صراط: بانکداری اسلامی و لزوم عمل به آن مسئلهای است که امروزه به چالش بزرگی تبدیل شده است. دریافت سودهای بالای بانکی و دریافت سرسامآور جریمه دیرکرد از یک سو در سالهای اخیر با واکنش مراجع تقلید روبهرو شده و از سوی دیگر اعتراضات مردمی نسبت به دریافت این نوع سودهای بانکی کمرشکن و نابرابر مواجه شده است. یکی از علل عمده و مهم ایجاد کننده شائبه شرعی در بانکها منعقد شدن قراردادهای صوری و غیرواقعی است که بهنوعی هم خلاف شرع و هم بهعقیده کارشناسان ضربه زننده به تولید و اقتصاد است زیرا قرارداد صوری در اصل رابطه منابع بانکی را با بازار کالا و خرید و فروش قطع میکند.
به گزارش تسنیم، ریشه مسئله قراردادهای صوری در اصل به ریسک گریزی و فرار از شراکت سود و زیان با مشتری بازمی گردد. در همین باره گفت و گویی داشته ایم با محسن زرندی مقدم فعال بانکی و استاد و مدرس دروس اقتصادی و مالی دانشگاه.
*دریافت سود ثابت سپرده مغایر با ارزش های اسلام است
چرا شما به عنوان یک بانکدار اصرار بر آن دارید که مردم بیشتر به بورس روی بیاورند؟ به نظر شما سود ثابت سپرده مطابق با ارزشهای اسلامی است؟
در اوضاع کنونی اقتصاد مردم بیشتر باید به بازار سرمایه اعتماد کنند و به آن روی بیاورند و لازمه اش این است که فرهنگ سپردهگذاری و دریافت سالیانه سود ثابت در آخر هر سال از بین برود. اسلام اشاره مستقیم به تشکیل تعاونیها دارد و تعاونیها مصداق بارز امروزی اش شرکتهای خرد و متوسط(sme) هستند که باید جامعه پولهای خود را در آنها سرمایهگذاری کند و منابع از سپردههای بانکی خارج شود زیرا دریافت سود ثابت و بدون ریسک سپرده دقیقا مغایر با ارزشهای اسلام است. ما بانکداری صحیحی که در طول 30 سال گذشته نتوانستیم به آن دست پیدا کنیم قطعا در طی یک یا دو سال برایمان قابل دستیابی نیست، اما دستورالعملهای همچون انضباط پولی و مالی که جدیدا از سوی بانک مرکزی ابلاغ شده راهگشا است و میتواند نرخ سودها را کنترل کند.
*بانکهای متخلف بازنده میدان سودآوری
تسنیم: بانکهایی که نرخ های سود نجومی به سپرده می دهند آیا در طی سالهای گذشته توانستند موفق باشند و پولهای باد آورده را بدست بیاورند یا اینکه در نهایت زمین گیر شدند؟
البته اکثر بانکها هم الان تقریبا متفقالقول هستند که نرخهای سود کاهش پیدا کند. حقیقت آن است که بانکهای مختلفی که سودهای نجومی پرداخت میکردند در عوض این تخلف نه تنها موفقیتی برای بانک خود بدست نیاورده اند بلکه از لحاظ سود آوری نیز شکست خورده اند و نتوانستند عایدی مناسبی به دست بیاورند و حتی بعضا به مرز ورشکستگی هم رسیدند زیرا یک بانک باید پاسخگوی سهامدارها در رابطه با سود آوری باشد.
*اتفاق مبارک کاهش نرخ سود بانکی
چرا بانکها وظیفه اصلی خود یعنی واسطه گری مالی است را انجام نمی دهند و با ورود به بازارهای مسکن،ارز، سکه و... دلالی و سوداگری می کنند؟
الان صحبتی که شما فرمودید در اصل نامش شرکتداری بانکها است. الان شرکت داری بانکها و سَرک کشی به بازارهای مختلف مثل مسکن، ارز و... خیلی کاهش پیدا کرده که این به دو علت است: 1- نظارت بانک مرکزی، 2- سودهایی که قبلا بانکها از طریق این سوداگریها به دست میآوردند الان کاهش یافته و مثل گذشته بازده و سود ندارد.
در یک برهه ای از زمان شاهد بودیم که دو بانک برای گنجاندن سودآوری در ترازنامه خود به شکل غیرواقعی داراییهای خودشان را با تبانی به یکدیگر میفروختند و بعد از این طریق به شکل مصنوعی و حبابی برای خودشان سود منعکس میکردند که بانک مرکزی خدا را شکر این روند را متوقف کرد. همچنین صورتهای حسابداری (IFRS) باعث شفافیت بیشتر در ترازنامه و دارایی بانکها شده و جلوی خیلی از این نوع فریبکاری ها را گرفته است. قطعا مطمئنیم این اتفاق مبارک خواهد افتاد که نرخهای سود روز به روز کاهش پیدا کند و برنده این قضیه کسی جز مردم نیست.
گفته می شود اگر نرخ سپرده کاهش پیدا کند با فرار سپرده ها از بانکها مواجه خواهیم شد و بانکها از این قضیه احساس خطر می کنند؟
اتفاقا اگر سود سپرده کاهش پیدا کند هزینه پرداختی بانک به سپردهگذاران کم میشود و اصولا به نفع بانکها می شود. بله؛ اگر منظورتان خروج سپرده از بانک است باید گفت که به طور کلی این همه پولهای مردمی از یک بانک به بانک دیگر منتقل میشود و در حال گردش است و از سیستم بانکی خارج نمی شود و بنابر این اگر سوداگری مثل ارز و سکه به وجود آید باز هم مقداری از آن در سیستم بانکداری گردش میکند.
