رئیس دفتر رئیسجمهور میگوید دولت عذرخواهی از مردم را بد نمیداند، اما عذرخواهی دلیل میخواهد (!)
محمود واعظی در گفتگو با خبرآنلاین در پاسخ به این سوال که آیا مجلس در تعامل با دولت تغییر رویه داده گفت: خیر این طور نیست، آقای رئیس جمهور در گفتگوی تلویزیونی با مردم درباره روابط با مجلس خیلی خوب صحبت کرد و گفت: «سیاست ما این است که به جد با مجلس کار کنیم و سران سه قوه مسائل کشور را با هم حل کنند».
وی ادامه داد: در دولت فکر نمیکنیم سئوال از رئیس جمهور، سوال همه مجلس است بالاخره هم در این مجلس و هم در مجلس قبل جبهه پایداری گروهی بود که همواره با دولت مخالفت میکرد، حالا آنها رفتند تعدادی امضا جمع کردند. ما حساب این گروه را از همه مجلس جدا میدانیم.
رئیس دفتر رئیس جمهور درباره این اظهارنظر که «چرا رئیس جمهور از مردم عذرخواهی نکرد؟» گفت: در دولت یازدهم هم شاهدش بودیم آقای رئیس جمهور هر جا لازم دید از مردم عذرخواهی کرد. یعنی دولت عذرخواهی از مردم را هیچ بد نمیداند بلکه افتخار هم میکند.
وی با بیان اینکه رئیس جمهور و دولت خود را خدمتگزار مردم و مردم را، ولی نعمت خود میدانند بنابراین وقتی از مردم عذر بخواهند کوچک نمیشوند ادامه داد: برای آقای رئیس جمهوری که در همان مصاحبه و سخنان قبلیاش گفت: «من خم میشوم و دست مخالفانم را میبوسم برای اینکه به این مردم خدمت کنیم» عذرخواهی کردن مسئلهای نیست، اما عذرخواهی کردن دلیل میخواهد.
واعظی یادآور شد: اگر هر زمانی یک دلیلی وجود داشته باشد و اشتباهی در کار دولت رخ دهد، حتما آقای رئیس جمهور و همه اعضای کابینه از مردم عذرخواهی میکنند.
اظهارات رئیس دفتر رئیسجمهور مبنی بر اینکه دولت دلیلی برای عذرخواهی نمیبیند، در حالی است که سوءمدیریت اقتصادی دولت به ویژه در یک سال پس از انتخابات ریاستجمهوری (۲۹ اردیبهشت ۹۶)، موجب تورم ۳۵ تا ۱۵۰ درصدی در بازارهای ارز و سکه و مسکن و خودرو و گوشی موبایل و... شده است. تصمیم ارزی ۵ ماه قبل دولت نیز، موجب هدر رفت ۳۰ میلیارد دلار ارز کمیاب در جیب رانتخواران شد و تا حالا که دولت مجبور شد آن مصوبه پرهیاهو را ابطال و تصمیم جدیدی بگیرد. آیا همین رفتار توأم با آزمون و خطا و اذعان عملی به غلط بودن تصمیمات اتخاذ شده که موجب فشار اقتصادی بر مردم شده، دلیل کافی برای عذرخواهی از مردم نیست؟!
مخالفت اروپا با تحریمهای آمریکا فقط نمادین است
در حالی که آقای روحانی اخیرا گفت: «اروپا به لحاظ سیاسی، در حمایت از برجام سنگتمام گذاشت»، مقامات اروپایی در عمل چنین اصراری نشان نمیدهند.
همزمان با برخی لفاظیهای مقامات اروپایی، آنچه در عمل اتفاق افتاده به عدم مخالفت و مقابله با تحریمهای آمریکاست که موجب تردید در برخی شرکتها میشود.
در همین زمینه مینا آندریوا سخنگوی کمیسیون اروپا گفت: گرچه این نهاد تحریمهای آمریکا علیه ایران را به رسمیت نمیشناسد، اما قصد دخالت در تصمیمهای تجاری شرکتها را هم ندارد و مدیران کسب و کارهای اروپایی آزادند خود درخصوص همکاری با تهران تصمیمگیری کنند.
وی در یک کنفرانس خبری گفت: بر مبنای قانون مسدودساز تحریمهای آمریکا، نهادهای اروپایی مجازند تا در چارچوب قوانین اتحادیه اروپا و قوانین ملی خود تجارت کنند.
این به معنی آزادی عمل آنها در تصمیمگیری برای آغاز، تداوم یا قطع همکاریهای تجاری با ایران و همچنین فعالیت در حوزه اقتصادی این کشور بر مبنای ارزیابیهای اقتصادی صورت گرفته است.
