دوشنبه ۰۵ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۰۸ آبان ۱۳۹۰ - ۱۴:۵۳

روزنامه ايران و اين بار «خاتون ورزشي»

حوزه فوتبال هم از آن دست حوزه‌هايي است كه حرف‌هاي بسياري را براي نوشتن مي‌طلبد اما فضا به شكلي است كه شايد تنها موسساتي چون «ايران» بتوانند اينگونه آزادانه بنويسند و انتظار برخوردي را هم نبينند.
کد خبر : ۴۱۰۸۸

به نظر مي‌رسد موسسه «ايران» فضاي فرهنگي جامعه را مدنظر قرار داده و براي همين پس از ويژه‌نامه جنجالي «خاتون» اين‌بار فضاي ورزشي و حوزه موردتوجه فوتبال را با ويژه‌نامه «فوتبال پاك» مورد هدف قرار داده است. اين موضوع از آن جهت اهميت دارد كه گويا موسسه ايران مي‌خواهد در حوزه‌هاي موردتوجه دست به بازتعريف واژه‌هايي بزند كه جامعه از تعاريف گذشته خسته شده‌اند و بدين شكل هواداران جديدي را براي اين موضوعات يارگيري كنند.
 
به گزارش صراط به نوشته روزنامه اعتماد، حوزه فوتبال هم از آن دست حوزه‌هايي است كه حرف‌هاي بسياري را براي نوشتن مي‌طلبد اما فضا به شكلي است كه شايد تنها موسساتي چون «ايران» بتوانند اينگونه آزادانه بنويسند و انتظار برخوردي را هم نبينند. البته نكته‌هاي مبهم فراواني در اين خصوص وجود دارد، اينكه بحث «فوتبال پاك» توسط چه كساني با چه عقبه‌يي مطرح شود تا تاثيرات خودش را بگذارد؟

فوتبال از راه دلالي نيست

در شرح جلد اين ويژه‌نامه آمده است: «همه‌چيز گويي خواب است و رويا، اينكه روزي من آدم مشهور، پولدار و مهمي باشم اولش از اينجا شروع مي‌شود... بسياري از نوجوانان و مخصوصا قشر فقير و پابرهنه با اين انگيزه كه شايد روزي فوتباليست بزرگي شوند و از تيم‌هاي بزرگ سر دربياورند وارد عرصه فوتبال شده و در اين راه اسير باندهاي دلالي و كلاهبرداري مي‌شوند تا بلكه راه صدساله را يك شبه طي كنند غافل از اينكه فوتباليست شدن اول از همه به استعداد آدم‌ها بستگي دارد...» نكته مهم شايد همين جا باشد! اينكه مسير فوتبال براي خواننده چگونه ترسيم مي‌شود و القا اينگونه است كه بحث «دلالي» در فوتبال ايران اولويت دوم است اما نگاه در فوتبال ايران و روند جاري ثابت مي‌كند كيفيت فني اولويت «دوم» است و تجميع بازيكنان درجه چندم داخلي و خارجي اين موضوع را ثابت مي‌كند. از سوي ديگر سردبير در مطلبي به

عزيز محمدي مي‌تازد كه چرا گفته «نشاط اجتماعي فوتبال براي مردم بيشتر از سريال مختارنامه است» و اعتقاد دارد «اينجاست كه جعل بزرگ تاريخ فوتبال شكل مي‌گيرد، يعني مسوول ليگ فوتبال ايران پول را بالاتر از همه‌چيز حتي مديريت مي‌داند».

سازمان ليگ حامي فوتبال پاك

در ابتداي اين ويژه‌نامه دو مصاحبه نسبتا بلند با عزيز محمدي و حجه الاسلام عليپور ترتيب داده شد كه اولي اعتقاد دارد: «بالاي هشتاد درصد فوتبال پاك است و بيست درصد باقيمانده در مدارس فوتبال تا تيم‌هاي بالاتر ديده مي‌شود» در بخشي از اين مصاحبه آمده «من مدير فاسد را قبول ندارم... من اسم نمي‌برم اما مواردي داشتيم كه بازيكنان پيش ما آمده‌اند و گفته‌اند كه مديرعامل باشگاه از ما پول گرفته، بعد ما مديرعامل را احضار كرديم اما آقاي مديرعامل آمده اينجا و پيش ما گريه زاري كرده و هزار نفر را واسطه كرده كه او را معرفي نكنيم» عليپور هم البته حرف‌هاي جالبي مي‌زند: «AFC به ما اعلام كرده سه عامل اگردر فوتبال ايران از بين نرود، فوتبال ايران تعليق خواهد شد. نخست زدوبند در پشت پرده براي تعيين نتيجه بازي‌ها، دوم استفاده از داروهاي نيروزا وسوم اطمينان از كسب نتايج فوتبال از طريق مسائل فني... سفته سفيد امضاي ما فوتبال ايران را نجات داد»

