گروه سیاسی صراط: ساعت 17؛ به وقت گلستان هفتم تهران. میگویند در پاسداران تجمع شده که عدهای نام دراویش را به میان میآورند و میگویند هم کیش آنها دستگیر شده است. صحت و چرایی این ماجرا هنوز روشن نشده...ساعتی میگذرد ..و ساعتی بعد؛ ساعت 20، ناگهان صدایی از جنس خرد شدن استخوان چند نفر، دلها را میلرزاند.
«اتوبوس دراویش، همان اتوبوس دیوانه، ماشین متحصنین با سرعت، چندنفر را زیر گرفته!» این همان جملهای است که با دلهره اما با سرعت زبان به زبان منتقل میشود.
تصاویر و فیلمهای حادثه یک به یک و دقیقه به دقیقه در فضای مجاز میچرخد؛ اخبار و شنیدهها همگی از شهادت سه مامور نیروی انتظامی خبر میدهند.
همچنان همه چیز در هالهای از ابهام است...زمزمههای زیادی شنیده میشود..یکی میگوید «چه شده که در پس روزهای آرام کشور، آنهم درست چند روز پس از خلق آن حماسه دلنشین یوم الله 22 بهمن، صدایی با طعم مرگ، کام شیرین مردم را تلخ کرد؟» و آن یکی «طاقت نداریم ببینیم خون بی گناهی ریخته شود وخانوادهها داغدار» و دیگری «..» صحبتها ادامه دارد اما ماجرا به همین جا ختم نمیشود و دقایقی بعد..خودرویی دیگر از راه میرسد و با سرعت و با زیر گرفتن دو بسیجی، التهابها را چندبرابر میکند.
آری؛ تنها درچند ساعت، نام پنج شهید دیگر در تاریخ دفاع از ایران اسلامی حک میشود.
با این وجود دلها آرام نمیگیرد و یک نقطه مشترک از جنس مطالبه عمومی بر زبانها جاری است و آن برخورد با برهم زنندگان امنیت عمومی است؛ در این باره مسئولان به مردم قول دادند که پیگیر باشند و البته که نشستهای متعددی برای پیگیری ابعاد مختلف این مسئله برگزار شد از جمله در کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی که طی جلساتی به صورت جدی به این مسئله پرداخت و در پی آن واکاوی تشریح ابعاد اصلی این واقعه را به نایب رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس واگذار کردیم تا از جزئیات بررسیها در این سلسله جلساتشان برای ما بگوید.
او معتقد است اصل موضوع و جمع شدن دراویش هیچ مبنای منطقی نداشت و در عین حال عنوان میکند علیرغم هشدارهایی که نیروی انتظامی به آنها میداد، یکسری از این دراویش به علت اقدامات خودسرانهای آنها و همچنین نداشتن هدایت و رهبری در این زمینه، به حرف کسی گوش نمیدادند.
به گفته دهقانی فیروزآبادی افرادی که در پاسداران اجتماعی کرده بودند و برخی دراویشی که در آنجا حاضر شده بودند، مسلح بودند و سلاحهای شکاری و کمری انواع مختلف سلاحها و درفش، شمشیر، چماق و سلاحهای گرم و سرد به همراه خود داشتند و با این وجود نیروی انتظامی حتی یک گلوله هم در آن میان شلیک نکرد.
وی به ناگفتههای شنیدنی در این فاجعه اشاره میکند که بدون وقفه شما را به خواندن آن دعوت میکنیم.
بخش زیر مشروح مصاحبه تفصیلی کمال دهقانی فیروزآبادی نماینده مردم تفت و میبد و نایب رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی با فارس است که از نگاهتان میگذرد:
اجازه بدهید به عنوان سخنان ابتدایی به مبنا و اساس تجمع دراویش در 30 بهمن اشاره شود. اصل موضوع چه بود؟
اصل موضوع و جمع شدن دراویش هیچ مبنای منطقی نداشت؛ اصلا خودشان تصور میکردند که احیاناً باید با جمع شدن در یک نقطه، مطالبی را دنبال کنند و به اهداف خود برسند.