آندریوا تاکید کرد کمیسیون اروپا حق آزادی انتخاب را محدود نکرده است و مدیران شرکتها برای ماندن یا نماندن در ایران «نیازی به کسب مجوز ندارند».
اظهارات سخنگوی کمیسیون اروپا یک روز پس از آن بیان میشود که «ناتالی توچی» دستیار ویژه مسئول سیاست خارجه اتحادیه اروپا، از احتمال تحریم شرکتها در صورت پیروی آنها از تحریمهای یکجانبه آمریکا گفته بود.
وی این اقدام را بخشی از تلاشها برای حفاظت از شرکتهای اروپایی در برابر تحریمها دانسته و گفته بود که این نهاد همزمان بیشترین تلاش خود را برای نگهداشتن ایران در توافق هستهای انجام خواهد داد.
از سوی دیگر شبکه تلویزیونی فرانس ۲۴ گزارش داد: قانون مسدودسازی اروپا علیه تحریمهای واشنگتن علیه ایران، فقط حالت نمادین دارد و در حقیقت اروپا در حمایت از ایران، از آمریکا میترسد.
مجری فرانس ۲۴ پرسید: آیا قوانین مسدودسازی اروپا برای مقابله با تحریمهای واشنگتن علیه ایران نتیجهبخش خواهد بود؟ آرمل شاریه کارشناس شبکه پاسخ داد: خیر. در واقع باید بگویم که این قانون فقط حالت نمادین دارد.
وی در ادامه گفت: باید گفت که کشورهای اروپایی از آمریکا میترسند.
سؤال چه دادیم و چه گرفتیم من را از روحانی جدا کرد
مشاور و سازنده فیلم تبلیغاتی روحانی در انتخابات ۹۲ میگوید پس از آنکه ایده دادهها و ستاندهها در برجام متوازن نیست، معترض دولت روحانی شده است.
حسین دهباشی در گفتگو با شرق اظهار داشت: در ماجرای برجام من گفتم که به هیچ وجه با آمریکا مشکل ندارم. من حتی در چارچوب منافع ملی کشور و نظام، با مذاکره با هیچ کشوری مشکل ندارم؛ اما این نکته وجود دارد که من با عقل خودم سنجیدم چه چیزی به طرف مقابل دادیم و چه چیزی گرفتیم! من میگویم هرکسی سهمی داشت و به اندازه سهمش مسئول است.
وی در پاسخ این سؤال که برخیها در تحلیل سخنان شما معتقدند که به دلیل اختلافتان در گرفتن مسئولیت در دولت روحانی، حب مسئولیت باعث شده که دچار چنین چرخشهایی شوید. نظرتان چیست؟ میگوید: این افراد شاهدمثال یا دلیلی هم برای این تحلیل شتابزده و نادرست خود دارند؟ اولین یادداشتهای انتقادی من زمانی بود که بیشترین مسئولیت را در دولت داشتم. زمانی که در مرکز استراتژیک ریاست جمهوری و سازمان مناطق آزاد حضور داشتم.
دهباشی در پاسخ این سؤال که با این نگاه چرا زودهنگام از دولت خارج نشدید؟، گفت:
یعنی شما نمیدانید من در هیچ سمتی برکنار نشده و همه جا و با وجود اصرار مقامات بالاتر خودم استعفا دادم؟ من مدتی را در ابتدای دولت تحمل کردم. چون فکر کردم اگر کمی تحمل کنم، شاید وضعیت بهتر بشود. تا اینکه برجام اتفاق افتاد و برای من حکم تیر خلاص داشت. روزی دوست عزیزم، دکتر هادی خانیکی، من را به دفترشان دعوت کردند. آن روز به من گفت: «حسین! آقای روحانی و اطرافیانش تو را دوست دارند و به همین دلیل نگاه به تو مثل نگاه به یک کارمند نیست؛ اما سؤالی از تو دارم: آیا دوست داری روشنفکر باشی یا فعال سیاسی؟». پرسیدم که فرق آن دو چیست؟ دکتر گفتند: معنی فعال سیاسی این است که شما در یک تیم کار میکنید و در قالب آن تیم نظرات خودت را مطرح میکنی.
