از حدود 18 ماه قبل که ترامپ و تیم دیپلماتیک وی بر مسند امور در آمریکا قرار گرفتند، انتقادات فراوانی به نظام حقوق بشری سازمان ملل متحد وارد کردند، انتقاداتی که از ابتدای سال میلادی بسیار پر رنگ تر از قبل شد.
قطعا مهمترین دلیل ترامپ برای خروج از شورای حقوق بشر این است که اسرائیل را از انزوای تاریخی در مسئله حقوق بشر خارج کند. ترامپ به دنبال شناسایی اسرائیل به صورت بلند مدت با انجام پروژه یکپارچه سازی سیاست های آمریکا و رژیم صهیونیستی نزد افکار عمومی بین المللی است، به گونه ای که دیگران تصور کنند اگر کسی می خواهد احترام آمریکا را داشته باشد، بایستی حتما به همان میزان برای اسرائیل نیز احترام قائل شود.
اگر به گذشته بازگردیم، تاریخ به ما نشان میدهد که دونالد ترامپ در زمان انتخابات ریاست جمهوری آمریکا وعده داد اگر در انتخابات ریاست جمهوری این کشور پیروز شود، دوستترین رئیس جمهور آمریکا برای رژیم صهیونیستی خواهد بود. او در آن روزها اعلام کرد که «اگر در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا پیروز شوم، برای آنکه تأکید کنم شهر قدس پایتخت اسرائیل است در تصمیمی، سفارت آمریکا را از "تل آویو" به قدس منتقل خواهم کرد. من دوستترین رئیس جمهور آمریکا برای اسرائیل خواهم بود.»
نفوذ در آمریکا
سابقه نفوذ جامعه یهود در آمریکا به سال 1790 باز میگردد؛ در این سال بود که یهودیان نخستین ارتباط رسمی خود را با جرج واشنگتن رئیس جمهور آمریکا برقرار کردند. این ارتباط، سرآغاز روابط مستقیم یهودیان آمریکا و دولت ایالاتمتحده و نخستین مرحله نفوذ این قوم در ارکان سیاسی این کشور، به شمار میآید. از سده هجدهم میلادی، روح حاکم بر اقتصاد ایالات متحده رو به «سرمایه داری» رفت. یهودیان نیز با استفاده از این حربه با برنامههای دقیق و حساب شده، مراکز قدرت وتصمیم گیری این کشور را در حیطۀ اقتدار و نفوذ و انحصار خویش قرار دادند.
با گذشت زمان، فشار یهودیان آمریکا بر دولت این کشور چندان تأثیرگذار شد که در سال 1978 این دولت را وادار به تأسیس یک شورای آمریکایی به منظور احیای خاطره افسانه هولوکاست نمود و همینطور بعدها نیز دولت آمریکا اقدام به برپایی حوزهای برای یهودیان در خصوص هولوکاست کرد که 168 میلیون دلار برای آنها آب خورد. امروزه نفوذ رژیم صهیونیستی بر سیاستهای کلان ایالات متحده چنان نیرومند است که فردی به نام پول فندلی که 22 سال در کنگره آمریکا بود در کتاب چه کسی جرئت سخن دارد؟ میگوید: تأثیر و نفوذ نخست وزیر اسرائیل بر سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه، بسیار بیشتر از نفوذ او در کشور خودش است!!!
بیجهت نیست که نامزدهای ریاست جمهوری آمریکا همواره در تلاش هستند تا نظر کوچکترین مجموعه یهودیان این کشور را به خود جلب کنند. قطعا آمریکا دایۀ مهربانتر از مادر برای اسرائیل است و نخست وزیر رژیم صهیونیستی نیز مهم ترین کسی است که میتواند در موفقیت نامزد ریاست جمهوری آمریکا موثر باشد.
