جمعه ۰۹ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۲۷ خرداد ۱۳۹۷ - ۱۳:۰۳
مسببان پشیمان شدند

اقتصاد نابسامان و خودزنی اصلاح‌طلبان

هرچه از عمر دولت دوازدهم می‌گذرد اقتصاددان‌های اصلاح‌طلب بیشتری از عملکرد روحانی و تیم اقتصادی کابینه ناامید می‌شوند و لب به گلایه باز می‌کنند، همان کسانی که خودشان عامل مهم روی کار آمدن این دولت و مسبب بروز مشکلات عدیده برای مردم هستند.
کد خبر : ۴۱۷۹۵۵

از زمانی که حسن روحانی برای بار دوم رئیس جمهور ایران شد، انتظارات محافل گوناگون سیاسی و اقتصادی از کابینه دوازدهم این بود که مشکلات اقتصادی کمتر شود و دولت به وعده‌هایی که از عمر آنها 4 سال هم می‌گذشت عمل کند. اما هر روز که از فعالیت دولت دوازدهم می‌گذرد اعتقادها به این موضوع که دولت در اجرای وظایفش ناکارآمد است محکم‌تر می‌شود.

اعتقاد به ناکارآمدی کابینه دوازدهم به‌ویژه در خصوص تیم اقتصادی آن نه‌تنها میان منتقدان دولت بلکه حتی از سوی حامیان دولت نیز هر روز به‌شکلی خودنمایی می‌کند. جالب آنکه رسانه‌های حامی دولت نیز دست از سکوت خود برداشته‌اند و با شدت و افت ناکارآمدی کابینه را به‌رخ روحانی و یارانش می‌کشند، این در حالی است که همین اقتصاددانان اصلاح‌طلب برای روی کار آمدن آقای روحانی انواع نامه‌نگاری‌ها را انجام دادند و امروزه مردم همه این ناکارآمدی‌ها و مشکلات را پای همین یاران پشیمان می‌نویسند.

در ادامه به برخی خودزنی‌های اقتصاددانان اصلاح‌طلب در خصوص ناکارآمدی اقتصادی دولت مورد حمایتشان اشاره می‌کنیم.

انتظاری نیست از کابینه «زدوبندی»

احمد نقیب‌زاده، فعال سیاسی اصلاح‌طلب در گفت‌و‌گو با روزنامه اصلاح‌طلب آفتاب یزد به فراجناحی نبودن کابینه دوازدهم اشاره می‌کند. او در تکمیل این نظر خود می‌گوید: در کابینه دوازدهم همچون یازدهم افراد به‌صورت شتابزده و در لحظه آخر انتخاب شدند، در حالی که یک کابینه فراجناحی یعنی انتخاب افراد بر اساس شایستگی و تعیین افرادی تکنوکرات، بعد از آن می‌توان امیدوار بود که دولت در امور خود موفق می‌شود. اما با کابینه «زدوبندی» که بخواهد گروه‌های مختلف را راضی نگاه دارد نمی‌توان امیدی به کارکرد خوب دولت داشت.

نگرانی‌های مشابه نقیب‌زاده از سوی جناح اصلاح‌طلبان در طول یک سالی که دولت دوازدهم سر کار بوده است بسیار شنیده شده است، اما به‌دلیل حاد بودن مشکلات اقتصادی نمود این نگرانی‌ها درباره مسائل اقتصادی بسیار بیشتر بوده است. قبل از تشکیل کابینه دوازدهم نیز 71 نفر از اقتصاددان‌های کشور نامه‌ای را به روحانی نوشتند و در خصوص حضور نداشتن اقتصاددان‌ها در ترکیب این کابینه گلایه کردند. بعد از نگارش این نامه و با تشکیل کابینه نیز ابراز نگرانی‌ها در خصوص این مسئله ادامه پیدا کرد.

عدم‌درک روحانی از بحران اقتصاد

علی سرزعیم، اقتصاددان اصلاح‌طلب و استاد دانشگاه علامه طباطبایی در مصاحبه‌ای مطبوعاتی پیرامون نگارش این نامه می‌گوید: روحانی درک درستی از شرایط موجود اقتصاد ایران ندارد و بحران را درک نکرده است. او می‌گوید: رئیس جمهور می‌بایست به‌دنبال کابینه‌ای برود که افراد تحول‌خواه در آن حضور داشته باشند، از دانش کافی برخوردار و شجاعت کافی داشته باشند.