عمده مطالبه آنها چه بود؟
یکی از مطالبی که به دنبال آن بودند، مشخصاً ذکر میکردند کسی بازداشت شده است؛ بازداشت آن فرد اصلا ربطی به مسائل درویشی و فرقه دراویش نداشت. در حقیقت دزدی را دستگیر کردند که یکی از این دراویش خود را وابسته به این فرقه دانسته و عنوان کرده بود که اگر او را دستگیر کنید، من هم با او به بازداشتگاه میآیم، در حقیقت این موضوع باعث شد که او در بازداشتگاه باشد که موضوعیتی هم نداشت؛ پس از آن برای آزادی او به صورت خودسرانه عدهای هجوم آورده و اقداماتی کردند که باعث جمع شدن نزدیک منزل نورعلی تابنده و اجتماع آنها شد.
این اجتماعشان همراه با فراخوانی بود که باعث شد چند روز مردم منطقه را ناراحت کند؛ آنها راه را میبستند و به تفتیش کردن مردم اقدام میکردند و به صورت خودسر در آن محل ازدحام داشتند و راهبندان میشد و ترافیک به وجود میآوردند، حتی آشپزخانه مستقلی را در خیابان برای خودشان درست کرده بودند و به بهانه اینکه ما باید امنیت این منزل را برقرار کنیم آنجا جمع شده بودند، در حالی که نیروی انتظامی به آنها گفته بود این کار شما برهم زدن نظم منطقه است. آنها خطاب به دراویش عنوان کردند که حفظ امنیت همه افراد کشور از جمله آقای تابنده به عهده نیروی انتظامی است، ما هم مسئولیت داریم و جوابگو هستیم نیازی نیست شما آنجا اجتماع کنید و این اجتماع شما در اینجا اختلال ایجاد میکند و باعث نارضایتی مردم میشود.
اما متاسفانه هیچ توجهی به این علائم و هشدارها نشد!
همینطور است، علیرغم این هشدارهایی که نیروی انتظامی به آنها میداد، بنا به برداشت یکسری از این دراویش و همچنین اقدامات خودسرانهای که برخی از اینها داشتند و همچنین نداشتن هدایت و رهبری در این زمینه، به حرف کسی گوش نمیدادند، آنها نه حرف مسئولان نیروی انتظامی را گوش میدادند و نه حتی حرف مسئولان خودشان و برخی دراویش که سرحلقه و سردسته آنها بودند و به صورت خودسر در چند مرحله با مأموران نیروی انتظامی برخورد کرده و نهایتاً آن فاجعه را رقم زدند.
و اوج فاجعه حرکت «اتوبوس دیوانه» بود که باعث تأسف همگان شد.
بله متاسفأنه؛همان اتوبوسی که با آن به پاسداران آمده بودند و از آن هم به عنوان آشپزخانه هم استفاده میکردند، از همان اتوبوس یک فرد جنایتکار که متأسفانه میشود گفت نمونه آن را ما اصلاً در کشور نداشتیم، دست به چنین فاجعهای زد.
تجمع کنندگان در پاسداران حتی آشپزخانه مستقلی را در خیابان برای خودشان درست کرده بودند و به بهانه اینکه ما باید امنیت این منزل را برقرار کنیم آنجا جمع شده بودند و حتی برای این برنامهشان فراخوان داده بودند.
