هر کشوری باید توان دفاع از خود را داشته باشد تا بتواند هویت، سرزمین و نظام خود را حفظ کند، هر کسی بخواهد این ملت را تهدید کند با تمام توان در مقابل آن ایستادگی می کنیم.
در راه دفاع از کشور هیچ نیازی به تشویق و تائید آمریکا و همپیمانانش نداریم، از سوی دیگر هیچگونه هراسی از تهدیدات آنها بر ما وارد نیست تا به همین دلیل توان دفاعی خود را محدود کنیم. توان دفاعی، پشتوانه امنیت ملی و برآمده از تجربه تاریخی ایران است، دیدیم و همگان دیدند که چگونه در ۸ سال دفاع مقدس همه امکانات و تجهیزات برای رژیم بعثی عراق فراهم شد و کوچکترین امکاناتی در اختیار ایران قرار نگرفت. ما باید به ملت ایران اطمینان بدهیم و به دشمنان نیز پیام بدهیم که این ملت همواره آگاه، بصیر، دشمن شناس است که همواره در صحنه حضور دارد و برای دفاع از اصول و ارزشهای خود هر سرمایه گذاری که لازم باشد را انجام می دهد.
برنامه های موشکی کشور با قدرت ادامه پیدا می کند و هیچ تعلل، تاخیر و توقفی در این مسیر وجود نخواهد داشت. به فضل الهی هر روز شاهد خواهیم بود که کار جدیدی در حوزه دفاعی به منصه ظهور و بروز می رسد.
شما چند ماه قبل از سوی فرمانده کل قوا بعنوان مشاور ایشان در امور دفاعی منصوب شدید، از همین باب و البته تجاربی که دارید، مهمترین نیاز دفاعی امروز کشور را چه چیزی می دانید؟ چه اقداماتی در این حوزه انجام شده و یا اینکه چه برنامه هایی وجود دارد؟
مسئله ای که بر آن تاکید می کنم این است که در مذاکرات هسته ای (برجام) هیچ گونه محدودیتی برای توان دفاعی وجود ندارد، اما باید بگویم و تاکید کنم که اصلی ترین نیاز ما در گذشته، حال و آینده حفظ یکپارچگی و انسجام ملی است. ملت ما انسجام و پیوست را دارد اما متاسفانه چون علائق مختلفی وجود دارد، برخی مشاجرات و مباحث بوجود می آید که به یکپارچگی و انسجام ملی آسیب می زند. اولین هدف دشمنان ما بر هم زدن انسجام ملی ماست تا بتواند به این وسیله در صفوف ما رخنه کند و به امنیت ملی ما لطمه بزند و توسعه نفوذ دهند.
بحث بسیار مهمی که موجب تامین امنیت و انسجام ملی ماست، رهبری است. رهبری به عنوان فرماندهی کل قوا، موجب بالا رفتن روحیه نیروهای مسلح و انگیزه های الهی آنها میشود تا بتواند در مقابل تهدیدها ایستادگی کند. از سوی دیگر صنایع دفاعی ما آموختند که نه در شرایط جنگ بلکه در شرایط صلح نیز دنیا به صورت جدی با ما همکاری نخواهد کرد البته امروز دیگر نمی توان گفت که دنیا یک محیط بسته است و هیچ کشوری نمی تواند با دیگران کار کند. روش ها و راههای مختلف و متعددی وجود دارد که کشورها می توانند با استفاده از این نیازهای خود را تامین کنند اما در صنایع دفاعی مبنا بر این گذاشته شده تا عناصری که برای ما برتری ساز هستند کمترین نیاز را به بیرون از مرزها داشته باشند و همه آنها را بر مبنای اصول و عقاید دفاعی خودمان و برای مقابله با دشمنان بومی سازی کنیم.
بومی بودن توان دفاعی کشور نقطه قوتی است که کشور ما از آن برخودار است و همواره مورد تایید مقام معظم رهبری و پیگیری نیروهای مسلح بوده است.