این اقتصاددان در ادامه به‌طور مصداقی می‌گوید افرادی که برای سکانداری بانک مرکزی، سازمان برنامه و بودجه و وزارت اقتصاد پیشنهاد شدند دارای سواد کافی اقتصادی نبوده و شجاعت برای ریسک کردن را ندارند. همین موضوع هم نشانه‌ای است برای اینکه مسئولان دولتی درک درستی از بحران اقتصادی موجود در کشور ندارند.

استاد دانشگاه علامه طباطبایی می‌افزاید: باید فردی که برای سازمان برنامه و بودجه انتخاب می‌شود دانش و فهم و درک لازم را داشته باشد اما به‌خلاف آن طی این چهار سال یک سازمان مدیریت بسیار ضعیف داشتیم. اگر در این سازمان مدیریت خوب داشتیم می‌توانست نواقص و ضعف‌های وزارتخانه‌ها را هم رفع کند. در یک کلام باید بگویم که اگر سازمان مدیریت خوب و قوی نداشته باشیم، هیچ رئیس‌جمهوری نمی‌تواند موفق عمل کند.

این استاد دانشگاه به شرایط بد نظام بانکی اشاره کرد و گفت: متأسفانه رئیس‌کل بانک مرکزی درخصوص مشکلات بانک‌ها بسیار ضعیف عمل کردند و آن‌قدر رفع و رجوع کردند که زمان را از دست دادیم. ما باید از سال 93 برای حل مشکلات بانک‌ها اقدام می‌کردیم. حالا در چنین وضعیتی باید آقای رئیس‌جمهور یک گزینه مناسب و شجاع برای بانک مرکزی انتخاب کنند تا این وضعیت را سر و سامان دهد. حوزه بانکی را باید شخصی اداره کند که اصلاح نظام بانکی را عملیاتی کند، چرا که مدارا با وضعیت موجود بانک‌ها صحیح نیست.

از لابه‌لای ادبیات سرزعیم پیرامون این نامه می‌شود احساس کرد که این اقتصاددان اصلاح‌طلب و جمع کثیری از اقتصاددان‌هایی که نامه به رئیس جمهور را امضا کردند امیدی به کابینه دوازدهم نداشتند و باور نمی‌کردند با تیم اقتصادی که روحانی می‌خواسته سر کار بیاورد مشکلات اقتصادی کشور حل شود.

موج‌سواری دولت بر گرانی دلار

فریبرز رئیس دانا هم از جمله اقتصاددان‌های اصلاح‌طلبی است که به‌تازگی انتقادهای تندی را علیه دولت مطرح کرده است، که این انتقادات در مصاحبه با سایت انتخاب خبر، از جمله رسانه‌های اصلاح‌طلب مطرح و منتشر شده است.

این اقتصاددان که گرایش به نظریات سوسیالیستی دارد موضوعاتی همچون نوسان‌های ارزی، سیاست‌های کلان اقتصادی دولت و رابطه دولت با مردم و کارشناسان را مورد توجه قرار داده است و معتقد است نوسان ارز غافلگیر کننده نبوده است چرا که دولت‌ها به درآمد نفتی وابستگی شدیدی دارند. دلار حاصل از صادرات نفت هم یک پول سلطه‌گر امپریالیستی است.

رئیس دانا با انتقاد از نگاه دولت به واقعیات اقتصاد بین الملل می‌گوید، دولت ایران متوجه سلطه دلار نیست، علاقه‌ای هم ندارد بداند، سطحی‌کاری می‌کند، به مباحث سطحی می‌پردازد، برخورد های سیاسی مقابله‌ای را به جای روابط اساسی اقتصاد سیاسی می‌نشاند و از طرف دیگر هم گوش شنوا ندارد که حرف‌های کارشناسان خبره را بشنود. دل دولت به آن 40ــ30 نفری که اطرافش را قبضه کرده‌اند خوش است. همین اطرافیان دولت اصلاً به سلطه‌گری دلار توجه نکردند و همچنان اقتصاد ایران را وابسته به دلار نگاه داشته‌اند.