گفته میشود راننده این اتوبوس در واقع برادر همان درویشی است که دستگیر شده بود. این صحت دارد؟
بنده راجع به اصل و نسب او صحبت نمیکنم؛ بنده بیشتر میخواهم به اقدام وحشیانه او اشاره کنم؛ او به یک جنایت آشکار دست زد. او در اتوبوس نشست و مأموران نیروی انتظامی را زیر گرفت، مأمورانی که وظیفه آنها برقراری نظم و امنیت است و بعد هم با سواری چند نفر را هم زخمی کردند و نهایتاً منجر به شهادت برخی از اعضای نیروی انتظامی شد. با این حال و علیرغم این هنجارشکنی، عناد و اقدامات غیرمنطقی که برخی دراویش داشتند، نیروی انتظامی خیلی از خود صبر و بردباری نشان داد و با اخطارهایی که داد نهایتا شاید کمتر از نیم ساعت همه اخلالگران را بازداشت کرد و نظم و امنیت را به منطقه بازگرداند، نیروی انتظامی حتی یک تیر هم شلیک نکرد.
براساس گزارشهای واصله، به نظر میرسد نیروی انتظامی هیچ اقدام خشونتزایی در مواجهه با این جنایت نداشته است و این به نوعی موجب سوءاستفاده شد.
این در حالی بود که اخباری هم دست نیروی انتظامی بود که از داخل همین افرادی که آنجا اجتماعی کرده بودند و برخی دراویشی که در آنجا حاضر شده بودند، مسلح هستند و سلاحهای شکاری و کمری دارند.
تصاویری هم منتشر شد که نشان میداد تجمعکنندگان هم حامل انواع سلاحهای گرم و سرد عجیبی به همراه خود داشتند.
بله، همینطور است. آنها با انواع مختلف سلاحها در آنجا تجمع کرده بودند، انواع مختلف اسلحهها، درفش، شمشیر، چماق و سلاحهای گرم و سرد همراه خود داشتند.
علیرغم اینکه آنها مسلح بودند و هنجارشکنی کردند، قتل مرتکب شدند و مأموران نیروی انتظامی را به شهادت رساندند، نیروی انتظامی بدون حتی شلیک یک گلوله، همه این اغتشاشگران و افراد برهم زننده نظم را جمعآوری و بازداشت کرد و برخورد خشونتزایی در مقابل آنها نداشت و حتی یک گلوله هم شلیک نکرد.
با این تفاسیر اکنون وضعیت آنها چیست و قانون چه برنامهای برای آنها دارد؟
قطعاً مطابق قانون با آنها برخورد خواهد شد؛ جا دارد که از نیروی انتظامی تشکر و قدردانی شود، البته طی جلسه اخیری که در کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس داشتیم و در جریان همه ابعاد حادثه قرار گرفتیم و آنجا هم از اقدامات نیروی انتظامی در این حادثه قدردانی کردیم. رئیس مجلس هم در روز پنجشنبه گذشته در ابتدای آخرین جلسه بررسی لایحه بودجه سال 97 کل کشور از نیروی انتظامی تشکر و قدردانی کرد و از صلابت، اقتدار، درایت و تدبیر ناجا تقدیر به عمل آمد.
گویا در همان روز هم بیانیهای با امضای اکثریت نمایندگان حاضر در جلسه و در تقدیر از اقدام شایسته نیروی انتظامی از سوی وکلای ملت ارائه شد.
بله، همینطور است. بیش از 200 نفر از نمایندگان مجلس این بیانیه را امضا کردند که در پایان جلسه روز پنجشنبه از آنها قدردانی شد.
حقیقتا باید از نیروی انتظامی تشکر و قدردانی کرد و این را هم گفت که موضعگیری جمهوری اسلامی و همچنین رئیسجمهورمان در این قبال بسیار منطقی بود چرا که رئیسجمهور اعلام کرد برخورد نیروی انتظامی با دراویش نبوده بلکه با افرادی بوده است که متأسفانه به صورت خودسر نسبت به ناامنی و برهم زدن نظم اقدام کردند و حتی نسبت به قتل و به شهادت رساندن مأموران نیروی انتظامی اقدام کردند. طبیعی است که قانون هم در برابر هرگونه جرمی قاطعانه برخورد میکند و مجرمان هم به حداکثر مجازاتی که در قانون پیشبینی شده است محکوم خواهند شد.
