صراط: «اصولاً او آن قدر مجذوب خودش هست که فقط «مطیع مطلق» می پسندد و بس؛ همین الآن هم اگر این چند نفر همراهش، کوچکترین تمردی از او بکنند، به سرعت برق آنها را نفی میکند. اعتماد به نفس افراطی و خودشیفتگی بیمارگونه، او را از کار تشکیلاتی فکری سیاسی با عقلا محروم کرده است. احمدی نژاد هرگز قادر به تشکیل یک تشکل شامل جمعی از خردمندان نبوده و نخواهد بود؛ البته هرکس مطیع منویات او باشد، از وی بهره خواهد گرفت؛ همین... امروز هم افراد اطراف او که مدعی است جانش را برای آنها فدا میکند، فقط برایش «ابزار» صیانت از خودش هستند و لاغیر.» محمدعلی رامین در گفتگو با روزنامه سازندگی - شماره دهم
1- این نکات مطرح شده از سوی رامین بهعنوان کسی که سابقهی سالها همنشینی و همراهی با احمدی نژاد را دارد بسیار مهم و اساسی است. اساسا در تحلیل احمدی نژاد و سیر قهقرایی او توجه به جنبههای روحی، روانی و رفتاری از جنبههای تئوریک و مدیریتی مهمتر و اساسیتر است.
احمدی نژاد بهلحاظ روحی روانی آشکارا خودشیفته و خودبسنده است و بر همین اساس هیچگونه مخالفتی (ولو منطقی و مستدل) را با خود تاب نیاورده و نمیپذیرد. این روحیه در بلندمدت نوعی استبدادرأی و لجاجت را تولید کرده و در نتیجه یه ساختارشکنی منجر میشود.
2- احمدی نژاد در سالهای 84 و قبل از آن بهلحاظ فکری و ارزشی معتقد به آرمانهای انقلاب اسلامی و ارزشهایی چون عدالتخواهی، استکبارستیزی، ولایتمداری و... بود اما در مقام عمل وقتی به اختلافنظر و چالش مدیریتی و ساختاری با دیگران برخورد بهدلیل همین روحیه به دام لجبازی و عناد کشیده شد. مشخصا ماجرای عزل مصلحی از وزارت اطلاعات و دخالت رهبری در جلوگیری از اجرایی شدن تصمیم احمدی نژاد و سپس ماجرای خانهنشینی از نقاط اوج بُروز این روحیه بوده است.
3- آنچه در فضای بعد از ماجرای خانهنشینی از سوی احمدی نژاد شاهدش بودهایم (و البته از قبل هم زمینههایی داشت) در واقع «توجیهتراشی» و «تئوریسازی» برای این خودشیفتگی و استبدادرأی بود.
در این فرآیند امثال باقری لنکرانی بهعلت مخالفت با تصمیمات او با برخورد چکشی و حذفی مواجهه شده و این رویکرد در قبال دیگرانی همچون آیت الله مصباح یزدی نیز ادامه یافت.
4- از سوی دیگر امثال مشایی و بقایی و تمدن و... بهعلت همراهی با این روحیه و بله قربانگویی و ارضای این روحیهی او روز به روز به او نزدیک و نزدیکتر شدند. مشخصا مشایی در مقام «تئوریسازی» برای این «انحراف عملی و رفتاریِ» احمدی نژاد نقش بیبدیلی داشته و دارد و متناسب با همین نقش در «درگاه محمود» ارج و قُربی معنوی یافته است.
5- خطمشی در پیش گرفته شده توسط احمدی نژاد در سالهای اخیر و کُنشها و رفتارهای سیاسی او را بهصورت کلی در قالب همین «روانشناسیِ سیاسی» باید دید و فهم کرد. روحیهی نامناسبی که ابتدا با مسائلی کوچک نمایان شد و روز به روز پررنگتر و حادتر شد تاحدی که او را به رویارویی مستقیم با اصل نظام و رهبری کشانده است.
منبع:پارس نیوز