صراط: طی چند روز گذشته نام احمد نجفی بازیگر و کارگردانی که بیشترمان با «کارآگاه علوی» او را به خاطر میآوریم، با اقدام عجیب و متفاوتی که انجام داده بر سر زبانها افتاده است. او که به تازگی فیلمی را تهیه کرده و در صدد اکران عمومی آن بوده است، در جریان پروانه نمایش گرفتن و مشکلاتی که در مسیر وجود داشت، اعتراض هایی را نسبت به شورای صنفی نمایش ابراز کرد. پس از اینکه فیلمش از ۱۸ بهمنماه در سینماهای کشور اکران شد، حالا نسبت به شرایط اکران اعتراضهایی را وارد دانسته و البته شبانه با خودش خاک و آب بُرده و در ورودی محل شورای صنفی را به گفته خودش «گِل» گرفته و همه را در دیده نشدن فیلمش مقصر دانسته است.
من یک ایرانیام!
فیلمی که احمد نجفی بابت آن صدای اعتراضش را بلند کرده، «من یک ایرانیام» نام دارد، به کارگردانی محمدرضا آهنج و علیرضا حیدری کشتیگیر آزادکار کشور که افتخارات متعددی در این رشته ورزشی کسب کرده، بازی میکند. اما نکتهاش، این است که «من یک ایرانیام» در حدود ۲۰ روزی که در سینماهای کشور اکران شده، نتوانسته توجه مخاطبان را به خودش جلب کند و پیوند حیدری با سینما به عنوان نقش اول چندان به مذاق اهالی هنر خوش نیامده و فیلم در این مدت هم نتوانسته فروش چندانی داشته باشد. در چنین شرایطی شاید به نظر برسد که نجفی با کارهایش میخواهد نام خود و فیلمش را بر سر زبان بیندازد تا در سینما دیده شود!
البته کارگردان فیلم هم از اینکه او را از جریان اکران فیلم باخبر نکردند، ابراز نارضایتی کرده و گفته بود که حتی خودش را به اکران خصوصی فیلم دعوت نکردهاند و هنوز نتوانسته فیلم را روی پرده سینما ببیند و حتی از مردم هم میخواهد که برای دیدن فیلم به سینما نروند.
ورزشکاران سینما
حضور در سینما و تلویزیون از آن دسته اتفاقهای جذاب برای هر آدمی است، حتی اگر خیلی خجالتی باشید و از تصور جلوی دوربین رفتن تمام بدنتان عرق کند، باز هم اگر فرصتی برای حضور در این حوزه را داشته باشید، احتمالا آن را از دست نمیدهید.
جلوی دوربین رفتن علاوه بر اینکه میتواند از طریق درس و تحصیل، رفاقت و آشنا داشتن باشد، حتی ممکن است از طریق ورزش اتفاق بیفتد! شاید در ابتدا بیربط به نظر برسد، اما در روزگاری بسیاری از فیلمسازها برای اینکه بتوانند مخاطبان را برای دیدن فیلمهایشان به سینما بکشانند، از ورزشکاران معروف بهره میگرفتند؛ نمونهای که در مورد محمدعلی فردین، رضا بیکایمانوردی و سعید راد نتیجه مثبتی در پی داشت و این افراد ضمن حضور در فضای ورزشی در سینما هم خوش درخشیدند. به نظر میرسد در دورانی که مردم از داستان بزنبزن خوششان میآمد، حضور این ورزشکاران که هم ظاهر خوبی داشتند هم میتوانستند پیروز دعواهای ناموسی باشند؛ برای مخاطبان جذابیت داشت و این طور شد که توانستند جای خودشان را در دل مخاطبان باز کنند و حتی امروز هم نامشان را با احترام و یاد خوش به زبان بیاورند. هرچند همه ورزشکاران مشتاق در این حوزه موفق نبودند.
در هر صورت جادوی سینما هرکسی را جذب خودش میکند، شاید جذابیت حضور در آن برای ورزشکاران به این دلیل باشد که آنها روزگاری برای خودشان شهرت داشتند و شناخته میشدند، اما به واسطه بالا رفتن سن بخشی از محبوبیت و شناخت را از دست دادند و فکر میکنند احتمالا سینما میتواند حلقه مفقوده آنها برای برگشت میان مخاطبان باشد. در حالیکه این تصور برای همه نتیجه یکسانی ندارد و موردهای زیادی که شکست خوردهاند، نشان میدهد برای رسیدن به شهرت در بازیگری فقط یک ورزشکار مشهور بودن کفایت نمیکند.
