صراط: جناب حجت الاسلام شیخ قیس الخزعلی دبیرکل عصائب اهل الحق ،در ابتدا درباره نحوه و چگونگی برگزاری انتخابات پارلمانی که قرار است ظرف روزهای آتی برگزار شود، مطالبی را برای ما به صورت کلی توضیح دهید، آیا دستهبندیها و ائتلافها و جناحهای سیاسی اکنون شکل یافتهاند و آیا این تشکیلات به وضوح قابل مشاهده هستند یا این که تاکنون در مرحله مقدماتی و مطالعاتی به سر میبرد.
به گزارش تسنیم، شیخ قیس الخزعلی : بسم الله الرحمن الرحیم،البته همان گونه که میدانید اوضاع سیاسی عراق پس ازسال 2003 به موضوع انتخابات توجه بسیاری دارد، چرا که ما انتخابات را عامل ایجاد تغییر و اصلاح در وضع سیاسی عراق میدانیم، اوضاع سیاسی عراق به صورت کلی به گونهای است که رضایت مردمی را با خود به همراه ندارد، اما به طور حتم دو گزینه درپیش روی وجود دارد، یا این که گزینه تغییر ریشهای را برگزینیم، که البته این امر مستلزم رخ دادن انقلاب یا کودتاست، و تحقق آن اکنون با توجه به اوضاع عراق امری بسیار دشوار است، یا اینکه گزینه تغییر تدریجی را انتخاب کنیم.
گزینه دوم همان گزینهای است که هیچ گزینه دیگری را به جز آن پیش روی خود نداریم، این امر از طریق برگزاری انتخابات حاصل میشود، در نتیجه گزینه انتخابات گزینه اصلاح تدریجی و تغییر است، اگر چه این تغییر یا اصلاح پیشبینی هم نمیشود در حد خواست ملت عراق باشد، و ما به این امر اذعان داریم، اما وسیله جایگزین دیگری فعلا پیش رو نداریم به همین دلیل به تغییر تدریجی بسنده میکنیم، ان شاء الله به مرور و با افزایش این تغییرات نتیجه قابل توجهی حاصل شود.
البته در این بین هستند کسانی که میخواهند روحیه نا امیدی را در میان آحاد جامعه بپرورانند، آنها میخواهند کاری کنند تا ملت از مشارکت و حضور در انتخابات دلسرد شوند، به همین دلیل از این طریق میخواهند کسی در انتخابات مشارکت نداشته باشد، معتقدیم این طرز فکر هرگز به صلاح ملت و کشور عراق نخواهد بود، چرا که همان طور که گفتم ما گزینه سومی پیش روی خود نداریم، تا ارائه شود، گزینهای که بتوان بعد از مطالعه آن را مورد بحث و بررسی قرار دهیم.
اگر گزینه عدم مشارکت در انتخابات گزینهای منطقی و معقول باشد، جای بحث داشت، اما این مسئله یک عملکرد درست و نشاندهنده جامعهای با تفکر سالم نیست، باید اضافه کنم همین که کسانی هستند که میخواهند روحیه ناامیدی را دربین مردم رواج دهند خود این مسئله دردآور است، و به زیان ملتها تمام میشود، ملت مانند پیکر انسان است اگر روح و جانش را از دست دهد این ملت دیگر مرده است، و ملتی که میمیرد در وضعیت بسیار دشواری قرار میگیرد.
ما معتقدیم اکنون فرصتی برای ایجاد تغییر فراهم آمده است، اگر چه این تغییر جزئی، تدریجی و نسبی است و هرگز نباید از آن انتظار ایجاد تغییر ریشهای را داشته باشیم، ان شاء الله از طریق فهرستهای انتخاباتی موجود تغییرات حاصل شود.
البته عملا نیز اسامی جدید و خونهای تازهای در این فهرستها به چشم میخورد، ما چهرههای جدید و ائتلافهای جدیدی را شاهد هستیم، البته ما فرصتی واقعی هم میبینیم تا ائتلافهایی تازه شکل بگیرد، ائتلافهایی هم که بعد از برگزاری انتخابات تشکیل خواهد شد، ائتلافهایی ملی خواهد بود که با کمک آنها بتوانیم از مرحله سهمخواهی و سهمگیری عبور کنیم.