با توجه به اینکه کمیسیون امنیت اخیرا جلسهای برای بررسی ابعاد و ضوابط موضوع اغتشاش در پاسداران برگزار کرده بود، آیا برای پیگیری درباره برخورد با آشوبگران هم ترتیب جلسه خواهد داد و برای شناسایی این افراد و ابعاد امنیتی این موضوع تدابیر خاصی خواهد داشت یا خیر؟
قطعاً ما جلسات دیگری را هم در این رابطه خواهیم داشت و بررسیهای لازم را با مسئولان مربوطه صورت میدهیم.
زمان برگزاری این جلسه مشخص است و آیا سلسله جلساتی برای بررسی این موضوع خواهید داشت؟
ممکن است در روزهای آینده و حتی در ماههای آینده به صورت مرتب در این رابطه تشکیل جلسه دهیم و بررسی کنیم که احیانا اگر در برخورد با اینگونه ناهنجاریها، خلأ قانونی داریم، آن را برطرف کنیم و اگر مشکل خلأ قانونی است و یا در اجرای آن مشکل داریم، اقدامات لازم را در این رابطه انجام دهیم، اما آنچه که مهم است، نظم و امنیت است و همه قانون اساسی و حقوق شهروندی را به رسمیت میشناسند. دستگاه های ذیربط و اجرایی، نیروهای نظامی و انتظامی، حقوق شهروندی را به رسمیت میشناسند و قطعاً آنها کسانی هستند که تأمینکننده حقوق شهروندی هستند، ولی برای برقراری نظم و امنیت عمومی، با هرگونه کار خلاف در قانون تصریح شده است، از جمله برهم زدن نظم و امنیت و اقدامات خودسرانه که در این رابطه با قاطعیت وظیفه دارند مقابله کنند، چرا که اگر مقابله نکنند کوتاهی خواهند کرد و به حقوق اکثریت جامعه لطمه زدهاند.
به نظر میرسد برخی اغتشاشگران که با هدف برهم زدن امنیت عمومی جمع میشوند و به خیابانها میریزند از جمله عدهای از افرادی که در پاسداران منتسب به دراویش بودند، از حلم و بردباری نظام به ویژه نیروی انتظامی سوءاستفاده میکنند و با توجه به خلأ قانونی که به آن اشاره کردید، اگر در این زمینه خلأیی وجود دارد، فکر نمیکنید لازم است در این رابطه طرحی از سوی مجلس و به صورت مشخص کمیسیون امنیت ملی تهیه شود تا نحوه برخورد با اشرار و اغتشاشگران که از این صبر سوءاستفاده میکنند، مشخص شود؟
یک مطلب در این میان وجود دارد، در این روزها شما شاهدید که جریانی که به اسم ریاستارت معروف است و این جریان اساساً جرم و جنایت را در کشور را گسترش میدهد و حامی برهم زننده نظم و آسایش مردم است، این جریان هم به نوعی به هرگونه ناآرامی و اعتراض دامن میزند و به هرگونه درخواستی که ممکن است راه قانونی خود را طی میکند دامن میزند؛ در این قضیه هم ما شاهد بودیم که جاهایی متأسفانه این جریان هم حمایت کرد و هم عدهای را تحریک کرد و همچنین باعث انحراف برخی افرادی که ما به عنوان دراویش آنها را میشناسیم شد.
نکته اصلی این است که عموماً دراویش را افرادی متواضع و سادهزیست میشناسند.
بله آنچه که ما از دراویش دیدیم همیشه اخلاق، سادهزیستی و تواضع آنها زبانزد بوده است، اما اینکه دراویش بیایند و تحریک شوند و خودشان به صورت خودسرانه اقداماتی انجام دهند و احیاناً خلاف قانون تجمع کنند، قطعاً طبق قانون با آنها برخورد خواهد شد، آنچه به عنوان اولویت اساسی کشور محسوب میشود حفظ نظم و امنیت عمومی است، هیچ کس هم اجازه نمیدهد که چنین اتفاقی بیفتد.