این اقتصاددان می‌گوید اطرافیان روحانی مدافع وابستگی اقتصاد کشور به دلار هستند، تنها تفاوتشان در این است که برخی از آنها به دلار بالای 6000 تومان و برخی به دلار 4500 تومان می‌اندیشند، اما در شیوه رفتاری یکسان هستند. از سویی معاون اول رئیس جمهور خود را طرفدار بخش خصوصی معرفی می‌کند که این به‌معنای طرفداری از تجارت آزاد با دلار است.

رئیس دانا در خصوص رابطه میان دولت روحانی و مردم می‌گوید دولت گمان می‌کند که مردم هیچ حقی ندارند و اگر اعتراض مردم از حد بگذارد مقصر خود مردم هستند و نه سیاست‌هایی که دولت وضع کرده است، و این داستان سال‌ها است که ادامه دارد، سال‌ها است که این دولت خودی و غیرخودی می‌کند و دیگران را کنار گذاشته است. رئیس جمهوری که انتخاب می‌شود، ولی حق انتخاب شدن برای دیگران قائل نیست معیوب است و اشکال دارد و نمی‌تواند نماینده واقعی مردمی باشد.

بانک مرکزی مخل فعالیت بانک‌ها

احمد مجتهد، اقتصاددان اصلاح‌طلب هم در مصاحبه‌ای با روزنامه شرق عملکرد نظام بانکی در دولت روحانی را مورد توجه قرار داده است. او که طرفدار فعالیت سودده بانک‌ها با ابزارهای مختلف است 2 مشکل در نظام بانکی را بیش از همه مورد توجه قرار داده است.

این اقتصاددان اصلاح‌طلب می‌گوید در دولت روحانی نرخ تورم کاهش پیدا کرد. دولت هم تصمیم گرفت از بانک مرکزی استقراض نکند. با در پیش گرفتن سیاست‌های انقباضی رقابت میان بانک‌ها و مؤسسات برای جذب سپرده‌ها بیشتر شد، که حاصل آن افزایش نرخ پرداخت سود به سپرده‌ها بود. اکنون هم بانک مرکزی به‌دنبال کاهش نرخ سود تسهیلات است بدون توجه به هزینه تمام‌شده پول برای بانک‌ها، سیاستی که به‌زیان بانک‌ها تمام می‌شود و به ورشکستگی بانک‌ها منجر می‌شود.

وی دومین مشکل بانک‌ها را دارایی‌های مسمومی می‌داند که درآمدزا نیستند، اما بانک‌ها مجبورند به آنها سود بپردازند و می‌گوید به همین علت ناگزیرند از بنگاه‌های اقتصادی نرخ سودبالاتری طلب کنند. از سویی هم بانک‌ها برای حفظ نقدینگی و جلوگیری از فرار سپرده‌ها به‌دنبال پرداخت سود بالا به سپرده‌ها هستند. در چنین شرایط بانک مرکزی و به‌عبارتی مقررات آن بانک‌ها را مجبور به تخلف کرده است. بانک‌ها می‌خواهند سرپا بایستند و رشد کنند و نمی‌توانند برای مدت طولانی زیان‌ده باشند.

تنگنای معیشت مردم در سال 97

فرشاد مؤمنی، اقتصاددان اصلاح‌طلبی است که به تدوین لایحه بودجه سال 97 انتقاد وارد و پیش‌بینی کرد با این بودجه وضعیت معیشت مردم بحرانی‌تر شود.

او می‌گوید دولت روحانی همچون دولت قبل از خود عمل می‌کند در حالی که بازنگری اساسی در هزینه‌های غیرضروری مبتنی بر رانت انجام نداده است، به‌عوض کالاهایی را که در اختیار دارد گران می‌کند.

وی می‌افزاید: از بودجه مشخص است که سیاست‌گذاری بودجه‌ای فریب غیرمولدها را خورده است و سیاست‌های تورم‌زا چه از طریق قیمت ارز و بنزین و غیره که به‌قصد رفع بحران از غیرمولدهاست به‌بهای تشدید بحران معیشت مردم تمام می‌شود.

مهدی تقوی، اقتصاددان اصلاح‌طلب گلایه‌اش از دولت پیرامون التهاب بازار ارز را با یک رسانه منتقد دولت مطرح می‌کند. او به روزنامه وطن امروز می‌گوید دولت با بی‌توجهی به گرانی ارز در بازار به‌دنبال کسب درآمد است تا کسری بودجه را جبران کند. دولت باید ارز را در بازار تزریق کند تا تعادل قیمتی در بازار ایجاد شود.