اگر همین یک مسئله از این انتخابات محقق شود، یعنی عبور از سهمخواهی و سهمگیری یا حداقل به سمت حذف تدریجی این سهمخواهی پیش رویم این خود به تنهایی یک اصلاح بزرگ به شمار خواهد آمد، اصلاحی بزرگ در اوضاع ملت و کشور عراق رخ خواهد داد.
معتقدم این مهم ممکن است محقق شود، به همان دلایل که توانستیم شرایط داعش و دشواریهای ناشی از داعش برای ملت عراق را برطرف کنیم.
همین شرایط شکلگیری دوران داعش سبب شکلگیری هوشیاری بسیار زیاد در بین آحاد جامعه عراقی در این کشور شد، همه آحاد جامعه عراقی را در برگرفت، خواه سنی باشند یا شیعی یا کُرد فرقی نمیکند، مبارزه با داعش سبب شد تا اختلافات طایفهای در عراق به شکل عمدهای کاهش یابد، وباعث وحدت و نزدیکی بیش ازپیش آحاد جامعه عراقی با یکدیگر شد.
این رو اکنون یک فرصت واقعی و حقیقی برای دوران بعد از برگزاری انتخابات به منظور شکلگیری ائتلافهای سیاسی که نمایندگی تمام گروهها و دستههای جامعه را برعهده بگیرند به وجود آمده است، اگر با کمک این ائتلافها بتوانیم به دولت اکثریت سیاسی دست یابیم که همان اکثریت سیاسی ملی هستند و همچنین در این بین معارضانی هم داشته باشیم که در اقلیت باشند، این نتیجه خوبی خواهد بود، در این اکثریت باید همه تشکیلات و گرایشهای جامعه حضور و مشارکت داشته باشند، باید گروههای شیعی، سنی و کرد در کنار هم باشند و با تحقق این امر ما میتوانیم بگوییم خواهیم توانست گامی بزرگ را در جهت اصلاح برداریم، به عقیده من تحقق این امر عملی و امکان پذیر است.
اما برای تحقق آن نیاز به همکاری یکدیگر و ایجاد انگیزه و امید دریکدیگر برای رسیدن به این نتیجه هستیم و ان شاء الله این امر محقق خواهد شد.
جامعه عراق اکنون از گسست موجود و دسته بندیهای کنونی احساس رضایت ندارد، به عنوان مثال در بین شیعیان هم این مسئله حاصل شده است، مثلا موضوع سید عمار حکیم و ائتلاف با عامری، گویی یک نگرانی و اضطراب در بین مردم از این اوضاع وجود دارد شما این نگرانی را چگونه تفسیر میکنید؟
شیخ قیس الخزعلی : به عقیده من این ائتلافها و یا خروج برخی از این ائتلافها همان گونه که اخیرا نیز شاهدش بودیم، میتواند نشاندهنده این باشد که این ائتلافها در زمان شکلگیری به صورت دقیق و مطالعه شده صورت نگرفته بودند، این مسئله میتواند یکی از دلایل این امر تلقی شود، اما به طور حتم این خروج به دلیل گسست و شکاف حاصل نشدهاند، بلکه برهم خوردن چنین ائتلافهایی بیشتر نشانه وجود مشکلات فنی هستند، حتی میتواند به منافع انتخاباتی هم مربوط باشند، از این روبه نظر این مسئله نمیتواند به عنوان یک نشانه بزرگ که مایه نگرانی باشد تلقی شود، اصلا چنین تصور و اعتقادی درست نیست.
به موجب قانون انتخاباتی عراق که زیر سقف پارلمان این کشور تدوین شد و به تصویب رسید، این قانون به گونهای تدوین شده که به نفع ائتلافهای بزرگ نیست، بلکه به موجب این قانون ائتلافهای با حجم متوسط و میانه میتوانند از آن سود ببرند.
از این رو ائتلافهای بزرگ با ضرر و زیان روبرو شدند، و حتی با شکافها و تقسیم بندیهایی روبرو شدند، این امر نه تنها درمیان گروههای شیعی که حتی درمیان گروهها و ائتلافهای سنی هم نظیرش را شاهد بودیم، و ائتلافهایی هم در این بین به کارشان پایان دادند.
