سال ۲۰۰۱ اندیشکده آمریکایی رند کتابی پژوهشی با عنوان «شبکهها و جنگهای شبکهای» منتشر کرد. جان آرکیولا و دیوید رونفلد در این پژوهش ۳۸۰ صفحهای، جملهای طلایی دارند که گذشت زمان ارزش و اعتبار آن را بیش از پیش روشن کرده است. آنان مینویسند؛ «در جنگهای فردا برنده کسی نیست که بزرگترین بمبها را دارد، کسی است که بهترین روایت را دارد.»
به گزارش کیهان اهمیت و عمق این نظر را میتوان در نظرات متفکران قرنها پیش هم جست. حدود ۲۵۰۰ سال پیش فرماندهای نظامی در چین باستان، تجارب و تفکرات نظامی خود را روی ورقهای نازک چوب به رشته تحریر درآورد و کتاب خود را «شیوههای جنگی» یا «روشهای بهکارگیری نیروها» نام نهاد. «سان تزو» به شکلی عجیب و افسانهوار، پس از فتوحات بزرگ، بهطور خودخواسته ناپدید شد، اما کتاب وی، او را به یکی از مشهورترین چهرههای تاریخ مبدل کرد. کتاب از چنان قوتی برخوردار بود که فرمانروایان چینی ۱۳ قرن آن را بهصورت محرمانه و نسل به نسل حفظ کردند تا آنکه بالاخره ژاپنیها موفق شدند در قرن هشتم میلادی نسخهای از آن را به دست آورده و به کشور خود منتقل کنند. ۳۰۰ سال پیش کتاب به فرانسوی ترجمه و وارد اروپا شد و «هنر جنگ» نام گرفت. این کتاب اکنون نه تنها در آکادمیهای نظامی بلکه توسط شرکتهای تجاری و بازاریابیها نیز مطالعه و تدریس شده و از آموزههای عمیق آن بهرهبرداری میشود.
تزو در کتاب خود بر عملیات روانی تاکید بسیاری دارد و بزرگترین پیروزی را آن میداند که بدون جنگ به دست آید. مفهومی که اینک تحت عنوان «پیروزی بدون جنگ» (Winning Without Fighting) مورد توجه محافل دانشگاهی، رسانهای، نظامی و دولتهاست. دنیای امروز خالی از جنگ و بمب نیست و هر کشوری برای تضمین امنیت و حتی بقای خود نیاز به بمب و موشک دارد، اما در سطحی بالاتر از جنگ بمبها و موشکها، جنگ روایتها در جریان است.
روایت غلط، مغرضانه و موذیانه غرب از توان موشکی جمهوری اسلامی یک نمونه از جنگ روایتهاست. در حالی که توان موشکی جمهوری اسلامی برای دفاع از تمامیت ارضی و امنیت ملی کشور و مردم است، غرب آن را تهدیدآمیز معرفی میکند و میگوید عامل مشکلات اقتصادی شما ملت همین موشکها هستند و اگر کنار گذاشته شوند، اقتصادتان سامان مییابد! و یا در لشکر مزدوران سایبری این مضمون را کوک کردند که کشوری که در کار پوشک مانده را چه به موشک! حال آنکه کمبود مقطعی و مصنوعی پوشک کار همان کسانی بود که اگر به طور مستقیم پیاده نظام جنگ اقتصادی دشمن نباشند، در خوشبینانهترین ارزیابی، حرص و طمع ناشی از لیبرالیسم اقتصادی و اصالت سود، آنان را به محتکرانی حقیر تبدیل کرده که به پوشک کودکان نیز رحم نمیکنند.
سوء مدیریتها، تقدم منافع فردی و جناحی به منافع ملی و جامعه، فرصتطلبی رانتخواران و جنگ اقتصادی دشمن دست به دست یکدیگر دادهاند و آشفتگی فعلی را رقم زدهاند. اما وخیمتر و خطرناکتر از وضعیت اقتصادی، حال و روز افکار عمومی است که تقریباً بیپناه و دفاع، تحت شدیدترین و سهمگینترین جنگ روانی و بمباران دشمن قرار دارند. جنگ روانی و رسانهای دشمن علیه ملت ایران اگرچه از هر ابزاری که در دسترس آن باشد بهره میگیرد، اما به دلایل مختلف جنگ امروز «اینترنت پایه» است. تنوع، جذابیت و قابلیتهای گوناگون فضای مجازی آن را به ابزار اصلی این جنگ تبدیل کرده است. این ابزار نسبت به اغلب ابزارهای دیگر عملیات روانی، هزینهای فوقالعاده اندک دارد و مخاطبین بیشتری را درگیر میکند و ۲۴ ساعته است. اغلب افراد آخرین چیزی که پیش از به خواب رفتن میبینند صفحه گوشی خود است و وقتی بیدار میشوند هم اولین چیزی که به آن سر میزنند باز هم گوشی است. وجود چیزی حدود بین ۴۰ تا ۵۰ میلیون گوشی هوشمند، هر فرد ایرانی را به یک هدف سهلالوصول و کاملاً در دسترس در جنگ روانی تبدیل کرده است. برای فهم بهتر این قضیه کافی است در ذهن خود اطرافیانتان را مرور کنید. چند نفر از آنها گوشی هوشمند ندارند؟!
