جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۰۹ فروردين ۱۳۹۷ - ۱۴:۴۱
محمد عبداللهی

زمزمه عقب نشینی از جنگ مجازی را چه کسانی سر می‌دهند؟

زمزمه عقب نشینی از جنگ مجازی را چه کسانی سر می‌دهند؟
محمد عبداللهی کارشناس مسائل سیاسی و رسانه طی یادداشتی به ارائه گزارشی از رویارویی جوانان کشور در عرصه فکری در فضای مجازی پرداخته است.
کد خبر : ۴۰۸۵۰۰

صراط:  محمد عبداللهی کارشناس مسائل سیاسی و رسانه‌ای طی یادداشتی نوشت: همزمان با جنگ در عرصه اقتصادی، سیاسی، علمی و فناوری و البته در دوره هایی نظامی، جنگ در عرصه فکری علیه جمهوری اسلامی ایران همیشه با قدرت و بی رحمی تمام در جریان بوده و سربازان این عرصه، خواه اسمشان را بگذاریم «افسران جنگ نرم» یا « فعالان انقلابی فضای مجازی» یا «کاربران ارزشی» از کشور و انقلاب دفاع کرده اند. این مطلب، گزارشی است از عرصه رویارویی جوانان کشور در عرصه فکری و تلاشی است برای ترسیم دقیق آنچه در این سالها در حال روی دادن بوده است:

*انقلاب اسلامی و تولد مفاهیم؛ از شیطان بزرگ تا غده سرطانی

وقوع انقلاب اسلامی همراه با تولد مفاهیم جدیدی بود از سوی رهبران و نظریه پردازان و فعالان انقلاب همراه شد؛ کلیدواژه هایی که برای توصیف انقلاب یا دشمن و نظام بین الملل حاکم استفاده شد. کلیدواژه هایی مانند «انقلاب مظلومان و مستضعفان»، «نظام سلطه»، «استکبارستیزی» همگی نشان از شدت نبرد در حوزه فکری و اندیشه داشتند چرا که هر مفهومی با تلاش گسترده ای در حوزه تبیین همراه می شد.

 صاحب نظران در هر دو طرف، به نوبه خود تلاش داشتند مفاهیم تولید شده را تحلیل یا به نقد بکشند. اهمیت این مفاهیم که در رسانه های آن زمان مانند روزنامه ها و شبکه های تلویزیونی بازتاب می یافت در جوامع پیشرفته که به مطالعه و تفکر اهمیت می دادند، دو چنان بود. این مفاهیم، پایه های فکری و اصول توجیهی عملکرد ابرقدرت ها و قدرت های بزرگ را زیر سوال می برد. ملت هایی که خود را برحق و طرف مقابل را طرف ظلم می دیدند و برای توجیه باور خود، مفاهیم نوین تولید می کردند، می توانستند بیش از هر چیز دیگری بر افکار عمومی در جوامع هدف تاثیر بگذارند. این تلاش، بخشی از نبردی بود که با پیروزی انقلاب اسلامی شروع شده و با بی رحمی تمام در حوزه فکری و با ابزارهای نوین مانند روزنامه و تلویزیون و در حال حاضر شبکه های اجتماعی تداوم پیدا کرد.

برای روشن شدن موضوع، کافی است معادل انگلیسی اصطلاح «شیطان بزرگ» را در موتورهایی مانند گوگل جستجو کنید. نتیجه مشخص است؛ انبوهی از صفحات، مقاله ها و تحلیل ها که به این می پردازند که چرا حضرت امام(ره) این اصطلاح را در توصیف آمریکا بکار برد. خلق این مفهوم توسط حضرت امام(ره)، ضربه ای بود به آمریکایی هایی که با جذب نخبگان ایرانی از طریق بورسیه های تحصیلی، فراهم آوردن امکان و فضای فعالیت برای جریان های ضدانقلاب و بکارگیری نهادهای بین المللی تحت سلطه خود، مشروعیت نظام برآمده از انقلاب اسلامی را هدف قرار داده بودند.