روابط مبتنی بر کمک آمریکا به اسرائیل مانند هیچ کشور دیگری در جهان نیست و حجم خالص آن که بالغ بر 110/77 میلیارد دلار تا سال مالی 2006 میشود، یعنی سخاوتمندانه ترین برنامه کمک خارجی بین دو کشور. در واقع این مطلب در خور توجه است که اسرائیل همانند حامی خود، یک کشور پیشرفته، صنعتی شده و دارای تکنولوژی پیچیده و نیز یک صادرکننده عمده جنگ افزار است. کمک آمریکا به اسرائیل در اوایل دهه 1950 با حجم کم آغاز شد و کم کم طی دهه بعد به وامهای بانک صادرات و واردات، غذا برای کمک به صلح و وامهای اقتصادی گسترش یافت.
امروز یهودیان آمریکا، دارای یک لابی رسمی و چند لابی غیر رسمی هستند. گروههای رأیدهنده و بخشی از افکار عمومی مردم آمریکا نیز، مانند یک لابی، سیاست هایشان را بر پایۀ منافع اسرائیل مستقر نمودهاند. لابی رسمی اسرائیل در ایالات متحده کمیته امور عمومی آمریکا – اسرائیل (AIPAC) نامیده میشود و لابیهای غیر رسمی نیز عبارتند از (BNAI BRICH ) و (HADDASH).
رژیم صهیونیستی، موجودی که به صمیمیترین دوست خود هم رحم نمیکند
تاریخ به وضوح نشان داده که رژیم صهیونیستی در مواردی که منافعش در خطر بوده، حتی به آمریکا که مانند دایه ای برای این رژیم است نیز رحم نکرده است. علیرغم کمک های شایانی که ایالات متحده در اختیار دولت اسرائیل قرار داده، این دولت برای رسیدن به اهداف پلید خود حتی به نزدیک ترین دوستش نیز رحم نمیکند.
خیانت مرکز تجارت جهانی
یکی از مواردی که خشم افکار عمومی آمریکا را نسبت به یهودیان و بالاخص اسرائیلیها برانگیخت، قضیه تعداد یهودیان کشته شده در انفجار مرکز تجارت جهانی است. تیتر یکی از مشهورترین روزنامه های اسرائیلی بنام «جروزالم پست» را که در تاریخ 21 شهریور (یک روز پس از حادثه) به چاپ رسید، به شرح زیر است:
وزارت خارجه اسرائیل اعتقاد دارد 4هزار اسرائیلی در زمان وقوع حمله، در محل حادثه حضور داشتند. البته حضور یهودیان و اسرائیلیها در مراکز حساس اقتصادی و تجاری مسأله تازهای نیست که نیاز به اثبات داشته باشد و تمامی مردم آمریکا به این مسأله واقف هستند.
خنجر از پشت دیمونا
یکی دیگر از خیانتها و پنهانکاریهای اسرائیل نسبت به آمریکا را میتوان به ساختن نیروگاهها و تأسیسات هستهای دیمونا در سال 1960 است، زیرا تا قبل از آن مقامات اسرائیلی در توضیح آنچه که در دیمونا با کمک فرانسه در دست ساخت بود میگفتند یک کارخانه نساجی و یک ایستگاه پمپاژ است و بعدها وقتی آمریکایی به اصل موضوع پی بردند، خشم تعداد زیادی از اعضای کنگره آمریکا را برانگیخت.
عملیات سوزانا
در سال 1333 شمسی رژیم صهیونیستی طی یک اقدام سِری، طرح یک عملیات مخفی علیه ایالات متحده را بررسی کرد. این عملیات بعدها به عملیات سوزانا معروف شد. طبق محاسبات قبلی قرار بود مراکز آمریکایی ساخته شده در مصر منفجر شده و آمریکاییها در محل نابود شوند. هدف عملیات این بود که با بجای گذاشتن ردپاهایی که نشان دهندۀ مصری بودن عاملان حمله باشد، آمریکا به نفع اسرائیل با مصر وارد جنگ شود. منفجر کردن چندین محل از اماکن پیش بینی شده با موفقیت انجام شد تا این که در حین عملیات یکی از بمبهای مورد نظر پیش از کارگزاری در محل از پیش تعیین شده به ناگاه منفجر شد و بدین ترتیب با دستگیری عوامل اطلاعات اسرائیل، دست رژیم صهیونیستی رو شد.
