با در نظر گرفتن اجرای احسان علیخانی در برنامه جزر و مد، ماه رمضان امسال «ماه عسل» 13 ساله می شود، در طول این مدت بارها به فراخور موضوعات و اتفاقات مختلف درباره «ماه عسل» و حواشی آن نوشتیم.
اگر بخواهیم «ماه عسل» را از منظر یک برنامه مناسبتی که با یکی از لحظات مهم مذهبی گره خورده نگاه کنیم و بعد نقاط قوت و ضعف آن را بررسی کنیم چند نکته وجود دارد.
اول اینکه می شود این برنامه را در یک سیر 13 ساله بررسی کرد و اینکه در طول این مسیر کجاها موفق عمل کرده و کجا به بیراهه رفته، از طرفی می شود قالب کلی برنامه را تحلیل کرد که اتفاقا این هم بارها در اینجا و رسانه های مختلف مورد بحث و نظر قرار گرفته.
درحال حاضر موضوع مهم ماندگار شدن برنامه ای است که در بین تماشاگر عام و خاص مخاطب خودش را دارد و پاسخ به این سوال که این برنامه تا کی پتانسیل ماندگاری را دارد و اگر بنا بر ادامه آن باشد کدام بخش ها نیازمند بازنگری است؟
تجربه «جشن رمضان»
اگر کمی به عقب برویم و ردپای برنامه های دیگر این زمان را جستجو کنیم؛ در سابقه و پیشکسوتی به «جشن رمضان» میرسیم که امسال بیست و یکمین سالی است که از شبکه پنج پخش می شود. برنامه ای پربیننده و جریان ساز در انجام کارهای خیر که اجرای 15 سال آن برعهده کاظم احمدزاده بوده. «جشن رمضان» در سال های ابتدایی پخش خیلی مورد توجه قرار گرفت و بانی کارهای خیر مختلفی شد. اما به مرور بیننده های این برنامه کم شدند و با افتادن در ورطه تکرار دیگر خبری از آن برنامه جاندار قبل نیست و فراموش شده.
برگردیم به «ماه عسل» با اجرا و تهیه کنندگی احسان علیخانی. «ماه عسل» از نظر سابقه هنوز با «جشن رمضان» فاصله دارد. اگر منصفانه نگاه کنیم احسان علیخانی و تیمش همچنان این برنامه را سرپا نگه داشتند و هنوز آن فراموشی که در مورد «جشن رمضان» اتفاق افتاد در اینجا تکرار نشده. عوامل «ماه عسل» در همراه کردن طیف مخاطب نوجوان و جوان موفق عمل می کنند و موضوعات مختلف را با زبانی امروزی تر به تصویر می کشند و در کنار این تلاش تا امروز اتفاقات مثبت زیادی از جمله طرح محسنین یا آزادی زندانیان در این برنامه رقم خورده.
غرض از کنار هم قرار دادن نام «جشن رمضان» و «ماه عسل» مقایسه محتوایی یا فرمی این دو برنامه نیست. قطعا هرکدام از این دو برنامه ویژگی های مختص به خودشان را دارند و در سال های پخش زمان هایی موفق تر ظاهر شدند و در دوره هایی کمتر مورد توجه قرار گرفتند. این مقایسه به جهت محبوبیتی است که دو برنامه مناسبی در زمان خودشان پیدا کردند. در مورد «جشن رمضان» این موفقیت به مرور آنقدر کمرنگ شد که دیگر اثری جز نامش از آن باقی نماند، اما مسیر این برنامه می تواند تجربه ای برای «ماه عسل» باشد تا در اوج بماند. اینکه هرسال این برنامه اینقدر زیر ذره بین مردم و رسانه ها قرار می گیرد دلیل بر دیده شدن و جایگاهی است که در میان برنامه های تلویزیونی پیدا کرده، پس بهتر است این برنامه موفق با اصلاح اشکالاتش حفظ شود.
چند نکته که منجر به تکراری شدن «ماه عسل» شده است را مرور می کنیم:
مهمانانی که غافلگیر نمی شوند
سال های اول پخش «ماه عسل» مهمانانی که روبه روی احسان علیخانی می نشستند چندان در جریان آنچه قرار بود بعد از برنامه برایشان اتفاق بیفتد نبودند، اما در حال حاضر هر شخصی که اتفاقی شبیه به مهمانان این برنامه برایش اتفاق افتاده باشد این آمادگی را دارد تا روزی در قاب «ماه عسل» جا بگیرد و بعد از برنامه با موجی از ابراز احساسات مردم مواجه شود. علاوه بر این سوژه هایی که حضورشان در «ماه عسل» منجر به گره گشایی در کارشان شده باشد کم نبودند و همین افراد بیشتری را برای حضور در برنامه ترغیب می کند. در واقع مهمانان از بازخورد بیرونی مطلع هستند در حالیکه قبل تر همه چیز پیش بینی نشده بود و داستان را جذاب تر می کرد. به علاوه مخاطبی که هر از چند گاهی با شنیدن بخشی از داستان، سوژه های تکرار گذشته از ذهنش عبور می کند.
