محمدکاظم انبارلویی در یاددداشتی با عنوان «درد آمریکاییها چیست؟» نوشت: «ترس»، «عافیت طلبی»، «آماده خوری»، «خود مردمبینی»، «انفعال و وادادگی»، «وحدت گریزی» و بالأخره «نفاق و دورویی»، این جریان را به دامن آمریکا و اروپا انداخته است. آمریکاییها به این جریان دل بستهاند و آنها را آلترناتیو خود، قبل و بعد از براندازی میدانند.
متن مشروح این یادداشت به شرح زیر است:
درد آمریکاییها چیست که این روزها به پاره کردن قراردادها و پیمانهای بین المللی و نقض حقوق بینالملل و نهایتاً بیهویتی و بی حیثیتی روی آوردهاند؟
درد آمریکاییها چیست که دیگر چهره خود را پشت ویترین «جامعه جهانی» پنهان نمی کنند و این گونه عریان به صحنه آمده اند؟
درد آمریکاییها چیست که اکنون به عنوان بزرگترین تهدید صلح و امنیت جهانی رخ نشان می دهند و می خواهند هزینه امنیت خود را از جیب همپیمانان خود در منطقه و جهان بپردازند؟
درد آمریکاییها چیست که دیگر به فکر همگرایی در جی هشت، جی بیست و دیگر پیمانهایی که متضمن نظم نوین جهانی به قرائت اتاق فکرهای مستقر در واشنگتن بود، نیستند؟
هیئت حاکمه آمریکا این روزها مرد مستی را میماند که بطری مشروب در دست دارد و در خیابانهای جهانی عربده میکشد، فحش میدهد ، حرف بیربط میزند و مزاحمت برای عابرین جهانی ایجاد میکند.
ترامپیسم یک پدیده در جهان سیاست و روابط بین الملل نیست، ترامپیسم یک تصویر عریان از چهره خبیث آمریکا بدون پردهپوشی است.
واقعیت این است که فوران چشمه تولید اندیشه سیاسی و فکری در غرب به ویژه آمریکا متوقف شده است. از ایدههای لیبرالیسم جز فرآوردههای فکری فاشیسم، چیزی بیرون نمی آید. آمریکاییها به همان دردی مبتلا شده اند که آلمانها در اوایل قرن بیستم دچار شدند و جهان را به آتش کشیدند.
زیر کاسه نقض پیمانهای بینالمللی و لاتبازی سیاسی در عرصه حقوق بین الملل از سوی سردمداران کاخ سفید، نیم کاسهای وجود دارد که نخبگان جهان را به این سو هدایت کرده است که اگر جلوی آن گرفته نشود فجایع دو جنگ جهانی اول و دوم به شکل دیگری تکرار خواهد شد.
آتش بیار تنور رویکرد فاشیستی آمریکا، صهیونیستها و قارونهای عرب هستند که در پخت و پز جنگهای آتی نقش اساسی بازی می کنند.
اما مشکل آمریکاییها با ما چیست؟ مشکل آنها با جهان، تقسیم منابع و منافع جهانی است که در هر یک از پنچ قاره جهان حساب و کتاب خاص خود را دارد و شاید به ما ربط پیدا نکند.
مشکل آمریکاییها با ملت ایران این است که ملت ما به رهبری امام خمینی (ره) فرش زیرپای قدرت آمریکا در کلیدی ترین و حساسترین نقطه جهان یعنی غرب آسیا را کشیده است و آمریکاییها معتقدند پمپاژ بیداری اسلامی و خودباوری در کشورهای جهان به ویژه جهان اسلام از تهران صورت میگیرد.
آنها معتقدند باید جلوی «روشنگری» و «بیدارسازی» و غلبه منطق اسلام و ایران در جهان را از طریق براندازی نظام اسلامی در تهران گرفت. آمریکایی ها معتقدند ایرانیها با تکیه بر اسلام به عنوان نخ تسبیح شکلگیری قدرت جدید، منافع واشنگتن را در منطقه و جهان تهدید میکنند.
آمریکاییها معتقدند درخشش نام پیامبر اعظم (ص) و پیامهای قرآن و احکام حیات بخش اسلام، سکه «لیبرالیسم» و تفکر «دموکراسی لیبرال» را بیاعتبار کرده است.
ایران به کمک اسلامشناسان آگاه و خبره، مارکسیسم را به موزه تاریخ سپرد و استخوانهای شکسته شده آن را دفن کرد. اکنون به سراغ لیبرالیسم آمدهاند و همین سرنوشت در انتظار ایدئولوژی دموکراسی لیبرال است که قرار بود در پایان تاریخ حرف آخر را بزند.
آمریکاییها به اروپاییها و دیگر شرکای خود می گویند با چشم باز سرعت تحولات سیاسی و تغییر معادلات قدرت در جهان را ببینید. به آنها می گویند شما قدرت امام خمینی (ره) و پس از آن رهبر معظم انقلاب اسلامی آیت الله العظمی خامنهای را دست کم گرفتهاید، فرصت را دارید از دست میدهید، دیر بجنبید استخوانهایتان در زیر خروارها خاک خواهد پوسید.
آمریکاییها میگویند همه دیکتاتورها در جهان و در رأس آن استکبار و استبداد جهانی در معرض خطر، فروپاشی و سقوط هستند. مردم جهان دنبال اندیشه پاک، حکومت پاکدستان و معنویت معطوف به وحی هستند. این قلم کالاها در هیچ یک از دکان های اندیشههای خودساز بشری به ویژه لیبرالیسم پیدا نمیشود.
