به گزارش فارس تاریخ معاصر ایران نشان میدهد بخش قابلتوجهی از مبارزات علمای تشیع در برابر استبداد داخلی و استعمار خارجی به قصد رفع مشکلات معیشتی و احقاق مطالبات اقتصادی مردم بوده است. حتی دولتهای ورشکسته نیز برای حل بحرانهای اقتصادی خویش دست نیاز به سوی بیت علما دراز میکردهاند. برای نمونه علاءالدین میرمحمدصادقی یکی از چهرههای شاخص و مبارز بازار تهران با توصیف وضع بحرانزده دولت مصدق، آیتالله کاشانی را منجی روزهای سیاه بازار ایران میخواند. وی اقتصاد بیمار آن دوره را اینگونه توصیف کند:
«دولت مصدق دچار کسری بودجه بود. شرایط بهگونهای درآمد که دولت برای پرداختهای خود هم دچار مشکل بود. دکتر مصدق حتی تلاش کرد که از بانک جهانی ۱۰میلیون دلار وام بگیرد. ایشان خیلی تکاپو کرد، ولی نهایتاً بانک جهانی موافقت نکرد که به ایران وام پرداخت کند. از طرف دیگر دولت هرقدر تلاش کرد تا طلاهای ایران را از شوروی پس بگیرد موفق نشد. دولتهای قبل از مصدق مقدار هفت تن طلا به عنوان وثیقه در شوروی گذاشته بودند که دکتر مصدق موفق به بازپسگیری آن نشد. رکود اقتصادی بازار را به شدت بحرانی ساخته بود... ما هم که در بازار بودیم، شرایط سختی داشتیم. روال کار ما این طور بود که کالاهایی مانند چای، قماش و پنبه و سایر اقلام را توزیع یا صادر میکردیم، ولی، چون قدرت خرید عمومی مردم کم شده بود شرایط کسب و کار ما هم وخیم شده بود.»
میرمحمدصادقی با تصریح بر اینکه آیت الله کاشانی در بازار هواداران زیادی داشت، از اعلامیه این مجتهد مبارز به عنوان نسخه نجاتبخش دولت و مردم یاد میکند. آیتالله کاشانی در پیامی خطاب به مردم آنها را به خرید اوراق تشویق کرد و گفت: «امروز است آن روزی که جهاد شما باید با بذل مال بعمل آید. خریداری اوراق قرضه بر ذمه آحاد ملت مسلمان است.»
اوراق قرضه ملی
میرمحمد صادقی میگوید: «گروهی از بازاریان به فکر چارهاندیشی افتادند. آنان باور داشتند که بحران مالی دولت باید برطرف شود. با صدور اعلامیه آیت الله کاشانی مبنی بر خرید اوراق قرضه و کمک به دولت، حرکت آغاز شد. در آن زمان، آقای محمود مانیان و چند نفر دیگر، که از بازاریان سرشناس بودند، اعلامیهای دایر بر تشویق خرید اوراق قرضه ملی برای کمک به دولت توزیع کردند تا بازاریان با خرید این اوراق مشکل مالی دولت دکتر مصدق را برطرف کنند. مانیان در میان بازاریان نفوذ داشت به همین دلیل با تشویق او اوراق فروخته میشد. درآمد حاصل از فروش این اوراق به دولت کمک کرد تا بخشی از بحران را پشت سر بگذارد.»
منبع: پنجرهای به گذشته؛ خاطرات علاءالدین میرمحمد صادقی، انتشارات کارآفرین، ۱۳۹۱، صص ۴۵-۳۸.