«هر چه سطح سواد بالا برود سطح بزهكاري پايين ميآيد»؛ اين را معاون آموزشي وزارت علوم گفته است. وسوسه شديم كمي با اين نظر شوخي كنيم:
اگر اين ايده درست باشد كه بالارفتن سطح سواد، بزهكاري را كاهش ميدهد پس بايد فارغ التحصيلان رشتههاي رياضي و فيزيك بگويند: «ما چون انتگرال، فيزيك كوانتوم، هندسه و مباحثي از اين دست خواندهايم عمراً سمت خلاف برويم! فيزيك نميگذارد كه ما دست از پا خطا كنيم! انتگرال را نگو! حالمان را ميگيرد اگر بچههاي بدي باشيم».
فارغالتحصيلان رشتههاي مديريت هم بعد از بالا رفتن سواد، رشوه نميگيرند، رشوه نميدهند، اختلاس نميكنند، دروغ نميگويند، زد و بند نميكنند، وام خارج از نوبت به سفارش شدهها نميدهند.
فارغالتحصيلان رشتههاي كامپيوتري، ديگر مرتكب سرقت اينترنتي و هك اطلاعات نميشوند، قانون كپيرايت را رعايت ميكنند، جرائم اينترنتي كاهش مييابد، ديگر نيازي به پليس اينترنتي نداريم، همه چيز خوب ميشود، چقدر هوا خوب است، به به!
فارغالتحصيلان رشته علوم سياسي هم چون تا توانستهاند نظريات سياسي جان لاك، ماكياولي، ژان ژاك روسو، هابرماس، هانتينگتون و امثال اين نظريهپردازان را خواندهاند، از اتهامزنيهاي سياسي دوري ميكنند، هداف آنها وسيله را برايشان توجيه نميكند، از تخريب انتخاباتي پرهيز ميكنند، دروغ نميگويند، از فرصتطلبي دست بر ميدارند، خودشان رانتخواري نميكنند و به آقازادههايشان هم اجازه رانتخواري نميدهند و خيلي چيزهاي شيرين ديگر. چقدر خوب! مدينه فاضله ما آمادهست، بفرماييد داخل. فقط قبلش كفش هايتان را در بياوريد لطفاً! البته اينها كه گفتيم زماني درست از آب در ميآيد كه در كشور ما فارغالتحصيلان رشتهها در مشاغل مرتبط با رشته تحصيليشان مشغول به كار شوند نه الان كه:
- مهندس ما سياستمدار است!
- فارغ التحصيل رشته كشاورزي، مدير مالي است!
- ديپلم ما مديركل است!
- فرد داراي مدرك شيلات به عنوان مدير بخش كامپيوتر و انفورماتيك منصوب شده!
- فارغ التحصيل رشته زيست شناسي، رئيس بخش ورزش است!
- و از اين جور چيزها!
فقط نميدانم پروندههاي قضايي زيادي را كه متهمانش تحصيلكردهها هستند كجاي لباسمان بگذاريم كه دمش بيرون نباشد! اين را هم نميتوانم هضم كنم كه از كي تا حالا، علوم قدرت بازدارندگي اخلاقي پيدا كردهاند؟! و اصلاً اگر علوم، قدرت بازدارندگي اخلاقي و رفتاري دارند، پس دين براي چيست؟!
اگر اين ايده درست باشد كه بالارفتن سطح سواد، بزهكاري را كاهش ميدهد پس بايد فارغ التحصيلان رشتههاي رياضي و فيزيك بگويند: «ما چون انتگرال، فيزيك كوانتوم، هندسه و مباحثي از اين دست خواندهايم عمراً سمت خلاف برويم! فيزيك نميگذارد كه ما دست از پا خطا كنيم! انتگرال را نگو! حالمان را ميگيرد اگر بچههاي بدي باشيم».
فارغالتحصيلان رشتههاي مديريت هم بعد از بالا رفتن سواد، رشوه نميگيرند، رشوه نميدهند، اختلاس نميكنند، دروغ نميگويند، زد و بند نميكنند، وام خارج از نوبت به سفارش شدهها نميدهند.
فارغالتحصيلان رشتههاي كامپيوتري، ديگر مرتكب سرقت اينترنتي و هك اطلاعات نميشوند، قانون كپيرايت را رعايت ميكنند، جرائم اينترنتي كاهش مييابد، ديگر نيازي به پليس اينترنتي نداريم، همه چيز خوب ميشود، چقدر هوا خوب است، به به!
فارغالتحصيلان رشته علوم سياسي هم چون تا توانستهاند نظريات سياسي جان لاك، ماكياولي، ژان ژاك روسو، هابرماس، هانتينگتون و امثال اين نظريهپردازان را خواندهاند، از اتهامزنيهاي سياسي دوري ميكنند، هداف آنها وسيله را برايشان توجيه نميكند، از تخريب انتخاباتي پرهيز ميكنند، دروغ نميگويند، از فرصتطلبي دست بر ميدارند، خودشان رانتخواري نميكنند و به آقازادههايشان هم اجازه رانتخواري نميدهند و خيلي چيزهاي شيرين ديگر. چقدر خوب! مدينه فاضله ما آمادهست، بفرماييد داخل. فقط قبلش كفش هايتان را در بياوريد لطفاً! البته اينها كه گفتيم زماني درست از آب در ميآيد كه در كشور ما فارغالتحصيلان رشتهها در مشاغل مرتبط با رشته تحصيليشان مشغول به كار شوند نه الان كه:
- مهندس ما سياستمدار است!
- فارغ التحصيل رشته كشاورزي، مدير مالي است!
- ديپلم ما مديركل است!
- فرد داراي مدرك شيلات به عنوان مدير بخش كامپيوتر و انفورماتيك منصوب شده!
- فارغ التحصيل رشته زيست شناسي، رئيس بخش ورزش است!
- و از اين جور چيزها!
فقط نميدانم پروندههاي قضايي زيادي را كه متهمانش تحصيلكردهها هستند كجاي لباسمان بگذاريم كه دمش بيرون نباشد! اين را هم نميتوانم هضم كنم كه از كي تا حالا، علوم قدرت بازدارندگي اخلاقي پيدا كردهاند؟! و اصلاً اگر علوم، قدرت بازدارندگي اخلاقي و رفتاري دارند، پس دين براي چيست؟!