مائو جمله ای را خطاب به آمریکایی ها دارد که گفت شما به روش خود بجنگید و ما هم به روش خود دفاع می کنیم. در حوزه دفاعی کشور توانمندی هایی را دنبال می کنیم که بتوانیم نقاط قوت دشمن را از کار بیاندازیم، تا امروز علیرغم همه تحریم ها، محدودیت ها و توطئه های آمریکا، عربستان و رژیم صهیونیستی همواره توانسته ایم به خوبی از منافع کشورمان دفاع کنیم. در مسائل اخیر هم دیدیم که با تلاش آمریکا جلسه شورای امنیت تشکیل شد تا در راستای اهداف ایران تصمیمی گرفته شود، اما باید بگوییم که آمریکایی ها دیگر قادر به تحمیل خواسته خود به کشورهای دیگر نیستند و دولت های جهان تا حدودی براستقلال خود تاکید دارند. امروز دیگر همانند گذشته، کشورها گوش به فرمان آمریکا نیستند.
باید تاکید کنم، ایران دراولویت های برتری ساز در مقابله و مواجهه با تهدیدها کمترین نیاز را به بیگانگان دارد. صنعت دفاعی و موشکی ما صنعت بومی است و قادریم امنیت کشور را به بهترین نحو تامین کنیم.
دوران وزارت شما همزمان با تشدید بحران تکفیری ها در منطقه و حضور مستشاری و میدانی ایران در سوریه و عراق بود. شما چرایی این حضور را در چه عواملی می دانید؟
پدیده هایی که در دو، سه دهه گذشته در منطقه وجود آمده چند هدف را دنبال می کردند. اول اینکه یک چهره زشت، خشن و غیرقابل قبول از اسلام به دنیا عرضه کند، چون مفاهیم عمیقی که در مکتب اهل بیت (ع) است مفاهیمی است که با هر ذهنی و اندیشه آزادی خواهی فارغ از هر رنگ و نژادی سازگار است. انقلاب اسلامی که برگرفته از همین مکتب قوی اسلام است، کشش بسیاری را در سطح منطقه و جهان داشته است. به همین دلیل مستکبرین به فکر افتادند تا کاری کنند که اسلام را دینی خشن و متجاوز به همه بشر نشان داد.
شرایطی در منطقه شکل گرفته بقای رژیم صهیونیستی را به شدت تهدید می کند یعنی اینکه هر گلوله ای که در منطقه توسط آنها، آمریکایی ها و عربستان شلیک شود به معنای پایان حیات رژیم صهیونیستی استآمریکا و پیروان آن در راستای معرفی دین اسلام به عنوان یک مذهب خشن در ابتدا گروه طالبان را با کمک عربستان سعودی و پاکستان تاسیس کرد که همگان دیدند این گروه تروریستی در افغانستان چه مسائلی را بوجود آورد. بعد از آن القاعده بوجود آمد و با همراهی آمریکا قضیه برج های دوقلو را راه انداخت که یک سرفصل جدید را برای دشمنی با انقلاب اسلامی بوجود آورد، در حالی که جمهوری اسلامی به شدت این حادثه تروریستی را محکوم کرد و بنا بر اعتراف خود آمریکایی ها، عربستان سعودی عامل اصلی حادثه تروریستی ۱۱ سپتامبر بود.
بعد ازحادثه تروریستی ۱۱ سپتامبر، آمریکایی ها استراتژی ای را انتخاب کردند که بر اساس آن هر جایی که تهدیدی وجود داشت به مقابله با آن می پرداختند. آمریکایی گفتند که هر جا مسلمانی است می تواند تهدیدی برای آنها باشد. لذا بعد از آن فکر کردند که برای مقابله با تهدید چه کنند به همین دلیل جمعیت های باانگیزه دینی قوی که در بستر جهالت و تعصب باشد را نیاز داریم تا به چند هدف برسند. اول اینکه قادر باشند این جمعیت های دینی را علیه اسلام بکار ببرند. دوم این گروههای افراطی چهره ای را از اسلام به نمایش بگذارند که برای همگان ایجاد تنفر کند و سوم اینکه توسط همین گروه های تندرو، کشورهای اسلامی و مسلمانان را تخلیه راهبردی مبارزه با فساد و استبداد و استکبار کند. شما می بینید همه این اتفاقات در چند سال گذشته در کشورهای اسلامی رخ داده است.
