جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۲۷ خرداد ۱۳۹۷ - ۱۳:۳۱
محمدکاظم انبارلویی

در شرق آسیا چه می گذرد؟

آنچه واشنگتن را در برخورد با کره شمالی سر عقل آورده است همین کاشتن قدرت در شرق آسیا به عنوان سرعت گیر پیشرفت چین است. لذا گفتگوهای دو کشور از باب آینده پژوهی و آینده نگری 20 و 30 سال بعد را نشانه گرفته است.
کد خبر : ۴۱۷۹۶۵

دیدار ترامپ و کیم جونگ اون، روسای جمهور آمریکا و کره شمالی همچنان نقل محافل سیاسی جهان است. بیانیه نشست و اظهارات ترامپ نیاز خبری و تحلیلی این محافل از گفتگوی 5 ساعته رهبران دو کشور را بر طرف نمی کند و به نظر می رسد هر دو طرف خویشتنداری خود را از بیان آنچه در این گفتگو رفته حفظ کرده اند و بیانیه نشست و نیز گفتگوی خبری ترامپ پوشش و پنهان سازی برای آنچه در این گفتگو ها رفته، محسوب می شود.

تنها چیزی که می توان به عنوان یک اقدام هم عملی و هم نظری به آن  تکیه کرد همان اعلام صریح توقف مانورهای نظامی آمریکا در شبه جزیره کره و بازگشت سربازان آمریکایی به واشنگتن است.

دیروز هم پنتاگون اعلام کرد رزمایش نظامی آمریکا در منطقه متوقف شده است.
مفهوم این توقف چیست؟ آیا خبر از یک عقب نشینی آشکار نمی دهد؟ در بیانیه مشترک هیچ سخنی از هسته ای زدایی و زمان بندی برای 
راستی آزمایی نرفته است.

رئیس جمهور آمریکا بدون اخذ هیچ امتیازی اعلام کرده سربازان خود را می برد و مانورها را متوقف می کند.

آیا ترامپ از این قاعده عملگرایانه که می گوید "دستی را که نمی توانی ببری، ببوس" تبعیت کرده است؟!

کره شمالی که به بمب هسته ای دست یافته و موشک های بالستیک با کلاهک هسته ای خود را بارها آزمایش کرده، هزینه ها کرده است. این هزینه هم که برای امنیت ملی و اقتصاد ملی او جایگاه ویژه دارد، حاضر نیست آن را با هیچ چیز معاوضه کند، اگر قرار بود معاوضه کند اصلا هزینه نمی کرد.
اگر مسئله خلع سلاح هسته ای یک مسئله عملی بود، تا حالا قدرت های هسته ای به نتیجه می رسیدند. گفتگوهای خلع سلاح هسته ای بین دولت های جهان به ویژه آمریکا و روسیه هیچ نتیجه ای نداشته است، حتی محدود کردن آن هم  به نتیجه نرسیده است.

تن دادن ترامپ برای گفتگو با اون، پذیرش کره شمالی به عنوان نهمین قدرت اتمی  جهان است. امروز شمار کشورهایی که با ساخت بمب اتم از چند ساعت تا یک ماه فاصله دارند، کم نیست. پس موضع خلع سلاح هسته ای در شبه جزیره کره یک شوخی است.

ترامپ به کره شمالی یا بهتر بگوییم به کره اتمی رضایت داده است. آمریکایی ها حضور یک قدرت اتمی را در این منطقه با توجه به مناقشات خود با چین به رسمیت شناخته‌اند و آن را در دراز مدت مغایر منافع خود نمی دانند. حتی بعید نیست در آینده ای نزدیک به الحاق دو کره رضایت بدهند.

گفتگوهای رهبران دو کره قبل از دیدار با ترامپ چنین گمانه زنی ای را تقویت می کند. گفته شد ترامپ در گفتگوی خود با "اون" یک ویدئویی را نشان داده که در آن دورنمایی از پیشرفت های اقتصادی کره شمالی را به نمایش گذاشته است.

در حقیقت در باغ سبزی را به "اون" نشان داده است. بعید است او این در باغ سبز را برای این نشان داده که پیشنهاد خلع سلاح کره شمالی را عملیاتی کند. چون این کار نه عملی  است و نه با نقشه های دراز مدت آمریکا در این منطقه سازگار است.

