از سال 2009 میلادی- که ششمین کنگره عمومی جنبش فتح در بیت لحم کرانه باختری تشکیل شد- در محافل داخلی جنبش فتح و سازمان آزادی بخش فلسطین از کسی که جانشین ابومازن شود سخن گفته شده است. طی این 9 سال ابومازنِ 74 ساله آن روزگار حال 83 ساله شده است. طی دو سال گذشته با وجود آنکه وضعیت جسمانی ابومازن بسیار وخیم شده است، اما آمریکاییها و صهیونیستها حاضر نشدند کسی را جایگزین او کنند. شاید دلیل اصلی این امر در جملهای نهفته باشد که یک حاخام یهودی دو سال قبل گفت به اینکه«ابومازن نعمتی است که خدا برای یهودیان فرستاده است».
به گزارش تسنیم، تا کنون صائب عریقات، جبریل رجوب، محمد دحلان، ناصر قدوة، محمود عالول، محمد اشتیه، سلام فیاض و ماجد فرج و عدنان به عنوان گزینههای احتمالی جانشینی ابومازن مطرح شدهاند، اما ظاهرا صهیونیستها کسی را بهتر از او پیدا نکرده اند که در خدمت منافعشان باشد و تا کنون ابومازن را ترجیح داده اند.
سخنرانی ابومازن در نشست شورای ملی ساف؛ وقتی ورق برگشت
روز دوشنبه 30 آوریل 2018، (10 اردیبهشت 1397) در نشست شورای ملی ساف که در رام الله برگزار شد ابومازن سخنانی ایراد کرد که ظاهرا ورق را برگرداند. شورای ملی ساف، مجموعه ای از حدود 400 شخصیت ملی فلسطین است که نقش مجلس قانونگذاری را در ساف ایفا میکند. با وجود مخالفت شخصیتهای فلسطینی با تشکیل این نشست در رام الله ابومازن با دستور شخصی این نشست را در حالی برگزار کرد که بسیاری از شخصیتهای فلسطینی که سالهای قبل عضو این شورا بودهاند به دلیل ممانعت رژیم صهیونیستی نتوانستند در آن شرکت کنند.
سخنرانی ابومازن در آغاز نشستی که با مجوز صهیونیستها برپا شده بود، کمی نامتعارف تر از گذشته بود. وی به عباراتی اشاره کرد و یهودیان را با صفاتی خواند که اروپاییان سخنان او را در راستای یهودی ستیزی (آنتی سمیتیزم) تعبیر کردند. ظاهرا از همان موقع کمی نگاهها به او تغییر یافته است.
رایزنی اتاقهای فکر رژیم صهیونیستی
به تازگی سایت عبری المانیتور، در یادداشتی به قلم شلومی اِلدار- که به زبان عبری و انگلیسی منتشر کرده- با اشاره به سخنان ابومازن در شورای ملی فلسطین به این نکته اشاره میکند که ابومازن دیگر سلامت خود را از دست داده و سخنانش نشان میدهد توان تصمیم گیری درست را از دست داده است، بنابراین باید کنار رود. این نوشته با وجود تمام گزینههای گذشته یک شخصیت جدید را برای جایگزینی ابومازن معرفی می کند. این شخصیت رامی حمدالله، رئیس کابینه وفاق ملی فلسطین است.
رامی حمدالله کیست؟
رامی حمدالله متولد سال 1958 در عنبتا است. تحصیلات ابتدایی را در فلسطین و مدرک کارشناسی خود را از اردن گرفت. کارشناسی ارشد و دکتری خود را نیز در رشته زبان شناسی ترتیب از دانشگاههای منچستر و لانگستر انگلستان گرفت. از سال 1998 ، رئیس دانشگاه النجاح فلسطین در کرانه باختری بود و سال 2002 نیز به عنوان رئیس مرکز آمار فلسطین انتخاب شد. او در سال 2013 از سوی محمود عباس، پس از سلام فیاض،مسئول تشکیل دولت تشکیلات خودگردان در کرانه باختری شد. دو هفته پس از انتخاب، به دلیل دخالت در اختیاراتش، استعفا کرد، اما یک ماه بعد با قول مساعد ابومازن به عنوان نخست وزیر انتخاب شد. او سال 2014 براساس توافقنامه آشتی ملی قاهره، از سوی محمود عباس مسئول تشکیل دولت وفاق ملی شد. او نه هیچ سابقه مبارزاتی دارد و عضو هیچ گروه فلسطینی حتی جنبش فتح نیز نبوده است.
تعریف و تمجید از حمدالله و سلام فیاض
شلومی الدار در مقاله خود حمدلله را جانشین سلام فیاض یاد میکند و به تعریف از سلام فیاض میپردازد. او فیاض را کسی معرفی میکند که با مبارزه با فساد، ساختار مالی تشکیلات خودگردان را شفاف کرد. وی در ادامه رامی حمدالله را ادامه دهنده مسیر سلام فیاض برمیشمارد. یک فرد متخصص که توانسته ساختار مالی و اقتصادی تشکیلات خودگردان را بعد از سلام فیاض شفاف نگاه دارد.