آمریکایی ها طرح هایی را تحت راهبرد خاورمیانه جدید داشتند و بر آن بودند که کشورهای دارای نظام استبدادی و دیکتاتوری را با نظام های دموکراتیک جایگزین کنند که این طرح در برنامه های جورج بوش بود، او می خواست این طرح را با توسل به زور اجرایی کند. بعد از پایان دوران بوش، بیداری اسلامی از کشور تونس و بعد از آن مصر و لیبی شکل گرفت. آمریکایی ها احساس کردند جریان از دست آنها در حال خارج شدن است، به همین دلیل تلاش کردند تا آن را مهار و مصادره به مطلوب کنند.
البته در این راه موفقیت هایی را هم بدست آوردند و بجز تونس و مصر که در یک مقطع اخوان المسلمین در آن به قدرت رسید و بعد از آن کنار رفت و مبارزه با اخوانیسم در دستور قرار گرفت، در دیگر کشورها اوضاع را کنترل کردند.
انقلاب مصر اولین تجربه ای بود که جریان اخوان المسلمین به قدرت رسید اما با توطئه آمریکایی ها و رژیم صهیونیستی با شکل مواجه شد. داعش در زمانی که آمریکایی ها در عراق حضور داشتند در فلوجه شکل گرفت که در ابتدا سران حزب بعث و ارتش صدام بودند و بعد از آن گروه های دیگر به آنها ملحق شدند و در مکان های مختلف توسط آمریکایی ها آموزش دیدند.
ابوبکر البغدادی که زندانی آمریکایی ها بود توسط آنها آموزش داده شد و برای به آشوب کشیدن منطقه شامات انتخاب شد. آنها از این اقدام چند هدف را دنبال می کردند. اول اینکه کلیه زیرساخت های کشورهای عربی منطقه بجز جنوب خلیج فارس کاملا از بین برد و تعداد زیادی از مردم از شهرهای خود مهاجرت کردند و تعداد زیادی از جوانان انقلابی که پشتوانه های توسعه این کشورها بودند به شهادت رسیدند.
نکته بسیار مهمی که باید به آن بسیار توجه کرد این است زمانی که جنگی رخ می دهد تنها به یک نسل ختم نمی شود و چندین نسل را تحت تاثیر خود قرار می دهد. به این جنایات باید آسیب رساندن به مظاهر تمدن و مذهب را نیز اضافه کنیم. آنها در عراق و سوریه بنا داشتند حرمین شریفین را ویران کنند. به همین دلیل یک حس اسلام خواهی و دفاع از مقدسات در همه مسلمانان آگاه و بیدار همه جهان بوجود آمد. این که چرا جمهوری اسلامی ایران وارد عرصه مبارزه با داعش و تروریسم شد؟ باید بگوییم اولین دلیل آن خواست دولت های قانونی عراق و سوریه برای یاری رساندن به آنها بود، ما در سطح آموزش، انتقال تجارب و کمک های مستشاری وارد این عرصه شدیم. در بخش تسلیحات آنچه از ما خواستند به آنها دادیم.
هدف جمهوری اسلامی از ورود به میدان مبارزه با تروریسم و یاری رساندن به حکومت های قانونی سوریه و عراق این بود که نشان دهیم دنیا تهدید این گروههای تروریستی را متوجه نشده است، از سویی دیگر خواستیم توان خود را به جهانیان نشان دهیم. مسئله ای که جهانیان باید متوجه می شدند این بود که تروریسم و گروههای تکفیری تنها تهدید کننده امنیت کشورهای منطقه نیست، بلکه عامل ناامنی جهانی هستند و همه باید برای مقابله با آنها اقدام کنند. اگر چه باید به زمینه های شکل گیری و بروز و رشد گروههای تروریستی توجه کرد اما واقعیت این است که این گروهها ضد امنیت و موجب بی ثباتی در جهان هستند. افرادی که از بیش از ۸۰ کشور جهان به سوریه وعراق آمده بودند، به کشتار و تصرف سرزمین زدند و امروز هم در هر گوشه دنیا دست به جنایت می زنند و فضای ناامنی را بوجود آوردند. در این شرایط تنها کشوری که برای مبارزه با گروههای تکفیری به میدان عمل آمد و از مردم و حکومت های قانونی آنها دفاع کرد جمهوری اسلامی ایران بود.
