به گزارش صراط، روزنامه جامجم نوشت:
این زن بعدازظهر پنجشنبه هفته گذشته (19 آبان) در حالی که درون پتویی پیچیده شده بود، در حاشیه خیابان ری رها شد و رهگذران به محض مشاهده وی، موضوع را به مرکز فوریتهای پلیسی 110 گزارش کردند. به دنبال این تماس و حضور ماموران کلانتری 113 بازار در محل، معلوم شد زن بیمار لباس بیمارستان به تن دارد و ساعاتی پیش در این محل رها شده است.
در حالی که بیمار مدعی بود آمبولانس بیمارستان او را در محل رها کرده و رفته است، اما ماموران پلیس با استفاده از دوربین مداربسته یک بانک در آن محل متوجه شدند زن جوان توسط یک زن و مرد با خودروی پراید به این محل منتقل و رها شده است. به این ترتیب پروندهای در این زمینه تشکیل و تحقیقات آغاز شد. در مرحله بعدی تحقیق معلوم شد، زن جوان در یکی از بیمارستانهای دولتی بستری بوده و پس از ترخیص در اختیار 2 نفر از بستگانش قرار گرفته است.
زن بیمار 42 روز بستری بود
در پی این ماجرا روز گذشته دکترسیدعلی بحرینیمقدم، مدیر این بیمارستان دولتی گفت: زن بیمار (حمیرا) نام دارد و 25 ساله است. این بیمار روز پنجم مهر امسال از طریق اورژانس به این مرکز منتقل شد و 42 روز در بیمارستان بستری بود. وی افزود: در طول درمان این بیمار معلوم شد او مبتلا به بیماری لاعلاجی است. با توجه به این که از خانواده زن جوان خبری نبود، او تحت حمایت بیمه درمانی قرار گرفت تا هزینههای وی رایگان منظور شود.
برادر بیمار او را تحویل گرفته بود
وی با اشاره به پیدا شدن خانواده زن بیمار گفت: مددکاران بیمارستان پس از پیگیری و تلاش، برادر این زن را پیدا کردند. با حضور این مرد و همسرش در بیمارستان، با توجه به این که پزشک معالج نظر داده بود که زن بیمار میتواند مرخص شود، آنها وی را تحویل گرفتند و با تنظیم صورتجلسهای او را از بیمارستان مرخص کردند.
بحرینیمقدم خاطرنشان کرد: زن بیمار و 2 عضو خانوادهاش روز پنجشنبه گذشته با پراید کرایهای بیمارستان را ترک کردند تا این که بعدازظهر همان روز از طریق اورژانس و پلیس باخبر شدیم این بیمار در شهر رها شده است. وی اضافه کرد: برادر این زن او را در خیابان ری رها کرده و همراه همسرش متواری شده بود. با این حال زن بیمار دوباره به این بیمارستان منتقل شد و در حال حاضر نیز تحت درمان قرار دارد.
گفتوگو با زن بیمار
از خودت بگو؟
حمیرا نام دارم و 25 سالهام. 9 سال پیش ازدواج کردم و ثمره زندگیمان یک پسر 8 ساله و دختری 10 ماهه است. 2 سال پیش برای ادامه زندگی از کرمانشاه به تهران آمدیم.
شوهرت کجاست؟
شوهرم معتاد به کراک بود و مرا نیز گرفتار اعتیاد کرد. او 3 ماه پیش به اتهام کلاهبرداری دستگیر شد و هم اکنون در زندان بهسر میبرد.
چطور به بیمارستان آمدی؟
در خانه یکی از اقواممان بودم که بر اثر تب و لرز شدید حالم بد شد و زن صاحبخانه با اورژانس تماس گرفت و مرا به این مرکز درمانی منتقل کردند. پولی برای هزینه درمان نداشتم و 2 فرزندم در خانه اجارهایمان تنها مانده بودند که وقتی مسوولان بیمارستان متوجه شدند من صاحب 2 فرزند هستم با هماهنگی سازمان بهزیستی آنها را تحویل این مرکز دادند.
از خانواده شما کسی به سراغتان آمد؟
در مدت 42 روز که بستری بودم کسی به دیدنم نیامد تا این که مددکاران، خانه برادرم را که حوالی امامزاده یحیی زندگی میکند پیدا کردند و او و همسرش به دیدار من آمدند و گفتند میخواهند مرا به خانهشان ببرند.
بعد چی شد؟
مسوولان بیمارستان مرا ترخیص کردند و با خودروی پراید کرایهای همراه برادرم و همسرش بیمارستان را ترک کردیم. در نزدیکیهای خیابان ری برادرم از راننده خواست تا ما را پیاده کند. برادرم وقتی مطمئن شد راننده از محل دور شده است، مرا رها کرد و گفت چون تو مبتلا به بیماری لاعلاجی هستی، نمیخواهیم به ما نیز آسیبی برسد. مرا در خیابان رها کردند و متواری شدند.
چه کسی تو را به بیمارستان آورد؟
رهگذران با دیدن من که در سرما میلرزیدم، با اورژانس و پلیس تماس گرفتند. با حضور امدادگران و نیروی انتظامی محل دوباره به بیمارستانی که در آن بستری بودم، انتقال یافتم.
زن بیمار را خانوادهاش رها کرده بودند
با تحقیق در مورد پرونده زن بیماری که با لباس یکی از بیمارستانهای دولتی تهران در خیابان ری رها شده بود، مشخص شد برادرش و همسر او پس از مرخص کردن زن بیمار از بیمارستان، او را به دلیل ابتلا به یک بیماری لاعلاج در خیابان رها کرده بودند.