اصطلاح دیگر، کلیدواژه «غده سرطانی» است که از سوی حضرت امام(ره) برای توصیف تولد نامشروع رژیم صهیونیستی استفاده شد. نامگذاری روزهایی از سال برای پاسداشت یک رویداد یا موضوع خاص، مانند روز قدس در آخرین جمعه ماه مبارک رمضان، همگی در زمینه قابل درج هستند و یک رسالت داشتند و آن نیز این بود: حال که انقلاب به پیروزی رسیده باید با تبیین دقیق مفاهیم و توصیف منطقی عملکرد قدرت ها و نظام سلطه، افکار عمومی جهان را با خود همراه کرده و اهداف فرامرزی گفتمان انقلاب اسلامی را به پیش برد. آگآهی دشمن از این طرح، موجب شد ترور متفکران، نظریه پردازان و رهبران انقلاب در دستورکار قرار گیرد.

*جنگ تحمیلی و تمرکز بر عرصه نظامی

واقعیت این است که پس از پیروزی انقلاب، بهترین ضدحمله در مقابل هجمه های دشمنان، تبیین مفهومی ماهیت و اهداف انقلاب برای مخاطبان در خارج مرزهای ایران اسلامی بود که می بایست انجام می شد اما شروع جنگ تحمیلی و تمرکز بر دفاع از تمامیت ارضی کشور و حیثیت انقلاب، توان ها را معطوف به این حوزه کرده و توجه به عرصه فکری و جنگ بین الاذهانی را به دفاع های دیپلماتیک نمایندگان کشورمان در مجامع بین المللی و منطقه ای محدود کرد. اگرچه بازتاب رشادت های رزمندگان در جبهه های حق علیه باطل توانست به یاری انقلاب در عرصه نبرد فکری نیز بیاید و کمبودها و کاستی ها در این حوزه را جبران کرد.

*پایان جنگ تحمیلی و تداوم غفلت از نبرد در حوزه فکری

اگرچه می بایست با پایان جنگ، موج فعالیت در جهت تبیین مفاهیم انقلاب به عنوان بهترین طرح برای نبرد در عرصه فکری به کمک ابزارهای نوین از سرگرفته می شد اما تمرکز و مشغولیت دولتمردان و جامعه به دوره پس از جنگ موجب شد که این عرصه مهم که در سالهای اولیه پیروزی انقلاب شاهد فعالیت نظریه پردازان انقلاب بوده، مورد غفلت واقع شود. حال آنکه در سوی دیگر میدان جنگ، دشمن با بی رحمی، تمام توانش را صرف دو هدف عمده کرد:

هدف اول، خدشه وارد کردن به چهره انقلاب و نظام اسلامی در محافل بین الملل جهت بسیج افکار عمومی داخلی خود علیه جمهوری اسلامی ایران؛

هدف دوم، تلاش برای دور کردن مردم ایران از نظام و انقلاب.

این جنگ که نویسنده، نام «جنگ کلیدواژه ها» را بر آن گذاشته، می رفت تا ابعاد جدیدتری بیابد. لازمه موفقیت سیاستی که امروز در ادبیات علمی از آن به «امنیتی کردن ایران» یاد می شود، پیروزی دشمن در همین جنگ کلیدواژه هاست. قواعد این جنگ جدید اینگونه است که اتاق های فکر غربی و عربی پس از تعیین خط مشی و تعریف اهداف، کلیدواژه ای را وارد فضای سایبری کرده و در همین راستا، روزانه تولید دهها مطلب، در قالب خبر، مقاله، یاداشت، گزارش، کاریکاتور، عکس و دیگر آیتم های مختلف را برای جهت دادن به افکار عمومی جهانیان و در نهایت توجیه فشارهای دیپلماتیک علیه انقلاب اسلامی و همچنین مدیریت اذهان عمومی داخلی ایران علیه نظام و کشور،تولید و منتشر کرده اند که متاسفانه در حکم حملاتی می مانند که بی پاسخ مانده اند. اگرچه، شبکه های برون مرزی صدا و سیما مانند سحر، العالم و الکوثر و پرس تی وی راه اندازی شده و نهادهایی مانند سازمان فرهنگ و تبلیغات وارد عرصه شدند اما عدم توجه نظریه پردازان به عرصه مفهومی جهت تغذیه این نهادها و تولد تکنولوژی نوین رسانه ای مانند شبکه های مجازی موجب شد که ضمن تغییر زمین نبرد، جبهه های جدیدی برای حمله به جمهوری اسلامی ایران گشوده شود. حال آنکه، رهبر معظم انقلاب طی سالیان گذشته با خلق مفاهیمی چون، «فلسطین از نهر تا بحر»، «دست چدنی در دستکش مخملی» مشوق توجه جوانان مومن و انقلابی به نبرد در حوزه فکری در جبهه های جدید جنگ بوده اند.