نظر شما درباره احتمال برپایی یک ائتلاف بین سید مقتدی و سید عمار در انتخابات چیست؟
شیخ قیس الخزعلی : برادر عزیز این پرسش را از خود آنها بپرسید و این سوال را از من نپرسید.
بعد از شکست داعش آیا جریان شما بیشتر به سمت سیاسی شدن پیش میرود یا نظامی بودن؟ یعنی در این شرایط که ممکن است نبرد با داعش به پایان رسیده باشد، عصائب اهل الحق نیز به تبع آن نقش سیاسی بیشتری خواهد داشت؟
شیخ قیس الخزعلی :البته ما سلاح را در زمان و مکانی که لازم باشد برداریم بر میداریم، حمل سلاح از نظر ما تنها وسیله است و هرگز به دید یک هدف نهایی به آن ننگریستیم، اکنون نیز درست است که بر داعش پیروز شدیم این از نظر نظامی درست است ولی تهدیدهای داعش از منظر امنیتی همچنان باقی است، بسیار طبیعی است که اکنون فعالیتهای خود را بیشتر بر پیروزی درعرصه سیاسی متمرکز کنیم.
به عقیده من حجم واندازه پیروزی به دست آمده نظامی به هر اندازه که باشد، اگر توام باپیروزی سیاسی نباشد، پیروزی نظامی محقق شده هم رفتنی خواهد بود، و جانفشانیها وخونهایی که در این راه ریخته شده و نثار گشته همه برباد خواهند رفت، از این رو معتقدم مسئولیت حفاظت از پیروزی نظامی و جانفشانیهایی صورت گرفته در این راه ما را ناگزیر میکنند تا هم اکنون نیز به دنبال تحقق یک پیروزی سیاسی باشیم.
معتقدم پیروزی سیاسی که ما باید به دنبال تحقق آن باشیم، در دو مسئله بسیار مهم و اساسی خلاصه میشود؛
مسئله نخست، پایان دادن به موضوع سهم خواهی وسهمگیریهای سیاسی است، باید به فکر پایان دادن به فسادی باشیم که روند اوضاع سیاسی کشور را دربرگرفته است.
مسئله دوم، روی کار آمدن و به عرصه رسیدن خونهای جدید در قالب تحول سیاسی عراق است، باید چهرههای جدید سیاسی روی کار آیند شخصیتهایی پاکدست با تاریخچه و سابقههای درخشان و با تجربهای که از این طریق بتوانیم اطمینان حاصل کنیم با کمک این چهرههای جدید و پاکدست دیگر دوباره شاهد شکلگیری و آلوده شدن چهرههای سیاسی به فساد در کشور نباشیم، به همین دلیل معتقدم ان شاء الله روند امور به این سمت درست به پیش خواهد رفت.
هم اکنون فهرست انتخاباتی الفتح فهرستی است که کفه سنگینی معنوی آن محسوس است، میتوانم بگویم ماشاء الله بیشترین تعداد شخصیتهای این فهرست از شخصیتهای برجستهای هستند، و دستاوردهای قابل قبولی دارند، و انتظار هم میرود دستکم دستاورد فهرست انتخاباتی الفتح دستاورد خوبی باشد، برخی میگویند این فهرست در انتخابات اول خواهد بود برخی میگویند دوم خواهد بود، این مسائل را نتایج انتخابات تعیین خواهد کرد.
اما با درنظر گرفتن تمام احتمالات دستاورد این فهرست قابل قبول خواهد بود، و در تعیین وانتخاب نخست وزیر آینده عراق فهرست الفتح نقشی بسزا و تاثیرگذار خواهد داشت، از این رو ان شاء الله این انتخابات وحاصل آن با حمایت پروردگار متعال به نفع ملت، میهن وکشور عراق باشد.
