فدراسیون فوتبال این روزها با چالش توازن بین کالروس کی روش و برانکو قرار گرفته است درحالی که با یک برنامه ساده میتواند این بحران خود ساخته را حل کند.
به گزارش فارس، بعد از آن جنجالهای کذایی بین کارلوس کی روش و برانکو دو روزی است که در فضای مجازی از استعفا و یا خداحافظی کی روش از دستیارانش و مسئولان فدراسیون مطالبی منتشر میشودکه باید به صحت و سلامت این اخبار شک کرد.
اول از همه که کی روش هنوز قراردادی با فدراسیون فوتبال ندارد که بخواهد استعفا دهد. در نتیجه اگر این خبر از سوی طرفداران کی روش بابت بردن این مربی به سمت ضعف و مظلوم نمایی باشد کار ضایع و بیهودهای انجام داده اند و اگر این خبر از سوی کسانی باشد که به دنبال خراب کردن سرمربی تیم ملی باشند با کمی دقت میتواند کار عبث این عده را هم برملا کرد.
تا مادامی که کی روش به طور رسمی با فدراسیون فوتبال قرارداد امضا نکرده باشد بحث استعفا و کناره گیری او از تیم ملی جز بار روانی منفی در فوتبال چیز دیگری ندارد.
درثانی بحث خداحافظی کی روش از تیم ملی هم چنانچه از جانب هر کدام از دو طیف باشد فقط انرژی بیهوده هدر دادن است.
کارلوس کی روش نشان داده برای زدن حرف خودش نه نیازی به چنین فرافکنیهایی در فضای مجازی دارد و نه گروه مخالفش نیاز است برای خراب کردن سرمربی تیم ملی دست به شایعههای سطح پایین بزنند.
این وسط فدراسیون فوتبال است که کارش مثل همیشه سخت است و البته خودش هم در سخت حل شدن ماجرای رخ داده نقش مهمی دارد.
فدراسیون فوتبال در ۴ سال گذشته که فرصت بوده تا تعامل بهتری بین مربیان لیگ و کی روش ایجاد کند همیشه چمشها را به واقعیت بسته و با مصلحتهای تمام نشدنی در شیوه مدیریتی اش مانع از ملاقات کی روش با مربیان لیگ برتری به خصوص آن دسته از مربیانی که به طور جدی با کی روش وارد چالش میشوند شده است.
سادهترین راه فدراسیون فوتبال برای کم شدن تنش پیش آمده بین کی روش و برانکو ارائه برنامههای مصوب تیم ملی به سرمربی پرسپولیس و البته سایر مربیان لیگ برتر است.
این جزییترین حق مربیان لیگ برتر است که در جزییات برنامههای تیم ملی مطلع شوند و بدانند سرمربی تیم ملی در چه روزها و تاریخهایی قرار است برنامه تمرینی داشته باشد. از سویی کی روش هم حق دارد از فدراسیون فوتبال بخواهد باشگاهها و مربیان را در اجرای این برنامهها همگام خود ببیند و این انتظار را داشته باشد که با وی تعاملی در خور و شایسته تیم ملی صورت گیرد.
در این چند سال گذشته در مقاطعی این زور تیم ملی بوده که رسیده و برنامههای لیگ بسیار فشرده برگزار شده و در برخی زمانها هم این مربیان باشگاهی بوده اند که با ضرب و زور خود موفق شده اند برنامههای تیم ملی را ناکام بگذارند. این جاده کاملا دو طرفه جلو رفته است و هیچ یک از طرفین نمیتوانند مدعی این باشند که به صورت یک جانه تعامل کرده اند.
مطمئنا برنامههای کی روش نمیتواند خالی از اشکال باشد و از سویی برانکو یا هر مربی دیگری که با سرمربی تیم ملی دچار چالش است نمیتواند یک طرفه و از جانب خودشان به برنامههای تیم ملی که قطعا برای جام ملتها فشرده است خرده بگیرند.
کاری که فدراسیون فوتبال در انجامش اهمال میکند و این سوال پیش میآید که آیا فدراسیون به عنوان کارفرمای کی روش نمیتواند برنامههای تیم ملی را از او بگیرد و در اختیار سرمربیان باشگاهها بگذارد؟
سرنخ تمام این شایعات خداحافظی کی روش و هر ماجرای دیگری که در این چند روز رخ داده به دلیل کلافگی فدراسیون در این جنجالهایی است که توسط عدهای که خود را دوست و همراه تیم ملی میدانند و بالعکس بالا خواه برانکو نشان داده اند ایجاد شده است. یک خط و نشان بی حاصل که روی عدهای را به شکل بدی به روی هم باز کرده است.
چه کی روش و چه برانکو به عنوان دو مربی خارجی و تاثیرگذار در فوتبال ایران باید بدانند اسم ایران از هر دوی آنها بزرگتر است و آنچه آنها را در این مملکت پاگیر کرده است همین بزرگی است. آنها در قبال ریال به ریال پولی که به دلار از ایران دریافت میکنند مسئول هستند و باید بابت عملکرد فنی و اخلاقی خود پاسخگوی ملت ایران باشند و مشکلات شخصی و کینه و عدات شخصی آنها به نام پرسپولیس و تیم ملی فقط دود است و دود برای فوتبال ایران. این وسط کار افرادی که پشت نقاب این دو مربی پنهان شده و عقده گشایی شخصی میکنند به مثابه خیانت به فوتبال ایران است. آیا برای ارزی که از این کشور خارج میشود ارزشی قائل هستیم؟
کی روش از فدراسیون فوتبال برای حمایت خود ضمانت میخواهد، اما باید یادش باشد که گاهی خود او در به وجود آوردن شرایط جنجالی پرچمدار است و از سویی برانکو هم به عنوان یک مربی باشگاهی باید حد خود را بداند و نگذارد توسط عروسک گردانهای همیشگی فوتبال ایران وارد ماجراهایی شود که عملکرد فنی خود او در پرسپولیس و حتی تیم ملی را به راحتی از بین ببرد.