صراط: به گزارش جام جم، حاشیهها دست از سر شهردار تهران برنمی دارد، یا شاید این محمدعلی نجفی است که ول کن حاشیهها نیست. هرچه هست حرف و حدیث درباره اش زیاد است، او آدم سر به گریبانی نیست و حاشیه هایش جانانه است. همیشه همین طور بوده؛ از دوره وزارت نجفی درآموزش و پرورش که مربوط به سالهای 68 تا 76 است و زمان زیادی از آن میگذرد که بگذریم در دهه 90 هرچه از او یادمان میآید حاشیه است.
دیروز این وضع به اوج خودش رسید. داستان با انتشار خبر غیررسمی استعفایش آغاز شد و تا بعد از ناهار ادامه یافت. ازصبح تا ظهر هرچه در رسانهها مطرح شد حاشیه بود، حاشیههای یک مرد66 ساله که برای طیفی خاص آنچنان کاریزما دارد که وقتی حتی مثل دیروز سکوت مطلق میکند دیگران به جایش حرف میزنند و سپر بلا میشوند.
دیروز همه اعضای شورای شهر تهران خبر استعفای نجفی را تکذیب کردند.
مجید فراهانی گفت اصلا موضوع را نشنیده، حجت نظری بصراحت چنین اخباری را شایعه نامید، حسن رسولی هم گفت که استعفای شهردارصحت ندارد.
زهرا نژادبهرام اما ضمن رد استعفای نجفی جملهای بر زبان راند که معنی دار بود. اوگفت تاکنون هیچ استعفای کاغذی از جانب شهردار ندیده است؛ جملهای که فقط احتمال درستی استعفای نجفی را تقویت میکرد.
ناهید خداکرمی هم با رد سفت و سخت این خبر، استعفای شهردار را فرض گرفت و گفت به فرض هم اگر استعفایی در کار باشد شورا آن را نخواهد پذیرفت اما علی اعطا که سخنگوی شوراست خاص ترین واکنش را داشت و گفت که این خبر را نه تائید میکند و نه تکذیب؛ واکنشی که شنونده را معلق و بلاتکلیف میگذاشت و نشان میداد که او حتما از اصل موضوع باخبر است.
محسن هاشمی، رئیس شورای شهر پنجم پایتخت نیز که مرد سیاستمداری است در یک جمله خلاصه کرد که «فعلا در اینباره حرف نمیزنم.»
در همه این لحظات البته فقط احمد مسجدجامعی بود که حقیقت را رک و راست گفت، او همان ابتدای صبح از استعفای نجفی خبر داد تا از این به بعد نیز افکارعمومی و رسانهها به او به چشم یک منبع مطلع نگاه کنند.
اما چندساعتی که با موجی ازتکذیب همراه بود به رسانهها سخت گذشت، گرچه شواهدی در دست بود که ثابت میکرد شنیدهها درست است، مثل لغو یکباره و غیرمنتظره نشست خبری مهدی حجت، معاون شهرسازی شهرداری تهران آن هم با وجود حاضرشدن خبرنگاران دعوت شده به سالن مراسم و البته حکم انتصابی که محمدعلی نجفی برای اکبر نعمتی امضا کرد و او را به سرپرستی سازمان خدمات اجتماعی شهرداری منصوب کرد؛ از آن انتصابهای لحظه آخری و مرسوم در ایران.
تائید استعفا + عارضه پزشکی
اما این بارهم ماه پشت ابر نماند. خبرش ساعت یک و شش دقیقه ظهر روی خروجی خبرگزاری مهر قرارگرفت؛ خبر بررسی استعفای شهردار تهران بعد ازتعطیلات نوروز. همه کسانی که قبل از ظهر در گفتوگو با خبرنگاران ماجرا را انکار کرده بودند بعد از ناهار کاری که محسن هاشمی ترتیب داده بود وارد فاز تائید شدند. مجید فراهانی گفت خبر استعفا واقعیت داشته و محمد علیخانی نیز توضیح داد که محمدعلی نجفی دچار یک عارضه جدید پزشکی شده است.
اما این عارضه جدید چیست؟ پاسخ این سوال را قبلا برخی شایعهها داده اند ازجمله این که شهردار تهران به سرطان پروستات مبتلاشده است.
