برنامه «خندوانه» که در سری اول خودش، مکملی شادیبخش برای دورهمیهای خانوادگی بود، این روزها به جایی رسیده که گاهی نمیتوان آن را در کنار خانواده به تماشا نشست؛ به ویژه مسابقه «خنداننده شو» که بیشتر شبیه عزا و مصیبت است!
به گزارش کیهان آش به قدری شور شده که حتی برخی از طرفداران پر و پا قرص این نوع برنامهها هم حالا از فرط لوسبازیهای خنداننده شو صدایشان در آمده است و روزی نیست که در فضای مجازی یا واقعی، علاقهمندان این برنامه از ضعیف و بیمزه شدن آن ننویسند و نگویند.
واقعا جای سؤال است که اجرا کنندگان استندآپ کمدیهای این مسابقه چگونه انتخاب میشوند چون به نظر میرسد که استعداد چندانی ندارند و اگر داشتند، رو به طرح مسائل غیراخلاقی نمیآوردند؛ حتی با این تدابیر نیز به ندرت میتوانند مخاطب را به خنده وادارند. حتی مربیان این مسابقه نیز جایگاهی در عرصه کمدی ندارند؛ به جز فرهاد آئیش، بقیه آنها در فیلم کمدی مهمی بازی نکردهاند و معلوم نیست که چطور به عنوان ناظر و مربی استندآپ کمدی مسابقه «خنداننده شو» انتخاب شدهاند؟
سؤالی که برای بسیاری پیش میآید این است که چرا محصولات سرگرمکننده هنری و رسانهای در کشور ما به این وضعیت رسیدهاند؟
«خندوانه» محصول نگاه معیوب و ضدفرهنگی شبه روشنفکران است که به تلویزیون هم راه یافته است؛ دیدگاهی که میگوید جای تفکر و اندیشه در میزگردهای خشک و بیمخاطب شبکه چهار است، برنامههای انقلابی باید در شبکه افق دپو شوند و جنگهای عامهپسند در شبکه نسیم! برنامه سرگرمکننده هم که از نگاه مدیران رسانهای ما یعنی شوهای جفنگ و مسخرهبازی و رکیکگویی... و لاغیر!