در مقابل جنایات داعش و گروههای تروریستی در سوریه و عراق، آمریکایی ها با طرح مسئله وجود تروریسم به خوب و بد همچنان در حال حمایت و تجهیز این گروههای تروریستی هستند، تا تروریست ها بتوانند به حیات خود ادامه دهند و آمریکایی ها از آنها به عنوان ابزاری استفاده کنند و هر گاه کشور اسلامی و حتی غیراسلامی را خواستند دچار تنش و آسیب کنند از این گروههای تروریستی بهره ببرند.
سردار سلیمانی پایان دولت داعش را در سوریه و عراق اعلام کرد و امروز بحث بازسازی سیاسی و خرابی های جنگ در این کشور مطرح است. با توجه به تجاربی که جمهوری اسلامی ایران در گذشته داشته که با هزینه های بسیار و حمایت از کشورها در مواجهه با بحران ها بعد از پایان بحران نقش چندانی در منفعت اقتصادی این کشورها نداشته است شما فکر می کنید آینده ایران در سوریه به چه شکل است و چگونه می توان در بازسازی این کشور حضور داشته و منفعت اقتصادی ببرد؟
مسئله اصلی این است که جمهوری اسلامی پس از پیروزی انقلاب به هیچ کشوری از نظر سرزمین، منابع و مسائلی که معمولا موجب میشود کشوری در کشور دیگر حضور پیدا کند چشم داشت نداشته و چنین مناسبتی را برقرار نکرده است. جمهوری اسلامی از ابتدای پیروزی ها و تا به امروز و در آینده کنار ملت هایی است که تحت ظلم و سیطره استکبار بودند و همپایه با آنها مسیر ایستادگی و مقاومت را طی کرده است. سوریه و عراق هم جدا از این مسائل نیستند. زمانی که ما بحث از سوریه و عراق می کنیم آنچه بیش از همه اهمیت دارد مسئله جبهه مقاومت است و اگر ما هزینه ای می دهیم برای این است که جبهه مقاومت آسیب نبیند چون آسیب به جبهه مقاومت مساوی است با سیطره پیدا کردن مجدد رژیم صهیونیستی بر کل کشورهای اسلامی.
در بحران های اخیر نیز کشوری که بیشترین نفع و بهره را برد رژیم صهیونیستی بود زیرا آنها بدون هزینه و کشته دادن شاهد درگیری در کشورهای اسلامی بودند. ایالات متحده آمریکا نیز از مسئله داعش و درگیری و آشوب در جهان اسلام بسیار خوشحال بود. امروز نیز اگرچه تصرف سرزمینی داعش از بین رفته اما تفکر داعشی از بین نرفته است. داعش یک نوع تفکر، اندیشه و برداشت نا معقول و افراطی از اسلام است که این افراد بدنبال ارتباط با جوانان جهان اسلام و جذب آنان است.
پس اگر بگوییم فتنه داعش کماکان باقی است، درست است. اینکه داعش سرزمینی ندارد مطلب درستی است اما اینکه بگوییم داعش تلاش نخواهد کرد تا سرزمینی را در اختیار بگیرد مسئله ای است که باید به آن توجه جدی داشت. امروز کشورهای اسلامی از قفقاز به آسیای میانه تا مالزی و جنوب شرق آسیا خود را در معرض تهدید داعش می داند البته این تهدید در اروپا نیز وجود دارد. بنابرای پدیده داعش و تفکر داعشی وجود دارد و آمریکایی، رژیم صهیونیستی و عربستان تلاش خواهند کرد به نوعی گروه تروریستی داعش را حفظ کنند تا در مواقع لزوم از آنها استفاده کند.