داوري پاك شد؟

يكي از ماجراهاي جالب مربوط به داوري است كه در آن فريدون اصفهانيان گفته: «چك رشوه يكصد ميليوني را براي غياثي فرستادم. بازي پيكان و پگاه بود.» اما غياثي درباره اين ماجرا گفته: «شما دوباره از ايشان بپرسيد؛ حرف‌هاي اصفهانيان درباره چك كذب است» و چند ساعت بعد اصفهانيان همه‌چيز را تكذيب كرد: «آقاي غياثي تماس گرفتند و گفتند كه چك نگرفتي و فقط يك شماره تماس به تو داده بودند؛ فكر مي‌كنم يادم رفته چون وقتي با خانواده هم صحبت كردم گفتند كه چكي نبوده... آقاي دادكان هم تماس گرفتند و گفتند چكي در كار نبوده است و يادتان رفته...»

از حرف‌هاي تاج تا واعظ

مهدي تاج يكي از مصاحبه شوندگان است، او واقعه‌يي با اين تيتر را انتخاب مي‌كند: «ساعت 10شب مچ گرفتيم» او داستان را اينگونه تعريف مي‌كند: «شايد شما ندانيد اما ديشب تا ساعت 10 شب ما درگير بوديم. بچه‌هاي حراست را فرستاديم دنبال يكي از آدم‌هاي شهيرهمين فوتبال كه قرار بوده رشوه بگيرد.» مجيد جلالي مي‌گويد: «دلال‌ها شبكه‌هاي قدرت تشكيل داده‌اند» و واعظ خبر جديدي مي‌دهد: «دلالي مي‌شناسم كه فصلي يك ميليارد درآمد دارد» يا تعريف مي‌كند: «يادتان هست آقاي رجبي يكماه رفت برزيل، خورد و خوابيد، بعد يك بازيكن فلج آورد؟ اگر قرار بود به من بازيكن بياندازند، بايد اين بازيكن را مي‌گرفتم. آقاي قلعه‌نويي گفت مي‌خواهمش. به قلعه نويي گفتم كتبا بنويس اين بازيكن را مي‌خواهم و امضا كن اما ننوشت و ما بازيكن را رد كرديم» فروتن اعتقاد دارد: «سيستم نواستثماري، دلالي را به فوتبال ايران صادر كرد» و بيژن ذوالفقارنسب كه درباره تيم ملي ب و فروش ليست تيم ملي حرف‌هاي بسياري را شنيده است، اين‌بار با اين عنوان نبش قبر شده است: «به شرافتم قسم، به جان عزيزترين كسانم كه من اين ليست را نفروختم. ليست مرا دزديده‌اند.»

از لارودي تا فريدون صديقي روزنامه‌نگار

بحث دلالي و روزنامه‌نگاري هم در اين ويژه‌نامه مطرح شده است، اما لارودي بحث هميشگي را دنبال مي‌كند: «تا امروزسراغ نداريم كه صاحبان حرفه و مشاغل و توليدات وخدمات گوناگون، از اين بابت كه از اهرم تبليغات استفاده مي‌كنند، سرزنش شوند» اما نتيجه‌گيري لارودي حرفي بود كه نخستين بار ديده مي‌شود: «توقع از ديگران، به قول حافظ كافري است» اين مانيفست جديدي براي روزنامه‌نگاري ورزشي خواهد بود: «روزنامه‌نويسان، بابت درست‌نويسي خود، بابت روشنگري خود، بابت راهنمايي خود، بابت هشدارهاي هرروزي خود... چيزي نخواهد خواست. طلبي نخواهد داشت» و در ادامه‌اش استاد صديقي مي‌نويسد: «ورزشي نويس حق سهم‌الخواهي از پول فوتبال را ندارد.»

ظهور جريان جديد؟

... و حالا از همه مهم‌تر «نگاهي» است كه پشت اين ويژه‌نامه است، نگاهي كه شفاف نيست و بيشتر «مبهم» شده... مجموعه گفت‌وگوها با مرداني كه «تريبون» مي‌خواستند و اين‌بار صدايشان از لسان «دولت» به صدا درآمده است. همين «دولتي» كه چهارصدميليارد تومان در اين فوتبال هزينه مي‌كند و نمي‌داند سيصد ميليارد تومان از اين «پول»ها چه مي‌شود؟ همين سيستمي كه چند وقتي است «مديران» فوتبالش را بازداشت مي‌كند. همين مديراني كه تنها «هزينه» را دوست دارند و تفكري براي برنامه‌ريزي ندارند و حالا همين «هزينه ها» مي‌خواهد فوتبال «پاك» را به ارمغان بياورد؟ آيا جريان جديدي در روزنامه‌نگاري ورزشي و مديريت فوتبال به وجود خواهد آمد؟