سه‌شنبه ۰۶ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۲۲ خرداد ۱۳۹۷ - ۰۴:۲۷
سعدالله زارعی

جنگ الحدیده و پاسخ مردان زبرالحدید

فشار شدید به «الحدیده» یک آزمون برای رژیم‌های عربستان و امارات به حساب می‌آید و از آن طرف «مقاومت» در این استان و حفظ آن یک سرفصل مهم سیاسی برای مردم یمن محسوب می‌گردد.
کد خبر : ۴۱۷۲۰۷

سعدالله زارعی در یادداشت خود در روزنامه کیهان با عنوان جنگ الحدیده و پاسخ مردان زبرالحدید

 فشار شدید به «الحدیده» یک آزمون برای رژیم‌های عربستان و امارات به حساب می‌آید و از آن طرف «مقاومت» در این استان و حفظ آن یک سرفصل مهم سیاسی برای مردم یمن محسوب می‌گردد.

بر این اساس آمریکا، انگلیس، فرانسه و حتی نماینده دبیرکل سازمان ملل پای کار آمدند تا اقدامات وحشیانه ارتش‌های عربستان و امارات به ثمر بنشیند و رژیم سعودی را از مخمصه رهایی ببخشد.

در این بین انصارالله با دست زدن به عملیات‌هایی در الحدیده در صدد برآمد، توطئه غربی- عربی علیه یمن را درهم بشکند. در این خصوص گفتنی‌هایی وجود دارد:

1- هیچ‌کس در این تردیدی ندارد که جنگ علیه یمن، بار گرانی بر دوش رژیم سعودی است و تقریباً هیچ کس هم تردید ندارد که «ریاض» راهی برای غلبه بر «صنعا» پیش‌رو ندارد.

با این وجود سعودی‌ها به هر طرح مبتنی بر پایان جنگ پاسخ منفی داده‌اند و تلاش کویتی‌ها، عمانی‌ها و نماینده دبیرکل سازمان ملل را ناکام کرده‌اند.

در همه این مراجعات حرف سعودی روی خلع سلاح کامل انصارالله، تحویل پایتخت و مراکز استان‌ها متمرکز بوده است که در واقع به معنای عدم پذیرش واقعیتی ذیل عنوان «انصارالله» تلقی می‌شود.

سعودی درب‌های سیاسی را بسته است اما در عین حال نتوانسته مسئله را حل کند. آنان طی حدود یک ماه اخیر تلاش کرده‌اند تا سد کنونی را بشکنند و به اقتدار انصارالله خاتمه دهند.

بر این اساس طی یک ماه اخیر شاهد صف‌آرایی جدی‌تر عربستان، امارات، آمریکا، انگلیس و فرانسه و بهره‌گیری گسترده‌تر از مزدوران و تمرکزبخشی به عملیات در یک نقطه بوده‌ایم.

در این بین علاوه بر نظامیان سعودی و اماراتی، نزدیک به یک تیپ مزدوران سودانی، پنج تیپ از نیروهای ارتشی وفادار به علی محسن الاحمر - فرمانده ارتش در زمان ریاست جمهوری علی عبدالله صالح- یک تیپ از نیروهای جریان اخوانی- وهابی اصلاح، یک یگان از نیروی دریایی آمریکا و یگان‌های مشابهی از نظامیان انگلیسی و فرانسوی، یک گردان از نیروهای القاعده- موسوم به انصارالسند- و نیروهای پراکنده‌ای از بعضی کشورهای اروپایی و آفریقایی پای کار آمده‌اند تا استان راهبردی الحدیده را از دست نیروهای بومی انصارالله خارج نمایند.

تا پیش از این آمریکایی‌ها نقش عملیاتی خود در یمن را کتمان می‌کردند ولی از حدود دو هفته پیش به سمت علنی کردن حمایات‌ نظامی از متجاوزین سعودی رفته‌اند.

مثلاً سه روز پیش یک مقام مسئول در پنتاگون با صراحت به شبکه تخصصی آمریکایی «الحره» گفت: «نیروهای آمریکایی در یمن مستقرند و به نیروهای عربستان و امارات کمک اطلاعاتی می‌دهند» و «جیمز ماتیس» وزیر دفاع روز چهارشنبه قبل تصریح کرد: «آمریکا باید در عملیات الحدیده حضور یابد و به مواضع انصارالله حمله کند».