تا جایی که توانستی از آن دفاع میکنی، اما اگر به نظرات تو تمکین نکردند، در نهایت باید حرف رئیس تیم را گوش دهی. اما روشنفکر یعنی داور وسط بازی فوتبال. او به نفع هر کسی که از نظر داوری خودش درست باشد، سوت میزند. حالا تو میخواهی کدام یک را انتخاب کنی؟ همان موقع گفتم آقای دکتر بار سنگینی را از دوش من برداشتید. با این تعریف شما از واژهها، من میخواهم روشنفکر باشم. گفت: پس دیگر تو نمیتوانی داخل تیم باشی. همان موقع کاغذ و قلم برداشتم و از تمام مسئولیتهایم استعفا دادم. خانیکی به من گفت: منظورم این نبود که استعفا بدهی؛ هدفم این بود که رفتارت را اصلاح کنی. اما من خودم را میشناسم و نمیتوانستم فعال سیاسی باشم. آمدم بیرون و کل حقوقم را برگرداندم به جز سکهای که آقای روحانی یادگاری به من داده بودند.
مشاور سابق روحانی در پاسخ این سؤال که «از اکثر اصلاحطلبان چه دیدهاید که فکر میکنید براندازند؟»، اظهار داشت: من شخصی نیستم که در هسته مرکزی همه جناحهای سیاسی باشم، ولی وقتی به یادداشتهای آن نگاه میکنم که منتقد ولایت فقیه، منتقد شورای نگهبان و به قرائت امروز مخالف حتی ظواهری مثل حجاب اجباریاند، خب نتیجه میگیرم قائل به نظام جمهوری اسلامی نیستند!
ضرورت عذرخواهی از بسته قبلی و رفع ایرادات بسته ارزی جدید
یک خبرگزاری حامی دولت میگوید: این بار برخلاف سکوت تحمیلی بسته ارزی قبلی جهانگیری به رسانهها و مجلس، بهتر است بسته جدید مورد نقادی و آسیبشناسی قرار گیرد.
خبرگزاری ایلنا در یادداشتی با عنوان «بسته ارزی جدید بدون عذرخواهی از بسته قبلی» مینویسد: اگرچه دولت تبلیغات فراوانی برای این بسته جدید ارزی کرده است و میکوشد آن را داروی شفابخش التهابات ارزی و سکه قلمداد کند، اما عملاً این بسته جدید ناقض بسته قبلی دولت مبنی بر تک نرخی کردن ارز با قیمت ۴۲۰۰ و بازگشت به قبل از فاجعه بسته ارزی جهانگیری است با تفاوتهای اندک که همین تفاوتهای اندک هم کار را برای موفقیت این بسته جدید سخت خواهد کرد.
کلاً دولتمردان یاد نگرفتهاند از اشتباهات درس بگیرند و وقتی با یک تصمیم یک شبه که چوب حراج به ۳۰ میلیارد دلار سرمایه ارزی زد و به التهابات و رانتخواری دامن زد، حداقل یک عذرخواهی ساده کنند. تصمیمی که یک شبه گرفته میشود، ۳ ماه طول میکشد تا اصلاح شود.
در بسته قبلی ارزی دلار با نرخ ثابت ۴۲۰۰ به همه وارد کنندگان و مسافران و دانشجویان داده میشد و فقط به خریداران ارز خانگی توجهی نشده بود و داشتن ارز خانگی را بیش از ۱۰/۰۰۰ دلار قاچاق اعلام کرده بود و صرافیها رسماً تعطیل شد. بیتوجهی به نیاز بازار آزاد، خریداران خانگی و وارد کنندگان جزء، باعث شد که دلار انفجاری رشد کند و با ثبت قیمت ۱۲۰۰۰ تومان گپ ۸۰۰۰ تومانی با دلار جهانگیری پیدا کند و حتی دلار محاسبه شده برای هر سکه به ۱۷۰۰۰ تومان برسد و سکه حباب مثبتی ۱/۵ میلیون تومانی پیدا کند. از طرفی زمینه رانت خواری و ثبت سفارشهای کاغذی چند برابری نسبت به سال گذشته را باعث شد؛ لذا این بار برخلاف سکوت تحمیلی بسته جهانگیری به رسانهها و حتی مجلس، بهتر است که طرح جدید در همان ابتدا نکات ضعف و قوتش شکافته شود و امکان موفقیتش ارزیابی شود.
تفاوت بسته جدید ارزی با بسته جهانگیری در این است که این بار صرافی و بازار آزاد به رسمیت شناخته شده است که نکته مثبتی است و دولت قرار است صرفاً به کالاهای اساسی از جمله غذا و دارو ارز ۴۲۰۰ تخصیص دهد و واردات و بقیه نیازهای تعریف شده توسط بانک مرکزی از محل ارز صادراتی در بازار ثانویه تأمین شود و مبنای تعیین قیمت ارز بازار ثانویه هم بازار آزاد است. اما در این بسته نیز به خریداران خانگی و واردکنندگان جزء باز بیتوجهی شده است. در این بسته خریداران فقط میتوانند دلار به صراف بفروشند، اما امکان خرید ارز به هر تعداد برای خریدار خانگی دیده نشده است که همین میتواند پاشنه آشیل طرح جدید شود.