روابط عمومی شهرداری تهران همه دیروز را غرق در سکوت بود و برای همین هیچ خبرنگاری نتوانست تائید یا تکذیب این شایعه را ازآنها بگیرد ولی عبدالرحیم کرکهآبادی، مدیرکل دفتر شهردار تهران که ازجمله تکذیبکنندگان موکد خبراستعفا بود به ایسنا گفت، سرطان پروستات نجفی هم آخرین ورژن شایعات درباره اوست.
اما شایعه یا حقیقت قطعا پرونده بیماریهای پیشین او نزد افکارعمومی همچنان باز است، مشکلاتی که همیشه بخشی از حاشیههای نجفی را ساخته است.
نجفی 24 مرداد 92 بهعنوان وزیر پیشنهادی دولت روحانی به مجلس معرفی شد اما نتوانست از آنها رای اعتماد بگیرد. 142 رای مخالف علیه او در ازای 133رای موافق برای کسی که قرار بود برمسند وزارت آموزش وپرورش، مهمترین و کلیدیترین وزارتخانه کشور تکیه بزند برای دولت تازه روی کارآمده یازدهم مثل یک شوک بود.
شاید همین شد که حسن روحانی فقط سه روز بعد از این اتفاق، نجفی را به سمت ریاست سازمان میراث فرهنگی منصوب کرد تا با زبان بیزبانی به مخالفان گزینه پیشنهادیاش بگوید که چقدر به او باور دارد.
باوجود این حمایت بیدریغ اما محمدعلی نجفی فقط شش ماه در این سمت دوام آورد. متن استعفای او روز 14بهمن92 منتشر شد که در آن بصراحت از بیماریاش بهعنوان دلیل اصلی استعفایش سخن میگفت.
بیماری قلبی و دیسک کمر سالهاست که با نجفی همراه است و روی زندگی شخصی و کاریاش سایه انداخته. او حتی امسال نتوانست بهواسطه دیسک کمرش به مراسم اربعین برود در حالی که اطرافیان او جلوتر به عراق سفرکرده بودند تا مقدمات حضورش را فراهم کنند.
شاید نجفی دیگر وقت بازنشستگی و استراحتش باشد آن هم در شرایطی که عملکرد سالهای اخیرش از نیاز جدی او به کنارهگیری از سمتهای جدی حکایت دارد.
عدهای محمدعلی نجفی را خسته ترین مدیر مینامند و استدلالشان ماندگاری اندک او در پستهایی است که در آن به کار گمارده میشود مثل حضور هفتماههاش درشهرداری تهران، حضور شش ماهه درمیراث فرهنگی، ماندنش به مدت فقط شش ماه در ستاداقتصاد مقاومتی و سه ماه سرپرستیاش بر وزارت علوم.
مراحل قانونی یک استعفا
هرشهرداری که استعفا میدهد باید استعفای خود را به طور رسمی به شورای شهر تقدیم کند و اعضای شورا در جلسهای رسمی این استعفا را بررسی کرده و آن را به رای بگذارند.
به گفته مهدی چمران، رئیس پیشین شورای شهر تهران، در جلسه بررسی استعفای شهردار موافقان و مخالفان صحبت میکنند و شهرداری مستعفی نیز دلیل میآورد و دلایل استعفایش را شرح میدهد. توضیحات او ممکن است برخی اعضا را قانع کند و برای برخی قانعکننده نباشد، به همین دلیل رایگیری میشود و اگر رای اکثریت به استعفای شهردار باشد، استعفایش پذیرفته میشود.
این استعفا وقتی وجهه قانونی پیدا میکند که در فرمانداری نیز بررسی شود. فرمانداری البته نظر مصلحتی درباره استعفای شهردار نمیدهد و باید و نباید تعیین نمیکند بلکه متن استعفا را از نظر شکلی و محتوایی بررسی میکند تا مغایرتی با قانون نداشته باشد.
بعد از استعفای شهردار بلافاصله سرپرست تعیین میشود که طبق قانون مدت ماندگاری سرپرست درشهرداری دو ماه است و پس از آن لازم است تا برای شهر، شهردار انتخاب شود. در شهر تهران پس از انقلاب اسلامی استعفایی شبیه آقای نجفی وجود نداشته، گرچه مواردی از استعفا بوده است.
