صراط: نظری با وجود بازیهای متعددش در آثار سینمایی مانند «رویای خیس»، «بچههای ابدی»، «تسویهحساب» و «آتش بس 2»، شهرت عمدهاش را بیش از هر چیز مدیون تلویزیون و سریالهای تلویزیونی است و کمتر کسی است که بازیهای او را در سریالهایی نظیر «تکیه بر باد»، «آسمان همیشه ابری نیست»، «متهم گریخت»، «خانه به دوش»، «مسافری از هند» و«مرد دو هزار چهره» ندیده باشد. به بهانه بازی نظری در فیلم افسانه گلآباد درباره این فیلم، فعالیتهای اجتماعی نیکوکارانهاش، مشکلات سینمای کودک و نوجوان و... با او گفتوگو کردیم که در ادامه میخوانید.
بعد از مدتها شما با فیلم «افسانه گلآباد» در سینماها حضور دارید. علت حضور کمرنگ سینماییتان بخصوص در سالهای اخیر چیست؟
اول این را بگویم که فیلم افسانه گلآباد، 3 سال پیش ساخته شده و خاطرم هست در آن سال من چهار فیلم سینمایی بازی میکردم که یکی از آنها افسانه گلآباد بود. این فیلم به دلایل مختلف سه سال نگهداشته شد و بعد در جشنواره فیلم کودک امسال به نمایش درآمد و الان به اکران عمومی گذاشته شده است. قطعا اگر کار خوبی در سینما پیشنهاد شود و شرایط شخصیام هم فراهم باشد آن را میپذیرم، اما پیش هم میآید که همزمان با پروژه دیگری قرارداد بسته باشم و نتوانم همزمان دو کار را بازی کنم. مثلا پارسال و امسال برای سریال «گسل» حدود ده ماه با آقای بذرافشان قرارداد بسته بودم و امکانش نبود که کار دیگری را بپذیرم. ضمن اینکه نقشهایی که تقریبا نمونهاش را قبلا بازی کردهام دیگر قبول نمیکنم و تمام سعیام این است که نقش هایم با هم متفاوت باشند.
نقشهای متفاوت بازی کردن، تجربیات خوبی برایتان به همراه دارد؟
نه، بالاخره الان بعد از 20 سال دیگر به اندازه کافی تجربه بازی در نقشهای مختلف را دارم، اما مخاطب دوست دارد مرا در فضاهای گوناگون ببیند.
از آنجا که اولین بار است در فیلمی که به نوعی برگرفته از داستانهای کهن ایرانی است بازی میکنید، بازی در این فضا را چگونه دیدید؟
«افسانه گلآباد» اولین فیلم تمام موزیکال در 40 سال اخیر است. در این فیلم بازیگرها با زبان شعر با هم صحبت میکنند و از آنجا که کار کودک و نوجوان برای من بسیار دوستداشتنی است و برای نقش اصلی این فیلم انتخاب شده بودم با کمال میل بازی در آن را پذیرفتم. حتی یادم است که کار مشکلی هم بود. مثلا هنگام بازی در این فیلم باید وزن دیالوگها را که شعرگونه بود (با وجود دوبلهای که بعدا شد) رعایت میکردم، اما از آنجا که به این ژانر علاقه دارم سختیهای بازیاش را هم پذیرفتم. بیشک «افسانه گلآباد» شاهکار نیست و فیلمی ساده و پر از شادی و رنگ است برای بچههای امروز که البته با توجه به امکاناتی که برایش مهیا بود، خوب ساخته شد. من شاهد بودم در جشنواره کودک اصفهان وقتی این فیلم به نمایش درآمد همه بچهها در سالن دست میزنند و به قدری شاد بودند که دلشان نمیخواست در پایان فیلم، سالن را ترک کنند.
