صراط: هجمه تبلیغاتی نیروهای ناتو و رژیمهای عربی وابسته به آمریکا سعی دارد از کشتار اهالی منطقه غوطه شرقی به عنوان ابزاری برای شیطنت علیه ارتش سوریه و اجرای پروژه های خود برای نجات عناصر مسلح استفاده کند. این رسانهها هیچ اهمیتی به کشتار مردم دمشق نمیدهند و معتقدند که هدف قرار دادن آنها با خمپاره میتواند بر دولت این کشور فشار وارد کند تا جلوی پاکسازی غوطه شرقی از وجود عناصر تروریستی گرفته شود. رسانهها در عین حال از کشته شدن عناصر تروریستی گروههای مسلح به خشم میآیند، چرا که آزادسازی غوطه شرقی را به معنی آزادسازی کامل دمشق و ایجاد امنیت در آن و از بین رفتن مهمترین برگه فشار خود بر دولت سوریه میدانند.
به گزارش تسنیم، نویسنده این مقاله در ادامه به موشک باران و خمپاره باران گسترده مناطق مختلف دمشق از سوی گروههای تروریستی مستقر در غوطه شرقی اشاره کرده و مینویسد که این موشکبارانها طی یک ماه گذشته افزایش پیدا کرده و تمامی مناطق دمشق را شامل شده است.
در منطقه غوطه نیز کودکان کشته میشوند. آنها نیز تابعیت سوریه دارند و تفاوتی با کودکان دمشق ندارند، با این تفاوت که اهالی دمشق مانند هر ملت دیگر در سایه یک دولت طبیعی با موسسات قانونی و مدنی خود زندگی میکنند و روزانه در محل کار و مدارس و دانشگاهها حاضر میشوند و در منازل و بازارها و محلات خود گشتوگذار میکنند.
هجمه تبلیغاتی نیروهای ناتو و رژیمهای عربی وابسته به آن مانعی در کشتار اهالی غوطه نمیبیند که از آن به عنوان ابزاری برای شیطنت و اجرای پروژه های خود استفاده کند. هجمه تبلیغاتی کنونی در پی حوادث و تحولات غوطه شرقی به وجود نیامده، بلکه عکس این موضوع صحیح است. دیروز روزنامه الاخبار لبنان سند خطرناکی از آمریکا در رابطه با پروژه تجزیه سوریه منتشر کرد که در آن به نقل از آمریکاییها آمده بود: ما باید از اوضاع شکننده ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه در زمان انتخابات به صورت مثبت استفاده کنیم و آنها را به سمت کنار گذاشتن گزینه بشار اسد سوق دهیم. این کار از طریق برگزاری نشستهای متعدد در شورای امنیت و افزایش هجمه تبلیغاتی ضد وی امکان پذیر است.
هجمه تبلیغاتی که این سند به آن اشاره کرده بود، متمرکز بر موارد انسانی برای جنایتکار نشان دادن روسیه به عنوان پشتیبان بشار اسد است. بندهای این سند موضوع تازهای به شمار نمیرود، اما تحولاتی که در گفتمان آن در رویکردهای مختلف وجود دارد، نشاندهنده جنونی است که در نتیجه رویکرد ارتش سوریه برای آزادسازی منطقه غوطه شرقی به وجود آمده است.
عبارت های غربی نظیر « تکرار تجربه حلب » وجود دارد که این بوقهای رسانهای مانند طوطی آن را تکرار میکنند. در این رابطه باید به تجربه حلب نگاه کرد تا دید آنها از تکرار چه چیزی میترسند؟ آزادسازی شهر حلب و دور کردن عناصر مسلح که همواره شهر را هدف موشکباران و تخریب قرار میدادند و ایجاد امنیت و بازگشت زندگی طبیعی به آن و آغاز بازسازی شهر همان چیزی است که در این شهر اتفاق افتاده است. ما یک موضوع را در رابطه با حلب نباید فراموش کنیم و آن همان حضور دهها تن از رهبران خارجی عناصر مسلح است که در خودروهایی با شهروندان غیرنظامی از شهر بیرون برده شدند. آیا چنین افرادی در غوطه شرقی نیز حضور دارند؟
موضوع دوم بازی سنتی این رسانه ها با احساسات انسان دوستانه است که عمدتا مسئولیت اصلی آن بر عهده فرانسه است. گویا این کشور هرگز یک دولت استعماری نبوده که روزگاری دمشق را با خمپاره ویران کرده و انقلاب دیرالزور و حلب را با آتش سرکوب کرد. گویا این کشور مسئول بزرگترین کشتار تاریخ بشریت در رواندا نبوده است.
فرانسه در این راستا خواستار بازگشایی گذرگاههای انسانی شده تا بتواند اقدامات غیرانسانی خود را کامل کرده و زمان درگیریها را طولانی کنند. این در حالی است که اسناد موجود نشان دهنده وجود مقادیر فراوانی از تجهیزات جنگی و غیر جنگی در تونلهای غوطه است.
هجوم بوقهای رسانهای عرب و رژیم صهیونیستی به آمریکا با این بهانه دنبال میشود که این کشور در حمایت از عناصر مسلح در غوطه شرقی کوتاهی کرده است. آنها معتقدند که کشورهای اروپایی نیز به جای حمایت تبلیغاتی از عناصر مسلح باید به حمایت کامل از آنها بپردازند.
فاجعهبار ترین عبارت، اما طی روزهای گذشته از یک شخصیت عربزبان مطرح شد که مدعی شد باید جلوی اشغال مجدد غوطه شرقی توسط دولت سوریه گرفته شود، عمق فاجعه زمانی احساس میشود که این موضوع را از یک رسانه انگلیسی و به نقل از یک نظریهپرداز وابسته به عربستان سعودی میشنویم. آیا نمیتوان گفت که این اظهارات نشان دهنده ورشکستگی اردوگاه متخاصم سوریه و محور مقاومت است؟