مواضع و رفتارهای اخیر محمود احمدینژاد که بعضاً به بهانه مبارزه با ظلم و فساد همراه است مورد اعتراض حامیان دولت نهم و دهم قرار گرفته است؛ تا حدی که ۴۳ عضو کابینه دولت نهم و دهم در اعتراض به عملکرد وی، بیانیهای صادر کرده و نسبت به مصادره خدمات دولت نهم و دهم هشدار دادند؛ بر همین اساس و برای بررسی بیشتر رفتارهای محمود احمدینژاد با حجت الاسلام والمسلمین محمد قائم مقامی که از جمله علمای حامی احمدینژاد محسوب و تا چند وقت اخیر نیز در کنار وی در مراسمات مختلف حضور داشت به گفتگو نشستیم.
به گزارش تسنیم حجتالاسلام والمسلمین قائم مقامی در این گفتگو با تاکید بر اینکه احمدینژاد در مسیر درستی برای پیگیری مطالبات خود حرکت نمیکند، گفت که نمیتوان و نباید از سقوط او خوشحال بود و خطاهای وی نباید منجر به تبرئه فتنهگرانی شود که مدعی هستند رئیسجمهور سابق را بیش از همه میشناختند. در عین حال درخواست احمدینژاد از مقام معظم رهبری بدتر از درخواست سران فتنه برای ابطال انتخابات میداند.
متن این گفتگو بدین شرح است:
- آقای احمدینژاد به بهانه مبارزه با ظلم و فساد، ارکان نظام را به فساد متهم میکند نظرتان درباره رویکرد اخیر ایشان چیست؟
قائم مقامی: در مورد ایشان جای بحثهای مختلفی است و از جهات مختلف میشود گفتگو کرد. بله ایشان در درون نظام، ظلم و فساد میبیند اعم از آن که آنچه را ایشان میبیند واقعا ظلم و فساد باشد یا به نظر ایشان اینگونه است به هرحال رویکرد ایشان نقد و اعتراض به ظلم و فساد است و هرچند به لحاظ ظاهری و زبانی آقای احمدینژاد، ظلم و فساد موجود را برآمده از ذات انقلاب و نظام اسلامی نمیداند لکن مع الاسف ایشان در قضایای اخیر به نحوی برخورد کردند که نمیتوانیم او را در زمره صاحبان رویکرد دوم که رویکردی مسئولانه، انقلابی و ولایت مدارانه در برابر مفاسد دارند قلمداد کنیم و با تأسف باید بگوئیم که ایشان مقداری به رویکردی که غلط و انحرافی است نزدیک شدهاند و در عین حال نیز نمیتوان ایشان را کاملاًَ اهل رویکرد انحرافی دانست.
به هرحال وضعیت ایشان مقداری بحرانی و خطرناک است و میتوانیم بگوئیم بر مرزی حرکت میکند که یک سمتش پرتگاه و سقوط است و سمت دیگرش نجات و صواب است. سخن این است که وقتی شما مظالمی را میبینید که همه میبینند و نمیشود آنها را انکار کرد، باید چگونه برخورد کرد، آیا برخورد این گونه است که ما آرام آرام و بعد شدیدتر خودمان را از نظام و ولایت منقطع کنیم و، ولی فقیه را مقصر بدانیم و مانند برخی عوام الناس یاشیم که بگوئیم چرا، ولی فقیه امر نمیکند که این مفاسد برطرف شود و ندانیم که اگر حتی پیامبر اکرم در مقام حکومت باشند لکن به قدر کافی یاور و ناصر نداشته باشند و شرائط مهیا نباشد نمیتوانند برخی مفاسد را ریشه کن نمایند که البته این نتوانستن دلیلش نقص پیامبر (ص) نیست که به قدر ذرهای در وجود مبارکش نقص نیست بلکه دلیل این نتوانستن همان نقص در قابلیت و ظرفیت در حوزه مردم و نخبگان است.
