انتقال کلاه سفیدها به اردن توسط اسرائیل با دستور مستقیم ترامپ انجام شد"، این بخشی از اظهارات نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی در پیام ویدئویی منتشره شده در روزهای اخیر بود که در آن آشکارا از حمایت غربی ها و کشورهای ناقض حقوق بشر از نیروهای به اصطلاح حافظ صلح یا همان کلاه سفیدهای سوری پره برداشته بود.
این اظهارات به ناگاه برای افکار عمومی یادآور مواضعی است که در این چند سال رسانه ها و کارشناسان مستقل درباره عدم استقلال کلاه سفیدهای سوری و حمایت آن ها از تروریسم بیان می کردند.
همزمان با انتقال کلاه سفیدها به اردن توسط رژیم صهیونیستی، دولت سوریه روز دوشنبه هفته گذشته 2 مرداد انتقال صدها نفر از نیروهای امداد کلاه سفید و خانوادهشان به خارج از این کشور را محکوم کرد و آن را «عملیاتی جنایتکارانه» و هماهنگ شده توسط «اسرائیل و همدستانش» خواند وخبرگزاری جمهوری عربی سوریه، سانا نیز به نقل از یک مقام وزارت خارجه سوریه گفت: «تخلیه این نیروها ماهیت واقعی نهاد موسوم به کلاه سفیدها را افشاء کرد.
تولد کلاهسفیدها
سال 2013 "جیمز لومیگر" کارشناس امنیتی انگلیس و افسر سابق دستگاه اطلاعات نظامی این کشور گروهی موسوم به کلاهسفیدها را در استانبول تشکیل داد. دفاتر این گروه به سرعت در ترکیه گسترش یافتند و آموزشهای لازم را در همانجا فرا گرفتند. آن ها به ظاهر برای کمک به غیرنظامیان صدمه دیده از جنگ سوریه وارد میدان شده بودند، اما هدف واقعی کلاه سفیدها، جنگ با دولت سوریه با ابزار حقوق بشر بود. حتی کار به جایی رسید که فیلم مستند «کلاه سفیدها» هم ساخته شد و جایزه اسکار گرفت تا بدین ترتیب القاء شود بشار اسد یک جنایتکار جنگی است!!!
کلاه سفیدهای ناتو در درجه اول یک کمپین رسانه ای است برای حمایت از اهداف «تغییر رژیم» ایالات متحده و متحدان آن در سوریه. پس از این که پیمانکار امنیتی جیمز لومیگر آن را تاسیس کرد این گروه در سال 2014 با برند وایت هلمت توسط کمپانی بازاریابی «کمپین سوریه» که از خارج از سوریه توسط غیرسوری هایی مانند انا نولن مدیریت می شوند معرفی شد. کمپین سوریه خود فرزند کمپانی بازاریابی دیگری به نام Purpose است.
ادعای «بی طرفی و انسان دوستی» و «خدمت به همه مردم سوریه» وایت هملت نادرست است. دوست و دشمن می دانند آنها فقط در مناطق تحت کنترل مخالفان خشونت طلب کار می کنند که در درجه اول تروریست های مرتبط با جبهه النصره هستند. کلاه سفیدها در واقع جوخه های پاکسازی تروریستها هستند و جنازه های شهروندان سوریه که بدست تروریست ها اعدام شده اند را منتقل می کنند.
هشتاد و نهمین جایزه اسکار در سال ۲۰۱۷ میلادی، برای بهترین فیلم مستند، به مستند کوتاه «کلاه سفیدها» ساخته «اورلاندو ون اینسایدل» انگلیسی تعلق گرفت. این مستند به شرح فعالیتهای سازمان کلاه سفیدها یا همان الدفاع المدنی در سوریه و کمکرسانی اعضای داوطلب این سازمان به مجروحان پرداخته است.کلاهسفیدها همچنین جایزه «right livelihood» که از جوایز معتبر در زمینه صلح بوده را به خود اختصاص دادند و همچنین از نامزدهای جایزه صلح نوبل آتی نیز به شمار میروند. نکته قابل توجه در خصوص فعالیتهای به ثبت رسیده از این سازمان تصاویر و ویدئوهای بینقص و کاملاً حرفهای ثبت شده از فعالیت افراد این سازمان، آن هم در شرایط جنگی و خطرناک است که صحت این تصاویر را به شدت زیر سوال میبرد.