در بسته جدید ارزی مسافران خارجی میتوانند ارز خود را از صراف با ارایه مدارک معتبر سفر دریافت کننداما، چون امکان خرید ارز برای خریدار خانگی وجود ندارد پس قطعاً بازار سوم سیاهی تشکیل میشودکه شکاف قیمتی بالایی نسبت به ثانویه خواهد داشت که همین موضوع زمینه رانتجویی بالایی را از محل ارز مسافرتی بازار ثانویه به وجود میآورد. میتوان سفرهای صوری و مدارک مسافرتی کاغذی زیادی را در این طرح دید. زمانی که دولت کف قیمت را با شرایط فروش خاص در بسته جهانگیری ۴۲۰۰ دید، دلار تا ۱۲۰۰۰ تومان رشد کرد و حال که کف قیمتی با همان شرایط فروش ارز حدود ۸۵۰۰ تا ۹۰۰۰ در بازار ثانویه بسته شده است، مطمئناً سقف قیمت در بازار سیاه سوم میتواند همانند رشد دو برابری کف به دو برابر قیمت رشد کند و، چون بازار سوم سیاه بر روی بازار ثانویه تأثیر دارد این رشد در بازار سیاه، رشد بازار ثانویه را هم همراه داشته باشد.
در تبلیغ بسته جدید ارزی، طوری عنوان میشود که گویا این طرح به تنهایی میتواند بازار ملتهب ارز را متعادل کند و ثبات را به بازار ارز برگرداند و به عوامل برونزای رشد دلار توجهی نمیشود. دولت صرفاً به شیوه تبادل دلار پرداخته و برآورد واقعی از عرضه و تقاضا در آن دیده نشده است. بالاخره ارز صادراتی با وجود تحریم دلار، طلا و ریال به راحتی امکان ورود ندارد و زمانی که عرضه محدود شود، طرف تقاضا تقویت میشود که رشد انفجاری قیمت را باعث میشود.
به طور خلاصه میتوان گفت، تثبیت دلار حول قیمت ۹۰۰۰ تومان موقتی است و با توجه به باقی ماندن عوامل رشد قیمت، حرکت به اندازه مسیر ۶ ماهه قبلی در نمودارها مستتر است. مگر آنکه عوامل بنیادی و شتاب دهنده قیمت دلار تغییر کند.
سیاست ترامپ سادهلوحانه است مردم ایران، ضد آمریکایی هستند
یک مدیر «انجمن آلمانی برای سیاست خارجی» تصریح کرد سیاست ترامپ برای شوراندن مردم ایران علیه جمهوری اسلامی سادهلوحانه است.
هنینک ریکه، مدیر برنامه «روابط فرااقیانوسی آلمان و ایالات متحده آمریکا» در اتاق فکر «انجمن آلمانی برای سیاست خارجی» در گفتگو با دویچهوله گفت: برای آمریکا فعالیتهای اتمی ایران هرگز به تنهایی مهمترین مسئله نبوده است. برای آمریکاییها همواره یک مجموعه اتهامات علیه ایران مطرح بوده است. به عنوان مثال حمایت ایران از گروههای خشونتطلب شیعه در کشورهای همسایه؛ تهدید اسرائیل و به رسمیت نشناختن آن به عنوان یک کشور مستقل؛ وضعیت بد حقوق بشر در ایران؛ تنش با عربستان سعودی؛ نقش ایران در سوریه و عراق که موقعیت استراتژیک ایران را بهبود بخشیده است.
آمریکاییها میخواهند با همه اینها مقابله کنند. توافق اتمی با ایران از دید آمریکا قرار بود ابتدا پاسخی برای برنامه اتمی ایران باشد تا شرایط مذاکره بر سر سایر موضوعات هموار شود. این انتظار، اما برآورده نشد.
وی در پاسخ این سوال که سیاستی که ایالات متحده آمریکا درقبال ایران در پیش گرفته چقدر واقعبینانه است؟، تصریح کرد:
این سیاست بسیار سادهلوحانه است. ایرانیان هرچند از دولت خود شکایت دارند، اما در مجموع علیه جمهوری اسلامی نیستند. از آن مهمتر آنها بسیار ملیگرا هستند و از دخالت خارجی در کشور خود متنفرند.
این واقعیت که ایالات متحده و انگلستان سال ۱۹۵۳ میلادی یک نخستوزیر منتخب دموکرات (مصدق) را سرنگون کردند و شاه مستبد را به قدرت برگرداندند، در ایران هرگز فراموش نشده است، این را هر دانشآموز ایرانی میداند.