صراط: با خروج رکس تیلرسون از وزارت امور خارجه امریکا و معرفی یک «ایرانستیز» به عنوان اصلیترین گزینه جایگزینی وی، فضای سرمایهگذاری در ایران و همچنین آینده فروش نفت کشور در هالهای از ابهام قرار گرفته است.
هفته گذشته دونالد ترامپ رئیسجمهور امریکا تیلرسون را از کار برکنار و اعلام کرد، بر سر برجام با وی اختلاف داشته است. تحلیلگران میگویند، تیلرسون درباره برجام موضع معتدلتری داشته و در یک برنامه مشخص، درصدد باقی ماندن برجام و تهیکردن این توافق بینالمللی از امتیازات برای ایران بوده است. موضوعی که با یک برنامهریزی دقیق در حال پیشروی بوده است. بانکهای خارجی از همکاری با ایران سرباز زده و شرکتهای خارجی برای سرمایهگذاری در ایران کنار ماندهاند تا وضعیت برجام مشخص شود.
بازیهای ترامپ برای تعلیق تحریمها علیه ایران و معلق نگهداشتن شرکتهای خارجی میان زمین و آسمان، استراتژی دولت امریکا طی یکسال گذشته بوده، ولی ترامپ از برجام متنفر است و شاید حالا برای تعیین تکلیف همیشگی آن، دست به این تغییر زده است.
یکی از مهمترین اقدامات دولت امریکا، گفتههای ترامپ درباره نفت ایران بود. او گفته بود به قدر کافی نفت در جهان هست و اگر کشوری نفت ایران را نخرد، میتواند از منابع دیگر نیاز خود را تأمین کند.
این پیام روشن ترامپ به خریداران نفت ایران به معنای آن است که نفت ایران باید از بازار حذف شود که البته برای آنکه حس پایبندبودن به مفاد برجام را از بین نبرد، از کلمات کلیتری استفاده میکند.
پس از گفتههای ترامپ، میزان صادرات نفت امریکا به کشورهای هند و چین افزایش یافت و ایران هم با کاهش صادرات نفت به هند، کرهجنوبی و ژاپن مواجه شد.
از آنجا که رکس تیلرسون وزیر امور خارجه امریکا پیش از وزارت، مدیرعامل شرکت اگزون موبیل امریکا بوده و به خوبی از روابط حاکم بر نفت جهان آگاه است و ارتباطات بسیار خوبی هم از این منظر دارد، نگرانیها تشدید شد، ولی وزارت نفت طرح مشخصی را برای جلوگیری از کاهش صادرات نفت در نظر نگرفت و حتی در بالاترین جلسات برگزار شده در اینخصوص، انفعالی عجیب از خود نشان داد.
حالا چه میشود؟
مایک پمپئو گزینه ترامپ برای وزارت امور خارجه است، وی بهراحتی بر برجام میتازد و آتش پاره کردن برجامش از ترامپ تندتر است، همه میدانند با ورود پمپئو به دستگاه خارجه امریکا، سیاستهای اسرائیل و منویات قلبی سعودیها به یکدیگر پیوند میخورد و نخستین جایی که ایران را نشانه میرود، صنعت نفت است.
هماکنون اقتصاد ایران در شرایط نسبتاً باثباتی قرار دارد که در صورت کاهش صادرات نفت ایران این شرایط دستخوش تغییر خواهد شد، از طرفی با محدودکردن روابط بانکی ایران با سایر کشورها، فشارهای اقتصادی بر ایران تشدید خواهد شد، به ویژه پس از ماجرای هالک بانک ترکیه و رضا ضراب که منتج به جریمه 36میلیارد دلاری این بانک ترکیهای به دلیل دورزدن تحریمهای ایران شد.
تحریمهای ثانویه امریکا در حوزه بانکی از یکسو و ایجاد «محدودیت غیررسمی» برای صادرات نفت ایران از سوی دیگر دو راهبرد امریکا برای عقیمکردن برجام بود که حالا با تغییر و تحولات جدید این روند یا با سرعت بیشتری به پیش خواهد رفت یا با تغییر بازی، سیاستهای امریکا به مقابله رسمی با اقتصاد ایران منجر میشود که در این صورت، باید از دولت و وزارت نفت پرسید برای این سناریو چه برنامهای در نظر گرفتهاند.
البته حسن روحانی در سفر چند هفته پیش خود به هندوستان، تعهداتی به دهلی نو داد که مهمترین آنها، بازگشت به معاملات نفتی است که در دوران تحریم مشاهده میشد. در آن دوران هزینه حملونقل نفت به عهده ایران بود تا هندیها در آرامش باشند که این «وظیفهتحمیلی»، پس از برجام تغییر یافت، ولی حالا قرار است به همان فرمول ظالمانه اخیر برگردد.
بهنظر میرسد بازیای که امریکا برای برجام در نظر گرفته بود، دچار تغییراتی اساسی شود. در این میان، صنعت نفت ایران روزهای سختی را پیشرو دارد که متأسفانه هیچگاه جدی گرفته نشده است.
در صورت عمیقترکردن پیوندهای راهبردی و استراتژیک با کشورهای بلوک دوست، میتوان در جنگ اقتصادی که راهاندازی شده پیروز شد. واشنگتن در مرحله نخست برنامهای پیاده و آن را تکمیل خواهد کرد که میزان صادرات نفت ایران را هدف گرفته و قصد دارند با کاهش آرام آن را ادامه دهند و از طرف دیگر با بالابردن ریسک همکاریهای بانکی با جمهوری اسلامی ایران، مسیر دسترسی به دلارهای نفتی را کاهش دهند، کما اینکه هماکنون در چین و امارات، چنین مشکلی ایجاد شده است.
منبع: روزنامه جوان