یکی از کارکردهای اصلی کلاه سفیدها، تهیه فیلمهای ساختگی و تبلیغاتی برای وارونهنمایی شرایط جنگ در سوریه بود. سال 2017 نیز گروهی از پزشکان سوئدی فاش کردند سازمان کلاه سفیدها، برای اینکه کودکان سوری را قربانی تسلیحات شیمیایی معرفی کنند؛ به آنها مواد بیهوشکننده و مخدر تزریق میکنند و این کودکان بر اثر دُزِ بالای مخدر، کشته میشوند؛ سپس کلاه سفیدها برای بهرهبرداری تبلیغاتی و سیاسی در جنایتکارانهترین حالت ممکن به فیلمبرداری از این کودکان معصوم در حال احتزار میپردازند و چنین وانمود میکنند که آنها بر اثر استنشاق گازهای شیمیایی ناشی از حمله ارتش سوریه به این وضع درآمدهاند.
شبها با تروریستها، روزها با مردم
نقش دوگانه، فریبنده و جعلی کلاهسفیدها را نه تنها مسئولان سوری بلکه برخی منابع غربی اثبات کردهاند چه اینکه سازمان موسوم به southfront در پایگاه اینترنتی خود با انتشار تصویری از نیروهای کلاهسفید مینویسد: «آنها شبها بهعنوان تروریست عمل میکنند و تصاویری که از آنها منتشر میشود در روز و بهعنوان مردان نجات است و حتی آنها را بهعنوان افراد جهادی جا میزنند. یکی از آنها شبها شمشیرش را از رو بسته است تا به نام دین سر افراد را قطع کند و همان فرد در روز در مقابل آمبولانسها و با کودکان غرق به خون عکس یادگاری میگیرد.
تروریست های کلاه سفید چیزی جز گرگ در لباس میش نیستند و تصویر مظلومنمایانهای که رسانههای غربی از آنها ارائه میکنند، تناقض آشکاری با روایت کارشناسان مستقلی دارد که به سوریه سفر کردهاند. آنها پس از گشت و گذار در مناطقی که محل تجمع و تمرکز کلاهسفیدها بوده است میگویند آنها حامی جاهطلبیهای کشورهای غربی هستند و فعالیتهایشان بیشتر جنبه افراطی دارد. یک خبرنگار فرانسوی در اینباره می نویسد: «کسانی که تنها چند ساعت را در بخش شرقی حلب بگذرانند، میتوانند شواهد زیادی را بیابند که نشان میدهد کلاهسفیدها از اقدامات خشونتآمیز علیه غیرنظامیان استفاده و از آنها بهعنوان سپر انسانی سوءاستفاده میکنند. آنها همچنین خود را در قالب گروههای تروریستی وارد جنگ با نظام سوریه کردهاند.
رسوایی این گروه به ظاهر حقوق بشری به جایی رسید که مجله «نیوزویک» دربارهاش می نویسد که «این سازمان، ظاهراً بدون در نظر گرفتن مذهب و با بی طرفی به انجام وظایفش میپردازد و اعضای این سازمان غیرمسلح هستند. اما دهها تصویر و ویدئو خلاف این مسئله را ثابت میکند و آشکار میسازد که کلاه سفیدها به طور مستقیم با گروههای مسلح که در میان آنها جبهه النصره نیز هست همکاری میکنند. «روزنامه الاخبار لبنان» گزارشی در خصوص عدم استقلال این نهاد و وابسته بودن این سازمان به دولت های غربی منتشر کرد که البته به آن صورت مورد استقبال قرار نگرفت و رسانههای غربی که عادت در برجستهسازی مسائل خاص دارند به سادگی از کنار این خبر مهم عبور کردند. اما چیزی نگذشته بود که «نیوز ویک» با انتشار گزارشی از همکاری مستقیم کلاهسفیدها با گروههای ترویستی خصوصاً گروهک ترویستی جبهه النصره سابق و جبهه فتحالشام فعلی (شاخه القاعده در سوریه) که به عنوان شاخه سازمان تروریستی القاعده در سوریه شناخته میشود، موج جدیدی علیه این سازمان به راه انداخت. در گزارش نیوز ویک تصریح شده بود که کلاهسفیدها با حضور در کمپینهای ضد دولتی و دستکاری ویدئوها و تصاویر، نقش به سزایی در حمایت از گروه های تروریستی و تاثیر بر روی افکار عمومی ایفا میکند. ریک ستریانگ روزنامهنگار صاحب نام نیز در گزارشی با اشاره به تمرکز اکثر فعالیتهای سازمان کلاه سفیدها در مناطق تحت کنترل تروریستها خصوصاً در استان ادلب تاکید دارد این سازمان در واقع گروه نجات جبهه النصره است.