در این جا راهکار مقابله با بدیها و ناهنجاریها یاری رساندن به مقام ولایت است تا، ولی امر دستش برای اجرای عدالت و اجرای احکام خداوند بازتر شود، زیرا که میدانیم این مقام به گونهای است که حتی پس از قرار گرفتن در مسند حکومت میتواند در مواردی مقبوض الید باشد و بسط ید این مقام بستگی کامل به میزان قابلیت و نصرت عمومی و نصرت نخبگان دارد. این مطلبی است که مؤمنین عادی آن را با فطرت خود درک میکنند و جای تأسف دارد که شخصیتی مانند آقای احمدینژاد که از شخصیتهای برجسته نظام و انقلاب هستند و امیدوارم که همچنان این گونه باقی بمانند از این نکته غافل باشند و ندانند که، ولی فقیه این گونه نیست که هرکاری دلش میخواهد یا دیگران دلشان میخواهد را انجام دهد. آیا ایشان به خاطر نمیآورد که در سال ۸۸ چگونه جریان مخالف دولت نهم و مخالف شخص ایشان که معتقد بود به هیچ وجه این دولت نباید تکرار شود، از رهبری درخواست میکرد که با ابطال انتخابات موافقت کند که متأسفانه خطا و انحراف بسیار بزرگی بود که منجر شد به فتنه سال ۸۸ که هنوز نظام دارد آسیبهای آن را تحمل میکند. در آن ماجرا کسانی به غلط از رهبری میخواستند که، چون شما رهبر و حاکم هستید و قدرت دارید انتخابات را ابطال کنید تا مانع شوید از این که چنین شخصی بار دیگر به ریاست جمهوری برسد
- در این زمان نیز مثلا آقای احمدینژاد به رهبری نامه مینویسد و درخواست میکند که باید ریاست دو قوه عزل شوند آیا اینکار همانند درخواست فتنه گران برای ابطال انتخابات نیست؟
قائم مقامی: این بدتر از آن است با این تفاوت که برخلاف مطالبه ابطال انتخابات مطلقا بدون پشتوانه و عقبه است و در نتیجه بیشتر به شوخی شبیه است و به هرحال سخن غلط و بی معنائی است انگار، ولی فقیه میتواند هرکاری انجام دهد بنابراین هم درخواست ابطال انتخابات غلط بود و هم این درخواست غلط است. در این مورد ایشان در یک موضوع قضائی احساس میکند که ظلمی واقع شده و این میتواند اعم باشد از آن که واقعا ظلمی اتفاق افتاده یا ایشان این گونه میپندارند در هردو حال نحوه صحیح مقابله با ظلم واقعی یا پنداری این نبود که ایشان انجام داد، زیرا که در این نظام هیچ یک از مقامات دائمی نیست بلکه زمان دار و محدود است و جهان نیز به پایان خود نرسیده و شخصی که درون نظام و درون سیستم قرار دارد میتواند با راهکارهای قانونی و با صبوری و متانت برای تغییر و اصلاح آنچه آن را ظلم و ناهنجاری میداند فعالیت نماید نه این که وقتی عدم ورود مستقیم رهبری به موضوع خاصی را مشاهده کرد فریاد بزند و تحصن کند و مرتکب برخی رفتارهای ساختارشکنانه شود. در این نظام کسی اعلام پادشاهی نکرده و عالیترین مقام نظام که همان مقام ولایت است، دائمی نیست بلکه مادامی است و مادام که شرائط ولایت باقی باشد، شخص در این مقام قرار دارد و خدای نکرده به محض از دست رفتن شرائط خود به خود از مقام عزل میشود؛ بنابراین در این نظام که مبنایش علاوه بر ولایت الهی، جمهوریت و دموکراسی واقعی است همواره امکان تغییر و اصلاح به صورت قانونی و خردمندانه وجود دارد و نیازی به رفتارهای ساختارشکنانه و گرفتن ژستهای اپوزیسیونی نیست.