ماهیگیری صهیونیست ها با دست فتح
الدار در نوشته خود مدعی می شود جایگزینی حمدالله به جای ابومازن خواسته محافل داخلی فتح است. او مدعی میشود محافل داخلی فتح برای اینکه از اختلاف بیشتر در داخل فتح جلوگیری شود و شکاف داخلی این جنبش عمیقتر نشود راضی شده اند یک فرد میانه رو که بتواند امور را مدیریت کند سرکار بیاید، بنابراین اعضای فتح به جایگزینی حمدالله به جای ابومازن رضایت دادهاند.
مقابله با مقاومت، ویژگی بارز حمدلله
اگر نگاهی به روند اقدامات رامی حمدالله بیندازیم متوجه میشویم که وی با اعمال قدم به قدم دستورات صهیونیستها و آمریکاییها طی دوره حضورش در دولت وفاق ملی دشمنی با مقاومت را در ساختار دولت تشکیلات خودگردان به حد اعلای خود رسانده است. رامی حمدلله مسئول مستقیم تمام اقداماتی است که علیه تشکیلات خودگردان انجام شده است. او مجری دستورات ابومازن برای قطع حقوق کارمندان نوار غزه، بازنشستگی پیش از موعد عدهای از کارکنان نوار غزه، قطع واردات کالاهای اساسی به نوار غزه در زمان جنگ، قطع حقوق خانوادههای شهدا و اسیران فلسطینی و همچنین قطع برق این منطقه طی پنج سال گذشته بوده است. به تعبیر دیگر باید گفت او ابزار اجرایی صهیونیست در دستهای ابومازن 83 ساله است که مقاومت را هدف قرار داده است.
طی یکسال گذشته که آشتی ملی فلسطین در جریان بوده و به نتیجه ای نرسیده است با تأکیدهای مستمر حمدلله مبنی بر اینکه هیچ اختیاری در نوار غزه در دست او نیست به این نقطه رسیده است.
طی سفر اخیر حمدلله به نوار غزه در مسیر کاروان او و ماجد فرج بمبی منفجر شد. تشکیلات خودگردان حماس را مسئول این انفجار معرفی کرد. این انفجار سبب شد رامی حمدلله دیگر به نوار غزه سفر نکند و اعلام کند تا زمانی که تمام حاکمیت غزه در اختیار دولتش قرار نگیرد، اقدامی برای غزه نخواهد کرد. حال که اینگونه صهیونیستها از او نام می برند میتوان گفت اعلام موضع حماس در مورد انفجار بمب در مسیر کاروان حمدالله مبنی بر اینکه کار صهیونیستها بوده، درست است.
جمع بندی
صهیونیستها به یک بله قربان گوی تمام عیار نیاز دارند که نه نگاهی به مقاومت داشته باشد و نه علقهای به فلسطین، عملکرد حمدالله مهر تأیید بر این نکات میزند، بنابراین طبیعی است در شرایطی که دیگر ابومازن به نقطه بحرانی رسیده، او را به عنوان یک گزینه مطرح کنند.
نکته مهمتری که باید به آن توجه کرد این است که ابومازن در جلسهای سخنان ضد یهودی بر زبان میراند که با مجوز و تأیید صهیونیستها در داخل منطقه تحت محاصره آنها برگزار شده است. آن هم زمانی که اکثر نخبگان و شخصیتهای فلسطینی با برگزاری آن در رام الله مخالفت میکنند.
نکته آخر اینکه حتی اگر کسی چون حمدالله برای جانشینی ابومازن انتخاب شود نباید فراموش کرد که میتواند به عنوان رئیس فتح یا ساف انتخاب شود. این انتخاب هم باید در فرآیند داخلی فتح و ساف و طی کنگره عمومی انجام شود نه اینکه انتصاب در کار باشد.
اما از همه اینها مهمتر جایگزینی حمدلله به جای ابومازن در تشکیلات خودگردان است. تکیه زدن بر پست ریاست تشکیلات خودگردان تنها باید با انتخابات عمومی در فلسطین و بین همه فلسطینیان انجام شود. به نظر میرسد صهیونیستها و ابومازن با سناریوی جانشینی که چند سالی است در فلسطین مطرح میکنند یا میخواهند این پست را انتصابی به نفر بعد بدهند یا اینکه با القاء به اذهان فلسطینیان و جهانیان با یک بازی تقلب در انتخابات، گزینه خود را به مردم تحمیل کنند.
در نظرسنجی هایی که طی 10 سال گذشته انجام شده، همواره اعضای مقاومت در نگاه فلسطینیان بالاتر از شخصیت های جنبش فتح و جناح سازش قرار داشته اند.