اگر شیعیان در این انتخابات به نتایج قابل توجهی دست نیابند آیا ماحصل از این انتخابات تاثیر غیر مثبت ومنفی برنیروهای داوطلب مردمی خواهد داشت؟ همچنین آیا برای نیروهای عصائب اهل الحق حامل نتایج منفی خواهد بود، مثلا انحلال این نیروها یا ادغام آنها مطرح خواهد شد؟ آیا نتایج حاصل از انتخابات اگر برای شیعیان ضعیف باشد تاثیری بر این نیروهای داوطلب مردمی خواهد داشت ؟
شیخ قیس الخزعلی:نخست این که واقعا معتقد نیستم شرایط برای فراهم شدن فرصت دیگری به منظور گرد آمدن تمام شیعیان در یک ائتلاف محقق شود، اگر نگویم تحقق این امر محال است میتوانم بگویم تحقق آن بسیار بسیار بسیار دشوار خواهد بود، و به صراحت بگویم عدم تحقق این امر هم به مثابه شکست بزرگ تلقی نمیشود، ابتدا بگویم دیگر نمیتوان مجددا تمام این گروههای سیاسی شیعی را گردهم جمع کرد، مسئله دیگر با توجه به تحولات اوضاع سیاسی عراق و با درنظر گرفتن اوضاع ملی و اجتماعی جامعه عراقی تلاش برای جمع آوری و گردآوری شیعیان در یک صف باعث خواهد شد تا دیگر گروهها و دستههای عراقی هم به طبع به دنبال صف آرایی باشند، چرا که هر عملی عکس العملی را به دنبال خواهد داشت.
از این رو این اقدامات می تواند سبب شوند تا مسئله سهم خواهی و سهمگیری در عراق به روال سابق ادامه پیدا کند، از این رو معتقدم با وجود ممکن نبودن مسئله گردآوری گروههای شیعی در یک صف واحد و یا در یک فهرست مشترک و یا حضورشان دریک ائتلاف مشترک پس از برگزاری انتخابات، اما این امر نمیتواند مانع از تاثیرگذار بودن اکثریت شیعی در داخل نظام شود.
یعنی می تواند در جایی اکثریت شیعی در داخل اکثریت سیاسی شکل بگیرد، و همین اکثریت به عنوان دست آورد از منافع اکثریت شیعیان درعراق حمایت کنند، مثلا برای تعیین نخست وزیر نقش آفرینی کند، اما درعین حال تمام حقوق دیگر بخشهای این ائتلاف سیاسی را درعین حال حفظ کند، به گونهای که اصل عدالت و مشارکت حقیقی را محقق کند.
نیروهای داوطلب مردمی از این امر یعنی بعد از انتخابات چه به صورت مثبت یا منفی متاثر خواهند شد؟
شیخ قیس الخزعلی :به دور از اینکه چه پیش خواهد آمد، معتقدم فهرست انتخاباتی الفتح اگر به تعداد خوبی از کرسیهای پارلمان عراق دست یابد به گونهای که این فهرست را تاثیرگذار کند تا نخست وزیر را تعیین کند، در این صورت به شکل مثبتی در حمایت و محافظت از این توان نظامی مهم که تاسیس آن براساس قانون پارلمان عراق صورت گرفت و شکل گیری آن با فتوای مرجعیت عالی محقق شد، و آحاد تشکیل دهنده آن نیز از شهروندان عراقی هستند، دراین صورت این گروه مردمی مصون و محفوظ باقی خواهد ماند، چرا که این نیروها سوپاپ اطمینان نظامی و امنیتی برای عراق به شمار میآیند، اگرچه ایمان و عقیده داریم که باید نیروهای داوطلب مردمی را از کشمکشهای سیاسی دور نگاه داشت.
اکنون معتقدیم و ایمان داریم که همه چیز دیگر تمام شده و نیروهای داوطلب مردمی یک موجودیت نظامی هستند، اما باید از این نیروها به عنوان نیروهای نظامی محافظت لازم به عمل آید، چرا که آمریکاییها بارها و بارها تلاش کردهاند تا این نیروها را محو کنند و به دنبال آن عراق برگ برنده توان نظامی خود را از دست بدهد، برگ برندهای که پس از پیروزی بر داعش آن را به دست آورده است.
نیروهای داوطلب مردمی بعد از پایان مبارزه با داعش چه خواهند کرد؟ تشکیلات و تمرکز آن به چه نحوی خواهد بود؟ یعنی این نیروی نظامی را چگونه میتوان بعد از این نبرد بقا و ماندش را تفسیر و تعریف کرد؟ قرار است این نیروها به چه کاری دست بزنند؟
شیخ قیس الخزعلی:گمان نمیکنم کسی باشد که گمان کند، خطرهای نظامی که عراق را تهدید میکرده و میکنند از عراق دور شدهاند، آن هم تنها با پایان یافتن حضور نظامی داعش.