- اخیراً تعداد ۴۳ نفر از وزرا و مدیران دولتهای گذشته نامهای نوشتند به رئیس جمهور سابق که ما به خاطر نظام و رهبری و انقلاب با شما همکاری کردیم و آن خدمات برای جریان انقلاب است و شما نباید آن را مصادره کنید. تحلیل شما از این نامه چیست؟
قائم مقامی: دیدگاه این ۴۳ نفر درست است و مسئله مهم این است که به واسطه اشتباهات آقای احمدینژاد که امیدوارم برطرف شود و ایشان به اصول و مبانی انقلاب برگردند، ما نباید حقانیتی را که در سال ۸۴ و با آمدن دولت نهم و سپس دهم اتفاق افتاد نادیده بگیریم و بگوئیم که اصل آن اشتباه بوده است. نخیر ما همچنان معتقدیم که اتفاق سال ۸۴ و رأی مردم به آقای احمدی نژاد و آمدن آن دولت، امر بسیار خوب و صحیحی بود، نگاه بنده در این مورد نگاه جریانی است و نه نگاه به فرد یعنی جریان درستی آمد که اقتضای انقلاب بود. انقلاب بعد از یک دوره فترت نسبی در عرصه مدیریت و فاصله گرفتن از اصول و مبانی که اوجش دوران موسوم به اصلاحات بود که در آن رسما دم از حاکمیت دوگانه و ضرورت یگانه کردن آن با حذف ولایت و اسلام از حکومت و تغییر قانون اساسی زده میشد، در این شرائط انقلاب از خودش دفاع کرد. من همیشه گفتهام و باز هم میگویم که آمدن دولت نهم در واقع نشان دفاع انقلاب از خودش بود که با آمدن جریان انقلابی و ساده زیست و مردمی و خدوم و یگانه سازی حکومت از طریق حذف جریان غرب گرا، نشاط و سرزندگی به انقلاب بازگشت و منشأ اتفاقات بزرگی در منطقه و جهان شد.
- برخی میگویند حامیان آقای احمدینژاد اعم از علما و دیگرانی که سال ۸۴ و ۸۸ از ایشان حمایت کردند باید عذرخواهی کنند؟ نظرتان در اینباره چیست؟
قائم مقامی: این سخن اشتباه بسیار بزرگی است و مؤمنین انقلابی باید مراقب باشند در تحلیلها و تفسیرها و نقدهائی که به آقای احمدی نژاد وارد است اصل مطلب را که ضرورت آمدن آن دولت بود مورد نقد و انکار قرار ندهند. باید نقد آقای احمدی نژاد عالمانه و مسئولانه صورت پذبرد که همراه باشد با دفاع از آمدن آن جریان.
- یعنی حمایت آن موقع از آقای احمدی نژاد درست و به حق بوده؟
قائم مقامی: بله. درست و به حق بوده و الان هم کار آن موقع را تأیید و حمایت میکنیم هرچند در دولتهای نهم و دهم خطاهائی نیز وجود داشت که باید مورد نقد و بررسی قرار گیرد از جمله تنش میان قوه مجریه و سایر قوا که امری بسیار منفی بود و نیز عدم همراهی آقای احمدینژاد در ماجرای سوریه که متأسفانه ایشان همراهی لازم را نداشتند و خود دارای استدلال دیگری بودند، ولی به هرحال خدمات بزرگی صورت پذیرفت و استانداردهای مدیریت انقلابی و جهادی به گونهای ارتقاء یافت که میتوان گفت: اگر برخی جنبههای مثبت مانند اشرافیت ستیزی مسئولین و ساده زیستی و مردمی بودن آنان که از شاخصههای دولتهای نهم و دهم بود در دولتهای بعدی مقداری تداوم یافت به برکت آن دوره و عدم امکان پائینتر آمدن از آن استانداردها بود.
