صراط: «برجام» تمام هنر مذاکره حسن روحانی و تیم همراهش بوده است. پرونده هستهای از آغاز تا انتهای نهچندان خوش آن در دستان او بود. زمانی که برای اولین بار مسئله ابهام در برنامه هستهای ایران از سوی طرفهای غربی مطرح شد، روحانی بهعنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی، اولین تیم مذاکراتی را شکل داد و همان پیکره پس از ۱۰ سال درنهایت در ۲۶ دیماه ۹۴ توانست «برنامه جامع اقدام مشترک» را به امضاء برسانند تا به ژستهای روشنفکری به منتقدین خود، پوزخند بزند که او «هنر مذاکره» را خوب میداند. توافقی که بهصورت اغراقآمیزی از سوی رسانههای حامی او برجسته شد.
به گزارش خبرگزاری دانشجو اما مسیر توافقی که او به امضاء دیگران رسانده است اصلاً هموار نبود و او هرگز نتوانست خود را بهعنوان یک قهرمان که توانسته بود یک چالش بزرگ سیاسی را حل کند، بنمایاند.
دو سال از اجرای این توافق میگذرد و کمکم انتقادات منتقدین این توافق رنگ حقیقت به خود گرفته است. ایده مخالفین روحانی نیز بهصورت کمرنگتری از زبان مسئولین ارشد دولت در حال بیان شدن است. خروج از npt و یا رها کردن توافق هستهای از ایدههای رادیکال و اجرایی بود که از سوی جناح رقیب به روحانی و تیم او پیشنهادشده بود، اما او آن روزهای اول، با تمسخر به آنها مینگریست، اما با تعلل کشورهای غربی و کارشکنی آشکار آمریکاییها، او نیز به فکر فرورفته است.
بر کسی پوشیده نیست که روحانی و تیم مذاکرهکننده، متأسفانه راهحلی برای خروج از برجام ندارند، منافع ایران نیز هرگز به آن صورتی که اوایل فکر میشد تأمین نشده است و دیپلماتها دچار چالشی عمیق شدهاند.
این سردرگمی ناخوشایند را میتوان در صحبتهای سید عباس عراقچی بهوضوح مشاهده کرد. او که در اندیشکده انگلیسی «چتم هاوس» در خصوص وضعیت فعلی برجام گفته است که: «همهچیز ما تحت کنترل و بازرسی است و ۹ گزارش این را تائید میکند؛ اما ایران برجام را داستانی موفق نمیداند چراکه ایران از آن بهرهمند نشده و تحریمها برداشته نشده است. دلیل ساده است، آمریکا تقریباً هرروز تعهداتش در برجام را نقض میکند و امریکا دلیل این مسئله است که برجام برای ایران موفق نبوده است. حتی متن و کلمات برجام نقض شدهاند»
معاون وزیر خارجه در آن نشست یادآور شد، آمریکا فضای بیاعتمادی در برجام ایجاد کرده که برای ایران مسموم است. این فضای سازنده نیست درحالیکه این فضا برای موفقیت برجام لازم است. وی افزود اظهارات رئیسجمهور آمریکا بهوضوح نقض برجام است و بهجای فضای سازنده فضای مخرب ایجاد میکند که شرکتها و بانکها را از تجارت با ایران بازمیدارد.
وی تصریح کرد، اگر این مسائل ادامه داشته باشد و ایران از آن بهرهمند نشود واقعیت این است که ایران از آن خارج خواهد شد. ایران به دنبال صلح و ثبات در منطقه است و برای کمک به ثبات و امنیت در منطقه کمک زیادی کرده است.
درواقع بزرگترین ادعای حسن روحانی که شاید روزگاری خودش را نوعی معمار سیاست خارجی میدانست، ایجاد پلی از برجام برای حل سایر مسائل ایران با طرفهای غربی بود. بحث در خصوص برجام ۲ و ۳ پیروی از همین ایده بود؛ اما هرگز او آن دستاورد لازم را از برجام به دست نیاورد. درواقع روزی قرار بود برجام مدلی برای گفتوگو بینالمللی باشد، اما نتوانست آن دستاورد لازم را به دست آورد.
روحانی برای انعقاد توافق هستهای اختیار تمام داشت و به صورتی رادیکال بسیاری از تابوهای سیاسی فیمابین ایران و امریکا را شکست. او اولین تمام تلفنی بین رؤسای جمهور ایران و امریکا را برقرار کرد و ظریف هم بیمحابا با وزیر خارجه آمریکاییها به گفتوگو نشست و در خیابانهای وین قدم زد؛ اما خروجی کار آنها «تقریباً هیچ» بوده است.
درواقع روحانی منتهیالیه سیاست خارجی غربگرایان در ایران بوده است. شدیدترین مواضع را اتخاذ کرد تا حد ممکن از خود انعطاف نشان داد، اما خروجی کارش تائید صحبتهای منتقدین داخلی او بود؛ اینکه کشور را باید از داخل و بر اساس توان داخلی ساخت و نباید به طرفهای خارجی امیدوار بود. درواقع حسن روحانی این ایده را زیر سؤال برده است که «برای بهبود وضعیت اقتصادی کشور باید با اروپاییها و امریکا مذاکره و به توافق رسید».