این اقتصاددان اصلاح‌طلب می‌گوید قبل از برجام رئیس کل بانک مرکزی وعده داد که با این توافق دلار به کشور سرازیر می‌شود. اما بعد آن با وجودی که درآمد نفتی کشور دو برابر شده است برنامه دولت برای ساماندهی نرخ ارز مبهم است، در حالی که افزایش نرخ ارز خطرناک است، اما رفتار دولت نشان می‌دهد مسئولان برای جبران هزینه‌ها نمی‌خواهند از بانک مرکزی پول بگیرند و در نتیجه به‌دنبال افزایش درآمد خود از طریق رشد نرخ ارز هستند.

وزیرانی ناآماده برای قبول مسئولیت

بهمن آرمان نیز از جمله اقتصاددان‌های اصلاح‌طلبی است که نقدهایش را نسبت به دولت دوازدهم علنی کرده است. او انتقادش را نسبت به لیست پیشنهادی کابینه دوازدهم که از سوی روحانی مطرح شد این گونه مطرح کرد: تیم اقتصادی پاسخگوی مشکلات گسترده و عمیق اقتصاد ایران نیست، بنابراین من هم به‌عنوان یک اقتصاددان و از مدیران دوره ساخت بزرگ‌ترین سرمایه‌گذاری صنعتی تاریخ ایران یعنی «فولاد مبارکه» و به‌عنوان معاون بورس تهران، طبیعتاً می‌توانم ارزیابی منصفانه‌ای درباره وزرای اقتصادی دولت دوازدهم داشته باشم.

وی می‌گوید: در دولت یازدهم علی طیب‌نیا با مشکلاتی همچون فساد در بورس و مشکلات مؤسسات مالی و اعتباری منفعل برخورد کرد و انگیزه‌ای نداشت. پس از آن کرباسیان به‌عنوان وزیر اقتصاد پیشنهاد می‌شود در حالی که او هم تجربه اداره یک اقتصاد ازهم‌پاشیده را ندارد، در حالی که روحانی می‌توانست افرادی را به‌عنوان وزیر معرفی کند که توانایی‌ها و دانش کافی اقتصادی داشته باشند.

آرمان می‌گوید: بیژن زنگنه به‌عنوان وزیر نفت دولت یازدهم تلاش کرد تا سهم ایران در فروش نفت افزایش پیدا کند، اما خسارت فراوانی هم به صنایع پایین‌دستی نفت وارد کرد، به‌طوری که جرائم بابک زنجانی در مقابل آن ناچیز است، چرا که خسارت زنجانی و اطرافیانش چند ده میلیارد دلاری ارزیابی می‌شود. اما زنگنه سیاست‌های خام‌فروشی را ترویج کرد، حتی باعث توقف سرمایه‌گذاری در صنایع پتروشیمی شد.

انتقاد دیگر آرمان به پیشنهاد محمد شریعتمداری به‌عنوان وزیر صنعت، معدن و تجارت توسط روحانی است. او می‌گوید این یک انتخاب فاجعه‌بار است، چرا که صنعت پیچیدگی‌های زیادی دارد. صنعت روز به روز در حال تحول است، در حالی که شریعتمداری قادر به برآورده کردن نیازهای صنعتی کشور نیست. شریعتمداری با مسائل صنعت آشنا نیست.

آرمان می‌گوید: من هم موافق نظر محافل بین المللی هستم که معتقدند تیم اقتصادی دولت روحانی همچون پوست خربزه‌ای است که زیر پای روحانی گذاشته شده است تا این دولت از پای در بیاید، در چنین شرایطی باید گفت تیم اقتصادی منتخب روحانی «دهن‌کجی به رأی مردم است». تصور نمی‌کنم مردم تا 11 شب در صف رأی دادن ایستاده بودند تا چنین کابینه ناکارآمدی در زمینه مسائل اقتصادی، اداره امور را در دست بگیرد. مهم‌ترین مشکل جامعه بیکاری است و اساس بنیاد خانواده را در ایران در معرض خطر قرار داده و با این کابینه به‌سختی می‌توان بر مشکلات غلبه کرد.