ما اینک در دنیایی به سر میبریم که پنج شرکت نخست آن (اپل، آلفابت -مالک گوگل- آمازون، مایکروسافت و فیسبوک) از نظر ارزش و قدرت مالی در حوزه تکنولوژی و فناوری اطلاعات فعالیت میکنند. جارن لانییِر نویسندۀ حوزۀ فلسفۀ کامپیوتر و محقق ارشد شرکت مایکروسافت که به او لقب «پدر واقعیت مجازی» دادهاند درباره نحوه تعامل غولهای اقتصادی دنیا با مشتریان خود چنین میگوید؛ «جاسوسی را عمدتاً از طریق دستگاههای شخصی متصل -بهخصوص گوشیهای هوشمند- انجام میدهند، دستگاههایی که مردم عملاً به بخشی از بدنشان تبدیل کردهاند. دادههایی در مورد ارتباطات، علاقهها، حرکتها، مخاطبان، واکنشهای احساسی به شرایط، حالتهای چهره، خریدها، علایم حیاتی و... گردآوری میشود: دادههایی که حجم و تنوعشان دائماً در حال افزایش است.» در چنین دنیایی بسیار سادهلوحانه است اگر گمان کنیم افسران اطلاعاتی در سیا و موساد، پنتاگون و وزارت خارجه آمریکا به راحتی این فرصت طلایی را از دست میدهند. نباید فراموش کرد فضای مجازی فرزند ارتش آمریکاست.
کشورهای غربی با سیطره بر غولهای رسانهای، این افسانه را در کل دنیا رواج دادهاند که اینترنت و فضای مجازی یعنی ارتباط بدون مرز و حصر. کسی نمیتواند آن را محدود و کنترل کند و هرکس چنین افکاری در سر دارد، یک دیکتاتور ضد آزادی بیان و گردش اطلاعات است که از توهم امکان محدود کردن فضای مجازی رنج میبرد. اما همین غولهای رسانهای به تازگی صدها حساب کاربران ایرانی را حذف کردند. چرا؟ چون این کاربران رژیم صهیونیستی و ارزشهای غربی را به چالش میکشیدند. پایبندی به «گردش آزاد اطلاعات» ادعای طنزآمیزی است. اطلاعات تا جایی میتوانند آزادانه گردش کنند که به خط قرمزهای غرب نزدیک نشوند و الا بدون هیچ تعارف و تعللی باید پایشان را قلم کرد و ریشهشان را از بیخ کَند!
حدود نیم قرن طول کشید تا سازمان سیا و وزارت خارجه آمریکا اسناد مربوط به کودتای ۲۸ مرداد را منتشر کنند و علیرغم گذشت
۶۵ سال از «عملیات آژاکس»، هنوز هم همه اسناد آن از آرشیو محرمانه خارج نشده است. انگلیسیها هم که روحیه محافظهکاری بیشتری دارند تا کنون هیچ سندی از ابعاد این ماجرا منتشر نکردهاند. آثار و شواهد عملیات روانی و رسانهای دشمن علیه مردم ایران مشهود و ملموس است، اما ابعاد این عملیات گسترده و پیچیده را مدیران ارشدی در سیا، موساد و امای ۶ میدانند و شاید یک قرن دیگر، گوشههایی از آن افشا شود.
ریشه هشدار رهبر معظم انقلاب اسلامی درباره جنگ رسانهای و روانی دشمن علیه ملت در چنین واقعیاتی نهفته است. ایشان هفته گذشته در دیدار اعضای مجلس خبرگان فرمودند؛ «امروز جنگ ما کجا است؟ خب گفته میشود جنگ اقتصادی، درست هم هست. دشمن یک جنگ اقتصادی همهجانبهای را علیه ما شروع کرده. اتاق جنگ هم دارند، با دقّت هم دارند بررسی میکنند، مأمور دارند و دائم در حال تحرّکند؛ در این تردیدی نیست، یک چنین جنگی ما داریم، لکن یک جنگ دیگری هم هست که از آن جنگ، خیلی اوقات غفلت داریم؛ اهمیت آن جنگ، کمتر از جنگ اقتصادی نیست، بلکه گاهی زمینهساز تأثیر جنگ اقتصادی است؛ آن جنگ چیست؟ آن جنگ، جنگ رسانهای، جنگ فضاسازی عمومی، جنگ تبلیغاتی است؛ خیلی مهم است... در این جنگ دوم، در این عرصه دوم، شدت فعالیت دشمن و تحرک دشمن زیاد شده، چند برابر شده؛ ما نباید از این جنگ غفلت کنیم.»
تسلط حریف بر ابزارهای رسانهای و برخورداری آن از تجربه و توان فنی و تکنیکی بالا، نباید ما را دچار رعب و به دنبال آن انفعال کند. ما در این میدان نه تنها میتوانیم پدافندی موثر داشته باشیم و افکار عمومی خود را از بمباران سهمگین دشمن در امان بداریم بلکه قادریم دست به عملیات تهاجمی زده و حریف را در موضع دفاعی قرار دهیم. یکی از سرفصلهای جذاب کتاب «هنر جنگ» درباره چگونگی مقابله با دشمنی است که از نفرات و تجهیزاتی بسیار بیشتر نسبت به نیروی خودی برخوردار است. سان تزو «جنگ نامتقارن» را پیشنهاد میکند و شیوه آن را تشریح میکند. خود وی در میدان عملی جنگ نیز از این شیوه بهره گرفت و پیروز شد. ما نیز در بعد نظامی با استفاده از همین روش، قدرت خود را به اثبات رساندهایم. عدم تقارن کمیت و کیفیت این جنگ رسانهای، فقط تهدید نیست. میتواند کلید پیروزی هم باشد.