به چه دلیل کار در ژانر کودک و نوجوان را دوست دارید؟
سالها پیش در این ژانر سریال و همچنین فیلمی بازی کردم به نام «مامان بهروز منو زد» به کارگردانی عباس مرادیان که در جشنواره کودکی که آن زمان در همدان برگزار میشد، توجه مخاطبان بسیاری را به خود جلب کرد. عمیقا به این نکته اعتقاد دارم که اگر قصد انتقال مفاهیمی را به جامعه داریم باید از کودکان شروع و در واقع بسترسازی کنیم. به دلیل همین اعتقاد دوست دارم در این ژانر کار کنم. متاسفانه در سینمای امروز کارهای کودک و نوجوان خیلی ضعیف شده و نمیدانم چرا کودکان را جدی نمیگیرند! در صورتیکه کودکان و نوجوانان امروز از خیلی از بزرگترها به روزتر هستند. کودکان امروز به دنیای رایانه و کتاب آشنا هستند و نمیشود به قولی گولشان زد. حتی سینمای هالیوود هم وقتی میخواهد برای کودکان امروز فیلم بسازد همان حساسیت کارهای بزرگسال و چه بسا بیشتر را در محتوا و ساختار به کار میبرد. به نظرم سینمای کودک امروز متولی درستی ندارد و کسانی که در دهه 60 در این ژانر فعال بودند، الان هر کدام به دلایلی کم کار شدند. متاسفانه امروز دیگر به سینمای کودک و کلا مجموع سینما نگاه
جدی نمیشود.
کودک درونتان تا چه اندازه فعال است؟
خیلی زیاد. خوشبختانه انرژی خوبی دارم و فکر میکنم باید آن را درست هدایت کنم که به سمت و سوی خوبی برود.
اگر کارهای شما را در دو کفه ترازو بگذاریم، کفهای که مربوط به تلویزیون میشود نسبت به سینما سنگینتر است. علاقهتان به بازی در مدیوم تلویزیون از کجا ناشی میشود؟
تلویزیون مدیوم گستردهای است و مخاطب وسیعتری دارد. کمتر کسی است که سریالهای تکیه بر باد، متهم گریخت، خانه به دوش و... را ندیده باشد و برای من به شخصه پیشنهادهایی که در تلویزیون میگیرم از هر لحاظ عالی است و به همین خاطر طبعا آنها را میپذیرم.
میان مردمی که همیشه و در هر زمان همگام و همراه نیازمندان هستند خیلی از آدمهای مشهور هم هستند که به دور از هر گونه بزرگنمایی تبلیغاتی بخشی از اعتبار و داراییشان را خرج امور خیریه میکنند و شما هم یکی از این افراد هستید. راجع به فعالیتهای خیرخواهانهای که دارید، توضیح میدهید؟
من یک سر دارم و هزار سودا و همزمان سفیر کودکان بدسرپرست، سفیر مبارزه با مواد مخدر و... هستم. فکر میکنم همه بدانند من ساکن آلمان هستم و فقط وقتی برای کاری قرارداد میبندم به ایران میآیم. اینجا که هستم تمام وقت آزادم را به جای این که در مهمانیها و رستورانها بگذرانم به کودکان اوتیسم، کودکان سرطانی و فعالیتهایی از این نوع میپردازم و خیلی راضیام. برکتش را هم خداوند به لحاظ روانی به من میرساند و آرامش زندگیام را ناشی از همین دعاهای مردم میدانم. امیدوارم در حل مشکلات و نابسامانیهایی که در جامعه وجود دارد دولت خیلی تیزتر از من و امثال من این مشکلات را ببیند و یاری رسان بهتری باشد.
قصهای برگرفته از داستانهای کهن ایرانی
«افسانه گلآباد» برگرفته از داستانهای کهن ایرانی است. قصه زندگی حسنی که به تنبلی در شهر معروف است و طی اتفاقاتی مسیر زندگیاش عوض میشود. فلور نظری، فرهاد بشارتی، سوسن پرور و احمد پورمخبر از بازیگران این فیلم سینمایی هستند.
افسانه گلآباد، فیلمی تمام موزیکال و شاد است که دیالوگهایش به صورت شعر بیان میشود. این فیلم در جشنواره کودک و نوجوان اصفهان مورد استقبال فراوان قرار گرفت.