مثلا در شورای شهر اول به علت درگیری میان شورا و شهرداری، آقای ملکمدنی شهردار وقت کنار گذاشته شده و آقای الویری به جایش منصوب شد که البته بعد از آمدن وی نیز شورای اول منحل و آقای مقیمی از سوی وزیر کشور به سرپرستی شهرداری تهران منصوب شد. زمانی که آقای احمدینژاد، شهردار تهران بود و در انتخابات ریاست جمهوری پیروز شد نیز او از سمت شهرداری استعفا داد. اما بعد از سال 82 شهر تهران دیگر هیچوقت شاهد استعفای شهردار نبود تا دیروز.
از ابتدای انقلاب تا به حال شهرداران تهران همواره چهرههای سیاسی و شناخته شدهای بودند درحالی که بهتراست اینگونه نباشد، چون گرچه شهرداری بخصوص درتهران یک شغل سیاسی است اما یک شغل تخصصی هم هست وشخص شهردار باید مدیریت شهری بداند.
به عبارت دیگر شهرداری تهران از نظر اهمیت و جایگاه، دستکمی از وزارتخانه ندارد و لازم است اداره کننده آن یک متخصص باشد و این تخصص را در عمل و نه در حرف پیاده کند.
برای همین است که گفته میشود حتی اگر شهردار یک چهره سیاسی است وقتی پشت میز و صندلیاش قرار میگیرد، باید لباس سیاست را از تن در بیاورد، چون اگر غیر از این باشد، شهر روی آبادانی نمیبیند.
جوسازی دوستان
حالا که استعفای شهردار تهران حتمی شده، حالا که به احتمال زیاد شورای شهر مدافع او نیز به خاطر مشکلات جسمی پیش آمده برای نجفی با استعفای او موافقت میکند، عدهای مشغول حاشیه سازیاند و چیزهای بی ربط را به این استعفا ربط میدهند مثل اتفاق روز 15 اسفند درمراسم بزرگداشت روز زن که دختربچهها مقابل چشمهای شهردار، حرکات موزون کردند.
شاید این اتفاق در طول عمرکاری و مسئولیتی نجفی بیسابقه بود، حضوری که خیلی چیزها را در او و سازمان تحت فرمانش به چالش کشید.
با این که دیروز محمد علیخانی از اعضای شورای شهر گفت نمیتوان تاثیر فشارهای سیاسی را بر استعفای نجفی کتمان کرد و مدیر کل دفترشهردارنیز سعی داشت ارسال اسناد تخلفات شهردار سابق به قوه قضاییه و نشان دادن باتلاقی را که تیم قبلی درست کرده بودند، علت خصومت با نجفی معرفی کند اما حقیقت این است که انتقادها به نجفی و عملکردش فراتر از این موضوعات است.
او متولد خیابان آریانا درمحله سلسبیل تهران است، ویژگی ای که میتوانست برای او نقطه قوتی باشد ازاین منظرکه او زاده تهران و شهردار تهران است، کسی که مشکلات زادگاهش را خوب میشناسد و قطعا برای رفع مشکلاتش باید نسخههایی خاص داشته باشد.
اما در هفت ماهی که او برصندلی شهرداری نشست تقریبا برای تهران کاری که به چشم بیاید انجام نداد، حتی این روزها که نوروز پشت در شهر ایستاده است، تهران بوی عید نمیدهد.
در سادهترین مثال، شهرداری تهران حتی نتوانست طرح ترافیکهای سال97 را مدیریت کند بهطوری که با طرح پیشنهادیاش کاملا رودرروی مردم و البته رسانهها ایستاد.
در گزارش صد روز عملکردش نیز محمدعلی نجفی فقط ریاست سابق شهرداری را به چالش کشید به طوری که منتقدانش گفتند او به جای فرافکنی و حرف زدن ازگذشته باید درباره کردههای خودش گزارش میداد.
در واقع عدهای این ناکارآمدیها را فراموش کردهاند و حالا دارند از نجفی یک قربانی میسازند، قربانی بیماری و قربانی فشار جریانهای مخالف درحالی که اگر به برنامههای او زمانی که داشت از شورای شهر رای اعتماد میگرفت توجه کنند، انحراف نجفی حتی از خودش را خواهند دید.