در حالیکه این عرصه مغفول مانده و کمتر مورد توجه قرار می گرفت، سیدحسن نصرالله، دبیرکل حزب الله لبنان سال 1380-81(ه ش)، با توصیف رژیم اسرائیل به «لانه یا تار عنکبوت» بار دیگر نشان داد که اهمیت فعالیت در حوزه فکری دوچندان است. گفته سیدحسن نصرالله، این بود: «اسرائیل، أوهن من بیت العنکبوت»(اسرائیل از تارهای عنکبوت سست تر است)، کافی است عبارت فوق را جستجو کنید تا گستردگی بازتاب آن را مشاهده کنید اما در مورد تاثیرش همین بس که  نتانیاهو، نخست وزیر این رژیم می گوید باید برای پاک کردن آثار منفی آن اقداماتی صورت گیرد. بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی در دهمین سالگرد جنگ سال 2006 در سخنرانی خود به جای پرداختن به قدرت اسرائیل، اذعان کرد که اسرائیل همچنان نیاز دارد تا اقدامات زیادی برای از بین بردن آثار عبارت «خانه عنکبوت» که از سال 2000 برای توصیف اسرائیل استفاده می­شود، انجام دهد.

*جنگ کلیدواژه­ای دشمن علیه جمهوری اسلامی ایران

در سوی مقابل، جنگ علیه جمهوری اسلامی ایران با ابزارهای مختلف با قدرت در جریان است: تحریم، فشار دیپلماتیک، جذب نخبگان، فعالیت شبانه روزی شبکه های ماهواره ای و شبکه های اجتماعی از طریق تولید محتوایی که بتواند بی اعتمادی مردم نسبت به نظام را موجب شود یا ارزش ها و باورهای اعتقادی و ملی آنان را سست کند؛ الگوپردازی برای جوان مسلمان و ایرانی و تزریق نابهنجاری های اجتماعی تحت عنوان ارزش لیبرال دموکراسی غرب به ساختار اجتماعی با هدف تضعیف بنیان های خانواده و فروپاشی از درون، همگی حملاتی است که پاسخ به آن‌ها استراتژی و متخصصان خود را می طلبد.

یکی از ابزارهای جنگ همانطور که در بالا اشاره شد، خلق کلیدواژه ها با هدف جهت دادن به افکار عمومی مردم جهان علیه جمهوری اسلامی ایران است. کلیدواژه هایی مانند «هلال شیعی»، «بمب اتم صفوی»، «پروژه شیعی سازی» همگی از این جمله هستند. برای روشن شدن بحث، به دو کلیدواژه که توسط دشمن طی سالیان اخیر ساخته و به گستردگی بکار گرفته شده اند، اشاره می شود:

اول: کلیدواژه بمب هسته ای ایرانی

مثال جالب در خصوص جنگ کلیدواژه ها علیه جمهوری اسلامی ایران، بحث سیاه نمایی و فرافکنی غرب و اعراب علیه برنامه صلح آمیز هسته ای کشورمان است. موضوع وقتی اهمیت بیشتری پیدا می کند که جمله زیر را از «دکتر واتزال»، پژوهشگر سرشناس آمریکایی بخوانید:

«....از اوایل سال های 1990، اسرائیل، مقامات رسمی ایالات متحده و متحدین اروپایی آنها، با حمایت و پشتیبانی رسانه ها، در حال انتشار ادعاها، جعلیات، اتهامات و اکاذیبی هستند مبنی بر اینکه حکومت ایران، در کنار برنامه هسته ای غیر نظامی و تحت نظارت و بازرسی، مخفیانه به دنبال سلاح هسته ای است.. بیش از 20 سال است که سیاستمداران اسرائیلی در حال طرح این ادعا بوده اند که عنقریب است که ایران به سلاح هسته ای دست یابد؛ علیرغم جارو جنجال های سیاسی و درخواست نتانیاهو برای اقدام نظامی علیه تاسیسات هسته ای ایران، وی هرگز مایل به استفاده از نیروی نظامی علیه ایران نبوده، و دولت اوباما هم کاملاً از این امر آگاه است، اما این امید را داشته که از این تهدید به عنوان یک اهرم دیپلماتیک علیه ایران بهره برداری کند...».

