کیومرث یزدان پناه عضو هیات علمی دانشگاه تهران طی یادداشتی با اشاره به نامه عدهای برای مذاکره مستقیم با امریکا نوشت: در چنین شرایط حساسی مذاکره با اقتدار بر مذاکره از روی استیصال ارجحیت دارد ولو اینکه هزینههایی در بر داشته باشد، از اینرو نقد بسیار جدی به افرادی که همیشه گرفتار دستپاچگی تاریخی و سیاسیاند، وارد است که صرفا بخاطر ماندگاری مفتضحانه خود در عرصه سیاسی کشور، دست به قلم می شوند و پیشنهاد مذاکره بی چون و چرا میدهند!
متن این یادداشت در ادامه آمده است:
* مذاکره مستقیم، خوب یا بد؟
« درست در زمانی که تب داغ جام جهانی فوتبال در روسیه دنیا را به خود مشغول کرده و جامعه فوق هیجانی ایران هم از این قاعده مستثنی نیست، اما تب کاذب سیاسی در ایران حتی در چنین شرایطی هم فروکش نمیکند.
موضوع جنجالی نامه عدهای برای مذاکره مستقیم با امریکا و واکنشای مختلف به این نامه، مرا را وادار کرد تا از زاویهای متفاوت به این موضوع بپردازم.
جمهوری اسلامی ایران به دلیل موقعیت منحصر بفرد ژئوپلیتیکی، بطور مستمر مورد وسوسه قدرتهای بزرگ بوده و در دو قرن اخیر در مسیر طعمه گذاریهای متعددی قرار گرفته است و در شرایط فعلی بنا به دلایل مختلف زیر فشارهای سنگینی قرار دارد.
در چنین شرایطی، ایران برای تثبیت جایگاه ژئوپلیتیکی خود در نظام بین الملل و ارتقاء وزن ژئوپلیتیکی نیاز به مولفههای مختلفی دارد تا بر اساس رویکردهای رسمی و شناخته شده ژئوپلیتیکی، علاوه بر رفع تهدیدات مستمر ، منافع ملی خود را به بهترین شکل ممکن دنبال کند.
حال در چنین شرایطی، تمسک به سیاستهای خرد ورزانه و مراجعه به آراء و نظریات اندشمندان و دانشگاهها می تواند بهترین شرایط را برای دولتمردان فراهم کند تا مناسب ترین روش را برای خروج از وضع فعلی اتخاذ کنند.
واقعیت امر این است که جامعه ایرانی در حال حاضر احساس حبس جغرافیایی و محاصره ژئوپلیتیکی از سوی غرب و امریکا را دارد.
آثار روانی مخرب ناشی از این فرایند کاملا در جامعه احساس می شود. قدر مسلم حاکمیت چنین وضعیتی کار را برای تصمیم گیر بسیار سخت و پیچیده میکند. از طرفی آشفتگی سیاسی به سراغ گروههای فعال سیاسی میآید و هر گروهی مبتنی بر نگرشهای گروهی وارد عرصه گفتمانی و اظهار نظر میشود.
جامعه سیاست زده ایران فعلی دقیقا گرفتار این وضعیت خاص و آشفتگی سیاسی است و در حال تجربه یکی از بدترین دورانهای سیاسی خود است.
برای درک درست این بحث، بررسی تنها یکی از روشهای انعکاسی مربوط به شرایط حساس فعلی در ایران، کمک قابل توجهی به درک تیتر مطلب فوق می کند!" مذاکره مستقیم، خوب یا بد؟"
مذاکره یک اصل حقوقی است که بر اساس مقتضیات ملی، در خدمت اصول سیاسی حاکم بر یک کشور است.
هم موافقان باید به اصول ملی و استقلال سرزمین پابند باشند و هم مخالفان استدلال منطقی توام بادرک درست از تهدیدات داشته باشند.
در چنین شرایط حساسی مذاکره با اقتدار بر مذاکره از روی استیصال ارجحیت دارد ولو اینکه هزینه هایی در بر داشته باشد.
از اینرو نقد بسیار جدی به افرادی که همیشه گرفتار دستپاچگی تاریخی و سیاسیاند، وارد است که صرفا بخاطر ماندگاری مفتضحانه خود در عرصه سیاسی کشور، دست به قلم می شوند و پیشنهاد مذاکره بی چون و چرا می دهند!!
مذاکره مستقیم از روی اقتدار و تمسک به تمام ظرفیتهای ملی و ژئوپلیتیکی و جلب نظر متحدان درون سیستمی و برون سیستمی، تنها راه برون رفت از شرایط فعلی است.چنین مذاکره ای نه تنها مضر نیست، بلکه تضمینی برای آینده است.
باید روشی را انتخاب کرد که مردمان این سرزمین احساس محاصره نکنند. در این وضعیت کنترل گروههای ناکام و واداده سیاسی و مهار رفتارهای ناشیانه آنان الزامی است.»