داعش علتی برای یک خطر نبود، داعش ماحصل یک خطر بود، داعش نتیجه چندین پروژه بود، کشورها و نهادها و سرویسهای اطلاعاتی که عامل به وجود آمدن داعش بودند، هنوز هم حضور دارند و میتوانند خطری نظیر داعش را به وجود آورند، حتی میتوانند تهدیدی دیگر را برای دولت عراق فراهم کنند، این امر امکان پذیر است، منظورم این است که خطرهای نظامی برضد عراق به دلیل موقعیت ژئوسیاسی که از آن برخوردار است و به دلیل ثروتهایی که دارد وبه دلیل رابطهای که این کشور با یک موضوع اعتقادی دارد نشان داد این مسئله اخیر یکی از مهم ترین انگیزههای شکلگیری تحولات سیاسی و نظامی درمنطقه است، همین مسائل سبب میشوند تا عراق به عنوان سیبل درنظر بعضی متصور باشد.
منظورم از موضوع اعتقادی مسئله ارتباط عراق با موضوع ظهور حضرت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است، و این که عراق قرار است پایتخت (دولت) امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف باشد، البته این مسئله ما را به یاد تصمیمی میاندازد که در دولت آمریکا اتخاذ شد، آن هم مسئله مربوط به انتقال سفارت آمریکا از تل آویو به قدس است.
این تصمیم را نمیتوان با هیچ دلیل و علت سیاسی یا اقتصادی مورد تجزیه و تحلیل قرارداد، نمیدانیم این چنین تصمیمی چه سودی را میتواند عاید ایالات متحده آمریکا کند، مگر با توجه به انگیزههای عقایدی و دینی میتوان این تصمیم را درک کرد.
از این رو باید گفت این یک مسئلهای است که نیروهای داوطلب مردمی عراق میتوانند در برابر تهدیدهای نظامی احتمالی در آینده نزدیک ایفای نقش کنند.
مسئله دیگر نقشی است که اکنون این نیروهای مردمی میتوانند ایفا کنند، و آن مسئله مقابله با تهدیدها و خطرهای امنیتی و اطلاعاتی است، و در این میان مرجعیت عالی دینی این مسئله را به صورت بسیار صریحی بیان کرد، آن هم در خطبه نماز جمعه پس از اعلام خبر پیروزی نظامی بیان شد، در آن خطبه گفته شد داعش همچنان به عنوان یک تهدید به شمار میآید، چرا که تا زمانی که کسانی هستند که به اندیشههای داعش ایمان دارند و تا زمانی که ضعف در سیستم امنیتی و اطلاعاتی عراق پابرجاست، دولت عراق باید از این نیروها بهره گیرد.
باید از مردان و تجربه و دستاوردهای عملی نیروهای داوطلب مردمی نهایت بهره برداری را به عمل آورند، تا این نقص و کاستی اطلاعاتی و امنیتی جبران شود.
از این رو نیروهای داوطلب مردمی میتوانند در این دو مسئله نقش بسیار اساسی در عراق ایفای کنند و امنیت و ثبات را برای عراق در آینده نزدیک و کمی دورتر تضمین کنند.