ما نباید خطاهای سابق و لاحق آقای احمدی نژاد را به گونهای نقد و تحلیل کنیم که حاصلش این باشد که سران فتنه حرفشان درست بوده، اصلا چنین چیزی نباید باشد مثلا اخیرا یکی از برادران متعهد و انقلابی در مورد آقای احمدی نژاد گفته بودند که فلانی یعنی یکی از سران فتنه ۸۸ باطن ایشان را میشناخت و ما نمیدانستیم که این سخن نادرست است، زیرا که براین سیاق میتوان گفت: مقام معظم رهبری خیلی قبلتر باطن آن آقا را میدانست لکن برای ممانعت از روی کارآمدن او دست به شورش و فتنه نزد. میخواهم بگویم که نقد آقای احمدی نژاد باید هوشمندانه، محققانه و مسئولانه باشد به گونهای که هرگز به تبرئه کسانی که در سال ۸۸ مرتکب آن جرم و فساد بزرگ شدند، منجر نشود.
- از سقوط آقای احمدی نژاد باید ابراز خوشحالی کرد؟
قائم مقامی: ابراز خوشحالی در این مورد قطعا غلط است، زیرا ما در مورد یک برادر دینی و انقلابی که درون نظام بوده و هنوز هم علی رغم برخی لغزشها از نظام خارج نشده و امید است که هرگز خارج نشود و بر مرزی حساس حرکت میکند که یک سمتش سقوط و سمت دیگرش نجات است، وظیفه داریم که دعا کنیم و کمک کنیم که این برادر سقوط نکند و بدتر نشود. بنده متأسف هستم نسبت به دیدگاه هائی که چه در زمان دولت ایشان و چه الان دائما میل دارد به این که ببیند ایشان کاملا از نظام خارج شده است. در این مورد نباید خوشحال بود بلکه باید تلاش و کوشش کرد البته تا جائی که خود شخص بخواهد که این اتفاق نیفتد در این مورد بهترین الگو، رفتار مقام معظم رهبری است که با ایشان و قبلا با کسان دیگر با مدارای بسیار همراه با هدایت و نصیحت رفتار کرده اند، مدارائی که از دیانت و عقلانیت ناشی میشود. همین که ایشان حکم میدهند که برود به تشخیص مصلحت که این نگاه بسیار درست و اصلاح کنندهای است.
- شما از کسانی بودید که در دولت آقای احمدی نژاد با ایشان ارتباط داشتید و در جلسات مختلفی شرکت میکردید. بعد از پایان دولت هم در برخی محافل در کنار ایشان حضور داشتید شما را طرفدار آقای احمدی نژاد میدانند. این ارتباط شما چقدر است؟
قائم مقامی: نگاه ما در این مورد نگاه کسانی بود که ایشان را به شرط انقلاب و به شرط ولایت قبول داشتند و قبول دارند به تعبیر دیگر ما چک سفید امضا ء. به کسی نداده بودیم و نمیدهیم، زیرا که چک سفید امضاء را نمیشود به کسی جز به مقام ولایت داد. اگر ولایت کسی بر شما ثابت شد که ثبوت آن نیز جنبه عقلی دارد و همراه است با نظارتی مستمر که آیا این شخص همچنان، ولی است یا خیر، میتوانید و باید به او چک سفید امضاء بدهید یعنی که من در هرمورد تابع و مرید شما هستم و ملاکها را از شما اخذ میکنم و، اما به کسی که ولایتش ثابت نیست نمیتوان چک سفید امضاء داد و علی الاطلاق از او حمایت کرد که متأسفانه یکی از اشکالات جریان انحرافی پیرامون ایشان این بود که القا میکرد باید احمدی نژاد به صورت مطلق مورد تبعیت و پذیرش قرار گیرد و این یعنی تطبیق ولایت مطلقه با ایشان که اشتباه بزرگی است. به هرحال انسان در برخورد با مظالم و مفاسد درون نظام باید مراقب باشد و این مفاسد را از اصل نظام جدا کند و همراه ولایت در برابر آنها بایستد.