نجفی میخواست تهران را به شهری اسلامی، جهانی، مدرن، تاریخی، آنلاین، مشارکت جو، شهروندمدار، دانشبنیان و ارتباطی و در یک کلام شهری برای زندگی تبدیل کند که نکرد. بدتر این که گویا درمدت شهرداریاش او دلش با تهران نبوده و قصد ترکپست داشته آنچنان که دیروز زعیمزاده جانشین سردبیر فرهیختگان به مصاحبه چندی قبل عطریانفر از چهرههای مشهور و تاثیرگذار جریان سازندگی با این روزنامه اشاره کرد و نوشت که عطریانفر میگوید نجفی آماده استعفاست.
پس سودای استعفا پیش از حاشیههایی که عدهای میکوشند آن را به استعفای نجفی ربط دهند در ذهن او موج میزده است. حقیقت این است که نجفی قربانی نیست، بلکه این تهران است که قربانی سوءمدیریتها میشود و داستان قربانی شدنش گویی تمامی ندارد.
او نتوانست
مجتبی شاکری، عضو پیشین شورای شهر تهران گفت: از همان ابتدا که اسم آقای نجفی بهعنوان شهردار تهران مطرح شد، حتی شورای شهر فعلی هم نسبت به این انتخاب به واسطه مشکل بیماری قلبی ایشان دچار تردید بود؛ ضمن این که آقای نجفی تجربه زیادی در مدیریت شهری ندارند و بررسی سابقه فعالیت آنها در سازمان برنامه، میراث فرهنگی و گردشگری این ضعف را نشان میدهد.
این در حالی است که باید یادآور شد شهردار در این مدت چند کار گرهگشا را باید انجام میداد، اما نتوانست در این خصوص کاری کند؛ به همین خاطر استعفای شهردار بیشتر معطوف به این مساله است. اصلیترین این کارها تامین منابع پایدار شهر بود، چرا که ادعا داشت در تهران منابع پایدار شهری وجود دارد و مدیران پیشین توانایی استفاده از آن را نداشتهاند، اما گذر زمان ثابت کرد آقای نجفی در این حوزه برخلاف ادعایشان نتوانستند کاری انجام بدهند.
کسب دیون شهرداری از دولت هم مساله دیگری است که در اولویت کاری او قرار داشت. برخلاف رابطه نزدیکش با دولت و البته حضورش در هیات دولت برخلاف آقای قالیباف، انتظار میرفت در کسب انباشت طلب 14 هزار میلیارد تومانی شهرداری از دولت کاری صورت بدهد،اما این مورد هم راه به جایی نبرد.
این درحالی است که آقای نجفی دست به تغییر تمام مدیران و معاونان و شهرداران مناطق تهران زد؛ اتفاقی که قطار در حال حرکت شهرداری را با شوک و ایست بزرگی روبهرو کرد.
بنابر این با همه این ضعفهای مدیریتی در این مدت کوتاه این که دلیل استعفای شهردار تهران را پای فشارهای بیرونی بگذارند یا بیماری شان را بهانه کنند درست نیست، چراکه با نگاهی به کارنامه کاری و ضعفهای اجرایی آقای نجفی میتوان به دلایل این استعفا پی برد.
شوخی با استعفا
دیروز در فضای مجازی استعفای شهردار تهران سوژه طنز برخی کاربران شد.
محمدرضا: نجفی مسئولیت قبول میکند، دو سه ماه هم هست، یک دوری میزند و بعد میگوید نپسندیدم!
رجبی: در دوره شهرداری قالیباف هر هفته یک خبر افتتاح داشتیم. در دوره شهرداری نجفی هر هفته یک خبر استعفا و یک خبر تکذیب داریم.
چهارشنبه سوری پر قربانی و عجیبی شد، رکس تیلرسون به خانه رفت، حمید بقایی به زندان و استیون هاوکینگ به آن دنیا. خبررسیده که نجفی، شهردار هم استعفا کرده است.
سر جدتان شهردار بعدی را که انتخاب میکنید، طوری باشد که باتری قلبش حداقل تا دو سال کار کند و در شش ماه اول به تِپ تِپ نیفتد!
سخاوتیان: اینکه نجفی هر دفعه بیماری را برای استعفا دادن بهانه میکند. مرا یاد برخی میاندازد که در دوران تحصیل هر روز گواهی پزشکی میآوردند.
قلب یخی: احتمالا در برج میلاد آقای شهردار زیاد هیجانزده شده و به قلبش فشار آمده.
پهلوان: از این به بعد هر سمتی به نجفی میدهند باید قبلاش تاکید کنند سمت داده شده پس گرفته نمیشود.