اما تیرهای خلاص زمانی بر پیکره سازمان کلاه سفیدها نشست که ویدئوهای عجیب و سراسر ابهام، دال بر همکاری این سازمان به اصطلاح بشردوستانه در فضای مجازی منتشر شد. در یکی از این ویدئوها که توسط RFS منتشر شده، بخش رسانهای کلاه سفیدها با اشتباهی عجیب صحنه نمایشی از نجات یک شهروند به اصطلاح زیرآوار مانده را به نمایش در میآورد که شهروند سوری در ابتدای فیلم کاملاً آرام و بیحرکت است و گویا کارگردان «دستور اکشن» را به بازیگران حاضر در کادر دوربین میدهد و نهایتاً شهروند زیر آوار مانده شروع به آه و ناله نمایشی از شدت درد و آسیب دیدگی می کند. این ویدئو که به نظر میرسد قسمت پیش از شروع به بازی و تقلای شهروند زیر آوار مانده است نباید همراه ادامه ویدئو منتشر میشد که همین چند ثانیه تمامی پروژههای النصره و کلاهسفیدها را فاش کرده و فعالیت بشردوستانه این گروه را زیر علامت سوالی بزرگ قرار داد.
کلاهسفیدها و سیاستی به نام مردم، به کام تروریسم
ویدئویی نیز در فضای مجازی منتشر شد نشان می داد یکی از نیروهای کلاه سفید با قرار گرفتن در مقابل تعدادی از جنازههای مربوط به ارتشیان سوری که توسط گروه تروریستی جبهه النصره جمعآوری و روی یک کامیون قرار داده شدهاند شروع به بیاحترامی به جنازه سربازان سوری کرده و در ادامه میگوید: «تا فتح آخرین سنگر اسد مبارزه خواهیم کرد!!!». این عبارات از زبان به اصطلاح یک فعال مدنی آن هم در قواره کلاهسفیدها بعید به نظر میرسد، اما بدون شک حرف های تروریستها از این جنس است. در فیلم دیگری که از این گروه به اصطلاح بشردوستانه منتشر شد، عناصر این گروه در حال رقص و پایکوبی و شادمانی در کنار عناصر تروریستهای جبهه النصره مشاهده میشوند. تمامی ویدئوها و عکسها به وضوح نشان میدهد که صحبتها و شعارهای کلاهسفیدها مبنی بر اینکه «ما از ملت هستیم و برای ملت» در واقع خط فکری و میدانی دیگری از النصره را نمایان میکند.
