محمد صفری در یادداشتی در روزنامه سیاست روز نوشت: اگر بگوییم آمریکا برای بحران غرب آسیا بدون راهبرد و استراتژی است، اشتباه است، گرچه حملات موشکی بامداد شنبه به سوریه از سوی آمریکا با همراهی انگلیس و فرانسه از سر ناچاری انجام شده است، اما چرا چنین حملهای انجام شد؟
جنگی که در سوریه با حضور گروههای تروریستی تکفیری- وهابی که از حمایتهای کامل آمریکا و برخی کشورهای عربی منطقه میرفت تا با شکست تکفیری- وهابیها به پایان برسد، با بهانه دروغین استفاده ارتش سوریه از سلاح شیمیایی در «دوما» با حمله موشکی آمریکا و دو متحد آن یعنی انگلیس و فرانسه به مواضعی در خاک سوریه چند پیام را داشت. مهمترین پیامی که آمریکا و دو کشور همراه او در اقدام جنایتکارانه و تجاوزگرانه خود به سوریه ارسال کردند، این است که آمریکا در بحران غرب آسیا که خود شرایط موجود را شکل دادهاند، خود را شکست خورده و بیاثر میدانند، پروژهای که آمریکا با دیگر همپیمانان منطقهای و غربی خود برای سوریه و عراق تدارک دیده بودند، شکست خورد، چرا که سوریه توانست با حمایتهای روسیه و ایران و نیروی مقاومت آرزوی شکست را بر دل آمریکاییها بگذارد. ۸ سال است که وعده و آرزوی اشغال سوریه در کمتر از ۶ ماه، محقق نشده است.
بحران سوریه پس از فروکش کردن تروریستهای تکفیری- وهابی در عراق، میرفت تا به پایان برسد، هم اکنون هم منطقهای کوچک از خاک سوریه در دست گروههای تروریستی است، اما بخشهای دیگری از سوریه هم اکنون در اشغال ارتش ترکیه و نیروهای آمریکایی و انگلیسی قرار دارد.
حمله موشکی و هوایی آمریکا و دو کشور انگلیس و فرانسه به سوریه را نمیتوان تأثیرگذار بر روند سیاستهایی که روسیه و ایران برای حمایت از دولت قانونی و ملت سوریه اتخاذ کردهاند دانست، آمریکا در پی ایجاد فضای قدرت برای خود است، اما برای دستیابی به آن ناتوان؛ چرا که میدان جنگ در دست ایران و روسیه است و چنین حملاتی نمیتواند روند پیروزیهای ایران و روسیه را در سوریه به هم بزند.
قدرتنمایی آمریکا در حالی انجام شد که باید چنین واکنشی را در یک شکست در عرصه تجهیزات و سلاحهای نظامی موجود در سیستم ارتش آمریکا، انگلیس و فرانسه دانست، چرا که پدافند هوایی سوریه با بهرهگیری از قدیمیترین موشکهای روسیه توانست ۷۱ فروند از ۱۰۳ موشک شلیک شده را رهگیری و سرنگون کند، هر چند آمریکاییها ادعا میکنند به اهداف خود در این حمله دست یافتهاند.
آمریکاییها به خاطر به حاشیه رانده شدن از بحران سوریه ناخرسند هستند، روند تحولات میدانی سوریه آنگونه که برای آمریکا انتظار میرفت، پیش نرفته، ایالات متحده از سوی رژیم اسرائیل و سران برخی کشورهای عربی منطقه به ویژه عربستان سعودی تحت فشار است، سفر اخیر بن سلمان ولیعهد سعودی به آمریکا و دیدارهای او با مقامات این کشور را نمیتوان بیارتباط با حملات موشکی آمریکا به سوریه دانست.
اعراب منطقه با رهبری آلسعود میلیاردها دلار خرج کردهاند تا آمریکا، تکلیف سوریه را روشن کند، اما به خاطر حضور ایران و روسیه در سوریه، از این امر عاجز است.
پایان بحران سوریه بدون نقشآفرینی و تأثیر آمریکا در آن، مهر تأیید شکست بزرگی است که از سوی روسیه و ایران به ایالات متحده تحمیل میشود و این برای جایگاه آمریکا بسیار حقارتآمیز است.
آمریکاییها از ادامه جنگ در سوریه بیشتر بهره میبرند تا این که این جنگ به پایان برسد، کشورهای غربی با وجود جنگ در سوریه میتوانند هر چه بیشتر کشورهای عربی را سرکیسه کنند و آنها را بدوشند و از سوی دیگر مانعی برای پیروزی ایران و روسیه شوند.
آمریکا و کشورهای غربی هزینه حملات خود را از عربستان، کویت و امارات دریافت کردهاند و حتی بیش از آنچه که تصور میشود از عربها پول گرفتهاند، آمریکا با ادامه جنگ باز هم میتواند سلاحهای خود را به اعراب جاهل بفروشد، چرخ کارخانههای اسلحهسازی خود را بچرخاند، کشورهای عربی منطقه را همچنان وابسته خود نگهدارد و در منطقه غرب آسیا به حیات خود ادامه دهد و رییم اسرائیل را از نابودی برهاند.
اما آمریکا هنوز روی زمین و در خاک سوریه نتوانسته است قدرتنمایی کند و حضور خود را تثبیت سازد، آنچه که در سوریه مهم است، در دست داشتن زمین است، سوریه و بیشتر خاک آن اکنون در اختیار ارتش این کشور، نیروهای روسیه و ایران است و این امتیاز بزرگی است که آمریکا از آن محروم است.