روایت کند سختی ها برای رسیدن به امید
مهمانان احسان علیخانی تلخی ها و سختی ها را روایت می کنند اما در انتهای این روایت به تلاش و امیدی می رسند که منجر به پشت سر گذاشتن شرایط سخت شده است. با وجود سابقه اجرا، علیخانی هنوز هم در زمان بندی برنامه ضعف دارد.، نکته ای که خودش هم بارها آن را تایید کرده. صحبت های ابتدای برنامه درباره حواشی روزهای قبل، کمپین های برنامه و اسپانسرها و... زمان زیادی را به خود اختصاص می دهد. معمولا شروع صحبت با مهمان به کندی پیش می رود و معمولا مخاطب در دقایق پایانی برنامه بعد از یک مسیر سخت به امید می رسد؛ چیزی شبیه به همانی که در سریال های تلویزیونی باب شده. تکرار این اتفاق در 30 شب و 13 ماه رمضان بعد از چند سال خسته کننده و تکراری می شود.
«ماه عسل» همچنان بیننده دارد
اگر چند قسمت از این برنامه را دیده باشید متوجه تلاش تیم سازنده برنامه شدید. تیمی که از ماه ها قبل از شروع ماه رمضان به دنبال رصد سوژه های جذاب برای برنامه هستند و در این تلاش تنها اکتفا به اخبار رسانه ها نمی کنند و با تحقیق و تهیه تصاویر مستند سعی بر بالا بردن کیفیت و قوام برنامه دارند. اما چرا این تلاش دیگر جذابیت سابق را ندارد و مثل قبل به چشم نمی آید؟ مخاطبینی که تقریبا پنج شش سال قبل سعی می کردند هیچ کدام از برنامه های ماه عسل را از دست ندهند دیگر مثل سابق پیگیر برنامه نیستند. «ماه عسل» برنامه ای مجری محور است که بار اصلی آن بر دوش مجری است. مطمئنا علیخانیِ ماه عسل 97 متفاوت از علیخانی سال های ابتدایی اجرای این برنامه است. او در طول این سال ها با تجربه تر شده و حالا به خوبی مختصات تولید برنامه ای در اندازه «ماه عسل» را می داند. اما این طبیعی است که تکرار یک اتفاق هرچند خوب بعد از مدتی فاقد جذابیت شود. بنابراین در حال حاضر «ماه عسل» یک برنامه موفق است که در مسیر خودش حرکت می کند اما فاکتورهای جذابیت را از دست داده.
به هرحال برنامه ای که یک رویکرد مشخص دارد و اصرار سازندگان آن بر عدم تغییر در فرم و محتوای پایه آن است هراندازه هم تلاش و فکر پشتش باشد بعد از چند سال به تکرار می افتد. اگر «ماه عسل» را به عنوان یک برنامه جریان ساز موفق در نظر بگیریم حرکت آن با دست فرمان فعلی در آینده ای نه چندان دور فراموشی برنامه را به دنبال دارد و برای ماندگاری نیاز به بازنگری دارد. اما در حالتی دیگر اگر این برنامه را با همین فرم به عنوان برنامه ای قبول داشته باشیم که قرار است با همین ترکیب هر سال از تلویزیون پخش شود، آن هم در زمانی که آنقدر دست تلویزیون خالی است که همه توقعات معطوف به «ماه عسل» و چند برنامه انگشت شمار دیگر است داستان فرق می کند.
مطمئنا پاسخ به این سوال که در اوج ماندن «ماه عسل» منوط به ادامه یا توقف آن است از طرف مردم و سازندگان این برنامه پاسخ های متفاوتی خواهد داشت. احتمالا عده ای این برنامه را غنیمتی در این آشفته بازار رسانه ملی می دانند، گروهی ادامه برنامه را به شرط تغییر در فرم و محتوای آن پیشنهاد خواهند کرد و تعدادی هم با خداحافطی در اوج موافق خواهند بود. فکر می کنید محبوبیت و ماندگاری «ماه عسل» چطور حفظ می شود؟