داستان ناو آمریکایی USS Liberty
از دیگر خیانتهای اسرائیل نسبت به دولت دوست خود، حمله به ناو «USS Liberty» از ناوهای نیروی دریایی آمریکا در تاریخ خرداد 1346 است. در جریان این حمله غافلگیرکننده، نیروهای اسرائیلی به وسیله زیردریایی، خود را به موقعیت ناو آمریکایی رساندند و ابتدا رادارهای ناو را هدف قرار دادند تا جلوی هر گونه ارسال پیام و مخابره اطلاعات گرفته شود. سپس حمله به بدنه ناو آغاز شد و در پایان قایقهای نجات ناو نیز غیر قابل استفاده شد تا هیچ اثری از وقایع برای افشاء نمانده باشد. ولی با وجود اِعمال تمامی این اقدامات احتیاطی و امنیتی اسرائیل، بدلیل تدبیر کاپیتان ناو و پس از کشته و زخمی شدن 205 آمریکایی این کشتی توانست وضعیت خود را اعلام و خود را به خشکی برساند.
تاریخ گواه این مسئله است که از سال 1982، آمریکا 32 قطعنامه شورای امنیت را که اسرائیل را محکوم می کرد، وتو کرده و این تعداد، بیش از مجموع وتوهایی است که توسط دیگر اعضای شورای امنیت صورت گرفته است. آمریکا حتی جلوی تلاش های کشورهای عربی را برای نام بردن از زرادخانه هسته ای اسرائیل در پیشنویس آژانس بین المللی انرژی اتمی گرفت. ایالات متحده در زمان هر جنگی که یک سر آن رژیم صهیونیستی است در صدد نجات اسرائیل برمی آید و در مذاکرات صلح هم جانب غاصبان را می گیرد. دولت نیکسون از اسرائیل در مقابل خطر مداخله شوروی حمایت کرد و در خلال جنگ اکتبر، به این رژیم کمک های تدارکاتی کرد.
ارزش راهبردی اسرائیل، تنها موضوعی نیست که باید بدان توجه شود. حامیان این رژیم استدلال می کنند که اسرائیل شایستگی حمایت بی حد و حصر را دارد، زیرا به گفته آنها، اسرائیل بسیار آسیب پذیر است و در محاصره دشمنان قرار دارد
علیرغم همه دسیسههای احمقانه اسرائیلیها علیه دوست و دشمن، آنها امروز با کمک دوست قدیمی خود آمریکا، کشورهای مرتجع منطقه همچون عربستانسعودی، ترکیه، امارات و بحرین گروههای تروریستی همچون داعش و جبههالنصره به جان مردم سوریه و عراق و حتی آفریقا انداختهاند تا به اهداف خود یعنی تضعیف محور مقاومت، تضعیف جمهوری اسلامی ایران، تثبیت قدرت پوشالی خود در منطقه و دسترسی به منابع عظیم غرب آسیا برسند؛ اهدافی احمقانه که کاملا محال به نظر میرسد. اهدافی که دورنمای تحقق آن چند سال بیشتر نبود، اما امروز سالها گذشته و نه تنها موفقیتی برای رژیم صهیونیستی حاصل نشده، بلکه محور مقاومت تا بیخ گوش سرزمینهای اشغالی جلو رفته و پشت گوش صهیونیستها نفس می کشد. شرایط نشان میدهد در واقع اسرائیلیها با دستان خود باعث هلاکت خود خواهند شد، هلاکتی که شاید در کمتر از 25 سال رقم بخورد.