حسین قدیانی فعال رسانهای طی یادداشتی در صفحه شخصی خود در اینستاگرامش نوشت:در کتابخانهی چوبی و بزرگ بابااکبر، هم کتابهای استاد مطهری بود، هم کتابهای دکتر شریعتی، هم کتابهای آلاحمد!
اوایل راهنمایی، گاهی ناخنکی به این آثار میزدم، ولی خب! چیزی نمیفهمیدم، جز «داستان راستان» که قصه بود و راحتالهضم!اوایل دبیرستان، اما عاشق مطالعه شده بودم و بیشتر هم همین مطهری و شریعتی و جلال را میخواندم!
چه بسیار سئوال سخت که جواب آسانش را در «خدمات متقابل اسلام و ایران» و «آری! اینچنین است برادر» و «در خدمت و خیانت روشنفکران» پیدا میکردم!در همان مقطع دبیرستان، عمدتا از دعوای مطهریچیها و شریعتیستها فرار میکردم، چرا که اولا؛ عقلم به گندهگوییهای جماعت نمیرسید و ثانیا؛ دلم، هم با استاد شهید بود و هم با دکتر شهیر! صدالبته به حیث «قلم» جلال چیز دیگری بود برایم، بهخصوص پادشاهکار «خسی در میقات» که رسما مرا مجنون و شیفتهی آلاحمد کرد! تا اینکه رفتم دانشگاه، اما نه با کیف و کلاسور، که با ساک ورزشی! نه به رشتهام «مدیریت صنعتی» علاقه داشتم و نه تداخل ساعتهای فوتبالم با کلاسها قابل مدیریت بود! طبیعی بود که دانشجوی منظم و درسخوانی نبودم، ولی همچنان عشقم به آثار مطهری و شریعتی و جلال، پابرجا بود!آنقدر که هرگز دم به تلهی شایگان و آشوری و سروش و شبستری و کی و کی ندهم!
همان ایام با خود میگفتم؛ کاش روشنفکر متعهدی یا ملای فاضلی بیابم که آمیختهای از مطهری و شریعتی و جلال باشد تا اینکه یکروز دانشگاه ما جناب ازغدی را دعوت کرد سخنرانی به مناسبت روز دانشجو گمانم! سال ۸۰ بود گمانم! حسب ساعت تمرین، من فقط میتوانستم یک ربع از سخنان ایشان را گوش دهم، ولی به خود که آمدم، دیدم نه فقط تا آخر سخنرانی را ماندهام بلکه بعد از سخنرانی هم افتادهام دور استاد رحیمپور با این سئوال که «آیا نظریهی دموکراسی متعهد شریعتی، همان تئوری ولایت فقیه امام نیست؟!»
پاسخ استاد را الساعه یادم نیست، ولی این را خوب یادم هست که در خلال سخنان آتشینشان، هم فهم و شعور مطهری را میدیدم، هم شور و شعار شریعتی را و هم هویت و حریت جلال را!بگذریم که بابت این استشهاد، هزینهی بدی دادم و چند جلسه، نیمکتنشین شدم در تیم امید پاس! غرض اینکه نقد اخیر جناب رحیمپور به کم و کیف حوزه، امروزی شدهی نقدهای دیروز استاد مطهری به این نهاد است! و اصلا زیبنده نیست عالم ما، در برابر یاوهگویی سکولارها و روحانینماها ساکت باشد، اما ۴ کلمه حرف حساب یک دلسوز را اینگونه تند جواب دهد که مشتی لیبرال ضددین، مدافع حوزه شوند برای ما!
منبع: خبرگزاری دانشجو