صف آرایی مجدد نیروهای شما درکرکوک، نیروهای عصائب اهل الحق هم اکنون در شهر کرکوک صف آرایی کرده و در آنجا مستقر هستند، اوضاع کنونی به چه نحوی است، آیا اوضاع هم اکنون مثبت است، نگاه کشورهای منطقه به این حضور شما در کرکوک چگونه است؟
شیخ قیس الخزعلی: روی هم رفته اوضاع درکرکوک را میتوان گفت اوضاع تحت کنترلی است، کرکوک به دولت مرکزی فدرال عراق بازگشت، و نیروهای موجود هرچه که باشند خواه نیروهای نظامی ارتش عراق باشند، یا نیروهای دستگاه مبارزه با تروریسم، یا نیروهای پلیس فدرال یا نیروهای واکنش سریع و یا نیروهای داوطلب مردمی این نیروها همگی دستورها و فرمانبری خود را از فرماندهی کل نیروهای مسلح عراق دارند، از این رو دیگر فرصت بحث و حدیث دراین باره ازهمه گرفته شده و دیگر کسی نمیتواند در این خصوص پارازیت پخش کند، یعنی زبان بهانهگیری کسانی که قصد داشتند اوضاع را به گونه ای دیگر وانمود کنند یا به فکر خلق اختلافات در این زمینه باشند قطع شده است، دیگر کسی قادر به پخش پارازیت به بهانه این که این نیروها از چه نهادی یا ارگانی فرمان میبرند نیست، تمام این نهادها از فرماندهی کل نیروهای مسلح عراق فرمانبرداری می کنند.
هم اکنون هدایت و فرمانها به صورت مرکزی و کنترل شده است، و اوضاع امنیتی کرکوک به صورت مداوم در حال بهبود است، البته اگر تلاشهای بارزانی اجازه دهد و تلاشهای خود را برای نا آرام کردن اوضاع امنیتی ازطریق انجام اقدامات تروریستی پایان دهد، آنها برخی از شخصیتهای ترکمانی را در داخل کرکوک ترور میکنند، اما سرویسهای امنیتی به صورت پیوسته و مداوم درحال پیشرفته تر شدن هستند، اکنون خوب میدانیم اوضاع رفته رفته به سمتی پیش میرود که ترکمانها و حتی کردها هم با این شرایط خود را وفق دادهاند، دیگر همه به این نتیجه رسیدهاند که نمیتوان تجربه سابق را بار دیگر تکرار کرد و نمیشود عقربههای ساعت را دوباره به عقب برگرداند، دیگر آن چه که باید میشد واقع شده است و اقدامات درستی صورت گرفته است، هرگز اوضاع ممکن نیست به روال گذشته باز گردد، یعنی اوضاع درکرکوک به نحوی نخواهد شد که برخی کشمکشها مجددا به وجود آید و فرصت را برای دخالت طرفهای دیگر درکشور به گونه ای که اوضاع به زیان عراق وبه زیان کرکوک شود فراهم کند.
به عقیده شما با تغییر بارزانی آیا ممکن است سیاستهای اقلیم کردستان عراق هم تغییر یابد، چه درسطح اوضاع داخلی و خارجی، یا این که خیر اوضاع به روال قبل ادامه و دنبال خواهد شد؟
شیخ قیس الخزعلی: اوضاع در اقلیم کردستان مشکلات داخلی مخصوص به خودش را تجربه میکند، هم اکنون تغییراتی در اوضاع کردها درحال وقوع است، تغییراتی که حتی میتواند منجر به تغییر درموازنه قدرت در این منطقه شود، البته حصول این مسائل هم به زمان نیاز دارد، در اقلیم کردستان عراق شخصیتهای سیاسی جدیدی به صحنه آمدهاند، ان شاء الله این تغییرات نوید بخش حصول اوضاعی به صلاح عراق باشد، البته صرف نظر از طرفهای حاکم اصلی و شناخته شده در اقلیم که بر اوضاع اقلیم کردستان عراق حکمرانی میکنند، همه چیز نوید بخش حصول تغییرات مثبت است، به عقیده من این تغییرات نیازمند زمان هستند، این زمان هم برای این است که اوضاع خانوادگی حاکمان در این منطقه ریشهدار است، بارزانی در مناطق مشخصی در اقلیم کردستان حضور و نفوذ دارد و سلاح و اقتصاد را در مناطقی به دست دارد، اما با این وجود میزان این تغییر به هرمقدار که باشد تدریجی خواهد بود، بازهم تاثیر مستقیم خود را به دنبال خواهد داشت، این امر میتواند در ثبات اوضاع عراق تاثیر داشته باشد.
مهم این است که پروژه جدایی از عراق اکنون با شکست روبرو شده است، آن هم با یک شکست کامل و سنگین، هرگز دیگر نمیتوان از این پروژه به عنوان برگهای در دست رژیم صهیونیستی بهره برداری کرد، مگر این که 50 سال بگذرد واگر شرایط فراهم شود، شاید بتوان مجدد مطرحش کرد و شاید هم نشود، اما در آینده نزدیک یا دورتر چنین احتمالی دیگر وجود ندارد، و این برگه در آینده دیگر عاملی برای تهدید وحدت و یکپارچگی عراق نمیتواند به شمار آید.