اینکه بخواهیم بگوییم سهم و بهره ای از بازسازی سوریه ببریم مسئله اشتباهی است. اما ما در موضع کمک به ملت سوریه باید وارد عمل بشویم زیرا جمهوری اسلامی تجارب و توانمندی های بسیاری در بازسازی دارد که اگر دولت سوریه بخواهد، می تواند از آن بهره ببرد. البته باید هزینه آن را هم پرداخت کند اما جمهوری اسلامی بدنبال تجارت نیست. دولت سوریه می تواند با یک تصمیم جدی و ایجاد شرایط زمینه حضور بخش خصوصی ایران را در بازسازی خرابی های جنگ این کشور بوجود آورد.
مذاکرات میان دو طرف وجود دارد و در سفرهایی که انجام شده طرف سوری بر اولویت داشتن شرکت های ایرانی در بازسازی این کشور تاکید داشت.
آیا می توان گفت با توجه به جبهه متحد و قوی تری که بعد از مقابله با تروریست های تکفیری شکل گرفته و گروه های مقاومت از افغانستان، پاکستان، ایران، سوریه، عراق و لبنان انسجام بیشتری پیدا کرده اند این مسائل به پایان کار رژیم صهیونیستی بیانجامد؟
اولین مسئله ای که باید به آن توجه کنیم این است که نیازی به تلاش برای نابودی رژیم صهیونیستی نیست زیرا اسرائیل خودش نابود میشود. رهبر معظم انقلاب نیز چندسال قبل فرمودند که اسرائیل ۲۵ سال آینده را نخواهد دید. اسرائیلی ها با بحران هویت روبرو هستند و مردم آن خودشان را متعلق به سرزمینی و حاکمیت سیاسی موجود نمی دانند زیرا آنها مجموعه افرادی هستند که با وعده های بسیار از گوشه گوشه جهان در سرزمین اشغال جمع شده اند. مسئله فلسطین دو بعد دارد که یک طرف آن اسلام و طرف دیگر آن همه جهان استکبار است.
محور مقاومت همواره باید تقویت شود و منسجم تر از گذشته مقدورات خودش را بالاتر ببرد و همانطور که قبلا گفته شده تا کرانه باختری تثبیت شودمسئله دیگری که وجود دارد این است که رژیم صهیونیستی قدرت و هیمنه ای که قبل از جنگ های ۳۳ روزه و ۲۲ روزه علیه حزب الله لبنان و نوار غزه داشت را دیگر ندارد و روحیه ای که در مردم فلسطین و لبنان برای مقابله با آن شکل گرفته بسیار بالاست. همزمان با دفاع مقدس زمانی که رژیم صهیونیستی به جنوب لبنان حمله کرد شارون در پیشانی نیروها حرکت می کرد تا به بیروت رسیدند و اردوگاههای فلسطینی نشین را به خاک و خون کشیدند اما این رژیم با آن قدرت و نوع رفتاری که در آن سالها داشت امروز نگران آن است که حتی یک شلیک به سمت لبنان و یا هر کشور دیگری داشته باشد. موضع امروز رژیم صهیونیستی دوگانه است. از یک سو به دلیل درگیری هایی که در منطقه شکل گرفته است هیچ هزینه ای نمی کند اما از سویی دیگر مسئله بسیار سخت و خطرناکی که برای آن وجود دارد این است که روندهایی که در این شرایط دارد شکل می گیرد بقای رژیم صهیونیستی را به شدت تهدید می کند یعنی اینکه هر گلوله ای که در منطقه توسط آنها، آمریکایی ها و عربستان شلیک شود پایان حیات رژیم صهیونیستی است.
یعنی نیازی به اقدام محور مقاومت برای پایان حیات رژیم صهیونیستی نیست؟
برعکس، محور مقاومت همواره باید تقویت شود و منسجم تر از گذشته مقدورات خودش را بالاتر ببرد و همانطور که قبلا گفته شده تا کرانه باختری تثبیت شود. این قدرت باید تقویت شود که اسرائیل خود را در موضع قرار دهد. همینکه این مسئله رخ بدهد اسرائیل نابود میشود زیرا ملت اسرائیل به این نتیجه می رسند که دولت این رژیم نمی تواند حتی امنیت آنها را تامین کند پس از آن سرزمین مهاجرت می کنند و این یعنی پایان اسرائیل.
