یک برنامهساز با اشاره نقش پررنگ تلویزیون نسبت به توزیع اندوه، معتقد است: احساس میکنم بعضی وقتها برخی همکاران من انگشتشان را توی چشم مردم میکنند، برای اینکه اشکشان را دربیاورند. این سادهترین راه است.توصیه میکنم انگشتتان را در چشم مردم نکنید تا اشکشان را دربیاورید.
فواد صفایانپور در گفتوگو با ایسنا درباره عملکرد تلویزیون در ایام رمضان اظهار کرد: متأسفانه خنداندن مردم کار سخت و دشواری است ولی به نظر میآید نایاب هم نیست. امکان پذیر است که باز هم خندوانه دیگر و دورهمی دیگر بوجود بیاید ولی نیاز به ایده، طراحی خوب و در عین حال جفت و جور کردن شرایط دارد.
این برنامهساز با تأکید بر لزوم ایجاد فضای شادی در تلویزیون آنهم در مناسبتی مانند ایام رمضان اظهار کرد: یادم میآید در سری اول و دوم برنامه «هزارداستان» که خود من آن را ساختم، تصمیم من برنامهساز و مدیران این بود که برنامهای بسازیم که درست است که تراژدی زندگی آدمها را بیان میکند ولی محصول نهایی و آن چیزی که امروز وجود دارد حال خوش باشد. زمانی که شروع به طراحی این برنامه کردم، اولین ایدئولوژی که برای برنامه داشتم این بود که اگر قرار است راجع به بخش تلخ زندگی افراد صحبت کنیم داستانهایی را انتخاب کنیم که پایانش یک اتفاق درستی باشد که آن افراد امروز در آن قرار گرفتند و حالشان خوب است. فکر میکنم یک مقدار برنامهساز و آن کسی که طراح است اگر با یک متد که نهایت حال خوش داشته باشد پیش برود نتیجهی بهتری خواهد گرفت.
این کارگردان در ادامه اظهار کرد: احساس میکنم بعضی وقتها برخی همکاران من انگشتشان را توی چشم مردم میکنند برای اینکه اشکشان را دربیاورند. این سادهترین راه است. توصیه میکنم انگشتتان را در چشم مردم نکنید تا اشکشان را دربیاورید. فضای معنوی اشک شوق دارد، اشک غم دارد، این جهانی که آفریده شده تمام امکاناتش در اختیار ما قرار داده شده برای اینکه زندگی خوبی کنیم. در زندگی خوب کجا قرار است غم باشد. من نمیتوانم این مسأله را گردن تلویزیون بیندازم. وقتی ایده و هیچ سفارشی نسبت به برنامهای که حال مردم را خوب بکند وجود ندارد، وقتی که یک سری معذوریتها در سیستم برنامهسازیمان وجود دارد و ملاحظاتی که بر ما به عنوان دستورالعمل وجود دارد، طبیعتا دست و بال آدم بسته میشود. تا مادامی که سفارش دهنده به من میگوید برای من «خندوانه» بساز همین اتفاق میافتد. تا مادامی که ما نیروی انسانی متخصص را جذب نکنیم همین خواهد بود. من با اطمینان میگویم نیروی متخصص خوب وجود دارد. وقتی که آن نیروی انسانی متخصص عنوانش را در تیتراژ نمیگذارند و میگویند پولت را بگیر و کارت را بکن همین اتفاق میافتد. خوب است که کمی انصاف، شهامت و جسارت و در عین حال کمی اعتماد به نفس نسبت به خودمان و اعتماد به نفس نسبت به تلویزیون و همین طور نسبت به دیگران بدهیم.
وی درباره برنامههای ماه رمضان معتقد است: امسال که گذشت کاری نمیتوان کرد. امیدواریم کمی حواسمان به مردم باشد که حالشان بد است. کمی اگر مراعات کنیم اتفاقات خوب میتواند بیفتد، به نظر میآید کمی هم باید از مردم خواهش کنیم که بخواهند حالشان خوب باشد. این خواستن یعنی اینکه تا زمانی که آن برنامههایی که اشک مردم را درمیآورد مخاطب دارد و مردم آن را میبینند، یعنی اینکه مشتری دارند. بنابراین آن برنامهها تولید میشوند و وقتی که روزی آن برنامهها مشتری نداشته باشند و مردم آنها را تماشا نکنند طبیعتا برنامهساز فکر میکند که حالا باید قدم بعدی را بردارد و کار جدید کند. کار جدید چیست، کار جدید نیاز جامعه است، نیاز جامعه چیست؟ شادی.
صفاریانپور در بخش دیگری از گفتوگوی خود گفت: خیلی متأسفم برای برنامههای ماه مبارک رمضان از این همه غم و اندوهی که به غم و اندوههای حقیقیمان اضافه میکند. خیلی متأثرم، درست است که اینها واقعیتهای جامعه است ولی این را در فضای مجازی و اطلاعرسانی عمومی میبینیم و قبول دارم که تلویزیون نقش دارد و باید این نقش را انجام دهد. ولی این نقش پررنگ نسبت به این همه توزیع اندوه به مردم کارکرد درستی نیست. خوشحالم از اینکه خندوانه مجددا به راه افتاد. خیلی خوشحالم به دلیل اینکه کمی حال خوش را ترویج میکند. ولی مابقی برنامهها حتی برنامههایی که من سالهای پیش کار کردم فضای غمبار متأثرکنندهای دارند. امیدوارم که خندوانهها در برنامههای مناسبتی ماه مبارک رمضان زیاد شوند.
وی درباره جای خالی سریالهای طنز در تلویزیون و ایام رمضان، گفت: حیرتانگیز است در دورههایی که تلویزیون، تلویزیون قوی و زورمندی بود مهمترین اتفاق که میافتاد این بود که در ماه مبارک رمضان ما سریال طنز داشتیم و در شبهای قدر فرم تلویزیون تغییر میکرد و طبیعتا خواسته همه مردم بود. سریالهایی که آقای عطاران کار میکرد باب میل جامعه بود و طنز بود. خیلی نمیتوانم مدیران را مقصر بدانم که چرا تصمیم نمیگیرند این کار را کنند. بیشتر میتوانم مدیران پیشین را مقصر بدانم که نتوانستند طنزپردازهای خوب را شناسایی و تربیت کنند. امروز مدیران را شماتت نمیکنم چون نیروی متخصص کارآمد دستشان نیست و در عین حال شرایط سازمان صداوسیما برای تولیدات انبوه، از نظر مالی مهیا نیست. بنابراین خیلی سازمان و مدیران امروز را مقصر نمیدانم.
فواد صفاریانپور در بخش پایانی گفتوگوی خود گفت: تلویزیون وقتی کارش را شروع کرد در تعریف اول جنبه سرگرمی و در وهله دوم جنبه اطلاعرسانی داشت. قطعا تلویزیون نیاز به تولید برنامه آسیبهای اجتماعی دارد اما این نیاز به این خاطر است که آن آسیبها را کمتر و فرهنگسازی کند. پس آن هم دوز مشخصی دارد. مابقی مستند است؛ مستندی است که تعقل ما را به نظام آفرینش سنجاق کند. بقیه مسابقه، سرگرمی و نشاط است، آن چیزی که در همه جای دنیا از آن استفاده میکنند ولی به نظر میآید ما بلد نیستیم و البته خنداندن مردم کار دشواری است.