در این یک هفتهای که گفتم ذهنم درگیر ماجرا بوده، تأملات فراوانی داشتم که هرکدامشان را میشود دستمایه یک مطلب طولانی کرد اما ترجیح میدهم همهشان را کترهای و درهم، یکجا بنویسم و خیال خودم را راحت کنم.
1- باید زودتر بساط این رفتارها را در ورزش جمع کنند. حالا این ماجرا در فوتبال شروع شده اما اگر به ورزشهای دیگر برسد، واویلاست. فکر کنید اگر این چیزها در کشتی که ورزش ملی ماست، باب شود، باید چه کنیم؟
2- اگر بنابر مجازات باشد، باید ببینیم که شخص آسیبدیده از شخص آسیبزننده شکایتی داشته یا خیر، علیالظاهر شکایتی در کار نیست.
3- ما باید ورزشهای شلوغ را از لیست ورزشي کشورمان حذف کنیم تا بهتر بشود نظارت کرد. در ورزشهای تیمی اساساً صحنهها شلوغ و پلوغ میشود و خوب به چشم نمیآید که کی چهکار میکند.
4- اشتباه مال آدمیزاد است. این جوانان برومند هم انسان هستند و جایزالخطا. یک عذرخواهی بکنند، تمام شود. برگردند توی تیمشان لگد به توپ بزنند و بر افتخارات بیفزایند و غرور ملیمان را رشد بدهند. حالا یک اتفاقی افتاده. ذات این ماجرا هم به گونهای است که آسیب اصلیاش به یک نفر میرسد، نه همه. در این مملکت سههزار میلیارد اختلاس میشود و کل اقتصاد مملکت و جمعیت رنجه میشود، وزیر اقتصاد میرود مجلس با یک عذرخواهی سروته ماجرا هممیآید. این قضیه که دیگر مشکلش شدیدتر از ماجرای اختلاس اخیر نبود.
5- باید این بحران و ماجرا جدی گرفته شود. تا امروز هر بحرانی داشتهایم، دست اجانب در آن بوده اما این تنها ماجرایی است که همه دیدهاند دست چه کسی درکار بوده و هم صاحب دست و هم آستینی که دست از آن درآمده، صددرصد از تولیدات داخلی خودمان است. لذا ماجرا را باید کاملاً یک بحران ملی دانست.
6- خسارت و جریمه باید با هم همخوانی داشته باشد. مثلاً اگر کسی به عمد به ماشین بنده ضربه بزند، باید به همان میزان خسارت بدهد. برای خرابشدن یک گلگیر که نباید خسارت یک ماشین کامل را گرفت. دوستان باشگاه پرسپولیس چطوری و چند حساب کردهاند که یک فقره جریمه بازیکن خاطی در این جریان 300 میلیون تومان است؟ یک کمی از مجلس شورا یاد بگیرند هم بد نیست.
7- هر دو اتفاق در زمان شادی بازیکنان بعد از گل رخ داده است. من نمیدانم ما در این مملکت اساساً چرا با شادی مشکل داریم و یک کارهای عجیبی میکنیم وقتی حالمان خوب است و شادیم؟ لذا بر مسئولان سختکوش فرهنگی فرض است که در اسرع وقت یک مرامنامه و اساسنامه اخلاقی برای شادی کردن درست کنند وگرنه بعد از این هر تیمی گل بزند، باید عوض شادی دستهجمعی، هرکدام از بازیکنانش از یک طرف فرار کنند.
8- لازم به ذکر است که عمل مورد اشاره از باب تحبیب و عمق دوستی صورت گرفته، چون اگر ریشه در دشمنی داشت، از سوی تیم بازنده، بازیکنان تیم برنده رنجه میشدند. از قدیم هم گفتهاند: «بینالاحباب تسقط الآداب».
1- باید زودتر بساط این رفتارها را در ورزش جمع کنند. حالا این ماجرا در فوتبال شروع شده اما اگر به ورزشهای دیگر برسد، واویلاست. فکر کنید اگر این چیزها در کشتی که ورزش ملی ماست، باب شود، باید چه کنیم؟
2- اگر بنابر مجازات باشد، باید ببینیم که شخص آسیبدیده از شخص آسیبزننده شکایتی داشته یا خیر، علیالظاهر شکایتی در کار نیست.
3- ما باید ورزشهای شلوغ را از لیست ورزشي کشورمان حذف کنیم تا بهتر بشود نظارت کرد. در ورزشهای تیمی اساساً صحنهها شلوغ و پلوغ میشود و خوب به چشم نمیآید که کی چهکار میکند.
4- اشتباه مال آدمیزاد است. این جوانان برومند هم انسان هستند و جایزالخطا. یک عذرخواهی بکنند، تمام شود. برگردند توی تیمشان لگد به توپ بزنند و بر افتخارات بیفزایند و غرور ملیمان را رشد بدهند. حالا یک اتفاقی افتاده. ذات این ماجرا هم به گونهای است که آسیب اصلیاش به یک نفر میرسد، نه همه. در این مملکت سههزار میلیارد اختلاس میشود و کل اقتصاد مملکت و جمعیت رنجه میشود، وزیر اقتصاد میرود مجلس با یک عذرخواهی سروته ماجرا هممیآید. این قضیه که دیگر مشکلش شدیدتر از ماجرای اختلاس اخیر نبود.
5- باید این بحران و ماجرا جدی گرفته شود. تا امروز هر بحرانی داشتهایم، دست اجانب در آن بوده اما این تنها ماجرایی است که همه دیدهاند دست چه کسی درکار بوده و هم صاحب دست و هم آستینی که دست از آن درآمده، صددرصد از تولیدات داخلی خودمان است. لذا ماجرا را باید کاملاً یک بحران ملی دانست.
6- خسارت و جریمه باید با هم همخوانی داشته باشد. مثلاً اگر کسی به عمد به ماشین بنده ضربه بزند، باید به همان میزان خسارت بدهد. برای خرابشدن یک گلگیر که نباید خسارت یک ماشین کامل را گرفت. دوستان باشگاه پرسپولیس چطوری و چند حساب کردهاند که یک فقره جریمه بازیکن خاطی در این جریان 300 میلیون تومان است؟ یک کمی از مجلس شورا یاد بگیرند هم بد نیست.
7- هر دو اتفاق در زمان شادی بازیکنان بعد از گل رخ داده است. من نمیدانم ما در این مملکت اساساً چرا با شادی مشکل داریم و یک کارهای عجیبی میکنیم وقتی حالمان خوب است و شادیم؟ لذا بر مسئولان سختکوش فرهنگی فرض است که در اسرع وقت یک مرامنامه و اساسنامه اخلاقی برای شادی کردن درست کنند وگرنه بعد از این هر تیمی گل بزند، باید عوض شادی دستهجمعی، هرکدام از بازیکنانش از یک طرف فرار کنند.
8- لازم به ذکر است که عمل مورد اشاره از باب تحبیب و عمق دوستی صورت گرفته، چون اگر ریشه در دشمنی داشت، از سوی تیم بازنده، بازیکنان تیم برنده رنجه میشدند. از قدیم هم گفتهاند: «بینالاحباب تسقط الآداب».