نظر شما درباره اقدامات عربستان سعودی و بحران آفرینی هایی که این کشور در منطقه ایجاد کرده است، چیست؟ برخی در فضای بین الملل و داخل کشور معتقدند هر چه روابط ایران و عربستان به تیرگی بیانجامد دود آن بیشتر به چشم جهان اسلام می رود و معتقدند که ما باید به سمت مصالحه با عربستان برویم، نظر شما در این باره چیست؟
مسئله امروز عربستان دو بعد دارد. بعد اول مسائل داخلی آن است که در آن شاهد جنگ بر سر قدرت میان شاهزادگان آن هستیم. مسئله دیگر فساد گسترده ای است که در این نظام وجود دارد که در ظاهر به نفع آقای بن سلمان است که با مقابله با آن می تواند مقبولیت داخلی را حفظ کند. اما واقعیت این است که مشکلات داخلی این کشور بسیار جدی است. بعد دوم، مسائل بیرونی این کشور است. آنها در ۲۵ سال گذشته در تمامی طرح های منطقه ای با ناکامی مواجه شده است و شکست خورده و عامل به شکست کشانده شدن خودش را ایران اسلامی می داند و اگر امروز تلاش می کند ایران را به عنوان دشمن و کسی که مقابل او ایستاده و حوزه های نفوذ آن را محدود کرده به خاطر این است که ایران به این میزان گسترش نفوذ بسنده نیست و بدنبال گسترش تاثیرگذاری و نفوذ در کل جهان اسلام است حتی بن سلمان گفته است که ایرانی ها بدنبال زمینه سازی برای استقرار حکومت حضرت مهدی(عج) هستند. پس به همین میزان نفوذ و حضوری که دارند محدود نیستند و به دنبال گسترش آن هستند.
آمریکایی ها و اسرائیلی ها بدنبال محدود کردن ایران هستند به همین دلیل مثلثی را شکل داده اند. البته کشورهای دیگری هم همسو با آنها هستند اما جالب است که درون این جبهه عربی به شکل قابل مشهودی شکاف ایجاد شده و اتحاد عربی میان آنها از بین می رود و اینکه بگوییم آنها به رهبری عربستان بخواهند و بتوانند جنگی را علیه ما آغاز کنند اتفاق نمی افتد.
از طرفی حمله ای که عربستان به یمن کرد به این دلیل صورت گرفت که پیروزی عربستان در یمن معادل بود با جبران همه شکست هایی که در طی این سالها در منطقه از جبهه مقاومت متحمل شده بود اما در طول این زمان با وجود اینکه آل سعود همه سلاح های خود را برای مقابله با ملت یمن به کار گرفته است هنوز موفقیتی بدست نیاورده و ملت یمن با وحدت کامل این کشورشان در برابر عربستان سعودی مقاومت می کند.
سئوالی که اینجا مطرح میشود این است که عربستان سعودی چگونه می خواهند خودش را از این منجلاب بیرون بکشد؟ به همین دلیل آنها تلاش می کنند تا فضای جدیدی را بوجود آورند. به همین دلیل می گویند که ایران از یمن حمایت می کند. حال اینکه عربستان سعودی که نتوانسته در این مدت بر یک ملت در محاصره غلبه پیدا کند آیا می تواند با یک دولت قوی با سابقه تمدنی بزرگ و تجارب منطقه ای و بین المللی راهبردی و تعیین کننده مواجهه کند که قطعا نمی تواند.
آل سعود پول و سرمایه ملتش را که حاصل فروش نفت، گاز و منابع کشور است را برای خرید سلاح به آمریکا می دهد و به عبارتی آمریکا، عربستان را تبدیل به بازار سلاح کرده است. از سوی دیگر اینکه چرا عربستان با قطر وارد فضای امروزی شده بحث بسیار جدی است. همه اینها نشان می دهد که عربستان سعودی در سیاست های داخلی، منطقه ای و جهانی با شکست مواجه شده و عامل همه این شکست ها را ایران اسلامی می داند. پس برای پاسخ به این شکست ها حرف هایی از دهن افراد بی تجربه و جاهل بیان میشود که اتفاق مهمی نیست.
