در روزهایی که پای هر خبر و حاشیه تلویزیونی امضای یک اسپانسر دیده میشود، تعامل تلویزیون با اسپانسرهای متمول برنامههای تلویزیونی در هالهای از تعارف و سخنان غیرشفاف و چشمپوشی از تخلفات قرار گرفته است.
به گزارش جوان مدیران ردههای مختلف مدیریتی در صداوسیما درباره اینکه چرا باید اسپانسرها در تلویزیون حضور داشته باشند، صحبت کرده و همه میدانند که حضور اسپانسر برای تلویزیون به معنای آوردن پول و پیش بردن برنامههاست.
آخرین اظهار نظر درباره ماهیت وجودی اسپانسرها را مرتضی میرباقری معاون سیما بیان کرد. وی گفت: اسپانسر نه تنها در این برنامه بلکه در دیگر برنامههای پرمخاطب مثل «دورهمی» و «خندوانه» سعی میکند هزینهها را تقبل کند تا ظرفیت برنامهسازی را بالا ببرد. در این برنامههای پربیننده به دلیل علاقه اسپانسر و همچنین هزینه بالای برنامهها، تعاملی بین ما و اسپانسرها شکل میگیرد.
بودجه جاری سازمان صداوسیما اقتضا نمیکند که ما مستقل به سمت این برنامهها برویم. میرباقری بلافاصله این موضوع را هم مورد توجه قرار میدهد که: خود ما درصدد این هستیم که تاثیر اسپانسرها به حداقل خود برسد، البته مدیریت برنامه اصلاً دست اسپانسرها نیست ولی ما برای اینکه تاثیرات را مدیریت کنیم باید تلاش کنیم با توجیه حوزههایی که بودجهها را تصویب میکنند متقاعدشان کنیم دست ما را در برنامههای پرهزینه بازتر بگذارند.
معاون سیما به صراحت از تاثیرات نامطلوب باز بودن دست اسپانسرها در برنامههای تلویزیونی صحبت میکند و از تلاش برای جمع کردن و مدیریت اوضاع از سوی صداوسیما خبر میدهد. اما تا به حال چقدر این مدیریت موفق بوده است؟ میرباقری در نشستی که اواخر سال گذشته با رسانهها داشت، به طور تلویحی گفت: صداوسیما تازه رفتار با اسپانسرها را یاد گرفته است و پیش از آن اسپانسرها هر کاری میخواستند میکردند، اما اتفاقاتی که امسال رخ داد نشان داد هنوز هم صداوسیما نتوانسته است رابطه درستی با اسپانسرها تعریف کند؛ رابطهای که در آن حامی برنامه به عنوان تصمیمگیرنده نهایی نقشآفرینی نکند و صرفاً در مقابل فضای تبلیغاتی که صداوسیما در اختیار وی قرار داده است، بخشی از کمبود بودجه صداوسیما را با آورده مالیاش جبران کند.
در ماجرای دو مجری مشهور صداوسیما و رابطهشان با مؤسسه مالی و اعتباری ثامنالحجج، بیشتر از آنکه رسانهها دنبال کشف این موضوع باشند که «م. م» آیا مهران مدیری است یا «ا. ع» احسان علیخانی مجری برنامه ماه عسل است یا نه، باید دنبال این موضوع باشند که چرا باید یک حامی مالی بتواند تا این حد به مجریهای تلویزیونی که جزو سرمایههای انسانی صداوسیما و برندهای تلویزیونی هستند، نزدیک شود که در یک فرایند مالی چند میلیاردی نام مجریهای صداوسیما نیز دیده شود، حتی در روزهای اخیر برخی این شبهه را ایجاد کردهاند که وقتی مجریهای صداوسیما در مسئله مالی ثامنالحجج پایشان گیر است، پس حتماً خود سازمان نیز دخالتی در این ماجرا داشته! مسئلهای که شاید جز شایعهای پیش پا افتاده هم نباشد، اما صداوسیما در این سالها آنقدر به اسپانسرها پر و بال داده که اینگونه شایعات مجال بروز پیدا میکنند.
معاون سیما گفته است، چون منابع مالی نداریم حتی هزینه ساخت سریالهای تلویزیونی را اسپانسرها میدهند! این یعنی رنگ و بوی تبلیغات اسپانسری تا مغز استخوان رسانه ملی نفوذ کردهاند. البته میرباقری میگوید: مذاکراتی هم با مجلس شورای اسلامی داشتهایم که شاید بتوانیم بخشی از این منابع را تأمین کنیم و به میزانی که این منابع فراهم شود از اسپانسرها کمتر بهره گرفته شود.
صداوسیما گویا به هیچ وجه نمیخواهد با استفاده از آموزههای اقتصاد مقاومتی که از سوی مقام معظم رهبری مورد تأکید قرار گرفته است، از بار مالی خود بر کشور کم کند و از وجود اسپانسرهای رنگارنگ که بعضاً مانند موسسه ثامنالحجج بدعاقبت نیز از آب درمیآیند، کمتر استفاده کند.
یکی از راههای اصلی کمرنگ شدن جولاندهی اسپانسرها در پیش گرفتن سیاست اقتصاد مقاومتی و کاهش ریخت و پاشهایی است که در آن مجریهای مشهور به واسطه ارتباط با اسپانسرها دستمزدهای چند صد میلیونی دریافت کنند که چندین برابر حقوق یک کارگر ایرانی است.