- آیا در مورد آقای احمدینژاد این امید وجود دارد که ایشان اینگونه باشد؟
قائم مقامی: بله این امید وجود دارد و ایشان ان شاالله این گونه باشند.
به گزارش تسنیم حجتالاسلام والمسلمین قائم مقامی در این گفتگو با تاکید بر اینکه احمدینژاد در مسیر درستی برای پیگیری مطالبات خود حرکت نمیکند، گفت که نمیتوان و نباید از سقوط او خوشحال بود و خطاهای وی نباید منجر به تبرئه فتنهگرانی شود که مدعی هستند رئیسجمهور سابق را بیش از همه میشناختند. در عین حال درخواست احمدینژاد از مقام معظم رهبری بدتر از درخواست سران فتنه برای ابطال انتخابات میداند.
متن این گفتگو بدین شرح است:
- آقای احمدینژاد به بهانه مبارزه با ظلم و فساد، ارکان نظام را به فساد متهم میکند نظرتان درباره رویکرد اخیر ایشان چیست؟
قائم مقامی: در مورد ایشان جای بحثهای مختلفی است و از جهات مختلف میشود گفتگو کرد. بله ایشان در درون نظام، ظلم و فساد میبیند اعم از آن که آنچه را ایشان میبیند واقعا ظلم و فساد باشد یا به نظر ایشان اینگونه است به هرحال رویکرد ایشان نقد و اعتراض به ظلم و فساد است و هرچند به لحاظ ظاهری و زبانی آقای احمدینژاد، ظلم و فساد موجود را برآمده از ذات انقلاب و نظام اسلامی نمیداند لکن مع الاسف ایشان در قضایای اخیر به نحوی برخورد کردند که نمیتوانیم او را در زمره صاحبان رویکرد دوم که رویکردی مسئولانه، انقلابی و ولایت مدارانه در برابر مفاسد دارند قلمداد کنیم و با تأسف باید بگوئیم که ایشان مقداری به رویکردی که غلط و انحرافی است نزدیک شدهاند و در عین حال نیز نمیتوان ایشان را کاملاًَ اهل رویکرد انحرافی دانست.
به هرحال وضعیت ایشان مقداری بحرانی و خطرناک است و میتوانیم بگوئیم بر مرزی حرکت میکند که یک سمتش پرتگاه و سقوط است و سمت دیگرش نجات و صواب است. سخن این است که وقتی شما مظالمی را میبینید که همه میبینند و نمیشود آنها را انکار کرد، باید چگونه برخورد کرد، آیا برخورد این گونه است که ما آرام آرام و بعد شدیدتر خودمان را از نظام و ولایت منقطع کنیم و، ولی فقیه را مقصر بدانیم و مانند برخی عوام الناس یاشیم که بگوئیم چرا، ولی فقیه امر نمیکند که این مفاسد برطرف شود و ندانیم که اگر حتی پیامبر اکرم در مقام حکومت باشند لکن به قدر کافی یاور و ناصر نداشته باشند و شرائط مهیا نباشد نمیتوانند برخی مفاسد را ریشه کن نمایند که البته این نتوانستن دلیلش نقص پیامبر (ص) نیست که به قدر ذرهای در وجود مبارکش نقص نیست بلکه دلیل این نتوانستن همان نقص در قابلیت و ظرفیت در حوزه مردم و نخبگان است.