آینده حضور آمریکا را در عراق چگونه ارزیابی میکنید ؟
شیخ قیس الخزعلی:ایالات متحده آمریکا پروژه ویژه خود را درعراق دنبال میکند، این پرژه هم به یقین به هیچ عنوان به دنبال تحقق منافع و خواست عراق نیست، بلکه اساسا این پروژه به دنبال تحقق منافع رژیم صهیونیستی در وهله نخست است که به مثابه یکی از گزینههای مهم امنیت ملی آمریکاست و یکی از مسائل اساسی مورد توجه سیاست آمریکا تلقی میشود، همه خوب میدانیم که منافع رژیم صهیونیستی برپایه زیان رساندن به منافع عراق پایه ریزی شده است، آنها به دنبال تجزیه عراق و تجزیه منطقه هستند، بنابراین از نظر ما هرگونه حضور نیروهای نظامی آمریکایی که بدون توجیه و علت در عراق باشد به آن حضور به دیده پروژهای برای ضرر زدن به منافع کشور عراق مینگریم، این امر برای ما بسیار واضح است.
در نتیجه اگر در دوره حضور داعش در عراق آمریکایی ها هم حضور داشتند، آن هم حضور چند هزار نفری در عراق البته این مسئله به اذعان خود مقامات ایالات متحده آمریکاست، چرا که گفتند بیش از هفت هزار سرباز یانظامی آمریکایی درعراق حضور داشتند، اگر این شمار در زمان وجود داعش در عراق قابل تفسیر و شاید قابل توجیه از نظر آنان بود، به عقیده من بعد از پایان حضور داعش در عراق یا بهتر بگویم با پایان یافتن تهدید نظامی داعش برای عراق و تنها به دلیل خلاصه شدن تهدیدها به مسائل امنیتی به یقین میگویم ما دیگر نیازی به حضور این چند هزار نیروی آمریکایی درعراق نداریم، چرا که نبرد کنونی به تانک و نبردهای زمینی و جنگنده های اف 16 و نظایر آنها نیاز ندارد.
ما نیازمند راهکاری برای مقابله امنیتی با این خطرها و تهدیدات هستیم، این راهکارهای امنیتی را هم مرجعیت دینی اعلام کرد که با چه ابزاری قابل درمان و پیشگیری است، یعنی با تقویت ضعف امنیتی و اطلاعاتی موجود و با استفاده و کمک گرفتن از تجارب نیروهای داوطلب مردمی محقق میشود، و دیگر نیازی به استفاده از جنگنده های اف 16 نیست.
باید بگویم از نظر ملی ما با هرگونه حضور نیروهای خارجی بر روی خاک عراق مخالف هستیم، این مسئله(حضور نیروهای بیگانه) هیچ گروهی در عراق نباید و نمیتواند بپذیرد، از نظر قانونی هم پارلمان عراق و دولت عراق به نیروهای آمریکایی مصونیت قانونی نداده است، بعد ازسال 2011 این مصونیت قانونی پایان یافته و این وضعیت از آن سال تا به امروز درعراق جریان دارد.
از دیدگاه امنیت راهبرداری و امنیت ملی عراق ما به دیده شک و تردید مینگریم بلکه فراتر از آن ما یقین و اطمینان داریم که ایالات متحده آمریکا که موضعی واقعی درممانعت از ورود داعش به خاک عراق از خود نشان نداد، بعد از درخواست کمک عراق پس از ورود داعش به این کشور آمریکاییها با گذشت چهار ماه اکنون دیگر همه متوجه شدهاند که این کشور نمیخواهد به عراق کمک کند، و حتی نمیخواهد داعش به عراق بازنگردد، بلکه بیشتر از آن آمریکا اکنون در عراق به دنبال تحقق پروژههای دیگری است بعد از روبرو شدن برگه داعش با شکست سنگین در این کشور برای تحقق اهداف خود تلاشهای دیگری را دنبال میکند.