البته که مقامات امنیتی انتظامی ما هم وظیفه دارند امنیت را برقرار کنند و با هر جرم و مسائلی اینچنینی هم که مواجه شوند مقابله میکنند. یک موضوع دیگر هم متأسفانه در سالهای اخیر داشتیم که یک جریان هم کورکورانه در داخل خود دراویش فعالیتهایی دارد که خود مجموعه دراویش هم از این جریانات بیزار هستند.
این مسئله قابل پیگیری است؟
اینها هم جزو مسائل داخلی است؛ تا زمانی که کار خلاف قانونی شکل نگرفته، نیروی انتظامی هم به تبع کاری به اینها ندارد، اما زمانی که این اقدامات به جایی برسد که به کار غیرقانونی و برهم زدن نظم و امنیت ختم میشود، انتظاری که ما از نیروهای انتظامی داریم این است که نظم و امنیت را برقرار کنند و احساس آرامش را برای مردم ایجاد کنند.
به جریان ریاستارت اشاره کردید؛ ناگفته نماند که این جریان هم به نوعی در اغتشاشات 9 دی سال جاری دخیل بود، به گونهای که احساسات عدهای از معترضان را برانگیخت، به آنها دامن زد و باعث بروز چنین آشوبی شد و به نوعی نیروی محرکه اصلی اغتشاشات اخیر محسوب میشود، با توجه به اینکه بحث مدنظر ما موضوع امنیت عمومی است، کمیسیون امنیت ملی مشخصاً چه برنامه و تدبیر ویژهای برای جلوگیری از اقدامات این جریان دارد؟
معمولاً کسانی که به دنبال برهم زدن نظم و امنیت عمومی جامعه هستند (که ما اکنون ریاستارت را میبینیم و یا دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی و یا سازمانهای منافقین که وجود داشتند و یا کشورهای بدخواهی که دوست ندارند امنیت در ایران وجود داشته باشد مانند عربستان سعودی و یا اسرائیل وآمریکا به دنبال این هستند) از هرگونه مسائل قومی، قبیلهای، فرقهای استفاده و آن را در جهتی کانالیزه و تحریک میکنند که به اهداف خود برسند، برای این کار هم پول خرج میکنند و هزینه میدهند، آنها رسانهها و یا فضای مجازی را به کار میگیرند تا ذهن افراد را خراب کنند و یا احیانا اگر در مواردی مطالبات به حقی هم مردم در صنفهای مختلف داشته باشند، اجازه نمیدهند که آنها از راه درست خود به نتیجه برسد و اخلال ایجاد میکنند.
جریانی به اسم ریاستارت معروف است؛ این جریان اساساً جرم و جنایت را در کشور گسترش میدهد و حامی برهم زننده نظم و آسایش مردم است که به نوعی هرگونه ناآرامی و اعتراض را تحریک کرده و به هرگونه درخواستی که ممکن است راه قانونی خود را طی میکند دامن میزند
مردم هم باید هوشیار باشند و در حقیقت، اقوام، قومیتها و اصناف و اقشار مختلف مردم باید متوجه باشند که ما بدخواهانی داریم که هر لحظه از هر شکاف ایجاد میخواهند رخنه کنند و مانند میکروب که در داخل این شکافها قرار میگیرد، در داخل این درخواستهای منطقی مردم قرار بگیرند و در جهت برهم زدن نظم و امنیت کشور اقداماتی انجام دهند که در این رابطه هوشیاری مردم را میطلبد.