در این جا راهکار مقابله با بدیها و ناهنجاریها یاری رساندن به مقام ولایت است تا، ولی امر دستش برای اجرای عدالت و اجرای احکام خداوند بازتر شود، زیرا که میدانیم این مقام به گونهای است که حتی پس از قرار گرفتن در مسند حکومت میتواند در مواردی مقبوض الید باشد و بسط ید این مقام بستگی کامل به میزان قابلیت و نصرت عمومی و نصرت نخبگان دارد. این مطلبی است که مؤمنین عادی آن را با فطرت خود درک میکنند و جای تأسف دارد که شخصیتی مانند آقای احمدینژاد که از شخصیتهای برجسته نظام و انقلاب هستند و امیدوارم که همچنان این گونه باقی بمانند از این نکته غافل باشند و ندانند که، ولی فقیه این گونه نیست که هرکاری دلش میخواهد یا دیگران دلشان میخواهد را انجام دهد. آیا ایشان به خاطر نمیآورد که در سال ۸۸ چگونه جریان مخالف دولت نهم و مخالف شخص ایشان که معتقد بود به هیچ وجه این دولت نباید تکرار شود، از رهبری درخواست میکرد که با ابطال انتخابات موافقت کند که متأسفانه خطا و انحراف بسیار بزرگی بود که منجر شد به فتنه سال ۸۸ که هنوز نظام دارد آسیبهای آن را تحمل میکند. در آن ماجرا کسانی به غلط از رهبری میخواستند که، چون شما رهبر و حاکم هستید و قدرت دارید انتخابات را ابطال کنید تا مانع شوید از این که چنین شخصی بار دیگر به ریاست جمهوری برسد
- در این زمان نیز مثلا آقای احمدینژاد به رهبری نامه مینویسد و درخواست میکند که باید ریاست دو قوه عزل شوند آیا اینکار همانند درخواست فتنه گران برای ابطال انتخابات نیست؟
قائم مقامی: این بدتر از آن است با این تفاوت که برخلاف مطالبه ابطال انتخابات مطلقا بدون پشتوانه و عقبه است و در نتیجه بیشتر به شوخی شبیه است و به هرحال سخن غلط و بی معنائی است انگار، ولی فقیه میتواند هرکاری انجام دهد بنابراین هم درخواست ابطال انتخابات غلط بود و هم این درخواست غلط است. در این مورد ایشان در یک موضوع قضائی احساس میکند که ظلمی واقع شده و این میتواند اعم باشد از آن که واقعا ظلمی اتفاق افتاده یا ایشان این گونه میپندارند در هردو حال نحوه صحیح مقابله با ظلم واقعی یا پنداری این نبود که ایشان انجام داد، زیرا که در این نظام هیچ یک از مقامات دائمی نیست بلکه زمان دار و محدود است و جهان نیز به پایان خود نرسیده و شخصی که درون نظام و درون سیستم قرار دارد میتواند با راهکارهای قانونی و با صبوری و متانت برای تغییر و اصلاح آنچه آن را ظلم و ناهنجاری میداند فعالیت نماید نه این که وقتی عدم ورود مستقیم رهبری به موضوع خاصی را مشاهده کرد فریاد بزند و تحصن کند و مرتکب برخی رفتارهای ساختارشکنانه شود. در این نظام کسی اعلام پادشاهی نکرده و عالیترین مقام نظام که همان مقام ولایت است، دائمی نیست بلکه مادامی است و مادام که شرائط ولایت باقی باشد، شخص در این مقام قرار دارد و خدای نکرده به محض از دست رفتن شرائط خود به خود از مقام عزل میشود؛ بنابراین در این نظام که مبنایش علاوه بر ولایت الهی، جمهوریت و دموکراسی واقعی است همواره امکان تغییر و اصلاح به صورت قانونی و خردمندانه وجود دارد و نیازی به رفتارهای ساختارشکنانه و گرفتن ژستهای اپوزیسیونی نیست.