دکتر واتزال رسما اعلام می کند که غرب به خوبی نسبت به ماهیت صلح آمیز برنامه هسته ای ایران آگاه بوده، اما تمام این جنجال ها، تحریم ها و فشارها، برای این است که بتوانند اهداف پنهان خود در قالب تضعیف جمهوری اسلامی ایران را پیگیری کند.

اگر اصطلاح «برنامه هسته ای ایران» را در فضای سایبری جستجو کنیم، آنوقت متوجه می شویم تحلیلگران غربی برای اینکه بتواند اذهان عمومی جهان را علیه ایران بسیج کند، چگونه عمل کرده اند. نتیجه جستجو این است که قریب به اتفاق تحلیلگران و روزنامه نگاران غربی، عبارت «برنامه هسته ای نظامی ایران» را استفاده می کنند حال آنکه تقریبا وفای به عهد جمهوری اسلامی در زمینه صلح آمیز بودن فعالیت هسته ایش آنقدر آشکار بوده که نهادهای چون آژانس بین المللی انرژی اتمی نیز ناچارا به کرات به آن اعتراف کرده است. همین امر است که به سیاستمداران و مراکز تصمیم گیری غرب علیه کشورمان امکان مانور و پیگیری سیاست های فشار را می دهد، چراکه پیش از هر فشاری این ایده را در اذهان عمومی مردم خود نهادینه کرده اند که برنامه هسته ای ایران، نظامی است.

دوم: کلید واژه هلال شیعی

مثال دوم، کلیدواژه «هلال شیعی» است. بررسی ها بر روی این کلیدواژه نشان می دهند که اتاق های فکر منطقه و شبکه های خبری وابسته به آنها، آنقدر در بهره برداری از این کلیدواژه، پیش رفته اند که وقتی مخاطب عرب زبان، این واژه را می شنود، این امر به ذهنش تداعی می شود که سیاست منطقه ای ایران، ایجاد اختلاف میان اهل سنت و شیعیان، و یا تلاش برای تحت کنترل درآوردن ملل دیگر و احیای امپراطوری صفویه است!! حال آنکه سیاست خارجی کشورمان بیش از سه دهه است که بر اصول مقدسی مانند وحدت اسلامی و حمایت از مستضعفان در مقابل مستکبران جهان مانند آمریکا و رژیم صهیونیستی استوار بوده است.

این امر نشان می دهد مانور دشمن بر همین کلیدواژه چگونه توانسته است به اهداف منطقه ای ماضربه وارد آورده و ضرورت توجه به عرصه فضای مجازی در دهه چهارم انقلاب دوچندان است.

جمع بندی:

در پایان ذکر این نکته ضروری است که جنگ فکری از طریق فضای مجازی هر روز ابعاد جدیدی پیدا کرده و بکارگیری ابزارهای نوینی را به خود شاهد است. هر لحظه غفلت از این عرصه کارزار، یک گام، دشمن را به رسیدن به اهداف خود یاری می دهد. توصیه به عدم استفاده سربازان و متفکران انقلابی از فضای مجازی، مانند دستور فرمانده ای است که سربازان خود را در اوج درگیری با دشمن در میدان جنگ به عقب نشینی فرا می خواند.

فعالان فضای مجازی، مغز و فکر دشمن را هدف قرار می دهند؛ اگر در سالهای اول انقلاب، این نبرد فکری میان نظریه پردازان و رهبران دو طرف در جریان بود اما عصر اطلاعات، نبرد عمومی شده و هر جوان غیرتمند ایرانی باید همانند سربازی مسلح به سلاح علم و مهارت و با بینش سیاسی، طرح های دشمن که اساس جامعه را هدف قرار داده اند شناسایی به مقابله برخیزد. اینکه در سالهای اول انقلاب نظریه پردازان و رهبران انقلاب هدف ترور قرار می گیرند و در دهه سوم و چهارم، دانشمندان ایرانی ترور و فعالان فضای سایبری در فهرست تحریم ها قرار می گیرند-همانگونه که طی هفته جاری روی داد- همگی نشان از اهمیت این حوزه دارد؛ لذا درنگ جایز نبوده و باید با توجه و درک دقیق از عرصه نبرد وارد میدان شد.