رسیدگی به پرونده سرقت از مرد طلافروش از خرداد سال ٩٤ و بهدنبال مراجعه صاحب یک طلافروشی در سنندج به پلیس آگاهی تهران شروع شد.
به گزارش باشگاه خبرنگاران او در اظهاراتش به افسر پرونده گفت: ماهی یک بار از سنندج چندین کیلو طلا به بازار تهران میآورم تا در بازار زرگران بفروشم. امروز درحالی که کیف حاوی چهار ونیم کیلو طلا را به همراه داشتم، به تهران آمدم. اما به محض اینکه به تهران رسیدم، چهار مرد به من حمله و با تهدید چاقو و قمه مرا مجبور کردند سوار ماشین آنها شوم. آنها در بین راه با شوکر و قمه مرا تهدید به مرگ کردند. سپس کیف حاوی طلا را دزدیدند و مرا در جاده مخصوص کرج از ماشین بیرون انداختند.
با توجه به گفتههای شاکی، پلیس متوجه شد او احتمالاً توسط یک آشنا مورد سرقت قرار گرفته و این دزدی از پیش طراحی شده بوده است، چرا که عاملان سرقت میدانستند این مرد با خودش طلا حمل میکرده و از وزن طلا نیز باخبر بودند.
با اطلاعاتی که مرد طلافروش به پلیس داد، یکی از دزدان حرفهای بهنام فرید ردیابی و دستگیر شد.
متهم به محض دستگیری به سرقت طلاها اعتراف کرد و گفت: طراح اصلی این نقشه ایرج، همشهری مرد شاکی است. او به ما گفت که این مرد با خودش طلا حمل میکند. وی به گفته خودش از مدتها قبل مرد سنندجی را در شهرشان تحت نظر گرفته بود و میدانست که چه روزهایی برای فروش طلاهایش به تهران میآید. ایرج خودش در این سرقت حضور نداشت، چون میترسید شناخته شود. در ادامه سه همدست فرید ردیابی و دستگیر شدند اما پلیس ردی از ایرج به دست نیاورد.
فرید در بازجوییها گفت: ایرج از ما خواست مرد طلافروش را از سنندج تعقیب و در تهران نقشه سرقت را اجرا کنیم. او بلافاصله بعد از سرقت با ما قرار گذاشت و در مقابل پولی که به ما داد، همه طلاها را گرفت. اما من قبل از اینکه کیف حاوی طلاها را به او بدهم مقداری از طلاها را برای خودم برداشتم. درحالی که دو سال از سرقت چهار ونیم کیلوگرم طلا از مرد سنندجی گذشته و نشانی از ایرج به دست نیامده بود، چهار متهم در شعبه هفتم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی کیخواه و با حضور یک مستشار پای میز محاکمه رفتند.
در این جلسه فرید که سابقه کیفری دارد، بهعنوان متهم ردیف اول در جایگاه ایستاد و گفت: سرقت را قبول دارم. مقداری از طلاها را نیز که برای خودم برداشته بودم، به مادر و برادرزنم دادم.
متهم دیگر نیز گفت: قبول دارم در جریان سرقت همراه دوستانم بودم، اما من مرد طلافروش را شکنجه نکردم و آسیبی به او نرساندم. من فقط در سرقت نقش داشتم و اتهامهای دیگر را قبول نمیکنم. دو متهم دیگر نیز ابراز پشیمانی کردند و گفتند تحت تأثیر حرفهای ایرج وسوسه شدند تا نقشه سرقت را عملی کنند اما حالا هیچ ردی از وی ندارند و نمیدانند او به کجا گریخته است.
قضات شعبه هفتم در پایان جلسه هر کدام از متهمان را به خاطر آدم ربایی به 15 سال زندان و به خاطر آزار و شکنجه طلافروش سنندجی به 10 سال زندان و 74 ضربه شلاق محکوم کردند. آنها همچنین به ردمال نیز محکوم شدند. این حکم به تأیید قضات شعبه دوم دیوانعالی کشور رسید.