- اخیراً تعداد ۴۳ نفر از وزرا و مدیران دولتهای گذشته نامهای نوشتند به رئیس جمهور سابق که ما به خاطر نظام و رهبری و انقلاب با شما همکاری کردیم و آن خدمات برای جریان انقلاب است و شما نباید آن را مصادره کنید. تحلیل شما از این نامه چیست؟
قائم مقامی: دیدگاه این ۴۳ نفر درست است و مسئله مهم این است که به واسطه اشتباهات آقای احمدینژاد که امیدوارم برطرف شود و ایشان به اصول و مبانی انقلاب برگردند، ما نباید حقانیتی را که در سال ۸۴ و با آمدن دولت نهم و سپس دهم اتفاق افتاد نادیده بگیریم و بگوئیم که اصل آن اشتباه بوده است. نخیر ما همچنان معتقدیم که اتفاق سال ۸۴ و رأی مردم به آقای احمدی نژاد و آمدن آن دولت، امر بسیار خوب و صحیحی بود، نگاه بنده در این مورد نگاه جریانی است و نه نگاه به فرد یعنی جریان درستی آمد که اقتضای انقلاب بود. انقلاب بعد از یک دوره فترت نسبی در عرصه مدیریت و فاصله گرفتن از اصول و مبانی که اوجش دوران موسوم به اصلاحات بود که در آن رسما دم از حاکمیت دوگانه و ضرورت یگانه کردن آن با حذف ولایت و اسلام از حکومت و تغییر قانون اساسی زده میشد، در این شرائط انقلاب از خودش دفاع کرد. من همیشه گفتهام و باز هم میگویم که آمدن دولت نهم در واقع نشان دفاع انقلاب از خودش بود که با آمدن جریان انقلابی و ساده زیست و مردمی و خدوم و یگانه سازی حکومت از طریق حذف جریان غرب گرا، نشاط و سرزندگی به انقلاب بازگشت و منشأ اتفاقات بزرگی در منطقه و جهان شد.
- برخی میگویند حامیان آقای احمدینژاد اعم از علما و دیگرانی که سال ۸۴ و ۸۸ از ایشان حمایت کردند باید عذرخواهی کنند؟ نظرتان در اینباره چیست؟
قائم مقامی: این سخن اشتباه بسیار بزرگی است و مؤمنین انقلابی باید مراقب باشند در تحلیلها و تفسیرها و نقدهائی که به آقای احمدی نژاد وارد است اصل مطلب را که ضرورت آمدن آن دولت بود مورد نقد و انکار قرار ندهند. باید نقد آقای احمدی نژاد عالمانه و مسئولانه صورت پذبرد که همراه باشد با دفاع از آمدن آن جریان.
- یعنی حمایت آن موقع از آقای احمدی نژاد درست و به حق بوده؟
قائم مقامی: بله. درست و به حق بوده و الان هم کار آن موقع را تأیید و حمایت میکنیم هرچند در دولتهای نهم و دهم خطاهائی نیز وجود داشت که باید مورد نقد و بررسی قرار گیرد از جمله تنش میان قوه مجریه و سایر قوا که امری بسیار منفی بود و نیز عدم همراهی آقای احمدینژاد در ماجرای سوریه که متأسفانه ایشان همراهی لازم را نداشتند و خود دارای استدلال دیگری بودند، ولی به هرحال خدمات بزرگی صورت پذیرفت و استانداردهای مدیریت انقلابی و جهادی به گونهای ارتقاء یافت که میتوان گفت: اگر برخی جنبههای مثبت مانند اشرافیت ستیزی مسئولین و ساده زیستی و مردمی بودن آنان که از شاخصههای دولتهای نهم و دهم بود در دولتهای بعدی مقداری تداوم یافت به برکت آن دوره و عدم امکان پائینتر آمدن از آن استانداردها بود.
