سال گذشته پس از آنکه کره شمالی توجهات را به تهدید احتمال نابود کردن پایگاه نظامی امریکا در گوام جلب کرد، انتظار می رفت که پدافند موشکی مستقر شده در جنوب ژاپن اولین موشک های کیم جونگ اون را قاطعانه ساقط کند، اما رهبر کره شمالی شخصا فرمان پرتاب موشکی را داد که بر خلاف انتظارها نه از جنوب بلکه از شمال خاک ژاپن عبور کرد و قدرتنمایی توصیف شد!
این ترفندهای بازیگوشانه و لفاظی هایی که به تمسخر و تحقیر شخصی نیز رسیدند، جلوه ای سرگرم کننده از پرونده تقابل امریکا و کره شمالی در چندین ماه اخیر بود اما اخیرا اخبار جذابتری نیز می رسد! هفته گذشته در ادامه روند جدیدی که چندی است کره شمالی پیش گرفته، از سوی دولت پیونگ یانگ اعلام شد جهت نشان دادن حسن نیت طی مذاکرات پیشنهادی خود بطور داوطلبانه آزمایش «موشک برد بلند» هم متوقف می شود و دیگر نیازی به آزمایش تسلیحات هسته ای نیز نیست!
مدت ها پیش تر پس از آنکه پیونگ یانگ خبر از تکمیل پروژه هسته ای شدن را داده بود، تمایل خود برای آغاز گفتگو از موضع برابر با واشنگتن را ابراز نمود. عاری سازی شبه جزیره کره از تهدید تسلیحات هسته ای ظاهرا یک هدف تبلیغاتی نخستین است اما فرای این کره شمالی از تعهد به تلاش برای منع بکارگیری تسلیحات هسته ای "در سراسر جهان" سخن می گوید!
بدیهی است که کره شمالی در پی نقد کردن دست رنج خود باشد اما انتظار دست کشیدن از سرمایه ای که ایشان را به موضع برابر گفتگو با امریکا نشانده، انتظاری خام اندیشانه است. واشنگتن نیز اگر چه برای توجیه احتمال تن دادن به تحمیل مذاکره با پیونگ یانگ متوسل به پروپاگاندا شده اما از خلال سخنان مقامات ارشد و اعضای کنگره نیز می توان شنید که خوب می دانند کره شمالی قدرت بازدارندگی و پشتوانه تحمیل ابتکار مذاکره را هرگز در مذاکره تسلیم نخواهد کرد. (نقل قول از رهبر کره شمالی که گفته نمیخواهد به سرنوشت صدام و قذافی دچار شود شاهدی بر عدم تمایل ایشان به الگوهای پیشین بده بستان است.)
جهت جستجوی چرایی مهندسی چنین فضایی از سوی کره شمالی باید به عرصه رقابت قوای جهانی نظری گذرا انداخت. واقعیت این است که انباشت نیروهای امریکایی در شرق آسیا واکنش به توان نظامی کره شمالی نبود که اکنون به فرض دست کشیدن کره شمالی از تسلیحات اش، امریکا نیز به خواسته خروج نیروها برای برقراری موازنه قوا و رفع تهدید نظامی از منطقه تن دهد. اگر چه به نظر می رسد چین و روسیه در پشت پرده با هماهنگ کردن مواضع کره شمالی در پی به چالش کشیدن بهانه ای هستند که سال ها است امریکا انباشت نیرو و تسلیحات را با آن توجیه می کند اما نباید انتظار داشت که امریکا از امکانات خود برای "رصد و مهار قوای چین و روسیه" صرف نظر کند.
سال ۲۰۰۹ اولین سال ریاست جمهوری باراک اوباما بود که رییس جمهور ظاهرا تغییر طلب طی سخنرانی معروف خود در پراگ انگیزه الگوی نوین تقویت قوا در شرق اروپا را نه واکنش به روسیه بلکه دفاع در برابر تهدید ایران خواند. به قصد گرفتن همین بهانه امریکایی، روسیه در مذاکرات هسته ای علیه ایران مشارکت جست و در نتیجه برجام را ساختند اما علی رغم آن، روند انباشت تسلیحات غربی در شرق اروپا هر روز بیش از پیش تشدید شد! (مقامات روسی بارها با یادآوری آن وعده اوباما، عدم صداقت دولت امریکا را در سخنرانی و مقالات یادآوری کرده اند.)
اینبار به نظر می رسد روسیه همراه چین و البته با فشار بر کره شمالی ابتکار عمل روندی را در دست گرفته اند تا صداقت امریکا طی توجیه انباشت سامانه های پدافند و آفندی در شرق آسیا را جدی تر به چالش بکشند. بی اعتبار شدن ادعای واشنگتن در مسیر حل اختلاف با پیونگ یانگ "مانعی بر اجماع غربی" خواهد شد یا دست کم هزینه اقداماتشان را بیشتر می کند.
از سوی مقابل امریکا نیز اگر چه متوجه چینش شرقی میدان بوده و نمی خواهد در میدان دیگران بازی کند اما چاره ای جز اعلام آمادگی نداشت مگر از این ستون به آن ستون بهانه ای برای مقصر جلوه دادن کره شمالی در شکست مذاکرات به چنگ آورد! مذاکره و مصالحه با کره شمالی اگر حتی به فرض محال منجر به خلع سلاح یک طرفه کره شمالی شود، توجیه حضور متراکم قوای امریکایی را هم منتفی خواهد کرد، شرایطی که مطلوب واشنگتن نخواهد بود. واشنگتن به حفظ و تقویت حضور نظامی در شرق آسیا نگاه راهبردی دارد.