آمریکاییها دشمن شماره یک ملت ایران هستند، چرا که مردم ما با قدرت و اقتدار و عزت پشت اسلام و قرآن ایستاده اند و حاضرند با شهادت هزینههای این ایستادگی را بپردازند.
تحلیل عمیق و بیدارساز و هوشمندانه رهبر معظم انقلاب در دیدار با فرهنگیان از فلسفه تداوم خصومتورزی آمریکا علیه ملت ایران واقعاً شنیدنی است، باید دهها بار آن را بازخوانی کرد تا به عمق شرارت و پستی دشمنان اسلام پی برد و از دل بستن به پیمان با آنها پرهیز کرد. ما امروز بر سر یک پیچ تاریخی قرار داریم. در مدینه، سه طایفه صهیونیستی با پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله پیمان عدم تعرض داشتند؛ بنی قینقاع، بنی نظیر و بنی قریضه هر سه پیمان شکستند و نقض عهد کردند. آنها از این نقض عهد سودی نبردند و در جنگ با مسلمانان شکست فاحشی خوردند که هنوز هم طعم تلخ این شکستها در ذائقه صهیونیستهاست. خداوند در قرآن به مسلمانان وعده فرمود که قلعههای محکم و بلند دشمنی آنها فتح شدنی است. این وعده عملی شد؛ «و انزل الذین ظاهروهم من اهل الکتاب من صیاصیهم و قذف فی قلوبهم الرعب فریقاً تقتلون و تأسرون فریقا» (سوره احزاب، آیه 26)
از آموزههای قرآن است که همزیستی مسالمتآمیز با اهل کتاب تا زمانی که آنان یاور مخالفان نباشند و نقض عهد نکنند، جایز است . خداوند میفرماید از نیروهای نفوذی و ستون پنجم دشمن و منافقین غافل نباشید. آمریکاییها نمی توانند به زیست بوم وحیانی ملت ما آسیب رسانند.
این آیه به مسلمانان امروز نوید میدهد که برج و بارو و قلعههای صهیونیستها و آمریکاییها یکی پس از دیگری به تصرف مؤمنین درخواهد آمد. عملیات اخیر در جولان نشان داد که چه قدر رژیم صهیونیستی آسیبپذیر است و حرفی برای زدن در این مورد ندارد.
امید آمریکایی ها در براندازی، به یک مشت غربزده و منافق از خدا بیخبر و طرفدار افکار پوسیده لیبرالیسم، فاشیسم و مارکسیسم است.
«ترس»، «عافیت طلبی»، «آماده خوری»، «خود مردمبینی»، «انفعال و وادادگی»، «وحدت گریزی» و بالأخره «نفاق و دورویی»، این جریان را به دامن آمریکا و اروپا انداخته است. آمریکاییها به این جریان دل بستهاند و آنها را آلترناتیو خود، قبل و بعد از براندازی میدانند.
ملت در حرکت توفنده انقلابی خود در عبور از این پیچ تاریخی، از روی جنازه آنها عبور خواهد کرد. دولت و ملت و مسئولین نظام، امروز یکپارچه و یکصدا علیه مظالم آمریکا و فریب اروپا قیام کرده اند. امروز برای کندذهنترین و سادهلوحترین افراد معلوم شده است درد آمریکاییها و ستیز آنها با ملت ایران، نه سلاح هستهای، نه نفوذ منطقهای و نه حقوق بشر می باشد. آنها به دنبال حیثیت از دست رفته خود هستند و نمی خواهند ایران الگوی اسلامی پیشرفت و توسعه و حیات طیبه برای مردم جهان و به ویژه مسلمانان باشد. ترامپ و صهیونیستها گفتهاند که نمیگذاریم ایران چهل سالگی انقلاب را جشن بگیرد.
آنها نمیدانند در چهل سالگی، تازه کار شروع میشود. بعثت نبی اکرم صلی الله علیه و آله از چهل سالگی این وجود نورانی شروع شد. آنچه در این چهل سال به صورت تحکیم زیرساختهای مقاومت در ایران و جهان شکل گرفته است مقدمه ظهور و نمود آن بعثت دائمی است. هیچ قدرتی در جهان نمیتواند جلوی این ظهور را بگیرد. درد آمریکاییها را با قدرت و مقاومت، درمان میکنیم.
آنها لیاقت گفتگو را ندارند. ایران در مسیری قرار گرفته است که آن را می توان پایان گفتگو و آغاز مسیری دانست که آنها از آن فرار می کنند.
اینکه رهبر انقلاب به نمایندگی از کل ملت ایران در پاسخ به تهدیدات واشنگتن به ترامپ گفتند؛ شما غلط میکنید! اعلام یک موضع رسمی از عمق دل ملت ایران و حتی ملتهای جهان بود. ملت ایران به جولان آمریکا در جهان و جولان رژیم صهیونیستی در منطقه پایان میدهد. این پاسخ از بلندیهای جولان شروعشده و انشاء الله ادامه خوهد یافت. دوران بزن دررو در سیاست و در حوزه نظامی گذشته است.
ضربه دوم و ضربات بعدی را باید از روز نکبت شروع کرد و به هفتاد سال غصب یک سرزمین مقدس پایان داد.