زمانی که مردم میبینند برخورد قاطع و محکمی از سوی نظام و برهمزنندگان امنیت عمومی که عمدتاً منشأ خارجی دارد، صورت میگیرد متوجه میشوند که اقدام متقابلی هم وجود دارد، مشخصاً سؤال بنده این است که طرحی در مجلس مبنی بر مدیریت و نحوه برخورد با این اغتشاشگران وجود داشته باشد، تهیه میشود. اصلا برای چنینی چیزی احساس نیاز میشود؟
یک بحث در کشور ما در رابطه با فرق و انحرافات فکری وجود دارد، متأسفانه بعضاً مانند دستگاهی میماند که برای رسیدن به اهداف خود از این ابزار استفاده میکنند، بعضی از آنها هم واقعا اعتقادات مردم را هدف قرار میدهند و یا از سادگی مردم سوَءاستفاده میکنند و اقدام به یارگیری در جهت اهداف منحرف خود میکنند؛ ما متأسفانه در این زمینه ضعف قانونی داریم که اینها باید مورد رسیدگی قرار گیرد.
ما اکنون فرقهها و حلقههای نوظهوری داریم که اینها اعتقادات مردم را بعضاً به بازی میگیرند و یا منحرف میکنند، حتی در زمینههایی مانند فِرقی که عموماً شیطانپرستی را میان مردم ترویج میدهند و متأسفانه جوانانی هم هستند که ممکن است جذب این فرقهها شوند و نهایتاً آسیبهایی به خودشان، خانواده و حتی امنیت جامعه بزنند. دولت هم در این زمینهها ضعف قوانینی برای برخورد با این افراد دارد و لازم است که در یک محیط کارشناسی این موضوع مورد بررسی قرار گیرد. این موضوع در کشورهایی مانند فرانسه و آمریکا وجود دارد. در آمریکا هم میبینیم اینگونه فرقهگراییهایی که ممکن است امنیت عمومی را با خدشه مواجه کند.
بنده در اینجا مشخصاً به دراویش اشاره نمیکنم بلکه ممکن است فرقههای نوظهور دیگری باشند که باعث خطر شوند. حال فرصتی به وجود آمده است که این موارد مورد بررسی دقیق و جدی قرار گیرد، اما آنچه که مهم به نظر میرسد قانون است و همه باید براساس قانون اقدام کنند و خلاف قانون عمل کردن، دیگر از امنیت و نظم خبری نیست و کسی هم منتفع نخواهد شد. لذا اگر ضعف قوانین و مقررات هم وجود دارد، باید در دستورکار دستگاههای ذیربط و موضوع مورد لحاظ قرار گیرد و اگر خلأ قانونی هم در این زمینه وجود دارد باید مرتفع شود.
یعنی چیزی مانند طرح کنترل و نحوه برخورد با برهمزنندگان امنیت عمومی یا طرح مدیریت برهمزنندگان امنیت، به نظر میرسد چنین چیزی لازم و ضروری باشد.
ما که در این رابطه قانون داریم، میبینیم که قوانینی در برابر بینظمی وجود دارد، ممکن است که ضعف قوانین و مقررات را داشته باشیم و ممکن هم است برخی قوانین و مقررات را ندانند در مسائل کیفری و در مواردی که نتایجی جرم و جنایت باشد، مانند همین شخصی سوار اتوبوس میشود و جمعیتی را زیر میگیرد، هر چند قانونی در این زمینه داریم و این مشخص است این جرم محسوب میشود و با مجرمین برخورد جدی خواهد شد اما ممکن است در برخی موارد، افراد مشرف به قوانین نباشند، ولی در مسائل کیفری، جلب قانون رافع مسئولیت نیست.