آیا امکان گفتگو و مصالحه میان ایران و عربستان وجود دارد؟
من در سال ۹۳ در کنفرانس امنیتی مسکو اعلام کردم ما عربستان را نصیحت می کنیم که منابع ملی خودش را در جهت تخریب جهان اسلام بکار نگیرد. ایشان که مدعی متولی حرمین شریفین است بیایند و این موضوع را دلیلی برای اتحاد و یکپارچگی جهان اسلام کند تا مسلمانان آسیب نبینند. چرا با سیاست هایشان موجب آسیب رساندن به دنیای اسلام می شوند.
امروز آن چیزی که در ذهن ما است این است که به هر کیفیتی بتوانیم جلوی ریخته شدن خون یک نفر را بگیریم و معتقدیم که این کار درست نیست. کشتار و تجاوز که ارزشمند نیست که کسی بخواهد از آن دفاع کند. البته اگر دشمن تهاجم کرد باید مقابل او ایستاد و با قاطعیت پاسخ او را داد اما گسترش تجاوز به کشورهای دیگر در این زمان دیگر معنایی ندارد. ما به عربستان می گویم که بیایید و یمن را تخلیه کنید و از این اقداماتی که در جهت تجهیز و پشتیبانی گروههای تروریستی می کنید دست بردارید، منطقه به آرامش می رسد و ما هم می توانیم با هم مذاکره کنیم. مردم عربستان مسلمان هستند و بخش زیادی از مسلمانان جهان متاثر از عربستان هستند و حتما می بایست اگر آنها از موضع کبر و غرور و اینکه مانند آمریکایی ها غداره کشی می کنند، دست بردارند چه مشکلی برای مذاکره با آنها وجود دارد اما آنها از این رفتار دست بر نمی دارند. آنها با آمریکایی ها یک موضع مشترک پیدا کرده اند و آن این است که می گویند ما باید جلوی توسعه و نفوذ ایران در کشورهای اسلامی و منطقه را بگیریم و ایران از منطقه باید بیرون برود یعنی حزب الله و الحشدالشعبی و جبهه مقاومت نباید باشد یعنی هیچ کسی نباشد و تنها آنها باشند و این اتفاق نمی افتد. لذا اگر آنها آماده مذاکره باشند ما هم آماده ایم.
یکی از مسائلی که در دوران شما به خوبی مشاهده شد فعال تر شدن مباحث حقوقی و پیگیری مطالبات و قراردادهای بین المللی بود که از آن جمله می توان به قرارداد خرید اس ۳۰۰ اشاره کرد که با سنگ اندازی های متعدد مانع تحقق این قرارداد می شدند. در این باره توضیح دهید و بفرمایید که پس از پیروزی انقلاب اسلامی در این حوزه به چه میزان موفق بودیم و آیا توانسته ایم مطالبات خودمان را از ایالات متحده در قبال قراردادهای نظامی که در دوران پهلوی بسته شده بود دریافت کنیم؟
در این ۴ سال تمامی دعاوی خارجی ای که داشتیم را در دستور کار قرار دادیم. با آمریکایی ها بحث هایمان را کرده و به اتمام رسیده، بخشی از مطالبات خودمان را دریافت کرده ایم و روی بقیه آنها نیز یک سری اختلافات جزئی در محاسبه و مستندات وجود دارد که فکر می کنم اگر دوستان به صورت جدی آن را پیگیری کنند به نتیجه می رسد و می توانیم همه مطالباتمان را بگیریم.
در رابطه با انگلستان نیز چنین وضعیتی داشتیم که پرونده آن را هم فعال کرده و به نتیجه رساندیم و رأی به نفع ما صادر شده و در مرحله اجراست و طرفین در حال بحث هستند. اختلاف ما با روس ها هم در زمینه اس ۳۰۰ بود که به حول قوه الهی حل شد و محموله اس ۳۰۰ به صورت کامل دریافت شد. امروز ما دعوای حقوقی خارجی جدی و تعیین کننده ای نداریم.