خبرگزاری اسپوتنیک در گزارشی می نویسد که آمریکا و متحدان غربی اش با طرح ادعای حمله شیمیایی در دوما بهانه لازم برای توجیه حمله موشکی به سوریه را فراهم کردند. در حالی که هیچ شواهدی از وقوع حمله شیمیایی در دوما وجود نداشت، رسانه های غربی با استناد به ویدئو هایی که به وسیله کلاه سفید ها تهیه شده بود، سعی داشتند حمله شیمیایی ارتش سوریه را واقعی جلوه دهند. خاویر موریو، کارشناس مسائل سوریه در مصاحبه با این خبرگزاری معتقد است، حمله شیمیایی ادعایی در سوریه یک دروغ محض بود که از سوی سازمان غیر دولتی موسوم به کلاه سفید ها مطرح شده است. کلاه سفید ها با انتشار ویدئو های ساختگی سعی در حقیقی جلوه دادن یک حمله شیمیایی در سوریه داشتند. ساختار اصلی این سازمان به وسیله «ام آی ۶» یکی از نهاد های جاسوسی سابق انگلیس بنا نهاده شده است. بنابراین می توان مطمئن بود که اقدامات آن ها در سوریه برگرفته از آموزه های سازمان های جاسوسی انگلیس و در راستای اهداف استعمار پیر است. به همین منظور، نمی توان به اسنادی که این سازمان در مورد حمله شیمیایی در سوریه ارائه داده، بسنده کرد.
از سوی دیگر پایگاه خبری و تحلیلی «یو اس ای- آیدی» در ژانویه سال ۲۰۱۵ میلادی برای نخستین بار اقدام به انتشار مبالغ کمکهای مالی پرداخت شده به سازمان کلاه سفیدها کرده که بر اساس این گزارش ۱۸ میلیون دلار به این سازمان کمک شده بود. پس از آن "لندن تلگراف" اعلام کرد ایالات متحده آمریکا به این سازمان سه میلیون ۵۰۰ هزار دلار کمک مالی کرده بود. بوریس جانسون وزیر خارجه بریتانیا نیز با تمجید از فعالیتهای این سازمان اعلام کردکه کشورش ۳۲ میلیون پوند از بسته کمکی ۶۵ میلیون پوندی خود به کلاه سفیدها را تحویل این سازمان داده است و این کمک نقدی، جدا از کمکهای بشردوستانه است. همچنین روزنامه تلگراف درباره کلاه سفیدها میگوید که یکی از تامین کنندگان اصلی این سازمان، وزارت خارجه امارات متحده عربی است که 3.5 میلیون یورو به این موسسه اعطا کرده است.
با قطعیت میتوان گفت که اقدامات و اظهارات کلاه سفیدها مطمئناً قابل توجیه برای افکار عمومی و اکثریت مردم در سوریه نیست و همینطور روشن است که کلاه سفیدها از طرف سازمانهايی مورد حمایت قرار دارند که خواستار سرنگونی اسد و تغییر رژیم در سوریه هستند. با اینحال رسانه های غربی و ایالات متحده آمریکا اینطور وانمود میکنند که گویا اطلاعاتی را که کلاه سفیدها منتشر میسازند از یک منبع بیطرف است، در حالیکه در حقیقت از طرف سازمانی منتشر می شود که آن ها هم در جهت سرنگونی دولت قانونی سوریه فعالیت میکند.
تاریخ خوب به یاد دارد که 7 سال پیش پرچمهای سیاهی در شامات برافراشته شد که قصد داشت تمام دنیا را فتح کند، پرچم هایی که زود برافراشته شد و زود هم پایین آمد. داعش، جبهه النصره، احرارالشام و بسیاری تروریست وحشیِ دیگر که با حمایت آمریکا و عربستان خاک سوریه و عراق را شخم زدند. حمایت ها روز به روز بیشتر می شد و تروریسم قدرت بیشتری می گرفت، اما کار به جایی رسید که ورق به سود سوریه و ملتش برگشت، آری محور مقاومت وارد میدان شد و نقشه های محور عبری غربی عربی مبنی بر تجزیه عراق و سوریه را بر باد داد. ارتش سوریه با یاری محور مقاومت طومار تروریسم را در هم پیچید.
حتی نقشه های نخ نما شده ای مثل درخواست آتش بس در شورای امنیت و نقض سریع آن، کمک های هوایی با استفاده از هواپیماهای مسافربری، اتهام زنی به محور مقاومت و طرح کلاه سفیدها نیز نتوانست داعش را در سوریه از باتلاق نجات دهد و به زودی خواهیم شنید که داعش و جبهه النصره نیز به سایر همقطاران خود در زباله دان تاریخ پیوستند. داعش قصد داشت که بماند، اما دریغ که راهِ رفتنی را باید رفت...