در این میان شاهد تحرک بی‌سابقه نماینده انگلیسی دبیرکل سازمان ملل- مارتین گریفت- بودیم. او در کشاکش درگیری‌های شدید نیروهای اماراتی و سعودی به فرماندهی امارات علیه مردم یمن، مشغول رایزنی با گروه‌های مختلف و از جمله انصارالله بود و از پیشرفت بی‌سابقه گفت‌وگوها سخن گفت اما وقتی حرف‌های او را مورد مطالعه قرار می‌دهیم می‌بینیم روی خلع سلاح انصارالله تمرکز دارد که در متن خود به معنای تحویل مراکز استان‌ها و پایتخت نیز هست یعنی خلع سلاح و خلع سیاسی توأم با یکدیگر! در عین حال دستاوردهای ائتلاف سعودی آمریکایی علیه یمن علی‌رغم یک ماه جنگ شدید ناچیز به حساب می‌آید و هنوز نتوانسته است به مرکز استان حدیده نیز دست یابد و به تصرف مناطقی در جنوب مرکز استان محدود مانده است.

2- انصارالله هیچ‌گاه به طرح سیاسی مبتنی بر به رسمیت شناختن گروه‌های یمنی مخالف خود بی‌رغبت نبوده و هیچ طرح صلحی که متضمن عزت و استقلال یمن باشد را رد نکرده است بر این اساس در ملاقات میان مقامات انصارالله- از جمله مهدی المشاط و محمدعلی الحوثی- و نماینده دبیر کل سازمان ملل ترتیب و توالی مذاکرات و توافقات را بدین‌گونه مطرح کرد: انتخابات، تشکیل دولت وحدت ملی و تصمیم‌گیری درباره سلاح انصارالله تأکید دارد در مقدمه هر طرح توقف جنگ کنونی عربستان علیه یمن وجود داشته باشد.

اما البته واضح است که نه طرف سعودی اجازه می‌دهد و نه نیروهای منصور هادی اجازه دارند به طرحی که محورش «انتخابات» باشد، مجال عملی شدن بدهند.

3- عملیات پرحجم و مشترک آمریکا، انگلیس، فرانسه، امارات و عربستان و وابستگان یمنی آنان در استان ساحلی الحدیده، چهار هدف عمده را دنبال می‌نماید:

اولا: تشدید محاصره ضد انسانی مردم یمن از طریق تسلط بر سواحل غربی این کشور. بندر الحدیده تاکنون تنها مجرای تنفسی انصارالله بوده است و دولت انصارالله علی‌رغم محاصره، به‌طور محدود از دریا برای تأمین نیازهای خود استفاده کرده و به مقاومت خود ادامه داده است.

سعودی و عوامل آن قصد دارند با تسلط بر الحدیده عملا راه  تغذیه مردم هوادار انصارالله را مسدود نمایند و دولت تحت رهبری «محمدعلی الحوثی» و «مهدی المشاط» را به زانو درآورند.

دوم: سعودی و قدرت‌های حامی آن با تصرف الحدیده درصددند تا به دولت انصارالله رنگ قومی بدهند و عملا قومیتی - سنی‌ها- را علیه انصارالله به صحنه آورند.

می‌دانید که 12 استان از 18 استان یمن در منطقه تحت حکومت انصارالله قرار دارد و در این بین اکثر جمعیت در استانهای صنعا، صعده، الحجه و عمران، زیدی و در بقیه از جمله الحدیده اکثریت با اهل سنت- شافعی‌ها- هستند.

انصارالله با بهره‌گیری از کمک مشفقانه شافعی‌ها در برابر ائتلاف شرک‌آلود سعودی‌ها ایستاده و این، مانع تبدیل جنگ کنونی به جنگ داخلی و یا طایفی شده است.

در منطق شیطانی آل‌سعودی، جداسازی الحدیده از انصارالله و تشدید فشارهای ناشی از کنترل سواحل توسط نیروهای مشترک سعودی، اماراتی، آمریکایی، انگلیسی و فرانسوی به مردم مناطق تحت اداره انصارالله سبب شکل‌گیری اعتراضات در بقیه استان‌های سنی شده و این جنگ یمنی را به جنگ طایفه‌ای یعنی شیعی-سنی تبدیل می‌نماید.