هدف او از این نمایش یا بهتر بگوییم پیشنهاد فقط می تواند این باشد که از پیونگ یانگ بخواهد جهت و سمت و سوی شلیک موشک های خود با کلاهک اتمی اش را از ایالات متحده آمریکا برگرداند. فقط همین! اراده واشنگتن برای توقف مانورها و بازگشت سربازان را هم به عنوان تضمین فعلا نقدا مطرح کرده است.

واقعیت این است که مسئله آمریکا در شرق آسیا کره شمالی نیست بلکه مسئله اصلی آمریکا چین است. آمریکا با هر کشوری که در می افتد بلافاصله می گوید تحریم می کنیم. اما چین کشوری نیست که آمریکا بتواند آن را تحریم کند.

آمریکا بدهکارترین کشور جهان است و چون اوراق قرضه آن را چینی ها می خرند بدهکارترین دولت به چینی هاست. چین در سال 2050 در سکوی اول اقتصاد جهان می ایستد و بیش از 30 سال است رهبران آن بی سر و صدا رفته اند در اتاق جنگ اقتصادی نشسته اند.

هژمونی چین در جهان نه از طریق سلطه نظامی و سیاسی بلکه از طریق سلطه اقتصادی دارد شکل می گیرد. چینی ها معتقدند در سال 2050 به جایی خواهند رسید که به طور اجتناب ناپذیر هژمونی آمریکا منتفی است و مردم جهان به پذیرش الگوی آنان، به طور طبیعی به پکن روی می آورند.

آنچه واشنگتن را در برخورد با کره شمالی سر عقل آورده است همین کاشتن قدرت در شرق آسیا به عنوان سرعت گیر پیشرفت چین است. لذا گفتگوهای دو کشور از باب آینده پژوهی و آینده نگری 20 و 30 سال بعد را نشانه گرفته است.

انتخاب سنگاپور برای گفتگوها هم جالب بود و جالب تر اینکه آمریکا همیشه گفتگوهای هسته ای خود را با همراهان جهانی و به قول خودشان جامعه جهانی پیش می برد اما در مدل گفتگوی اخیر، مذاکرات گفتگو دو جانبه بود و هیچ یک از شرکای جهانی آمریکا حضور نداشتند.

بی‌خود نیست ترامپ اسم فیلم ویدیوئی خود را گذاشته "دو رهبر یک سرنوشت". موضوع این فیلم آینده بالقوه قدرت کره و جهان در صورت توافق است.

وقتی ترامپ در برابر این سوال خبرنگار قرار می گیرد که آیا نگران نیستند از اینکه این فیلم نشان می دهد که ترامپ و اون دارند برای آینده جهان تصمیم می گیرند؛ او فقط پاسخ می دهد؛ "نه"! جالب است.

صاحبنظران جهانی و استراتژیست های جهان طی هفته گذشته هرچه از این دیدار سخن می گویند حرفی از "اون" نمی زنند، دیداری که وقتی در اینترنت جستجو می کنیم موضع  صریح و رسمی و قابل تحلیل از رئیس جمهور کره شمالی نه در حین مذاکرات و نه پس از آن دیده نمی شود. او در برابر روده درازی ترامپ از این دیدار فقط گفته "مذاکرات خوبی بود"! دنیا منتظر این است که ببیند داده و ستانده در این مذاکره یا بهتر بگوییم معامله چیست؟ داده و ستانده هرچه باشد روح مذاکرات نشان می دهد بحث خلع سلاح هسته ای منتفی است.

اگر بحث هسته ای مطرح نباشد معلوم می شود آمریکایی ها وارد معامله نشده اند. در حقیقت دارند یک "قمار بزرگ سیاسی" می کنند و در این قمار سیاسی حتی حاضرند امنیت ملی خود را به عنوان آورده روی میز بگذارند. بیش از 70 سال است از جنگ جهانی دوم می گذرد. آمریکایی ها برای منافع خود در شرق آسیا فقط هزینه کرده اند بدون اینکه به فایده آن فکر کنند. رویکرد جدید آمریکا نشان می دهد آنها بدون هزینه نظامی می خواهند "فایده" ببرند. این فایده به لحاظ راهبردی تعریف خاص خود را خواهد داشت.