صراط: نیویورکر نوشته جان کری و ظریف که در زمان مذاکرات بر سر برنامه هستهای ایران علناً و اغلب با یکدیگر دیدار میکردند در حال حاضر دیگر دیداری با یکدیگر ندارند.
رسانه آمریکایی در ادامه عنوان کرده است: «دیدار مونیخ، که سایر طرفهای دخیل در مذاکرات هم در آنجا حضور داشتند، ممکن بود با واکنشهای منفی هم در واشنگتن و هم در تهران مواجه شود. کری از ایرانیها خواست صرفنظر از هر اقدامی که دولت ترامپ انجام میدهد، توافق هستهای را رها نکنند یا مفاد آن را نقض نکنند».
بعد از انتشار این خبر بهرام قاسمی، سخنگوی وزارت امور خارجه با تائید دیدار فوق گفت: چنین دیدارهایی بخشی از سیاست ها و رایزنی برای استفاده بهینه از فرصت جهت تبیین سیاست های جمهوری اسلامی ایران و در جهت تامل هر چه گسترده تر با جهانیان و در مسیر حداکثری تامین منافع ملی است و در حاشیه کنفرانس امنیتی مونیخ هم آقای دکتر ظریف علاوه بر دیدارهای پر شمار با سایر مقامات دولتی و غیر دولتی دیگر کشورها همچنین با جان کری و ارنست مونیز وزیران خارجه و انرژی دولت سابق آمریکا که رویکرد منتقدانه ای در قبال سیاستهای دولت ترامپ دارند دیدار کرد.
اما دیروز ظریف در خصوص جلسه گفت و گو با جان کری در حاشیه اجلاس مونیخ گفت: موضوع این جلسه بیشتر در مورد اینکه سیاست های آقای ترامپ در مورد برجام چیست و چگونه می شود در قبال این سیاست ها عکس العملی مناسب نشان داد تا آقای ترامپ بیش از پیش در آمریکا و دنیا منزوی بشود.
با توجه به صحبت های ظریف احتمالا خبر نیویورکر درست باشد. اما اگر خبر را درست فرض کنیم بلافاصله این سوال مطرح می شود چرا جان کری در این دیدار از ظریف خواسته در هر صورتی و به هر قیمتی ایران در توافق هسته ای بماند. این در حالی است که از زمان اجرای برجام علی رغم مفاد صریح آن درباره تسهیل مبادلات بانکی ایران و یا خرید هواپیما مشکلات عدیده ای بوجود آمده است. در این باره حتی مقامات و مسئولان دولت نیز بر این موضوع صحه گذاشتند که دستاورد ایران آن چنان که انتظار داشته اند نبوده است.
نکته دیگر این است که از زمان روی کار آمدن دونالد ترامپ، سیاست تهاجمی آمریکا در قبال ایران و برجام به شدت افزایش یافته است. در واقع با سیاستی که دونالد ترامپ در پیش گرفته حتی اگر تعلیق تحریم ها را علی رغم گفته های خودش برای بار دیگر تمدید نیز کند نمی توان چندان خوشبین بود که کانال های مبادلات تجاری و اقتصادی ایران با کشورهای دیگر برقرار شود؛ چرا که رئیس جمهور آمریکا عملاً با جنگ لفظی که در پیش گرفته نزدیک شدن هر شرکت و سرمایه گذاری به ایران را اگر نگوییم غیر ممکن بلکه بسیار سخت کرده است.
سایه سنگین بلاتکلیفی بر اقتصاد و تجارت ایران چنان گسترده شده که حتی به هواپیمای وزیر خارجه نیز در فرودگاه های اروپایی اجازه سوخت رسانی داده نمی شود. چند روز قبل روزنامه آلمانی زوددویچه خبر داد که در جریان کنفرانس امنیتی مونیخ که اواسط ماه جاری میلادی برگزار شد، هیچکدام از شرکتهای تامین سوخت حاضر نشدند به هواپیمای حامل محمد جوادظریف وزیر خارجه ایران سوخت رسانی کنند.