سوم: هدف سوم سعودی درگیر کردن اهل سنت با انصارالله است به این معنا که مردم در استان‌های سنی که پس از سیطره سعودی بر الحدیده، انصارالله را ضعیف ارزیابی و دوره آنان را رو به افول می‌بینند و با انصارالله درگیر شده و کنترل استان‌ها را از دست‌شان خارج می‌نمایند.

چهارم: با تصرف الحدیده، موقعیت انصارالله  را تضعیف کرده و وادار به پذیرش شرایط سعودی و تنزل از مواضع خود نمایند. در اینجا در یک جمعبندی باید گفت سعودی علیرغم دست بازی که در خلق جنایات دارد، نتوانسته است مرکز و شهرستان‌های الحدیده را ـ بجز در دو مورد- به تصرف خود درآورد.

طی هفته‌های اخیر هیچ نشانه‌ای هم از درگیری میان نیروهای انصارالله و اهل سنت حدیده و جاهای دیگر مشاهده نشده است با این وصف نرسیدن سعودی‌ها به موفقیت دور از انتظار می‌باشد.

4- شرکت گسترده یمنی‌ها در راهپیمایی و تجمع بزرگ روز قدس و نیز اظهارات راهبردی سیدعبدالملک بدرالدین و تاکید ایشان بر لزوم ریشه‌کن شدن رژیم اسرائیل نشان می‌دهد برخلاف تحلیل سعودی‌ها، انصارالله  نه مشکل داخلی پیدا کرده و نه خسته شده است.

شلیک پی در پی موشک‌های با بردهای میانی انصار به مواضع سعودی‌ها در شهرهای مرزی با یمن و شکست حمله سعودی‌ها، اماراتی‌ها و... به «حیس»، «الخوخه»، «نهیم» و «خالد» و بازپس‌گیری آنان توسط انصارالله طی روزهای اخیر نشان داد، مردان عبدالملک بدرالدین مشکلی ندارند کما اینکه همزمان شکست دادن سعودی‌ها  در استان بیابانی الجوف و بازپس‌گیری منطقه وسیع «مزویه» از آمادگی گسترده انصارالله حکایت دارد.

5- روند تحولات میدانی در یمن می‌گوید، زمان به نفع سعودی نیست و تمرکز بی‌سابقه در الحدیده نشان می‌دهد در تنگنای زمان قرار دارد. کشته شدن نزدیک به 500 مزدور سعودی طی یک هفته در استان حدیده که در میانشان یک سرتیپ سعودی نیز قرار دارد، از تنگنای زمانی سعودی‌ها حکایت می‌کند.

اینک موضوع اساسی این است که سرنوشت عملیات مشترک سعودی، اماراتی، آمریکایی، انگلیسی و فرانسوی در الحدیده مشخص است و لذا می‌توان گفت سعودی‌ها قادر به تغییر صحنه نیستند اما سؤال این است که پس از این چه خواهد شد.

گرچه پاسخ به این سؤال آسان نیست اما با تجربه‌ای که از سعودی‌ها و آمریکایی‌ها اندوخته‌ایم آنان پس از شکست فشار، منفعل می‌شوند و برای مدتی به اقدام جدیدی دست نمی‌زنند و وضع سابق را ادامه می‌دهند اما مسلم است که بعد از شکست عملیات سنگین مشترک غربی-عربی علیه الحدیده، فشار بر رژیم سعودی در داخل و خارج فزونی می‌گیرد.

غربی‌ها تا حدود دو ماه پیش اذعان داشتند که سعودی نمی‌تواند این جنگ را به نتیجه برساند با این حال یک بار دیگر به مشارکت در عملیات ضدیمنی متقاعد شدند. شکست عملیات یک ماه اخیر طبعا آنان را در جمع‌بندی پیشین راسخ‌تر می‌گرداند این در حالی است که هرگونه تلاش برای محدودسازی مردم یمن، وحدت حول محور انصارالله را فزونی می‌بخشد.