این دختر 15ساله در شکایت خود مدعی شد سه مرد او را از کرج ربوده و به شهرستان دیگری منتقل کرده بودند.
بیست و چهارم آذر پارسال این دختر نوجوان که توانسته بود از مخفیگاه سه شیطان صفت فرار کند خودش را به اداره پلیس رساند و با طرح شکایت اعلام کرد مرد جوانی که بارها او را در مقابل مدرسهاش ملاقات کرده بود با فریب و نیرنگ و ابراز علاقه او را سوار خودرو مدل بالایش کرده اما پس از خوراندن آبمیوه مسموم و بیهوشی وی را ربوده و به شهرستان دیگری منتقل کرده و با همدستی دو تن از دوستانش او را مورد آزار و اذیت قرار دادهاند.
همزمان با این موضوع والدین دختر نوجوان نیز با مراجعه به کلانتری از ناپدید شدن دخترشان خبر داده بودند. در حالی که تلاش برای شناسایی و دستگیری متهمان ادامه داشت سرانجام چند روز قبل یکی از متهمان از سوی پلیس دستگیر شد و تحت بازجویی قرار گرفت، اما وی در اعترافاتش مدعی شد که سارا با پای خودش به مخفیگاه آنها رفته بود. سارا در اظهاراتش گفت دیگر به مدرسه نمیروم و اصلاً شرایط روحی خوبی ندارم کابوس اتفاقاتی که برسرم آمده روز و شب همراهم است... تمام لحظاتم با حس ناامنی عجین شده حتی پزشکان و روانشناسان هم نمیتوانند کمکم کنند. از والدینم خجالت میکشم....
در ادامه رسیدگی به این پرونده متهم با سندی که از طریق تلفن همراهش به دادگاه ارائه کرد مدعی شد این دختر نوجوان با رضایت خودش همراه پسرها از کرج به شهرستان دیگری آمده و تن به رابطه با ما داده است.
قضات هم با توجه به اظهارات جدید متهم برای تصمیمگیری وارد شور شدند.
نگاه کارشناس
سرهنگ رنجبر، رئیس مرکز مشاوره معاونت اجتماعی استان البرز درباره نقش خانواده در دوستیهای جنس مخالف گفت: دوستیهای خیابانی و آشنا شدن دختران و پسران به دور از چشم والدین یکی از معضلات اجتماعی است. علل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در جوامع باعث شده سن ازدواج بالا رود و جوانان کمتر تشکیل خانواده بدهند که البته دنیای ارتباطات نیز در شیوع این معضل نقش بسزایی دارد.
تأمین نیازهای عاطفی از طریق رابطه با جنس مخالف است که اصطلاحاً در جامعه ما از آن با نام «دوست دختر» و «دوست پسر» یاد میکنند.
مقصود از دوستیهای دختر و پسر رابطهای نسبتاً صمیمانه و گرم و پنهانی است که از طریق دیدارهای مخفیانه و رد و بدل کردن هدیه یا برقرار ساختن ارتباط تلفنی بین دختر و پسر ایجاد میشود.
اما گسترش چنین روابطی تأثیر منفی در کانونهای خانوادگی دارد و پایههای خانواده سالم را که هستهای از تشکیلات اجتماع است متزلزل کرده است. لذا برای جلوگیری از پیشرفت این معضل به علل ممنوعیت چنین روابطی پرداخته میشود تا هر ذهن آگاهی با دانستن این مطالب، آگاهتر از پیش باشد.متأسفانه پدیده معاشرت و دوستی دختر و پسر قبل از ازدواج در بین جوانان بخصوص دانشجویان، یک واقعیت اجتماعی نوظهور است.به نظر میرسد در حوزه روابط بین دختر و پسر در جامعه بخصوص در بین جوانان، تغییرات نگرشی و ارزشی رخ داده یا در حال شکلگیری است و جوانان جهتگیری نگرشی و ارزشی متفاوتی به نسبت بزرگسالان و خانوادههای خود دارند که این امر گویای شکاف نسلی است.