در این رابطه توضیح بیشتری ارائه میفرمایید؟
یعنی اگر کسی قانون را نداند نمیتواند بگوید من نمیدانستم و مسئول نیستم، اصلاً در مسائل کیفری کسی که مرتکب قتل و جنایت شود، حتی بگوید من قانون این را نمیدانستم و یا به قانون اشراف نداشتم، اصلا از او چنین حرفی پذیرفته نیست؛ طبق قانون در مسائل کیفری و جنایی جایی که افرادی مرتکب جرم میشوند، با آنها برخورد خواهد شد، اما آنچه که وظیفه دولت و نیروهای نظامی است، به صورت کلی برقراری نظم و امنیت است و هر کجا هم که کسی به هشدارهای پلیس توجهی نکند -که مسئولیت نظم و امنیت برعهده اوست- هم خودش ضرر میکند و هم قطعاً در این زمینهها به جامعه لطمه میزند.
پس نهایتا برای واکاوی مواردی که فرمودید، کمیسیون امنیت سلسله جلساتی برگزار خواهد کرد.
بله، قطعاً کمیسیون امنیت چه در مورد حوادث اخیر و چه موارد مشابه جلساتی خواهد داشت تا موضوع را به صورت دقیق بررسی کند تا چنین مواردی در آینده رخ ندهد و ابعاد و زوایای مسئله اخیر هم به روشنی تشریح و بررسی شود و اگر هم لازم است در این زمینه پیشنویس طرحی در خصوص برخورد با اینگونه اقدامات تهیه خواهد شد و اگر نیاز به قانونی در این زمینه باشد، در دستورکار قرار میدهیم که قطعاً با همکاری مرکز پژوهشهای مجلس خواهد بود.
در این جلسات از وزارت اطلاعات و یا دستگاههای ذیربط هم دعوت میشود یا به صورت اختصاصی فقط کمیسیون امنیت به آن میپردازد.
معمولاً نیروهای نظامی، انتظامی، وزارت اطلاعات و مسئولان مرکز پژوهشها در این جلسات دعوت میشوند و اگر قرار باشد چنین کاری انجام شود، قطعاً در محیط علمی و کارشناسی انجام خواهد شد.
در پایان اگر توضیحات خاصی وجود دارد میشنویم.
قطعاً اقداماتی که در این زمینه ما در دستورکار داریم با لحاظ حقوق شهروندی همه مردم صورت میگیرد و اجازه نخواهیم داد که عدهای تحت تأثیر عوامل خارجی از این موضوع سوءاستفاده کنند.
از زمانی که در اختیار ما قرار دادید نهایت تشکر را داریم.
من هم از شما به خاطر پرداختن به چنین موضوع مهمی تشکر میکنم.
سیده زهرا عبداللهی
در این ۵ سال، درآمد ارزی دولت حسن روحانی، رقم بی سابقه ۵۰۰ میلیارد دلار بوده.
۱۴۰ میلیارد دلار پول بلوکه شده تحریم ها + درآمد نفت و گاز و میعانات که سالی ۷۰ میلیارد دلار بوده
با این پول چه کارهایی میشه انجام داد
خرید نقدی ۳۰۰ هواپیما
خرید شرکت amd
خرید شرکت تویوتا
خرید شرکت ال جی
اتصال تمامی شهر های کشور به راه آهن
اتصال آب دریای مازندران به دریای عمان
شیرین سازی آب خلیج فارس و دریای عمان و انتشار آن به تمام نقاط ایران
ایجاد نیروگاه های بادی، زمین گرمایی، هسته ای و خورشیدی به میزان ۵۰ گیگاوات
تجهیز رایگان کلیه زمین های کشاورزی به سیستم های نوین آبیاری
ایجاد شغل پایدار و مستقیم برای ۵ میلیون نفر
تعویض ناوگان حمل نقل فرسوده
برقی سازی تمامی تاکسی های ایران
تعویض کلیه موتورسیکلت های آلاینده و برقی سازی آنها
و …
حالا درآمدهای خصوصی سازی و مالیاتی و قبوض گاز مردم بماند
به احتمال زیاد، درآمد ارزی کشور در ۸ سال دولت حسن روحانی به ۷۵۰ میلیار دلار می رسه
پول ها کجاست؟