باید بگویم حضور نظامی آمریکا در عراق بعد از داعش قابل توجیه نبوده و از سوی ملت عراق مردود است، از این رو ایالات متحده آمریکا باید این مسئله را به درستی متوجه شود، این موضوع به هیچ عنوان قابل مذاکره هم نیست.
در گذشته ما با تجربه و شرف مقابله با نیروهای نظامی آمریکا درعراق در آن زمان که حضورش را تحمیل کرد، داریم، ما این حق را به خودمان دادیم تا با آنها به عنوان نیروهای اشغالگر مقابله کنیم، از این رو اگر بخواهند بار دیگر حضورشان را در عراق برما تحمیل کنند ما تجربه مقابله با آنها را داریم، آمریکا بداند این رزمندگان و نیروهای نظامی همچنان حضور دارند، و قادر خواهیم بود بار دیگر از تمامیت ارضی ویکپارچگی عراق حمایت کنند.
البته ما امیدواریم اوضاع به آن مرحله نرسد، اما اگر اوضاع به آن مرحله رسید ما هم برای آن مرحله آماده هستیم، گمان کنم پایان مصاحبه خوبی بود.
عربستان سعودی بعد ازگذشت 28 سال کنسولگری خود را درعراق بازگشایی می کند، نظر و دیدگاه شما در این باره چیست ؟
شیخ قیس الخزعلی :من معتقدم عراقیها و ملت عراق بعد از تجربه داعش دوست را از دشمن تشخیص داده است، چه کسانی در کنار ملت عراق قرار گرفتند و سلاح مورد نیاز برای دفاع را به آنها ارائه کردند و مستشاران و شهدایی را در این راه نثارشان کردند، و همچنین این ملت دیگر میداند چه کسانی پول و سلاح و حمایت های پشتیبانی عملیاتی و لجستیکی از داعش ارائه کردند، به طور حتم و یقین ملت عراق می داند نظام حاکم بر عربستان سعودی در مرحله دوم از جمله گروه دشمنان عراق است، دشمنی است که با میلیاردها دلار از داعش حمایت مالی و تسلیحاتی به عمل آورده است و این امر نیز به گواه خود آنان صورت گرفته است، این مسائل را نخست وزیر قطر فاش کرد.
اگر نظام سعودی اکنون میخواهد صفحهای تازه از روابط باعراق را بگشاید و در این امر نیز از روی صداقت میخواهد عمل کند، یعنی عملا به دنبال گشودن صفحهای تازه از روابط با عراق است، یعنی برفرض به دنبال منافع ملت عربستان یا به عبارتی به دنبال منافع دو ملت است البته به فرض مثال، ابتدا لازم است عربستان اقدام به پرداخت هزینه و غرامت به تمام کسانی کند که باعث آسیب دیدن آنها درعراق شده است، این امر یک موضوع شناخته شده است، باید هزینه خونهایی که ریخته شده و بهای جانفشانی ملت عراق در این مدت را بپردازد، اما این که عربستان تصور کند ما گذشت میکنیم ومی گوییم هیچ اتفاقی نیفتاده خیر چنین نیست، چرا که خون ملت عراق به این بی ارزشی هم نیست که به این سادگی از آن گذشت کرد، ما دربرابر این حقوق با قدرت ایستادهایم و همه خوب می دانیم ایالات متحده آمریکا تصمیمی گرفت و در دادگاه فدرال هم با این تصمیمش موافقت شد، وقانون موسوم به "جستا" را تصویب کرد، این قانون با هدف محاکمه و دریافت غرامت از عربستان سعودی بابت خون بهای سه هزار آمریکایی قربانی در انفجار برج های دوقلوی تجاری نیویورک صادر شد.
یک سوم کشور عراق در این مدت دست کم ویران شده است، پنج میلیون عراقی آواره شدند، دهها هزار و بلکه صدها هزار عراقی هم کشته شدند، یکی از طرفهای اصلی در این ماجرا نظام سعودی است، عربستان سعودی باید غرامت بپردازد و هزینه این جنایات و زیان ها را بپردازد تا باور کنیم و ببینیم واقعا مرحله آتی می تواند مرحلهای باشد که عربستان سعودی به دنبال تامین منافع دو ملت و دو کشور است.