دختران و پسرانی که به طریق غیرمشروع با فردی از جنس مخالف، رابطه دوستانه برقرار میکنند، ممکن است از جهات مختلف آسیب ببینند. آسیبها هرچند متوجه دختر و پسر است، اما دامنه و شدت آن درباره دختران بیشتر است.
وی درباره نتایج بهدست آمده از طریق این دوستیها گفت: به اعتقاد آسیب شناسان اجتماعی، دوستیهای خیابانی بدون محبت و عشق واقعی بوده و تنها بر اساس نیازهای غریزی و جنسی شکل میگیرد.
اگر این روابط به ازدواج هم منتهی شود به حتم پشتوانه عشق و محبت ندارد پس طبیعی است که چنین ازدواجی دوام پیدا نکند؛ زیرا زندگی واقعی پس از ازدواج امری فراتر از ارضای غرایز جنسی است. در تجربه این دوستیها، فرصتی برای انتخاب و شناخت صحیح زوجها از یکدیگر به وجود نمیآید، زیرا در اوج هیجانات ناشی از غرایز جنسی، افراد نمیتوانند عاقلانه و آگاهانه یکدیگر را بشناسند و انتخاب کنند. اگر هم در اثر شرایط اجباری ازدواج کنند در بیشتر موارد پس از مدتی کوتاه مجبور به جدایی و طلاق میشوند.
پیش از هر چیز باید خانوادهها به نقش حیاتی خود در برابر فرزندان آگاه شوند تا بتوانند الگوهای صحیح رفتاری را به فرزندان ارائه دهند و هویتی سالم و پویا به آنان ببخشند. والدین باید به نیازهای عاطفی و روحی فرزندان و شیوههای صحیح پاسخگویی به این نیازها واقف شوند.زمانی که خانواده و جامعه نقش اساسی خود را جهت یاری دادن به نسل جوان برای یافتن هویت سالم، مثبت، پویا و سازنده بخوبی ایفا نکنند، نسل جوان با آشفتگی هویت و خلأ وجودی مواجه میشود و برای کاهش اضطراب و رهایی از بحران هویت و سرگشتگی، به این دوستیها تن میدهند. جوان در تصور و توهم خویش، از طریق دوستی با جنس مخالف، میخواهد به آرامش برسد. او لذت این دوستی را عامل تسکین برای بحران بیهویتی خویش میداند.
به نظر بسیاری از کارشناسان، دوستیها، ارتباطها و ابراز علاقههای قبل از ازدواج بیشتر کاذب هستند و اگر موجب تشکیل خانواده شود، قدرت تحکیم و تداوم زندگی را ندارد. بیشتر مواقع نیز این روابط و ابراز علاقهها دور از نظر پدر و مادرها انجام میگیرد. اگر این آشناییها تحت نظارت پدر و مادر نباشد، میتواند مشکلاتی ایجاد کند.
متأسفانه روابطی که در جامعه از طریق ایمیل، چت و موبایل بین دختر و پسر انجام میگیرد، در سایه بیاطلاعی، عدم کنترل و نظارت خانوادهها است.
این کارشناس گفت: برای پیشگیری از چنین آسیبهایی باید خانوادهها به نقش حیاتی خود در برابر فرزندان آگاه شوند تا بتوانند الگوهای صحیح رفتاری را به فرزندان ارائه دهند و آنها را در برابر آسیبهای اجتماعی واکسینه کنند. وظیفه همه پدران و مادران است که در دوران جوانی و نوجوانی به دختر و پسر خود محبت کافی داشته باشند تا اینکه آنها برای ارضای این احساس به افراد غریبه پناه نبرند و سنگ بنای زندگی وآینده خود را سست و خراب نکنند. تهدید و ارعاب علیه زنان و دختران عزت نفس آنان را از میان برده و تشنه کوچکترین نگاه محبتآمیز میکند. همچنین نباید فراموش کرد که کارشناسان اجتماعی و انتظامی نیز باید با اطلاعرسانی دقیق خانوادهها و نوجوانان و جوانان را در جریان اخبار و اطلاعات این گونه مسائل قرار دهند، زیرا این امر به میزان فراوانی میتواند نقش پیشگیرانه داشته باشد.