یکی از رسانه های فارسی زبان در این باره نوشته بود: ده روز پیش وقتی ظریف، در کنفرانس امنیتی مونیخ پای تریبون میرفت تا از مواضع ایران دفاع کند، کمی آن طرفتر در فرودگاه مونیخ مسئولان دولت آلمان به آب و آتش می زدند تا از یک آبروریزی جلوگیری کنند... علت عدم تامین سوخت هواپیمای ظریف هرچه باشد، شباهتهایش با سالهای تحریم زیاد است. بعضی تحریمها در عمل برگشته بدون آنکه روی کاغذ برگشته باشد.حالا دو سال بعد از اجرایی شدن برجام، از یک طرف انتقال پول نفت ایران مشکل پیدا کرده و از طرف دیگر خرید سوخت هواپیمای آقای ظریف در یک فرودگاه اروپایی.
حال دوباره به همان سوالی که در ابتدا مطرح شد باید برگشت که چرا جان کری علی رغم انجام یکسویه تعهدات تاکید دارد که ایران در هر صورتی باید در برجام بماند و آن را ترک نکند. در این باره به طور کلی می توان دلایل زیر را برشمرد:
*جان کری توافق هسته ای را یک از دستاوردهای مهم دموکرات ها بخصوص خودش و باراک اوباما می داند و تمایل دارد آن را حفظ کند. بخصوص این که در رسانه های آمریکایی مطرح شده این احتمال وجود دارد در انتخابات بعدی ریاست جمهوری آمریکا جان کری به عنوان رقیب ترامپ از سوی حزب دموکرات انتخاب شود. در صورت وقوع چنین اتفاقی بدون شک با حفظ توافق هسته ای، کری می تواند از برجام به عنوان یک برگ برنده در مناظرات علیه ترامپ استفاده کند. به خصوص اینکه رئیس جمهور فعلی آمریکا از زمانی که کمپین انتخاباتی خود را آغاز کرده بود بارها وعده داده که برجام را کنار خواهد گذاشت اما تا کنون موفق به انجام این کار نشده است.
*جان کری از پیشرفت ها و توانمندی های ایران در حوزه هسته ای آگاهی دارد و می داند در صورت خروج طرفین از برجام، ایران با سرعت بیشتری به سمت غنی سازی و پیشرفت در حوزه هسته ای حرکت خواهد کرد. در این صورت دیگر بسیار بعید است کشوری بتواند مانع پیشرفت ایران در دانش هسته ای شود. این وضعیت بخصوص برای رژیم صهیونیستی گران تمام خواهد شد که تمام تلاش خود را انجام داده تا با هر ترفندی صنعت هسته ای ایران را به تعطیلی بکشاند.
* شاید جان کری تصور می کند در صورت از بین رفتن توافق هسته ای، کانون های بحرانی ایران و غرب افزایش می یابد و از آن جا که در آمریکا دونالد ترامپ بر سر کار است شاید احتمال درگیری ایران با آمریکا و یا متحد منطقه ای آنها یعنی رژیم صهیونیستی و یا شریک آنها یعنی عربستان سعودی افزایش می یابد.
اما صحبت های جان کری بنا به هر دلیلی که گفته شده باشد یک نکته مشخص است و آن اینکه ایران همیشه عنوان کرده به عنوان طرف اول از برجام خارج نخواهد شد اما چنان که آمریکایی توافق هسته ای را کنار بگذارد بر اساس منافع و مصالح خود تصمیم خواهد گرفت و به این امر حتما واکنش نشان خواهد داد. نکته دیگر این است قبل از روی کار آمدن ترامپ، جان کری و باراک اوباما علی رغم تعهدی که داده بودند تا مانع تمدید قانون تحریمی ایسا علیه ایران شوند از زیر بار تعهد شفاهی خود برای پایان دادن به قانون تمدید ۱۰ ساله تحریمهای ایران شانه خالی کردند. بنابراین تجربه ثابت کرده هرگز نمی توان حتی به توافقنامه ای که یک طرف آن آمریکایی ها است اعتماد کرد بنابراین به طریق مسلم نمی توان به گفته ها و صحبت های شفاهی آنها نیز استناد و اعتماد کرد.