ما نباید خطاهای سابق و لاحق آقای احمدی نژاد را به گونهای نقد و تحلیل کنیم که حاصلش این باشد که سران فتنه حرفشان درست بوده، اصلا چنین چیزی نباید باشد مثلا اخیرا یکی از برادران متعهد و انقلابی در مورد آقای احمدی نژاد گفته بودند که فلانی یعنی یکی از سران فتنه ۸۸ باطن ایشان را میشناخت و ما نمیدانستیم که این سخن نادرست است، زیرا که براین سیاق میتوان گفت: مقام معظم رهبری خیلی قبلتر باطن آن آقا را میدانست لکن برای ممانعت از روی کارآمدن او دست به شورش و فتنه نزد. میخواهم بگویم که نقد آقای احمدی نژاد باید هوشمندانه، محققانه و مسئولانه باشد به گونهای که هرگز به تبرئه کسانی که در سال ۸۸ مرتکب آن جرم و فساد بزرگ شدند، منجر نشود.
- از سقوط آقای احمدی نژاد باید ابراز خوشحالی کرد؟
قائم مقامی: ابراز خوشحالی در این مورد قطعا غلط است، زیرا ما در مورد یک برادر دینی و انقلابی که درون نظام بوده و هنوز هم علی رغم برخی لغزشها از نظام خارج نشده و امید است که هرگز خارج نشود و بر مرزی حساس حرکت میکند که یک سمتش سقوط و سمت دیگرش نجات است، وظیفه داریم که دعا کنیم و کمک کنیم که این برادر سقوط نکند و بدتر نشود. بنده متأسف هستم نسبت به دیدگاه هائی که چه در زمان دولت ایشان و چه الان دائما میل دارد به این که ببیند ایشان کاملا از نظام خارج شده است. در این مورد نباید خوشحال بود بلکه باید تلاش و کوشش کرد البته تا جائی که خود شخص بخواهد که این اتفاق نیفتد در این مورد بهترین الگو، رفتار مقام معظم رهبری است که با ایشان و قبلا با کسان دیگر با مدارای بسیار همراه با هدایت و نصیحت رفتار کرده اند، مدارائی که از دیانت و عقلانیت ناشی میشود. همین که ایشان حکم میدهند که برود به تشخیص مصلحت که این نگاه بسیار درست و اصلاح کنندهای است.
- شما از کسانی بودید که در دولت آقای احمدی نژاد با ایشان ارتباط داشتید و در جلسات مختلفی شرکت میکردید. بعد از پایان دولت هم در برخی محافل در کنار ایشان حضور داشتید شما را طرفدار آقای احمدی نژاد میدانند. این ارتباط شما چقدر است؟
قائم مقامی: نگاه ما در این مورد نگاه کسانی بود که ایشان را به شرط انقلاب و به شرط ولایت قبول داشتند و قبول دارند به تعبیر دیگر ما چک سفید امضا ء. به کسی نداده بودیم و نمیدهیم، زیرا که چک سفید امضاء را نمیشود به کسی جز به مقام ولایت داد. اگر ولایت کسی بر شما ثابت شد که ثبوت آن نیز جنبه عقلی دارد و همراه است با نظارتی مستمر که آیا این شخص همچنان، ولی است یا خیر، میتوانید و باید به او چک سفید امضاء بدهید یعنی که من در هرمورد تابع و مرید شما هستم و ملاکها را از شما اخذ میکنم و، اما به کسی که ولایتش ثابت نیست نمیتوان چک سفید امضاء داد و علی الاطلاق از او حمایت کرد که متأسفانه یکی از اشکالات جریان انحرافی پیرامون ایشان این بود که القا میکرد باید احمدی نژاد به صورت مطلق مورد تبعیت و پذیرش قرار گیرد و این یعنی تطبیق ولایت مطلقه با ایشان که اشتباه بزرگی است. به هرحال انسان در برخورد با مظالم و مفاسد درون نظام باید مراقب باشد و این مفاسد را از اصل نظام جدا کند و همراه ولایت در برابر آنها بایستد.
- آیا در مورد آقای احمدینژاد این امید وجود دارد که ایشان اینگونه باشد؟
قائم مقامی: بله این امید وجود دارد و ایشان ان شاالله این گونه باشند.