افول ستارههای ورزشی در سینما
با اینکه روند استفاده از ورزشکاران در فیلمها و سریالها از قبل انقلاب بوده، اما بعد از انقلاب حضور افرادی چون علی پروین، احمدرضا عابدزاده، هادی ساعی، علی انصاریان، علیرضا نیکبخت واحدی، حمید استیلی، جواد زرینچه، نیما نکیسا، کریم باقری، مجید سبزی و... خیلی برایشان دستاورد خاصی نداشت. شاید یکی از نکتههای دیده نشدن این ورزشکارها را در کار نکردن آنها با آدمهای شناخته شده دانست، از طرفی استفاده از همه تواناییها و کارهایی که در دوران ورزش انجام داده بودند در فضای سینما و فیلم جذابیت چندانی نداشت و مهم نبود فرد چقدر در در زمین چمن یا روی تشک کشتی مورد احترام باشد، سینما اقتضائات خودش را میطلبید، آدمها و روابطشان با دنیای ورزش فرق میکرد و حتی ممکن بود برخی برخوردها برای ورزشکاران عجیب و ناراحت کننده باشد. در برخی موارد هم این ورزشکاران که به هر حال برای خودشان جایگاهی داشتند، میخواستند یک شبه در سینما هم دیده شوند، در حالیکه سینما اینطور نبود و امکان اینکه ورزشکار دیروز و بازیگر امروز در اولین حضور جلوی دوربین مورد سوال و نقد قرار بگیرد، خیلی زیاد نبود، نقدهایی که در برخی موارد هم چندان به مذاق افراد خوش نمیآید. موارد مختلفی بود که حضورشان چندان مثبت نبوده و حتی بعد از یک یا دوبار تجربه بازی این حوزه را رها کردهاند، مجید سبزی در سریال «به سوی افتخار» به کارگردانی سیروس مقدم بازی کرد و نامش را دوباره بر سر زبانها انداخت و حتی میتوان گفت حضور او در این سریال روند حضور ورزشکارها را دوباره شروع کرد.
جواد زرینچه از دیگر فوتبالیستهایی بود که در نقش خودش و در یک فیلم سینمایی به نام «مثلث آبی» به کارگردانی هادی صابر بازی کرد. البته علی کفاشیان و آندرانیک تیموریان هم در «پایتخت۳» و در نقش خودشان حضور پیدا کردند.
علی پروین و حمید استیلی از دیگر فوتبالیستهایی هستند که جلوی دوربین رفتند، فیلم سینمایی «فوتبالیستها» به کارگردانی علیاکبر ثقفی با بازی این دو ورزشکار ساخته شد که البته فیلم چندان موفقی نبود و این نامها هم نتوانست کسی را به سینما بکشد.
در این میان احمدرضا عابدزاده در سال ۷۹ و زمانیکه هنوز دروازهبان تیم پرسپولیس بود، جلوی دوربین کاظم معصومی رفت و در فیلم «ازدواج غیابی» بازی کرد. فیلمی که داستانی تخیلی از زندگی واقعی عابدزاده را روایت میکرد، البته این دروازهبان دیگر در هیچ فیلمی بازی نکرد. نکته اینکه ازدواج غیابی برای عابدزاده حاشیههایی را هم داشت و به دلیل اختلافاتی که با تهیهکننده پیدا کرده بود از ادامه بازی انصراف داد و مجبور شدند پایان این فیلم را تغییر دهند.
مورد متفاوت پژمان جمشیدی
قطعا یکی از معروفترین کسانی که بعد از ورزش به سینما روی آورد و اتفاقا موفق هم بود، پژمان جمشیدی است. سال ۹۰ جمشیدی در سریال «ساختمان پزشکان» و در نقش خودش بازی کرد، حضورش در این مجموعه جرقه ساخت سریالی بر اساس زندگی فوتبالیاش را در ذهن برادران قاسمخانی زد و «پژمان» در سال ۹۲ ساخته شد. سریالی که هم سر و صدای زیادی داشت هم مخاطبان با آن ارتباط گرفته بودند.
او که در فوتبال چندان شناخته شده نبود، حالا در سینما، تلویزیون و تئاتر بازی میکرد و هم مخاطبان و هم کارگردانها از آن راضی بودند. پژمان جمشیدی علاوه بر اینکه خودش استعداد بازیگری داشت، این شانس را پیدا کرد که بازیگری را با آدمهای حرفهای و سرشناس این حوزه شروع کند و البته جمشیدی آمده بود که بماند و برای این ماندن تلاش کرد تا جایی که امسال و در سی و ششمین دوره جشنواره فیلم برای بازی در فیلم «سوتفاهم» نامزد دریافت جایزه بهترین بازیگر مکمل نقش مرد شد.