*داستان خلق پول بی قاعده بانکها و نقدینگی سرسام آور
درباره خلق پول بانکی و رابطه آن با حجم نقدینگی در اقتصاد کشورمان توضیح دهید؟ آیا مقصر اصلی بانکها هستند؟
ضرر نرخ بالای سود سپرده پرداختی این است که به نوبه خود یک پول کاذب ایجاد میکند. الان آمار نقدینگی رقمی در حدود 140 هزار میلیارد تومان است. حال سوال این است آیا این میزان نقدینگی واقعا در جریان تولید و در دستان مردم است؟ پاسخ خیر است، چرا که علت اصلی این نقدینگی سوددهی سپرده بانکی است. مثلا یک سپرده 100 میلیونی هر سال برای صاحبش سود به همراه دارد در حالی که منشاء این سود خلق پول بانکی است ولاغیر. این نقدینگی به تولید ورود نکرده است بنابراین این پول واقعی نیست. بنابراین این پول کاذب است و این نقدینگی به صورت فیزیکی اصلا موجود نیست و تمامش خلق پول دلبخواهی بانکها است.
در کشورهای توسعه یافته بورس سهم قابل توجهی از بازارپولی-مالی را در اختیار دارد. به نظر شما بهتر نیست بانک مقداری از سهم تامین مالی خود را به بورس واگذار کند؟
یک دفعه نمیشود از کاسه بانک خالی کرد و درون ظرف بورس ریخت باید آهسته آهسته سهم بورس به مراتب در سیستم اقتصادی بیشتر شود. همانگونه که در کشورهای توسعهیافته به این شکل است. الان اگر شاخص بورس بالا برود که خوشبختانه الان اینگونه است نشان میدهد که منابع و نقدینگی بیشتری در بورس جمع شده و به تبع آن شرکتهای بیشتری توانستهاند منابع مالی و ریالی دریافت کنند. اما جا باز کردن بورس در کشورمان مستلزم دو چیز است: 1- اینکه مردم تفکر و عادت دریافت سود سپرده ثابت را کنار بگذارند 2- دانش بورسی مردم بیشتر شود. چرا که واقعا اکنون شاهدیم که دانش و سواد مالی مردم کم است و به مردم باید تفهیم شود که سود واقعی و حقیقی از طریق ریسکپذیری و قدرت تحمل زیان به دست میآید.
*اگر آمار قراردادهای صوری زیاد است مقصر خود بانک مرکزی است
درباره معضل مهم امروز نظام بانکی ما یعنی قراردادهای صوری صحبت کنیم. اکنون طبق آمار رسمی و غیررسمی میزان قراردادهای صوری را رقمی بین 60 تا80درصد در شعبات تخمین می زنند. شما به عنوان یک بانکدار تبعات منفی این قراردادها برای اقتصاد چه می دانید؟
من به عنوان یک بانکدار میگویم که قراردادهای صوری هم به ضرر بانک است و هم مشتری، چرا که اولا ؛ همانگونه که سابقا عرض کردم در قراردادهای غیرشرعی برکت وجود ندارد. دوما؛ اینکه اگر یک قرارداد از اساس و بنیان متزلزل و صوری باشد باعث میشود مشکلات و تبعاتی در معامله به همراه خود داشته باشد که این قضیه هم برای بانک به عنوان صاحب قرارداد و هم برای مشتری مشکل آفرین است . من اطلاع دقیقی از آمار قراردادهای صوری ندارم اما واقعا اگر آمارهایی عجیب مانند بالای 60 درصد درست باشد و خود بانک مرکزی هم به گفته شما این را تایید کرده باشد پس خود بانک مرکزی باید نظارتش را افزایش بدهد.
چرا هیچ عزمی در بانک مرکزی و سیستم بانکی برای جلوگیری از قراردادهای صوری نمی بینیم؟
اقتصاد ما در یک دو سال اخیر دچار رکود بوده است بنابر این قرارداد مشارکتی به شکل واقعی کمتر اجرایی شده است ولی نکته آنجاست اگر بانکی در این قضیه سهلانگاری کرده باشد به او اشکال وارد است چون واقعی اجرا نکردن دقیق قراردادهای بانکی در عمل باعث صدمه جدی به اقتصاد است. علتش این صدمه دیدن آن است که در سیاستهای کلان ابلاغی از سوی دولت و اقتصاددانان همیشه برای منابع بانکی و طریقه مصرف آن برنامهریزی صورت میگیرد که در کجاها و در چه صنایعی تزریق شود.
اگر این منابع با قراردادهای صوری به هدف خودش و به نقاط مدنظر نرسد اقتصاد دچار اختلال میشود. شاید هم بتوان گفت عامل اصلی قراردادهای صوری مربوط به توجیه نبودن و آموزش ندیدن مشتری و کارمندان بانکی در مورد عقود و قراردادهای اسلامی است همانگونه که در مورد بازار بورس اشاره کردم که نیازمند آموزش و توجیه به سهامداران برای ورود به عرصه بورس هستیم در اینجا نیز درباره شعبات بانک و مراجعه کنندگان به بانک هم دقیقا به همینگونه است. در ضمن قرارداد صوری انجایی ایجاد میشود که مشتری تقاضایی برای یک نوع وام دارد ولی متن قرارداد پیشنهادی بانک با خواسته مشتری هماهنگ نیست و اینجا آنجایی که قرارداد صوری رقم میخورد بنابراین سیستم بانک باید دست به کار شود و تنوع قراردادهای بانکی را مطابق شرع و قانون بیشتر کند تا مشتریان بتوانند با مطابق انواع نیازهایشان قرارداد بانکی مختص به آن داشته باشند.